بخشی از مقاله

چکیده

فرزندخواندگی یا حمایت از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست، تدبیری در راستای استحکامبخشی به مهمترین عنصر جامعه یعنی خانواده است که می تواند موجب گرمتر شدن کانون خانوادههای بدون فرزند و دلگرمی کودکان بیسرپرست و روشنتر شدن آیندهشان شود. طبق تبصره ماده 26 از قانون حمایت از کودکان و نوجوانان اصلاحیه مصوب 1391/12/1، جواز ازدواج سرپرست با فرزند خوانده بنا به تشخیص دادگاه صادر گردیده است. در این پژوهش کوشش نمودیم ضمن توجه به کارکردهای خانواده در سرپرستی کودک بی سرپرست؛ این ماده را به لحاظ فقهی و حقوقی بررسی نماییم و اثرات این روند را بر نهاد خانواده از جنبه های اخلاقی، اجتماعی با استفاده از نظرات کارشناسان مربوطه تبیین نمائیم.

کلید واژه: خانواده، کودک، فرزندخواندگی، سرپرستی، ازدواج

مقدمه

....» خانواده واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی انسان است... - .« مقدمه قانون اساسی - به عنوان مهم¬ترین نهاد مرتبط با "انسان" مورد تجزیه و تحلیل¬های گوناگونی قرار گرفته است. آنچه اشتراک نظر همه نحله¬های اجتماعی و رشته¬های علمی مرتبط با حوزه خانواده می¬باشد، نقش فرزند آوری و فرزند پروری برای ادامه حیات و کارکردهای اجتماعی، اقت صادی، سیا سی و ... ا ست. ر شد و پرورش منا سب کودک در خانواده، سبب ورود افراد کارآمد در جامعه می گردد. بدیهی است هرچه شمار افراد سالم از لحاظ روحی و روانی بیشتر باشد، میزان معضلات و ناهنجاری ها و آسیب های اجتماعی کمتر خواهد شد و نیل به سوی پی شرفت و سعادت هموارتر خواهد گردید.

فرزندخواندگی یا حمایت از کودکان بی سرپر ست و بدسرپرست، تدبیری در راستای استحکامبخشی به مهمترین عنصر جامعه یعنی خانواده است که می تواند موجب گرمتر شدن کانون خانوادههای بدون فرزند و دلگرمی کودکان بیسرپرست و بد سرپرست و روشنتر شدن آیندهشان گردد. در تبصره ماده 26 ق.ح. کودکان و نوجوانان اصلاحیه مصوب 1391/12/1 چنین آمده است: » ازدواج چه در زمان حضانت و چه بعداز آن بین سرپرست و فرزند خوانده ممنوع است مگر اینکه دادگاه صالح پس از اخذ نظر مشورتی سازمان، این امر را به مصلحت فرزند خوانده تشخیص دهد.« این در حالی است که پیش از این، تبصره ماده 26 بدین گونه بوده است:» ازدواج چه در زمان حضانت و چه بعداز آن بین سرپرست و فرزند خوانده ممنوع است.

« سرپرستی از کودکان یتیم و بی سرپرست و گاه بد سرپرست توسط زوجین بدون فرزند و یا خانواده های دارای فرزند که تمایل به نگهداری این دسته از کودکان دارند؛ راهی برای پاسخگویی به مهمترین نیاز ان سان یعنی محبت و مهرورزی ا ست. در این رابطه اگرچه قرابت خونی و ن سبی بین پدر و مادر و فرزندخوانده برقرار نی ست اما قرابت عاطفی و روحی و روانی عمیقی با گذ شت زمان بین آنها برقرار می گردد که جایگاه آن کمتر از قرابت خونی و نسبی نیست. کودک زوجین را به عنوان پدر و مادر خود خطاب می کند و تبادل عاطفی بین آنها از نوع رابطه والدین با فرزند می با شد. طبق تب صره ی ماده 26 از ق. ح از کودکان و نوجوانان به صلاح دید دادگاه این رابطه از حالت والدی و فرزندی به حالت زوجین می تواند تبدیل گردد.

محل تأمل این است که چگونه این رابطه عمیق پدرانه یا مادرانه با فرزند خوانده پس از گذشت سالها تبدیل به رابطه زوجیت بین سرپرست - زن یا مرد - با فرزند خوانده می گردد! آیا هدف از سرپرستی یک طفل بی سرپر ست تو سط زوجین و ت شکیل یک خانواده سالم، برای برقراری نیاز عاطفی پدرانه و مادرانه برای زوجین و تأمین میل طفل برای داشتن پدر و مادر نبوده است؟! این مورد از پدیده های نوظهور در بحث خانواده است که تا کنون بدان پرداخته ن شده ا ست. آیا این نوع خانواده کارکرد یک خانواده سالم و طبیعی را دارد؟ و آیا قانونمند نمودن چنین ازدواجی از جنبه های اخلاقی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است؟

روش شناسی تحقیق

روش ما در این پژوهش مطالعه کتابخانه ای و تحلیل و توصیف گزارشات و اسناد موجود می باشد.

خانواده

خانواده به معنی عام، مرکب از خویشان نسبی و همسر است که از یکدیگر ارث می برند. مواد 826 و 1032 قانون مدنی بدین معنی است. ضابطه در این خانواده همان ارث بردن است. - صفایی و امامی، 1393، - 13 این تعریف و تعاریف مشابه که خانواده را حاصل از عقد نکاح زوجین میدانند و قرابت را به صورت نسبی و سببی می دانند دارای جنبه حقوقی است. در تعاریفی که خانواده را صرفا یک واحد حقوقی معنا می کند، نمی توان انواع گوناگون خانواده را در آن معنا نمود. به بیان روشن تر توارث و قرابت می تواند ضابطه تشکیل قبیله و عشیره باشد اما برای تعریف خانواده کافی نیست. - اسدی،1392، - 54

همچنین تعاریفی که خانواده را به زن و شوهر و فرزندان مقید می کند نیز پا سخگوی تبیین و ت شریح جوانب و نیازهای خانواده های تک والد، بی سرپرست یا بی فرزند یا دارای فرزند خوانده نمی باشد.برخی تعاریف، خانواده را حاصل ازدواج میدانند که بر پایه ی توافقی همدلانه، ارادی، و منطبق با شرع و قانون بنا شده است که تداوم آن بر ا ساس، ع شق، اخلاق و تلاش در جهت نیازهای مادی و معنوی یکدیگر در طول زندگی م شترک صورت می گیرد. - اسدی،1392، - 52 در این نوع تعاریف به بعد اخلاقی اعضا خانواده توجه بیشتری دارد. که این نوع تعریف از خانواده در پژوهش حاضر بیشتر مورد نظر ما است.

کارکردهای خانواده

کارکردهای خانواده ابعاد گسترده و متنوعی دارد. کارکردهای خانواده را از دو جنبه میتوان بررسی نمود. یکی، کارکرد درونی و ارتباط متقابل اع ضای خانواده که من شا آن عواطف ا ست و دیگری ارتباط خانواده با جامعه بزرگتر؛ بدیهی ا ست که پویایی و پیشرفت جامعه، با پویایی و سلامت خانواده ارتباط تناتنگ دارد. - اسدی،1392، - 21 مهمترین کارکردهای خانواده به اختصار؛ عبارتنداز:

الف - مشروعیت ارتباط جنسی

ب - توالد و تناسل نسل - اسدی، 1392، - 57

ج - کانون حمایت عاطفی، روحی و روانی افراد خانواده

د - کانون آموزش و پرورش ابعاد گوناگون روحی، جسمی و روانی

ه - حفظ و گسترش قدرت ملی

و - توسعه اقتصادی در کشور و منطقه و جهان

در این پژوهش توجه و تمرکز ما بر روی موردهای - "ج" و "د" - می باشد. بدین جهت که ثبات و تداوم یک خانواده ی سالم و ایده آل بر پایه ی کارکردهای عاطفی و روانی و میل به سکون و آرامش در کنار یکدیگر است. و این کارکرد یک عامل مهم، در تداوم و ا ستحکام روابط زوجین فاقد فرزند خواهد بود. و همین عامل سبب پذیرش سرپر ستی کودکان بی سرپر ست و بد سرپرست از سوی خانواده ها می گردد. اساس خانواده بر محور دوستی انسانی و عقلی است؛ نه بر مدار شهوت جنسی. - جوادی آملی، 1393، - 44 به بیان روشن تر راز پیوند زن و مرد تشکیل حوزه یا کانون رحامت و پرورش است. - همان، - 45

فرزندخواندگی
 
در حقوق ایران فرزند خواندگی عبارت است از: یک رابطه حقوقی که بر اثر پذیرفته شدن طفلی به عنوان فرزند، از جانب زن و مردی به وجود می آید؛ بدون آنکه پذیرندگان طفل، پدر و مادر واقعی آن طفل با شند. - امامی، 1379، - 24 نیاز کودکان بی سرپرست و بد سرپرست در دامان مراکز دولتی و غیردولتی در قالب پرورشگاه ها و سازمان های تربیتی از بعد مادی و آموزشی تأمین میگردد، اما تأمین نیازهای معنوی و عاطفی و روحی کودکان ناقص و ناتمام خواهد ماند. هیچ کانونی مانند کانون خانواده نمی تواند تربیت عاطفی و رشد عواطف و احساسات و حتی نیروی عقلی طفی نقشی شایسته و بایسته ایفا نماید. - صفایی و امامی،1393، - 16 بنابراین، مهمترین ا صل در پذیرش کودکان بی سرپر ست یا بد سرپر ست در مرحله اول تأمین نیاز عاطفی و روانی کودک و زن و مردی ا ست که سرپر ستی کودک را می پذیرند. تمایل خانواده های دارای فرزند و زنان مجرد در پذیرش سرپرستی کودکان بی سرپرست یا بد سرپرست نیز از همین عامل نشأت می گیرد. در حقیقت حس و عواطف رحمانی ان سان ا ست که می پذیرد کودکی نا شناخته را در دامان خود پرورش دهد. و این تمایل روحی و روانی حتی مرز نسب خونی را درمی نوردد.

بررسی فقهی

پیرامون روابط مادی و معنوی با یتیمان و افراد بی سرپرست آیات و روایات بسیاری آمده است. - آیه 152 سوره مائده - سرپرستی از یتیمان و مراعات رفتار حسنه با آنها از آداب و رسوم نیک فرهنگ مبین اسلام است.حضرت محمد - ص - فرموده اند: بهترین خانه آن خانه ای ا ست که در آن یتیمی محبت شود و بدترین آن، خانه ای ا ست که با یتیمی بد رفتاری شود. - مستدرک، ج1، ص - 148 در نهج البلاغه در وصیت امام علی - ع - به امام حسین - ع - آمده است: یتیمان را گرسنه نگذارید و مواظب باشید که در اثر بی سرپرستی تباه نگردند. - نهج البلاغه، 1010و - 968 اما در اثبات جواز ازدواج سرپرست با فرزند خوانده، از آیه ی 37 سوره احزاب استفاده می شود. در شأن نزول آیه آمده است:

از آنجایی که در عرب جاهلیت فرزند خوانده حکم فرزند واقعی را داشت و تمام احکامی فرزند واقعی، برای فرزندخوانده نیز جاری می شد. یکی از حکمت های ازدواج پیامبر با زینب - همسر مطلقه فرزند خوانده اش - شکستن سنت غلط عرب جاهلیت بود. بدین معنا که فرزند خوانده در حکم فرزند واقعی و خونی نی ست لذا ازدواج با هم سر مطلقه فرزند خوانده حرمتی ندارد. - مکارم شیرازی و همکاران،1367، 316 به بعد - همچنین آیه 40 سوره احزاب: » محمد پدر هیچ یک از مردان شما نبود .«..... بنابراین، این آیه ارتباط نسبی را به طور کلی قطع می کند. - مکارم شیرازی و همکاران،1367، 337و - 336 به نظر می رسد که قانون گذار جواز ازدواج سرپرست با فرزند خوانده را از همین آیات و نبود رابطه نسبی بین سرپرست و فرزند خوانده اخذ نموده است.

در برر سی فقهی، نظرات مف صل موجود ا ست اما به لحاظ اخت صار مقاله به اهم مطالب اکتفا می شود. در تحلیلی فقهی آمده است: در زمان ائمه معصوم - ع - سوال از ازدواج مولود با قابله ای است که او را به دنیا آورده است. در این روایات، پاسخ ائمه - ع - ، نفی بوده ا ست و از این ازدواج، نهی کرده اند. کار تا اینجا می ر سد که فرموده اند علاوه بر اینکه با خود این قابله که همان ماما ست، ازدواج نکند، با دختر او نیز ازدواج نکند. - حرعاملی،1369، - 502-500 البته در موارد نادری، ممکن ا ست ازدواج، مصلحت باشد بنابراین اسلام، راه را به طور کلی نبسته است و برای آن نه حرمت بلکه کراهت در نظر می گیرد. - لنکرانی، - 1392

از سوی دیگر، شرع اموری را میپذیرد که عقل تأیید میکند و علاوه بر این، مسائل شرعی باید عقلی بوده و ازطرفی عرف هم آن را بپذیرد.. بسیاری از خانوادهها به فرزندخوانده نیاز دارند و بسیاری کودکان نیازمند حمایت هستند؛ لذا این تبصره ازدواج با فرزندخوانده نه عقلی ا ست نه عرفی نه اخلاقی و به تبع آن شرع هما صولاً نباید آن را بپذیرد. لذا فقها حداقل باید از باب مصالح اجتماعی راهحلی پیدا کنند و حکم ثانویه بدهند، چون این تبصره نه به مصلحت کودکان است نه خانوادهها. - کاظمی، - 1392 بنا بر این ازدواج سرپر ست خانواده با فرزندخوانده به لحاظ فقهی مانعی نی ست،اما چون این کار ممکن ا ست موجب مشکلات ثانویه در جامعه شود و تبعاتی به دنبال داشته باشد و موجب از هم پاشیدگی خانوادهها گردد از آن منع می شود. - اشکوری، - 1392

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید