بخشی از مقاله

چکیده
صنعت گردشگری به عنوان یک صنعت چند بعدی است. یکی از انواع گردشگری، که امروزه نیز بسیار رونق یافته است، گردشگری فرهنگی است. با توجه به رقابتهای گسترده در عرصه گردشگری در دنیا هدف این مقاله بررسی قابلیتهای فرهنگی مناسب برای گردشگری جهت ترویج گردشگری فرهنگی است. بحث نسبیت در جهانی شدن فرهنگی و جریانهای متضاد جهانی شدن نشان از اهمیت فرهنگ محلی در جذب توریست های بین المللی دارد. بنابراین توجه به عناصر و ابعاد فرهنگ ملی در گسترش گردشگری فرهنگی و جذب سرمایه و ایجاد اشتغال بسیار ضرورت دارد. بنابراین با توجه به اینکه فرهنگ از دو بعد عمده مادی و معنوی برخوردار است پس در هر یک از این ابعاد میتوان قابلیتهای شهر شیراز را شناسایی و گردشگری فرهنگی را در این شهر توسعه داد.

واژه های کلیدی: جهانی محلی شدن ،فرهنگ ،گردشگری فرهنگی، جاذبههای فرهنگی شهر شیراز

مقدمه

با توجه به اینکه فرهنگ نرم افزاری بود که تمامی بخشهای زندگی را اعم از ابعاد فکری، مادی و معنوی را در بر میگیرد فرهنگ در ذهن و در جهان زندگی راهنمایی عمل است. البته لفظرهنگف بسیار کلی و انتزاعی و عمدتاً در سطوح کلان قابل بحث و شناسایی است و لذا برای بررسی تجربی آن بایستی به ابعاد و محورهای آن در سطوح خردتر توجه کنیم. به علاوه موضوع فرهنگ در زندگی ما به دست جریانهای متضاد جهانی شدن و ارزش ها شکل می گیرد. انقلاب تکنولوژی اطلاعات و بازسازی ساختار سرمایه داری، شکل تازه ای از جامعه یعنی جامعه شبکه ای را پایه گذارده است. این شکل نوین سازمان اجتماعی با جهان شمولی فراگیر خود در سراسر کره خاکی منتشر می شود. در این روند صنعت گردشگری شکل گرفته که به عنوان یک بخش اقتصادی مهم در توسعه جوامع نقش بسزای داشته است. و ما به دنبال بررسی جایگاه فرهنگ در روند جهانی شدن هستیم تا بدین سیاق چشم اندازهای جدید از گردشگری را ارایه دهیم.

جهانی محلی شدن

همان گونه که سرمایه داری صنعتی و دشمن همزاد آن یعنی دولت سالاری صنعتی در قرن بیستم جهان را زیر و رو کردند، این سازمان اجتماعی نوین نیز نهادهای اجتماعی را به لرزه در می آورد، فرهنگها را دگرگون میسازد، ثروت میآفریند و فقر نیز به دنبال دارد - کاستلز، . - 17:1384 اما این تمام داستان نیست. همراه با انقلاب تکنولوژیک شاهد خیزش تظاهرات نیرومند هویتهای جمعی بوده ایم که در دفاع از یگانگی فرهنگی و کنترل مردم بر زندگی و محیط زیست، فرایند جهانشمولی و جهانوطنی شدن را به مبارزه طلبیده اند - همان منبع، » . - 18در واقع اکنون درک جهانی شدن به عنوان ]پدیده ای[ که مستلزم »دیالتیک « اصول و گرایشهای متضاد- محلی و جهانی، عام گرایی و خاص گرایی- است، به ویژه در شرح هایی که مسایل فرهنگی را در معرض توجه قرار می دهند، به امری هنگامی تبدیل شده است« - آکسفورد 1995؛ فدرستون 1995؛ گیدنز 1990؛لَش و اوری 1994؛ رابرتسون 1995؛سرِبرنی-محمدی 1991 به نقل از تاملینسون،. - 33:1381

آخرین مؤلفه ی جهانی شدن واژه نسبیت است که رابرتسون مطرح می سازد. امروزه هیچ شخصی یا نهادی نمی تواند از تماس با دانش و فرهنگهای دیگر اجتناب کند. بر خلاف گیدنز که جهانی شدن را گسترش مدرنیته میداند به اعتقاد رابرتسون یکپارچگی جهانی به معنی یک شکل سادهاندیشانه چیزی مانند فرهنگ جهانی نیست، به عبارتی وفاداری ما به فرهنگی محلی ویژه که منشأمان را یادآور می شوند در هر نقطه زمان در مقایسه و درک فرهنگهای غیرخودی تغییر می کنند. فرهنگ محلی منابع خاصی را فراهم میکند تا ما بتوانیم دربارهی زندگی و جای که ما به آن تعلق داریم، تصمیم بگیریم. هم چنین رابرستون پیشنهاد می دهد که ادغام محلی و جهانی توسط یکدیگر بطور ثابت افزایش می یابد. اما ما در پاسخ به واقعیتهای بیرونی به سه شکل عمل میکنیم -1 انتخاب،-2 سازش و -3 مقاومت.

»جهانی - محلی گرایی:1 یک اصطلاح است که برای شرح چگونگی سازگاری فشارها و مطالبات - تقاضاهای - جهانی با شرایط محلی بکار می رود. - Cohen ,2007;62 - « در حالی که شرکتهای قدرتمند تولیداتشان را مطابق شرایط بازارهای محلی میسازند، محلی گرایی در مسیرهای متضاد هدایت می شود. کنشگران محلی آرایش عناصر اتفاقات جهانی را جرح و تعدیل می کنند. بدین وسیله کنشگران خلاق محلی بین محلی و جهانی تلفیقی را آغاز می کنند. بنا براین در نقد رهیافت امپریالیسم و همگونی فرهنگی، شماری از نظریه پردازان و پژوهش گران مدعی هستند که فرایند جهانی شدن، رابطهای جدید میان امر عام و امر خاص برقرار میکند. از دیدگاه آنها قلمرو فرهنگی جهان معاصر هم در بر گیرنده عامیت و همگونی است و هم در بر گیرنده خاصیت و ناهمگونی. فرایند جهانی شدن در عین حال که همه ی فضاهای بسته فرهنگی را فرو می ریزد و خاص ها را از میان بر می دارد،

زمینه مناسبی نیز برای بازسازی و احیای خاص ها و گوناگونی های مختلف فراهم می کند؛ بنابراین باید از برقراری رابطه ای دیالکتیکی میان خاص، عام و جهانی/ محلی سخن گفت نه از جهانی شدن فرهنگ و همگونی فرهنگ صرف و ساده« - گل محمدی،. - 142:1381 پژوهش های مربوط به پذیرندگی1 نشان دادهاند که فرهنگهای محلی می توانند تفسیرهای بسیار متفاوتی از تولیدات رسانههای گروهی جهانی داشته باشند. شنوندگان و بینندگان دامنه گسترده ای از آداب و رسوم، نیازها، انتظارات و سلیقه های وابسته به مکان دارند که با ترجیحات جهانی متفاوت است. به علاوه، بسیاری از شرکتهای جهانی، هنوز دستکم تا حدودی، بازتاب شیوه تجارت ملی مرتبط با کشور مبدأ خود هستند. در زمینه زیستمحیطی، مشکلات جهانی بر مناطق محلی تأثیرات متفاوتی دارند« - شولت،. - 69-68:1382

نظریه گیدنز درباره نوگرایی این است که، برخلاف رابرتسون وی جهانی شدن را نتیجه مستقیم نوگرایی میداند. »از اینرو جهانی شدن را می توان به صورت تشدید روابط اجتماعی در سرتاسر جهان تعریف کرد که در آن جوامع دور از هم طوری به یکدیگر وابسته می شوند که حوادث محلی از رویدادهایی تأثیر می پذیرند که در مناطق دوردست شکل میگیرند و بر آنها تأثیر می گذارند. این یک فرایند دیالکتیکی است، زیرا این حوادث محلی ممکن است در مسیری برخلاف جهت روابط مولد خود حرکت کنند. تحولات محلی نیز به اندازه گسترش روابط اجتماعی در گستره ی زمان و مکان جزیی از فرایند جهانی شدن هستند« - واترز، . - 79-78 :1379 آنچه مهم است تشدید آگاهی درباره جهان به عنوان یک کل منظور رابرتسون این است که به احتمال زیاد تمام جهان و نه بخشهای محلی یا ملی آن مخاطب شناختهای فردی خواهد بود - واترز، . - 66:1379 به اعتقاد رابرتسون جهانی شدن که در قرن بیستم به صورت یک شعور کل گرا تجلی پیدا کرد، مستلزم وابسته کردن نقاط مرجع فردی و ملی به نقاط مرجع عام و فراملی است. از این رو، جهانی شدن ایجاد ارتباطات فرهنگی، اجتماعی و پدیده شناختی بین چهار عامل زیر را شامل میشود:

-1 خویشتن فرد،
-2 جامعه ملی،

-3 نظام بینالمللی جوامع، و -4 بشریت به طور کلی« - همان منبع، . - 67 »کاستلر نیز به دنبال کشف جهانی است که از دیالکتیک جهانی و محلی شکل گرفته است. کاستلر برای متمرکز شدن بر این فرایند و تحلیل آن کانون توجه خود را بر نهضتهای اجتماعی و سیاسی متمرکز می کند - کاستلز، . - 19:1384 از طرفی مک میشل نیز معتقد است یکی از دلایل باب شدن اصطلاح جهانی شدن به جای توسعه در قرن بیستم، به عنوان یک حوزه جدی و پروژههای نخبگان اقتصادی و سیاسی مطرح است عبارتند از:

-1 انقلاب ارتباطی، که سبب به دست آوردن و سهیم شدن در دانش دیگر فرهنگها میشود.

-2 مردم جهان و کشورها همواره از طریق مبادلات کالاها، مقالات، ایده ها و موسیقی فانتزی با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. هماکنون انقلاب ارتباطی بطور جدیتری امکان برقراری این ارتباط را ممکن کرده است.

-3 توریسم به صورت جریانی در صنعت گسترده جهانی در آمده است. به ویژه فرهنگ توریسم که در آن توریستها به عنوان یک صادرات فرهنگی برای کسب درآمد بستهبندی شده اند - . - Mac Mishel, 2004;xxxiii اما آنچه هم اکنون در بحث گردشگری مطرح است نوعی محلی شدن است که در اصطلاح توریسم فرهنگی مطرح میشود. گردشگری فرهنگی از دو عبارت گردشگری و فرهنگ تشکیل شده است. به منظور اینکه تعریف ملموس تری از گردشگری فرهنگی داشته باشیم، بهتر است ابتدا اجزا تشکیل دهنده آن را تعریف کنیم و سپس به تعریف مستقیم آن بپردازیم.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید