بخشی از مقاله
چکیده
هدف پژوهش حاضر شناسایی، بحث و بررسی و دستهبندی پیرامون تعریفهای تربیت دینی از دیدگاه اندیشمندان و صاحبنظران حوزه تعلیم تربیت است. مبحث تربیت دینی از دیرباز یکی از حوزههای مهم در تربیت بوده است؛ از اینرو، در طی سالیان متمادی، پژوهشگران گوناگون به بحث و بررسی و مفهوم پردازی و ارائه تعریف در این زمینه پرداختهاند. مقاله حاضر در راستای آشنایی با مفاهیم و تعریفهای متنوع و گسترده تربیت دینی، آنها را مورد بحث و بررسی قرار داده است.
به منظور تحلیل ادبیات انجام شده از مطالعه اسناد کتابخانهای از روش تحلیل اسنادی استفاده گردید. طبقهبندی و تحلیل انجام شده روی تعریفهای ارائه شده نشان داد صاحبنظران قلمرو تعلیم و تربیت هریک به فراخور برداشت و ذهنیتهای خود از تربیت و دین، تعریفها و توضیحهایی را ارائه دادهاند که نوعی مفهوم تربیت دینی از آنها مستفاد میشود. از اینرو میتوان، این تعاریف را در قالب دو دسته کلی تعاریف صاحبنظران داخلی و تعاریف صاحبنظران خارجی قرار داد و از آنجا که نوع نگاه ایندو گروه به مقوله تربیت دینی متفاوت است از تعاریف ارائه شده در این دو دسته نیز دستهبندی دیگری شکل گرفت. لذا تعاریف ارائه شده توسط صاحبنظران داخلی در دو دسته تربیت برای دین و تربیت از طریق دین و صاحبنظران خارجی در دودسته تربیت از طریق آشناسازی برای دین و تربیت دینی قرار داده شد.
مقدمه
تاکنون تعاریف متعددی از تربیت دینی توسط صاحبنظران مختلف ارایه شده است. کثرت تعاریف، به هیچ وجه معنی امتناع معرفت و عدم حصول نتیجه از مرور و مطالعهی آرای مختلف نیست، بلکه عدم اشراف و تسلط بر آنهاست که موجب آشفتگی در حوزه تربیت دینی میگردد. راهحل نیز نه در پاک کردن صورت مسأله و انصراف از آن، که در ساماندهی و عبور منطقی از آن است. لذا دستهبندی تعاریف، راهکاری است مفید که ضمن فراهم آوردن شرایط برون رفت از سرگردانی ناشی از تعدد، زمینه و چارچوب مناسبی برای نقد و تکمیل آنها، در اختیار میگذارد تا تطابق هرچه بیشتری با مصادیق عینی تربیت دینی داشته و با مؤیدات بیشتری از سوی متخصصان تعلیم و تربیت همراه گردد.
زارعان - 1379 - تعاریف تربیت دینی را در سه دسته قرار داد. براین اساس گاه از تربیت دینی، تربیت دینی به معنی الاعم اراده می شود. این معنی شامل همه ابعاد تربیتی در یک بستر دینی شده و میتوان آن را با »تربیت اسلامی« مترادف دانست. مراد این است که کودک، نوجوان یا جوان مسلمان به گونهای آموزش ببیند و تربیت شود که بالمآل شخصیت او با اهداف دینی مطرح شده در قرآن شریف و روایات همگونی داشته باشد و نهایتا آنگونه شود که بتوان او را مسلمان به معنای واقعی کلمه دانست.
در این اصطلاح، تربیت دینی محدود به مسائل اعتقادی، معنوی و یا اخلاقی نمیشود، بلکه رفتار واندیشه آدمی را در سایر ابعاد فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، عاطفی و هیجانی نیز در بر میگیرد و در یک کلمه شخصیت انسان را پوشش میدهد. بنابراین تعریف، فردی از این جهت تربیت یافته تلقی میشود که ازهر حیث به فرامین الهی نزدیک باشد، که نمونه اول و تام آن وجود مقدس پیامبر اکرم - ص - و ائمه اطهار - ع - در مرکزیت دایره میباشد و تربیت دینی یا اسلامی دیگران براساس مراتب فاصله از ایشان تعریف میشود.
به نظر میرسد، بسیاری از نوشته های اسلامی موجود در باب تعلیم و تربیت که تحت عناوینی همچون »تعلیم و تربیت در اسلام «، »تعلیم و تربیت اسلامی « و »اسلام و تعلیم و تربیت « انجام گرفته است، همین اصطلاح را دنبال نموده است و لذا نباید از آنها این انتظار را داشت که به طور خاص به بحث پیرامون تعلیم و تربیت دینی پرداخته و مشکلات و مسائل خاص آن را بررسی نمایند. تربیت دینی اصطلاح دقیقتری نیز دارد که از آن به تربیت دینی به معنی الاخص یاد میشود. در این اصطلاح در بین همه ابعاد تربیتی، به رشد معنوی و اعتقادی توجه میشود و بدین وسیله سایر ابعاد تربیتی و حتی ابعادی همچون بعد اخلاقی از بحث خارج میشود. به منظور تمایز این بعد خاص تربیتی، این نوع تربیت دینی، تربیت ایمانی یا معنوی نامیده میشود.
براساس این تعریف خاص، دیگر نمیتوان در تبیین تربیت دینی منابع اخلاقی را اصل قرار داد و میتوان مسائل تربیت دینی را از مسائل تربیت اخلاقی جدا نمود و برای هر کدام باب مستقلی باز کرد. مراد از این نوع آموزش و پرورش این است که شرائطی برای فرد مورد تربیت ایجاد شود تا نگرش او نسبت به خود، جهان اطراف و خالق این جهان براساس آنچه »خود« مییابد و فطرت او اقتضا میکند، رشد نماید و آنچه را که لازمه پیمودن این مسیر است فرا گیرد.
به دیگر سخن، همچنان که این معنا از تربیت دینی را تربیت ایمانی نامیدیم، مراد این است که شرایطی برای متربی فراهم آید تا ایمان او تقویت شود و جایگاه خود را در کل مجموعه هستی باز یابد - زارعان، . - 12-13 :1379 پژوهش حاضر با توجه به تفاوت موجود در نگاه صاحبنظران داخلی و خارجی به دین و تربیت و همچنین مبانی آن از جمله نوع نگاه به هستی و انسان، به ارائه طبقهبندی دیگری از تعاریف پرداخته است.
طبق بررسی صورت گرفته در بیشتر موارد اندیشمندان غربی نگاه انسانمدارانه و اومانیستی داشته و انسان را محور و مدار کاینات و کانون توجه همهی مکاتب و برنامههای زمینی و آسمانی قرار دادهاند. درحالیکه در نگاه صاحبنظران مسلمان، خداوند کانون توجه میباشد و تربیت در نهایت برای ربوبی شدن انسان و تن زدن به ربوبیت خدا است - علوی، . - 1388 با توجه به این نوع نگاه پژوهشگر ابتدا صاحبنظران حوزه تربیت دینی به دو گروه مسلمان - داخلی - و غیر مسلمان - خارجی - تقسیم و سپس با توجه به اینکه در داخل هریک از این دو گروه نیز دیدگاههای متفاوتی نسبت به مسألهی تربیت دینی وجود دارد، هرگروه به دو زیرگروه تقسیم و تعاریف تربیت دینی به تناسب زیرگروهها ارایه شد.
-1 تربیت دینی از منظر صاحبنظران مسلمان:
تعاریف صاحبنظران داخلی را می توان در دو دسته، »تربیت از طریق دین« و »تربیت برای دین« قرار داد.
- 1-1 تربیت از طریق دین - عام - : تربیت دینی در این معنا، تربیتی منسوب به دین است. یعنی تربیتی که در راستای دین است و محتوای خود را از دین الهام میگیرد؛ در مقابل تربیتی که محتوای خود را از غیر دین مثلاً از تجربه و عقل و علم بشری الهام میگیرد. بهعبارتی تربیت دینی در این معنا عبارت است از: تربیت براساس دین و معیارهای دینی یعنی در چهارچوب و منطبق با این ضوابط - اعم از تربیت بدنی، سیاسی، علمی، هنری و ... - . در این تعریف تربیت، ابعاد مختلف شخصیت فرد در راستای دین رشد میکند.
در این بخش تعاریف متناسب با این معنای تربیت دینی اشاره میشود. براساس دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی مفهوم تربیت همان تربیت دینی است و معلمان و اولیا مؤظفند در آغاز، قرآن، سنن و وظایف دینی را به کودک بیاموزند و آنها را برای ادای دستورات دینی مواظبت نمایند - بهشتی و همکاران، . - 1379 ابنسحنون نیز هدف تعلیم و تربیت را یادگیری قرآن و آشنا شدن با آن میدانست چراکه با فراگیری قرآن میتوان از قوانین الهی در زندگی دنیوی استفاده نمود و با بهرهمندی از رحمت خاص الهی راه ترقی و کمال را پیدا کرد . همچنین با کمک قرآن و تعلیم آن مربی و متربی می توانند از نردبان کمال برای رسیدن به هدف نهایی صعود کنند، در نتیجه مربی باید آیاتی از قرآن را که برنامه درسی و سنن پیامبر است به فراگیر بیاموزد.
از وظایف اصلی معلم این است که: اعراب قرآن، هجاء، وقف، ترتیل و قرائت نیکو - بر اساس قرائت نافع- و زیبا نوشتن قرآن را به کودکان آموزش دهد تا آنان به گونه بهترین قرآن را فرا گیرند. قابسی هدف تعلیم و تربیت را شناخت دین و عمل براساس آن دانسته و معتقد بود مهمترین مواد آموزشی قرآن و حفظ آن است و هدف تربیت دینی در بعد اعتقادی، ایمان یعنی باور قلبی به خدا، انبیا، ملائکه و آخرت بود - دفترهمکاری حوزه و دانشگاه، . - 1377 ابنمسکویه نیز تربیت را داری اهداف متعدد دانسته و تربیت دینی را یکی از اهداف تربیت میداند. از نظر وی در سایه عبادات و انجام دستورات دین، جسم و روح پرورش یافته و ارتباط فرد با سایر افراد اجتماع سازمان مییابد - بهشتی و همکاران، . - 1379 تربیت اسلامی عبارت است از مجموعه اصول و مبانی نظری و روش های کاربردی تربیتی که از قرآن، سنت و نظرات فقها، فلاسفه و متفکران مسلمان گرفته شده باشد. - الخطیب، 1995، نقل از فهیمی، . - 5 :1388
-1-2 تربیت برای دین - خاص - : تربیت برای دین، تربیتی در خدمت اهداف ویژهی دین و مجموعه فعالیتها و تدابیر تربیتی است که با هدف زمینهسازی برای دینداری آگاهانه و انتخابی متربیان یعنی بهمنظور پرورش بینش و ایمان متربیان به عقاید دینی و تبیین ارزشها - احکام و هنجارها - و تعهد و التزام به ارزشها و اعمال دینی صورت پذیرد. این نوع تربیت دینی با تربیت اخلاقی متداخل است. در ادامه برخی از تعاریف متناسب با این معنای تربیت دینی از نظر میگذرد .
علامه طباطبایی معتقد است، تربیت دینی شکوفا کردن استعدادهای فطری آدمی بهمنظور تحقق اهداف غایی انسان در پرتو قرآن و سنت یا بهعبارت دیگر راه و روشی است که فرجام آن تحقق اهداف غایی زندگی است که دین آن را برای انسان ترسیم کرده است - قاسمپور، . - 1390 در نزد فارابی تربیت اهداف متفاوتی دارد که از آن جمله تربیت اخلاقی است . از آنجا که هدف غایی تربیت در نزد وی رساندن انسان به خداست و این هدف در سایهی تعلیم و تربیت تحقق مییابد و به این دلیل که هدف تربیت دینی نیز در نهایت رسیدن به خدا است میتوان گفت تربیت اخلاقی فارابی معادل با تربیت دینی در این معنا است.
مهرمحمدی و صمدی بیان میکنند که هدف کلی تربیت دینی عبارت است از: برخورداری از بصیرت دینی و دینآگاهی، دین باوری و ایمانِ دینی یا التزام درونی، کوشش در جهت تنظیم رفتار و عادات براساس موازین دینی و احساس رضایت از آن. تربیت دینی، مجموعه اقداماتی و تدابیر سنجیده و منظم تربیتی بهمنظور پرورش و تقویت ایمان و التزام متربیان به باورها، هنجارها، ارزشها، احکام و اعمال و مناسک دینی است از دید کریمی، تربیت دینی فراهم کردن فرصتهای طبیعی و درونیاب است تا فرد با تجربه شخصی و الهام از فطرت خویش، بارقه تعالی بخش دین را کشف نماید تربیت دینی عبارت است از: فرایند یاری رساندن به متربی برای ایجاد تغییرات تدریجی در خصوص بعد دینداری وی که بهوسیله عامل انسانی دیگر بهمنظور دستیابی او به کمال دینداری و شکوفا کردن استعدادها یا بازدارندگی اصلاح صفات و رفتار دینی وی صورت میگیرد تربیت دینی از دید دکتر شاملی عبارت است از اینکه برای متربی امکاناتی فراهم کنیم، آگاهی و اطلاعاتی به او بدهیم که با پای خود در مسیر شکوفایی دینی جلو برود.
باقری - 1392 - تربیت دینی بهخصوص با محوریت اسلام عبارت است از شناخت خدا به عنوان یگانه رب انسان و برگزیدن او به عنوان ربّ خویش و تن دادن به ربوبیت او و تن زدن از ربوبیت غیر. داوودی - 1388 - تربیت دینی را به معنای فعالیتهای نظاممند و برنامهریزی شدهی نهادهای آموزشی جامعه بهمنظور آموزش بینش، منش و آموزههای دین به افراد، بهگونهای که در عمل نیز به آنها پایبند باشند، تعریف میکند. تربیت دینی، مجموعه تدابیر و روشهایی است که برای ایجاد، ابقاء و اکمال عقاید، اخلاق و اعمال دینی اتخاذ و اجرا گردند - بهشتی و نیکویی، . - 1389تربیت دینی بهمعنای عام از لوازم تربیت دینی به معنای خاص است. در تربیت دینی به معنای عام، محتوای تربیت از دین استخراج شده وهدف از آن آموزش مواردی است که در دین مورد تأکید است. به عبارت دیگر این نوع از تربیت دینی به دنبال دبن دان نمودن متربیان است.