بخشی از مقاله

چکیده

تفسیر علمی قرآن در شرایط فعلی ابعاد و دامنههاي وسیعی پیدا نموده است. آنچه که تفسیر علمی ماتریالیستی خوانده میشود، یکی از روشهاي التقاطی در تفسیر قرآن است که از سوي طیفی از روشنفکران مذهبی و سازمانهاي انقلابی چپگرا دامن زده شده است. این نوشتار بر آن است تا در چارچوب »ماتریالیسم دیالکتیک«، نگاه جریانهاي روشنفکري و انقلابی معاصر را نسبت به ارایه تفسیر علمی از قرآن را مورد تحلیل قرار دهد. در این چارچوب فهم این موضوع بسی مهم است که جریانهاي تفسیري اصول اربعه ماتریالیسم دیالکتیک یعنی»تضاد«، »حرکت«، »جهش« و »تاثیر متقابل« را چگونه در برداشتهایشان از آیات قرآن مد نظر قرار داده و به زعم خود قرائتهاي عالمانه از آن ارایه دادهاند.

مقدمه

ماتریالیسم مکتبی با قاعده وسیع است که میتواند حتی در حوزههاي اعتقادي و دینی ریشههاي خود را بگستراند. این مکتب که ماده را اصل جهان میشناسد، در نظر دارد گزارههاي ذهنی و غیرعینی را رنگ عینیت داده و به نحوي به ماده بازگرداند. این مکتب که در گذر زمان تحولات بسیاري به خود دیده و گونه هاي بسیاري را پیرامون خود پدید آورده است، در مقطعی از تاریخ جهان سعی بلیغی به خرج داد تا با مفهوم »دیالکتیک« همنشین شود.

زمینه این همنشینی در دنیاي غرب توسط هگل فرآهم آمد، اما این مارکس و انگلس بودند که ماهیت و کارکرد آن را در ابعادي وسیع توضیح دادند. بر اساس ماتریالیسم دیالکتیک جهان مشحون از تضاد است. اصل تضاد قانونی است که در همه ابعاد زندگانی اعم از زیربنا و روبنا وجود دارد و حتی امور متافیریکی را نیز می توان در چارچوب همین فورمول مورد تحلیل قرار داد. با تهاجم اندیشه هاي ماتریالیستی به جهان اسلام و استقبال از مارکسیسم توسط برخی از نحلهها و جریان هاي روشنفکري، طیفی از روشنفکران مذهبی پنداشتند که میتوانند رد پاي آموزههاي عدالت اجتماعی و رهاییبخش مارکسیسم را که بر اساس ماتریالیسم دیالکتیک شکل گرفته است را در اسلام پیدا کنند.

به این ترتیب ایشان سعی بلیغی به خرج دادند که با مراجعه به قرآن به عنوان مهمترین منبع اسلام، اصول و گزارههایی که بر اصل تضاد بنا شده است را کشف کنند. به باور ایشان از آنجایی که جهان با اصل تضاد پیش میرود، قرآن نیز به این اصل به فراوانی پرداخته و در موارد بسیاري به تقابل امور خیر و شر، شیطان و رحمان، دنیا و آخرت، بهشت و جهنم و... پرداخته است. البته چنین برداشتی از قرآن محصور در قرائتهاي ماتریالیستی نیست و قاطبه مفسران استفاده قرآن از گزاره ها و مقولههاي متضاد را یکی از شیوههاي انتقال پیام این کتاب آسمانی می دانند. اما باید گفت که آن دسته از قرآنپژوهانی که نسبت به اصالت ماده تعلق خاطري داشتهاند، کوشیده اند تقابلها و تضادهاي موجود در آیات قرآن را با شیوه ماتریالیسم دیالکتیک توضیح دهند.

ماتریالیسم دیالکتیک مدعی است که ذاتا یک مکتب علمی است چه آن که بر اساس قانون فراگیر تضاد و حرکت بنا شده است. به همین جهت مارکس و انگلس در نظر داشتند با طرح آموزه »سوسیالیسم علمی« نشان دهند که می خواهند مطابق قانون نانوشته طبیعت نظریهپردازي کنند. به این ترتیب آن دسته از قرآنپژوهانی که مبانی اسلام و ماتریالیسم را قابل جمع دانسته و به دنبال ایجاد مخارج مشترك میان ایشان بودند، با انگشت نهادن بر آیاتی از قرآن که در آنها نوعی تقابل میان قطبهاي مخالف انعکاس یافته است، در نظر داشتند نشان دهند که قرآن نیز شیوه ماتریالیسم دیالکتیک را پیموده است. موضوعی که نوشتار حاضر در نظر دارد ابعاد و زوایاي آن را قدري بشکافد.

-1چارچوب نظري

-1-1 مفهوم شناسی تفسیر علمی ماتریالیستی

تفسیر علمی چگونه تفسیري است و متعاقب آن از تفسیر علمی ماتریالیستی میتوان چه تعریفی را به دست داد؟ قرآنپژوهان تعریفهاي متعددي در مورد »تفسیر علمی« ارائه کردهاند که به برخی از آنها اشاره میشود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید