بخشی از مقاله

چکیده

آنچه در اهداف و مقاصد شاعر معاصر در ادبیات رضوی بروز یافته بیان رنج ها و مصائب و پایگاه عظیم امام همامی است که در این سرزمین مایه فخر و عزّت است و با قدوم مبارک و اکرام و التیام خویش بر زخم های شیعیان مرهم نهاده و منبع اعجاز و شگرفی گردیده که همه جا و همه کس در عشق دیدار او در تب و تابند و با فروغ دل و چشم از طریق فهم و درک او به مرحله ای از رضا رسیدند.

در ساسله مفاهیم موجود در متن و اشعار می توان به نجواهای عاشق به معشوق ،ناتوانی عاشق ، رنج حاصل از جدایی پرواز مرغ جان برای رسیدن به وصال ،انس با یار و سیراب شدن معنویّت ریزش باران رحمت و بر آسودن چمن و گل و لاله عاشق ،دعا و نیایش و ارتباط، عطرینگی و بوی خوش حضرت و درمان درد دل، پیشکشی ظرف ساقی و قدح ناب و رفع تشنگی ،مشاهده جمال و رؤیت حضرت و دارلشّفا بودن او ،دستان قدسی و اعجاز ،تعدّد عشاق و رضایت و دلبستگی،گسترش وسعت مهر و وفا ،درخشش دامنه کرامت میان صحن و سرا ،رد پا،میز بانی پر تجلّی و نورانی همراه با آرامش و عشق و شور و شعف ،رفع رنجها با گشایش قفل دخیل دلدادگان عاشق و خرسندی معشوق ،تنزیه باطن شیفتگان و رؤیت لطف و اعجاز و کرامت و تسکین کودکان وادی جان اشاره داشت.

حضور آفتاب در وادی شرق همان شاه ولایت که چون نور و چراغ و تابش شمع و فروغ برق است سبب گردید که در شبستان دل آفتابی بدرخشد و تیمار و رنج و غم را زدوده و با انباشتن شراب روحانی و عرفانیبه ساغر زرّین دل ،نشئه ها بر قلوب طالبان آستان حجّت یزدان متولّد سازد.

کلید واژه: جستاری، تعلیمات، عشق، معنویت، اشعار رضوی معاصر

مقدمه

درراه حقیقت و اثبات او ایمه هدی و بزرگان زیادی متحمل رنج و سختی و آلام و درد گردیدند و در این راه الم غربت را چشیدند که اندیشه اصلی آنها حفاظت و پاسداری از دین جدشان پیامبر گرامی اسلام بوده است.

ارتباط تنگاتنگ و نزدیک ایشان با خالق رها ورد عظیمی را برای امّت و پیروان به دنبال داستهاست که همان خیر و برکت و سعادت و فخر و عزّ ت در میان همه آفریده ها بوده است که بعد از بزرگان رسالت همراه با اعجاز بوده است که معالج دردها بوده و هم به حرمت و شان و منزلت آنان افزوده است البته غریب ذکر شده از نظر شاعر آشنایی است زیرا در اوج آشنایی مامور انجام وظیفه گشته اند و می توان عشق عاشقان به امام را در بیقراری صبح نیشابور و بینندگان معجزه ها در صحن و صاحبان علاج یافته جستجو کرده که دل را چون آهویی میدانند که تشنه محبت اند و انتظار دارند قطرات باران عشق بر کویر جانشان باریدن گیرد و به دنبال گنج کیمیایی هستند که منبع بذل و رحمت و کرم است.

شاعر قبله گاه زمینی خود را با رخی همانند ماه تابان میداند که زداینده تاریکیها و سیاهیها و زشتیها ست. از نظر شاعر در شهادتگاه امام ،جان و عقل به عنوان دو عامل شناخت معشوق از پایگاه بلندی برخوردارند و کرامت دارند و آنها جایگاهی برای منزلت یابی انسانها برای رسیدن به درجه علییین اند.

وزمانی که عکس نگاه حق و یا نورانیت او در نظر و چشم دل طالب شاعر بیفتد تالیفات مثنوی در اثر شراره ها ی دل و آتش درون و تلالو عشق پیدا گشته و همه وجوددر عشق نمایان شده و راه به سوی حقیقت میپیمایند امام چون ساقی و ساقی چون درخت سرو به رنگ نقره گون است که در دست پیالهای از شراب و باده به رنگ طلاییدارد و همه آفاق در شادی و نشاط اند و با وجود او و لطف حضور او آوازچنگ از سوی ملکوتیان در فلک الافلاک در گوش مشتری طنین اند از شده است.

بر فلک ستاره زهره بانگ و صدای رباب بلند شده است و به میمنت حضور او زاهدان دامن سپیدو روشن خود را با باده ناب الهی رنگین و پر فروغ میسازند و این امام جلیل القدر همان خورشید پر فضیلت میان خورشید هایی است که شاه ولایت معروف است که فلک هفتم به جهت ضعف و عجزش مطیع مطیع و فرمانبر دار و در قرب و نز دیکی و تعظیم به اوست و به علل و جایگاه و ض در مدح و ثنای او اوراق جوابگو نبود و از برگ درختان باید مدد گرفت ودر اثر پرتو اشاعه یافته از چراغ و شمع و برق و نورانیت حاصل و گستردگی آن به نظر می رسد آفتاب های زیادی در شب طلوع یافتند.

بیان موضوع: شگردهای پردازش مفهوم و ارتباط با مخاطب در ادبیات رضوی معاصر ایران بسیاری از شاعران در توصیف عظمت و قداست و منزلت امام هشتم حضرت رضا قلم فرسایی کرده و اشعاری را سرودند ک یکی از آنها صالح افشار توسیرکانی است. وی در شعر خود به موضوعاتی چند از قبیل غربت و دوری ایشان از شهر مدینه و رنج و سفر فراغت از اهل و کاشانه و منزل اشاره کرده است. که می فرماید: بوی غربت می دهد امشب چرا در دلم افتاده، ذکر یا رضا - ع - و عطر آگین شدن هفت آسمان از بوی حضرت رضا - ع - به سبب پایگاه عظیم اجتماعی و مردمی که خداوند برایشان تعیین نموده که همان هم طرازی ایشان از ائمه اطهار و حفظ جایگاه امامت بعد از امامان دیگر و حفاظت و حراست از اندیشه و تفکر پیامبر گرامی اسلام است.

که به دنبال خود پاسداشت از قرآن و تعالیم عالیه دین و شرع را در بر دارد. که رویکرد احساسات شاعر بدیم مفهوم و مفاهیم استوار است: بوی مشهد می دهد هفت آسمان ،باز پر می گیرد امشب مرغ جان در طواف عشق حیران می شودم ،پای تا سر چشم گریان می شود می چکم بر خاک درگاه رضا - ع -  ،تا ببینم روی دلخواه رضا - ع - دست دل را بر ضریحش بسته ام، بر دو چشمان ملیحش بسته ام و اعجاز حضرت رضا - ع - آنچه حیات ائمه اطهار را بیشتر معنا بخشیده ارتباط تنگاتنگ ایشان با خالق آسمان ها و زمین است که حتی بعد از شهادت نیز منبع برکت و اکرام و بخشندگی و فضل می باشد و در پرده اعجاز و معجزه نه تنها با شیفتگان حضرت حق و خویش ارتباط برقرار می نمایند .

بلکه هم از قدرت حق و اقتدار ایشان سخن می رانند هم از میزان وابستگی و منزلت خویش در قبال حق به قول و فعل می پردازند.که روز به روز بر دلدادگان طریق حضرت حق می افزایند و آنان را متحول می سازند.و در طریقت عشق که آن آتش درون اصل است - حاج سید جوادی :1367ص - 76 عاشقان را متبلور می سازد که در ابیاتی آمده است : دل ربایی می کند ناز رضا - ع - عشق می بارد ز اعجاز رضا - ع - حضور شریف ائمه اطهار در هر پهنه ای از زمین خاکی گواه بر انتشار نور الهی دارد نوری که آسمان و زمین را از نعمت و برکت خوبی بهره مند می سازد و همگان را صاحب فهم و درک شعور می گرداند و منزلگاه برزخ فکر و اندیشه را تبدیل به صفا و بهشت می سازد.

در ادبیات نمایندگان معبود در کره زمین را ، شیعیان واقعی حرمت نهاده و آنان را معالج دردهای جان و روح و تن می شمردند.و در سلک آنان راه سعادت و خوشبختی می جستند که جماعتی در جنگ های که کفار پیش می آوردند در کنار ائمه هدی ره شهادت رستگاری را می پیمودند. از آن نظر که ائمه اطهار، به عنوان نمایندگان حقیقی حق و حقیقت جان داروی شفا بخش امت خویش آیندگان و صاحب اعجاز بر یاران خویش و دیگران بودند.

گاه شاعران ایشان را ساقی ای داشته که می توانند سیراب کننده دل و جان تشنگان باشند. و مایه نشو و نمای عرصه گاه دل مومن و بنده مخلص گردند که شاعر بدین نمونه آورده است: یا رضا - ع - جان ساقی میخانه ای ، من گدای تشنه ام پیمانه ای حضرت عشق دلم را جان دهد ،بر کویر تشنه ام باران دهد گاه شاعری چون مجتبی نظام آبادی بردسکن  خود را غریب و امام خویشرا آشنا معرّفی می کند. غریبی که در جستجوی شفا و جلب رضایت پسند از سوی اختری از آسمان امامت و ولایت را دارد و می خواهد در سایه ایشان راه و طریقت سعادت پیماید و خویش را آهوی رامی می داند که چون دیگران در صحن و سرای دوست در حرکتند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید