بخشی از مقاله

چکیده

به تبع تحولات بینالمللی اجتماعی، اقتصادي، سیاسی و…، برنامههاي درسی رشتههاي مختلف از جمله علوم انسانی باید مطابق نیازها و انتظارات، به روز شده و متحول گردند. یکی از عملکردهاي آموزش و پرورش که به ویژه در علوم انسانی تجلی و نمود بیشتري می یابند، جامعه پذیر کردن افراد یعنی آموختن دانش و مهارتهاي لازم براي مشارکت مؤثر و فعال در توسعه جامعه است. طرحها و فعالیت هایی چون تشکیلات دانشآموزي، شوراهاي احمر دانشآموزي، هلال ، فرزانگان و... در سطح آموزش و پرورش و یا تشکلهاي دانشجویی اعم از سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، صنفی و... زمینههاي خوبی براي پیوند با برنامه درسی مؤسسات آموزشی و دانشگاهها دارند.

ضرورت ایفاي نقش براي برقراري توازن در جامعه، نیازمند داشتن دانشها، گرایشها و قابلیتهاي لازم است. تعلیم و تربیت با شرکت دادن فراگیران درفعالیتهاي اجتماعی و فعالیت در مؤسسات اجتماعی، سیاسی، اقتصادي و...مهارتهاي لازم را براي همکاري اجتماعی در آنها رشد میدهد. کارآموزي که یک فلسفه تربیتی است، منعکس کننده این واقعیت است که آموزش و پرورش باید مسئولیت اجتماعی افراد را رشد دهد و به عنوان یک روش آموزشی شامل تلفیق فعالیتهاي خدماتی همراه با برنامه درسی نظري به منظور یافتن نیازهاي واقعی جامعه و سازگار نمودن مطالب نظري و انتزاعی با واقعیات عینی جاري در سطح جامعه است. طبق تحقیقات، کارآموزي با نگرش بهتر به مؤسسه آموزشی، حضور بهتر، اقدامات انضباطی کمتر و مشکلات رفتاري کمتر همراه بوده است. در این مقاله سعی شده است کارآموزي از منظر علوم انسانی و رابطه آن با جامعهپذیري بررسی شود.

واژگان کلیدي: کارآموزي، تربیت مدنی، مسئولیت اجتماعی، علوم انسانی،برنامههاي درسی.

مقدمه
آموزش و پرورش به معناي اعم مترادف با جامعه پذیري1 است؛ یعنی فراگردي که از طریق آن افراد به یادگیري نقش ها، قواعد، روابط و به طور کلی فرهنگ جامعه خود میپردازند و به معناي اخص فراگردي است که با آن افراد در وضعیتهاي اجتماعی سازمان یافته در معرض آموزش منظم دانشها، مهارتها، رفتارها و گرایشهاي معین قرار میگیرند - علاقه بند، . - 1372 تأکید بر ضرورت کسب تجربه مستقیم، یادگیري مشارکتی و اعتقاد به عدم انفکاك آموزش و پرورش از امر جامعه پذیري و ضرورت پردازش عملیاتی مفهوم تربیت مدنی از دلایل و چارچوب نظري پرداختن این مقاله به مبحث فعالیت هاي عملی در برنامه هاي درسی به ویژه در رشته هاي علوم انسانی است.

آموزش و پرورش به معناي وسیع خود به عهده جامعه است و هر آنچه در زندگی اجتماعی رخ میدهد آکنده از امکانات و تجربیات آموزشی و پرورشی رسمی و غیر رسمیاست. بسیاري از کارکردهاي مهم آموزش و پرورش در جهان امروز فقط محدود به مؤسسات آموزشی و دانشگاهی نیستند و در موقعیتهاي اجتماعی گوناگون ضمن تجارب روزمره زندگی جامه عمل میپوشند. نهادها و فعالیتهاي دینی، بازار کار و وضعیت زندگی مدنی، گروهها و... از جمله عوامل دخیل در آموزش و پرورش هستند.

در زمره نارضایتیهایی که در اغلب جوامع از عملکرد آموزش و پرورش وجود دارد، این است که بروندادها و دانش آموختگان نظام آموزشی مجرد از جامعه تربیت میشوند، جوانان از اوضاع جامعه دور نگه داشته میشوند، نسبت به هنجارها و نیازهاي اجتماعی بیگانه هستند و در اوضاع وخیمتر گاه حس تعلق آنان به جامعهاي که در آن پرورش یافتهاند، بسیار ضعیف میشود - که یکی از دلایل معضل فرار مغزها نیز شاید همین مسئله باشد. و حتی دانش آموختگان در صورت کسب

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید