بخشی از مقاله

چکیده

یکی از مسائل مهم کشورهای جهان سوم، کنترل شهرهای بسیار بزرگ و کیفیت ناموزون سلسله مراتب شهری است. ایران و به طبع منطقه خراسان که شامل استان های خراسان شمالی، جنوبی و رضوی است، نیز با عدم تعادل و گسیختگی نظام شهری و تمرکز جمعیت در شهر مشهد مواجه است. مقاله حاضر مطالعه ای است که در خصوص نقش و جایگاه شهرهای کوچک در کلان منطقه خراسان انجام شده است.

برای نیل به این هدف از رویکردی توسعه ای با ماهیتی توصیفی و تحلیلی استفاده شده است. جمع آوری اطلاعات مورد نیاز به روشی کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته است که شامل ادبیات موضوع، مطالعه پژوهش های پیشین و استناد به آمارهای موجود در سالنامه های آماری بوده است. در مقاله حاضر برای دست یابی به هدف پژوهش از روش های ضریب مکانی، مدل جمع وزنی، ضریب جینی، ضریب کشش پذیری، آزمون تی و ضریب آنتروپی استفاده شد که برای سهولت و دقت در محاسبات از نرم افزارهای Excel و SPSS بهره گیری شد.

محاسبات نشان می دهند که شهر قاین بالاترین و شهر فردوس پایین ترین ضریب کشش پذیری جمعیت را در بین شهرهای کوچک منطقه خراسان دارند. ضریب آنتروپی و ضریب جینی بیانگر روند جمعیت پذیری متعادل در شهرهای کوچک می باشند. محاسبه ضریب مکانی نشان می دهد که تمامی شهرهای کوچک منطقه خراسان وارد کننده کالا و خدمات می باشند و در نهایت محاسبات مدل جمع وزنی نمایان گر برتری شهر چناران در برخورداری از شاخص های منتخب صنعتی، معدنی، کشاورزی و زیربنایی پژوهش می باشد، که آزمون T نیز تفاوت معنادار در نرخ رشد جمعیت و محاسبات WSM را تأیید نمود. از محاسبات چنین نتیجه گیری می شود که شهرهای کوچک منطقه خراسان به موازات رشد تدریجی جمعیت نتوانسته اند آنطور که شایسته است صادر کننده خدمات و کالا باشند و نیازمند سرمایه گذاری می باشند. کلمات کلیدی: شهرهای کوچک، تعادل، شبکه شهری، منطقه خراسان.

.1 مقدمه

رشد بیش از حد جمعیت در کشور و گسترش شهرهای بزرگ ازیک سو و نابرابری های موجود در سطح معیشت زندگی در شهر و روستا ازسوی دیگر سبب شده است که علاوه بر جدایی شهرها و روستاها مشکلاتی از قبیل تمرکز سرمایه به صورت نامتوازن در کشور و شهرهای بزرگ، تخریب بیش از اندازه محیط زیست و ... بوجودآید. ازاین رو، لازم است تعادلی در نظام شهری کشور بوجود آید تا بتواند از تخریب های زیست محیطی جلوگیری کند و از آنها در جهت بهره برداری صحیح استفاده نماید.

علاوه براین، درصورت تمرکز سرمایه در شهرهای بزرگ بی عدالتی اقتصادی بوجود می آید که باعث جلوگیری از رسیدن به یکی از اهداف اقتصاد کلان - عدالت اقتصادی - می شود - صنیعی، . - 169 :1390 از این رهگذر و با توجه به مشکلات ناشی از تمرکز و افزایش جمعیت شهرهای بزرگ علی الخصوص پایتخت ها، سیاست های مختلفی جهت ایجاد تعادل در نظام شهری اعمال گردید. یکی از این سیاست ها در جهت ایجاد تعادل در توزیع فضای جمعیت و توسعه متعادل مناطق، بذل توجه و برنامه ریزی برای شهرهای کوچک می باشد، توسعه این شهرها به دلیل اهمیت شان در توزیع متوازن و عادلانه جمعیت، سرمایه، امکانات، تسهیلات، کاهش مشکلات شهرهای بزرگ، تقلیل نابرابری های منطقه ای و همچنین توزیع یکسان و عادلانه انواع فعالیت های اقتصادی در سطح ملی و منطقه ای مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است.

اگر چه توسعه شهرهای کوچک اندام در هر دو طیف کشورهای در حال توسعه و نیز توسعه یافته مورد توجه قرار گرفته است، ولی در مقام مقایسه می توان دریافت که سیستم های شهری کشورهای توسعه یافته، میزان اشتغال، تعداد شرکت ها و میزان کارگران خود را به نفع مراکز کوچکتر در سیستم سلسله مراتب شهری، از دست می دهند - رشیدی و همکاران، . - 140 :1392 نظام پخشایش جمعیت در ایران متعادل نیست و علیرغم دگرگونی ها در نظام شهری ایران، سیمای اسکان و استقرار جمعیت و شهرها تصویر مناسبی را بدست نمی دهد.

اگر هم نظام پحشایش در سطح ملی بسوی تعال پیش رود، گرایش مستمر به تمرکز و تراکم فعالیت ها و انسان ها در چند کانون شهری، گرایش به قطبی شدن نامتوازن و نامتعادل کلیه اثرهای جانبی آن را تداوم بخشیده است؛ این امر به تنهایی ناشی از افزایش جمعیت طبیعی جمعیت نیست، بلکه مهاجرت روستائیان به شهرها به دلیل تحولات اقتصادی و اجتماعی ناشی از افزایش درآمد حاصله از نفت در داخل شهرها می باشد تلاش در جهت ساماندهی این وضعیت، مستلزم مطالعه وضع موجود و بررسی روند طی شده در این رابطه می باشد - ضرابی و درکی، . - 65 :1390 منطقه خراسان که سه استان خراسان شمالی، خراسان جنوبی و خراسان رضوی را شامل می شود نیز شاهد تک شهری و عدم تعادل توزیع جمعیت می باشد، به گونه ای که جمعیت زیادی در شهر مشهد متمرکز شده اند، وجود اختلاف زیاد جمعیتی میان شهر اول منطقه با شهرهای رتبه دوم و نیز اختلاف میان شهرهای مرتبه دوم با شهرهای دیگر منطقه خراسان، تاییدی بر این مدعاست.

بررسی جمعیت شهرها نشان می دهد که مجموع سه شهر اول منطقه - مشهد، نیشابور، سبزوار - 1077 برابر مجموع جمعیت سه شهر انتهایی منطقه - زهان، لوجلی، باجگیران - است؛ همچنین بررسی موقعیت قرار گیری شهرهای منطقه، نشان از توزیع نابرابر شهرها دارد، به گونه ای که اکثر شهرهای منطقه در قسمت مرکزی منطقه قرار دارند، همچنین تعداد و میزان جمعیت شهرهای نیمه شمالی منطقه نسبت به نیمه جنوبی آن بیشتر است - شماعی و حاجی نژاد، . - 57 :1393 با توجه به نقش شهرهای کوچک در جذب سرریز شهرهای بزرگ، ارائه خدمات و امکانات و جذب جمعیت روستایی و جلوگیری از مهاجرت به شهرهای بزرگ و مشکلات پس از آن، می توانند به عنوان عاملی مهم برای رفع ناموزونی جمعیتی در منطقه باشد؛ هدف مقاله حاضر نیز بررسی نقش شهرهای کوچک و میزان موفقیت آنها در جذب جمعیت و ارائه کالا و خدمات می باشد.

.1.2 پیشینه پژوهش

رشیدی و همکاران - 1392 - در مقاله ای با عنوان »نقش شهرهای کوچک اندام در تعادل ناحیه ای استان آذربایجان شرقی« پنج شهر کوچک اندام -50 - 25 هزار نفر جمعیت - را مورد بررسی قرار دادند؛ نگارندگان دریافتند که بر اساس مدل رتبه- اندازه، ناهماهنگی و عدم تعادل در سلسله مراتب شهری استان آذربایجان شرقی محسوس است. همچنین بررسی فعالیت های عمده کشاورزی، صنعت و خدمات در شهرهای کوچک اندام نشان می دهد که این شهرها در بخش خدمات، وارد کننده می باشند و تنها شهر سراب و آذر شهر از لحاظ کشاورزی، وضعیت مساعدی دارد. شهرهای عجب شیر و سردرود در همه زمینه های فعالیتی، وارد کننده بوده و نتوانسته اند نقش مساعدی در تعادل سیستم منطقه ای ایفا نمایند - رشیدی و دیگران، . - 139 :1392

بهارلوئی و نظریان - 1392 - در پژوهشی با عنوان »جایگاه شهرهای کوچک درسلسله مراتب شهری - مطالعه موردی: استان اصفهان - « به بررسی نظام شهری استان اصفهان پرداختند. مطابق بررسی های صورت گرفته از طریق مدل اندازه- رتبه شهری شیب خط، همچنین ضریب آنتروپی، عدم تعادل وگسیختگی در نظام شهری استان اصفهان مورد تایید قرار می گیرد. محاسبه ضریب کشش پذیری بیانگر این است که سه شهر کوچک منتخب به لحاظ L.Q در دوره های اخیر روند افزایشی ضریب را دارند. با بررسی از طریق ضریب کارکرد اقتصادی، نقش غالب شهرهای کوچک کشاورزی وخدمات بوده است، در حالی که نقش اقتصادی شهرهای متوسط و بزرگ مورد مطالعه در بخش صنعت و خدمات می باشد.

در نتیجه آنچه که عملکرد شهرهای کوچک را در نظام شهری و توسعه منطقه ای کم رنگ نموده است، فقدان شهرهای میانی - 250 تا 500 هزارنفر - در سلسله مراتب شهری و تمرکز شدید امکانات خدمات در شهر اصفهان بوده است - بهارلوئی و نظریان، . - 47 :1392 ملکی، مودت و کرمی - 1394 - در مقاله ای با عنوان » ارزیابی کارکرد شهرهای کوچک در نظام شهری استان لرستان با استفاده از مدل های ضریب کشش پذیری، TOPSIS و «LQ دریافتند که طی دوره 1390 -1355 بیشترین و کمترین ضریب کشش پذیری را در بین شهرهای استان لرستان به ترتیب شهرهای الیگودرز و دورود با ضریب 2/3 و -0/026 دارا بوده اند. همچنین نتایج مدل LQ نشان داده است شهرهای نام برده فعالیت پایه آنها فقط بخش صنعت می باشد. در نهایت رتبه بندی مدل TOPSIS نشان داده، شهر بروجرد از لحاط ایده آل منفی کمترین فاصله - 0/217 - را با ایده آل مورد نظر داشته است - ملکی، مودت و کرمی، . - 29 :1394

.2 مبانی نظری

مفهوم شبکه شهری و سلسله مراتب شهری: شبکه شهری مبنی بر وجود مجموعه ای از مراکز شهری و ناحیه ای است؛ در این نگرش هر شهرک و هر شهر دارای منطقه نفوذی است که با هم کل زمین های منطقه نفوذ را در بر می گیرند. کارکردهای اقتصادی بین این نواحی بر اساس ملاک های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی توزیع شده است ترکیب اساسی شبکه های شهری، سلسله مراتبی از مادرشهرها، شهرهای میانی، شهرک ها، روستاها و مکان های غیر روستایی است شبکه شهری، تنها منحصر به مجموعه ای کالبدی از سکونتگاه های شهری نیست، بلکه همچنین شامل جریان ها و ارتباطات میان این سکونتگاه ها نیز می شود بدین ترتیب شبکه شهری که به تبع شرایط جغرافیایی با نظم فضائی خاص شکل گرفته است، می تواند از نظر کمّی - تعداد جمعیت شهرها - و یا از نظر کیفی - اهمیت و یا نقش آنها - طبقه بندی شده و در نظمی از یک پایه و ارتفاع در ردیف یا مرتبه ای پشت سر هم قرار گیرند که اصطلاحاً »سلسله مراتب شهری« نامیده می شود.

قانون رتبه-اندازه: قانون رتبه- اندازه را برای اولین بار فیلیکس اوئرباخ، جغرافیدان آلمانی در سال 1913 ارائه داد که بعدا در سال 1949 این مدل توسط جورج زیپف به صورت کامل فرمول بندی و مورد عمل و بررسی واقع گردید؛ این قاعده بیان می کند که اگر سکونتگاه های شهری در یک منطقه بر اساس جمعیت به صورت نزولی رتبه بندی شود - از 1 تا - n، جمعیت سکونتگاه n ام به اندازه 1/n جمعیت بزرگ ترین سکونتگاه خواهد بود.

مدل های جاذبه: یکی دیگر از مباحث مهم نظری در نظام شهری، مدل جاذبه است که به ویژه به عنوان یکی از مدل های کاربردی در تعیین حوزه نفوذ شهرها از اهمیت زیادی برخوردار است؛ این مدل از کار پیشتازانه »ویلیام ریلی« در سال 1929 بنیان گذاشته شد. ریلی فرض کرد که میزان مراجعه جمعیت به فروشگاه های یک شهر، رابطه معکوسی با فاصله بین جمعیت شهر مورد نظر و رابطه مستقیمی با تعداد جمعیت آن شهر دارد، از این رو، وی نقطه ای به نام »نقطه شکست« پیشنهاد داد که به دو عامل فاصله و جمعیت ارتباط پیدا می کند.

بطور کلی، رشد سیر تحول نظام های شهری از گذشته تا حال با توجه به نظرات و تئوری های مختلف از قبیل نظریه مکان مرکزی »کریستالر«، نیروی بازار »آگوست لوش«، مراحل رشد اقتصادی »روستو«، نظریه قطب رشد »فرانسو پرو-بودویل«، صرفه های ناشی از تجمع - قطبش - »فرانسو پرو-بودویل«، نظریه پخش »هریشمن-میردال«، نظریه مرکز پیرامون »جان فریدمن،«مدل های کمّی از قبیل رتبه-اندازه »زیپف«، الگوی نخست شهری »بهفروز«، شهر برتر، مدل پارتو و ... و در دهه های اخیر بیش از همه با توجه به اصول بنیادی مانند توسعه پایدار »مایکل تودارو-شوماخر، صرافی، کمیسیون برانت لند «1987، عدالت اجتماعی »دیوید هاروی«، حفظ محیط زیست »کنفرانس جهانی استکهلم 1972، کنفرانس ریودوژانیرو «1992، دهکده جهانی و جهانی شدن »مک لوهان، مالکوم واترز، رونالد رابرتسون، امانوئل کاستلز، گیدنز و «... مورد بررسی قرار گرفته است.

در سال های اخیر با رشد سریع شهرهای بزرگ کشورهای در حال توسعه، ظهور مسائل مربوط به کمبود واحدهای مسکونی و بالا رفتن میزان بیکاری، عده ای از محققان پیشنهاد کرده اند، برنامه ریزی توسعه بر اساس تأکید بر پویایی شهرهای کوچک تهیه شود، زیرا به دلیل وجود امکانات شغلی، تعلیم و تربیت و دیگر نیازهای اساسی، شهرهای کوچک در امر توسعه معتقدند در صورت تأمین این قبیل نیازها در شهرهای کوچک مسیرهای مهاجرتی تغییر یافته و به جای شهرهای بزرگ، شهرهای کوچک مقصد نهایی مهاجران برخی روستایی خواهد بود. مطالعات بر روی شهرهای کوچک، نشان می دهد که مهاجرت ها در بسیاری از کشورها متاثر از فرایند برنامه ریزی توسعه اقتصادی- اجتماعی بوده است. بسیاری از محققان بر این باورند که بیش ترین انگیزه مهاجرت دو عامل درآمد اشتغال است؛ همچنین کمبود زمینه های مالی وسرمایه گذاری در شهرهای کوچک ازجمله عواملی است که بر روی مهاجرت تأثیر گذار می باشد.

برخی صاحب نظران نیز شهرهای کوچک را در کشورهای کم تر توسعه یافته مهم تلقی می نمایند و علت مهاجرت را نابرابری بین سطوح شهرهای بزرگ کوچک می دانند. طرفداران شهرهای کوچک جنبه هایی از اهمیت این سکونتگاه ها را به عنوان مراکز خدمات منطقه ای در توسعه روستایی مطرح می کنند و بر ایجاد سلسله مراتب منسجم سکونتگاهی و نیز اثرات توزیع و رخنه به پایین تأکید دارند. به نظر آنها شرایط شهرهای کوچک از نظر تولید و ساختار نهادی پیشتاز توسعه ی روستایی و منطقه ای است و عاملی برای جلوگیری از تمرکز بیش از حد جمعیت و فعالیت در شهرهای بزرگ محسوب می گردد.

راندینلی با طرح رهیافتی با نام »عملکردهای شهری در توسعه روستایی« ایجاد شهرهای کوچک در پیوندی عملکردی با حوزه روستایی را محور قرار داد؛ از نظر وی دولت ها قادر هستند در رشد شهرهای کوچک تاثیر بگذ ارند و توزیع متعادل تری از جمعیت شهری و فعالیت های تولیدی اقتصادی ایجاد نمایند. بنابراین، راندینلی معتقد به پرکردن خلأ سلسله مراتبی سکونتگاه ها از بالا به پایین بوده، بر توزیع راهبردی سرمایه گذاری هااز طرف دولت تأکید دارد.

رودل توسعه شهرهای کوچک و متوسط را روش مناسبی برای توسعه فضایی و ایجاد رشد اقتصادی و تعادل اجتماعی می داند و معتقد است که باید سرمایه ها را از شهرهای بسیار بزرگ به سمت شهرهای کوچک و متوسط سوق داد - شیخی و شاهیوندی، . - 25 :1391 اندازه شهر کوچک: به طور کلی می توان گفت معنا و مفهوم شهر کوچک به زمان های دور بر می گردد که شهرهای ایده آل گرا و آرمانی را تداعی می نماید، مانند شهر آرمانی افلاطون یا اعتقادات ابونصرفارابی که روابط ارگانیک و کارکردی شهر را مدنظر قرار داده بود، یا در دورهای نزدیک تر باغشهر هاوارد و دیگران که مطالعات بسیاری در این باره انجام داده و نظریات گوناگونی ارائه نموده اند که سبب شده طبقه بندی شهرها از دیدگاه های گوناگون و در کشورهای مختلف تفاوت هایی را دارا باشد. همچنان که راندینلی جمعیت شهرهای کوچک را بین 20 تا 100 هزار نفر برآورد نموده است.

اندازه شهر در هر کشوری با اندازه بزرگترین و کوچکترین شهر همان سرزمین تعریف می شود. برای ایجاد درک عمومی از آنچه که شهر کوچک خوانده می شود. مفهوم کوچک نسبی است و این الگوی سکونت شهری، سطح توسعه یافتگی و ساختمان برای نمونه ممکن است در کشوری مانند هند به سبب شرایط اقتصادی کشورهای مختلف رابطه دارد قلمداد » شهر« و بالاتر از ده هزار نفر را » شهر کوچک… خاص جمعیتی و اقتصادی، نقاط شهری زیر یکصد و پنجاه هزار نفر را کنند. در حالیکه در کشورهایی مانند ایران، شرایطکاملاً متفاوت است.

لذا برای هر منطقه مطالعاتی، با توجه به ویژگیهای آن، از جمله تعداد کل جمعیت منطقه، تعداد شاغلان در بخشهای اقتصادی و غیره می توان طبقه بندی و تعریف خاصی را تعیین نمود. معیارهای ارائه شده توسط سازمان ملل برای تشخیص شهرهای کوچک از بقیه گروه های شهری، رقم یکصد هزار نفر سکنه و کمتر از آن است. تعاریف زیر را سازمان ملل متحد در بررسی شهرهای جهان، جمعیت نرمال را بدون در نظر گرفتن فعالیت تولید و خدمات شهری فرض می کند که عبارتند از: روستا شهر - زیر 25هزار نفر - ، شهرهای کوچک 25 - تا 50 هزار - ، شهر متوسط کوچک 50 - تا 100 هزار - ، شهر متوسط 100 - تا 250 هزار - ، شهر متوسط بزرگ 250 - تا 500 هزار - ، شهر بزرگ 500 - هزار تا یک میلیون - و شهر خیلی بزرگ - بیش از یک میلیون - - ملکی، مودت و کرمی، . - 32 :1394

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید