بخشی از مقاله

چکیده

کودکان زبان مادری را در تعامل با دیگران و در محیط فرا میگیرند. انتظار میرود در شرایط عادی کودک در سال اول تولد بیان تعداد محدودی کلمه را آغاز نماید و در سن 1,5 تا 2 سالگی واژگان خود را توسعه دهد. لکن تفاوتهایی در سرعت یادگیری کودکان وجود دارد. بدین مفهوم که برخی از کودکان زبان را زودتر فرا میگیرند و سریعتر شروع به صحبت می نمایند و برخی دیرتر. در واقع عواملی وجود دارند که میتوانند بر سرعت فراگیری زبان موثر باشند. جنسیت میتواند یکی از این عوامل محسوب گردد. پژوهش حاضر تلاشی در جهت بررسی تاثیر جنسیت بر سرعت فراگیری زبان در کودکان مبتلا به تأخیر در گفتار که فاقد سایر مشکلات یادگیری می باشند، است. درواقع توانایی های زبانی در هر دو جنس مورد مقایسه قرار گرفتند که نتایج حاکی از تأثیر مثبت عامل جنسیت بر سرعت فراگیری زبان در کودکان میباشد.

کلمات کلیدی: فراگیری زبان، سرعت فراگیری، جنسیت، تأخیر در گفتار

.1 مقدمه

همه کودکان زبان مادری خود را به تدریج فرا میگیرند، در حدود یک سالگی شروع به بیان چند تک کلمه می نمایند و بتدریج تا یک و نیم سالگی تعداد این کلمات زیادتر شده و در حدود دو سالگی عبارات کوتاه و دو کلمهای شکل میگیرند. البته این روند رشد در کودکان مختلف تا حدی متفاوت است بطوری که برخی از کودکان در دوسالگی به خوبی حرف میزنند و لی گروهی از کودکان در حدود سه سالگی توان بیان عبارات کوتاه و کاربردی را پیدا میکنند. درواقع در رشد و تکامل برقراری ارتباط و درسبک برقراری ارتباط، تنوع وجود دارد و در نتیجه غیر ممکن یا حداقل سخت است که دقیقاً تعیین کنیم برای هر کودکی چه چیزی اتفاق میافتد. آنچه که مهم است این است که رشد زبان کودک باید با ثبات باشد، یعنی اول این که در مقایسه با اغلب همسالانشان عقبتر نباشد و دوم این که در طول زمان و دوران کودکی رشد آن رو به جلو و با سرعت متناسب صورت گیرد. به هر حال اگر کودکی در سنین ذکر شده توانایی بیانی مورد انتظار را پیدا نکرده باشد، شاید بتوان به وجود مشکلی در وی شک کرد. برخی از علل شایع تأخیر در رشد گفتار و زبان را به شرح ذیل میباشند:
 
تفاوتهای فردی جنسیت و ارث، کم توانی ذهنی، کم شنوایی و ناشنوایی، اختلالات نافذ رشد، زبان پریشی رشدی یا نقص ویژه زبانی و غیره. در مجموع علل زمینهسازی که میتواند اختلالات فوق را به وجود آورد بسیار زیاد و متنوع هستند؛ فقر محرکات محیطی، دو زبانگی، زمینه ارثی در تفاوت سرعت رشد، بیماریهای ژنتیکی، اختلالات کروموزومی، مشکلات و حوادث دوران بارداری، صدمات حین تولد، تشنج، زردی، ضربه به سر و ... از جمله این عومل میباشند. آنچه که از موارد فوق بر می آید این است که عامل جنسیت بعنوان یکی از عوامل یاد شده میتواند در فرایند یادگیری زبان موثر باشد و سرعت فراگیری زبان را تحت شعاع قرار دهد.

علیرغم توجه متخصصین علوم اعصاب به اختلالات زبانی، پژوهشی در زمینه بررسی ارتباط جنسیت و سرعت فراگیری زبان در کودکان مبتلا به تأخیر در گفتار -حدااقل در ایران- صورت نیافته است. پیرو تحقیقات و مطالعات انجام شده، در خارج از ایران نیز اثری در مطابقت کامل با موضوع حاضر یافت نشد و تنها چند مقاله محدود در زمینهای مختلف و تقریباً مرتبط با تأخیر در گفتار انجام یافته است. از این رو تلاش نگارنده بر بررسی این جنبه زبانی و ارتباط آن با جنسیت در کودکان مبتلا می باشد. فرض بر آن است که عامل جنسیت در سرعت فراگیری زبان توسط کودکان مبتلا به تأخیر در گفتار تأثیر مثبتی داشته باشد.

.2 روش تحقیق

در مطالعه حاضر تعداد نمونهها 60 کودک مبتلا به تأخیر در گفتار میباشند که جهت بررسی تأثیر مؤلفه جنسیت در نتایج بدست آمده، 30 نمونه از بین دختران و 30 نمونه از بین پسران گزیده شدند و سن تمامی آنها 4-7 سال میباشد، آزمون مورد استفاده، سومین ویراست آزمون رشد زبان1 میباشد که مهارتهای مختلف گفتار را در بازه سنی 4-7 سال مورد سنجش قرار میدهد. شایان ذکر است که در مطالعه حاضر تنها مهارتهای مربوط به بخش معناشناسی مورد استفاده قرار گرفته است. آزمون های اجرا شده شامل 4 خرده آزمون: واژگان تصویری، واژگان ربطی، واژگان شفاهی و تولید کلمه می باشند که بمنظور سنجش میزان درک مفاهیم، درک ارتباط میان واژگان، توانایی ارائه تعریف واژگان و توانایی تولید واژگان می باشد و به صورت ضمیمه به پیوست الحاق شده است. هر پاسخ صحیح امتیاز 1 و هر پاسخ ناصحیح امتیاز 0 کسب می نماید و هر آزمون پس از کسب پنج امتیاز 0 متوالی، متوقف می گردد.

دادههای مورد بررسی شامل نمرات استاندارد واژگان تصویری، واژگان ربطی، واژگان شفاهی، تولید کلمه، بهره معناشناسی و بهره مرکب است که پس از تحلیل های آماری در مقایسه با نمرات استاندارد کودکان عادی با همان معادل سنی قرار گرفته اند و به صورت نمودارهایی که در ادامه ارائه خواهند شد، نمود یافته اند. پس از هر تحلیل آماری، دادههای حاصل از لحاظ جنسی نیز تفکیک میگردند تا تأثیر عامل جنسیت بر پاسخگویی آزمودنیها مورد سنجش قرار گیرد. بدین مفهوم که نمودار مربوط به دادههای نمونههای مذکر در مقایسه با نمودار دادههای عادی قرار گرفته و سپس این مقایسه برای دادههای نمونههای مؤنث انجام خواهد شد و در انتها میزان تفاوت دادههای هر گروه با دادههای استاندارد که به صورت نمودار ترسیم شدهاند، مقایسه خواهند گشت تا گروه جنسیای که تفاوت بیشتری با نمره استاندارد را نشان میدهد، تعیین گردد.

در شرایط عادی، رشد زبانی کودکان دختر، حدود یک ماه سریعتر از کودکان پسر صورت می-پذیرد. در این بررسی نیز چنین تصور میشود که دختران به تعداد گویههای بیشتر و یا حداقل مساوی با پسران پاسخ صحیح بدهند. در اصل، فرض صفر »مساوی یا سریعتر بودن رشد زبانی کودکان دختر مبتلا به تأخیر در گفتار نسبت به کودکان پسر مبتلا به تأخیر در گفتار« خواهد بود. در بررسیهای آماری انجام شده، با توجه به این که روش آماری مقایسه میانگین دو جامعه مستقل میباشد، انجام آزمونها بوسیله دو آزمون مقایسه میانگین2 دو جامعه مستقل و یا آزمون ناپارامتری مقایسه میانگین دو جامعه مستقل3 و قابل تحقق است.

.3 اجرای آزمون

3-1 واژگان تصویری

در اجرای این خرده آزمون که شامل 30 گویه است، چهار تصویر مختلف - همگی در یک صفحه قرار دارند - به آزمودنی نشان داده میشود و از وی خواسته میشود به تصویر مربوط به واژهای که آزمونگر بیان میکند، اشاره نماید. بطور مثال، از آزمودنی خواسته شد که از بین تصاویر ذیل، تصویر مربوط به پرنده را نشان دهد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید