بخشی از مقاله
چکیده
موضوع این پژوهش حدیث نفس در نفثه المصدوراست. حدیث نفس با خویش سخن گفتن است. در این شیوه ی روایی فرض بر این است که کسی کلام گوینده را نمی شنود؛ اما در واقع، راوی با هدف آگاه نمودن مخاطب خود به شیوه ای تأثیرگذار، به خودگویی بیرونی می پردازد.در این مقاله حدیث نفس در نفثه المصدور از سه منظر مورد بررسی قرار گرفت. - 1 ازمنظر روایت شناسی: در این اثر روایی، راوی اول شخص و درون داستانی است که گاهی مخاطب خود را دیگر کس و گاهی اول شخص قرار می دهد؛ بدین صورت که راوی اول شخص با مخاطب اول شخص یعنی خویشتن به سخن گفتن می پردازد.
در شیوه ی حدیث نفس، نویسنده خطاب به خویشتن به بیان افکار و احساسات درونی خود می پردازد و درونیات ذهنی خود را به شیوه ی غیر مستقیم با مخاطبین در میان می گذارد. - 2 از منظر التفات در بدیع معنوی: اساس این آرایه ی بدیعی بر تغییر مخاطب بنا شده است. شیوه ی روایت در نفثه المصدور با صنعت التفات در علم بدیع هم پوشانی می یابد و کاربرد گسترده گردش آزاد مخاطب در این اثر به آشنایی زدایی و برجسته سازی آن می انجامد. - 3 در زمینه عوامل روان شناختی نیز هنگامی که فشار وکشاکش های ذهنی نویسنده شدت می یابد، یا بر سر دو راهی قرار می بسامد حدیث نفس نیز در اثر وی بیشتر می شود.
مقدمه
بازنمایی کلام شخصیت های داستانی در جهان متن به شیوه های گوناگونی تحقق می یابد. یکی از این روش ها، حدیث نفس می باشد. حدیث نفس از گونه های بازنمایی کلام به شیوه ی جریان سیال ذهن است. داستانگویی به شیوه ی جریان سیال ذهن یکی از روش های داستان پردازی مدرن به شمار می آید. در این شیوه، راوی به واکاوی لایه های عمیق ذهنی شخصیت ها می پردازد و با قرار دادن کانون روایت در ذهن شخصیت ها به عنوان کنش گران اولیه ی داستان و کنار رفتن خود از صحنه، روایت را واسطه ای قرار می دهد تا خوانندگان متن از طریق تفسیر متن در آن راه جویند و سکنی گزینند. حدیث نفس با خود سخن گفتن است.
بدین صورت که شخصیت داستانی، افکار و احساسات خود را خطاب به خویشتن به زبان می آورد. در این شیوه ی روایتی، حضور مخاطب مفروض می باشد، ولی شخصیت، گویی حضور وی را احساس نمی کند و با خود سخن می گوید؛ اما در کنه این خودگویی بیرونی، انتقال افکار و احساسات شخصیت به مخاطب نهفته است. با تأثیر پذیری از ادب مغرب زمین، این شیوه ی روایی در سال های اخیر در آثار برخی نویسندگان ایرانی از جمله هوشنگ گلشیری، منیرو روانی پور، رضا براهنی بازتاب یافته است، اما سؤال این است که آیا این شیوه ی روایی در ادبیات کلاسیک ما نیز مصداقی دارد؟ و آیا هیچ یک از نویسندگان کلاسیک ما برخلاف معاصران، نه در اثر آشنایی با ادبیات مغرب زمین، بلکه به صورت ناخودآگاهانه این روش روایی را به کار برده است؟ با جستجوهایی که در میان آثار کلاسیک انجام شد، در اثر تاریخی نفثه المصدور رگه هایی از حدیث نفس مشاهده گردیدکه یکی از تکنیک های روایت به شیوه ی جریان سیال ذهن می باشد.
نفثه المصدور اثری تاریخی-ادبی است که محمد خرندزی زیدری نسوی، دبیر سلطان جلال الدین، در قرن 7 ه.ق آن را به رشته ی تحریر درآورده است. در این اثر هم به حوادث حمله ی مغول و جنگ ها و قتل و غارت مغولان پرداخته می شود و هم افکار و احساسات نویسنده در آن بازتاب می یابد.. نویسنده در این اثر ضمن ارائه ی حوادث تاریخی به مخاطبین خود، گاهی رشته ی کلام را می گسلد و خود را خطاب قرار می دهد و افکار و احساسات درونی خود را در خلال متن می گنجاند. این پژوهش بر آن است تا چگونگی کاربرد شیوه ی روایی حدیث نفس، در نفثه المصدور را مورد بررسی قرار دهد و همچنین به این مسأله بپردازد که نویسنده در چه شرایط روحی و روانی، با گسست در سیر روایت اثر تاریخی، به خودگویی بیرونی می پردازد و عواطف و اندیشه های خود را به زبان می آورد؟
در این مقاله از سه منظر شیوه ی روایی حدیث نفس در نفثه المصدور مورد بررسی قرار می گیرد: - 1 از منظر روایت شناسی - 2 از دیدگاه صنعت التفات در بدیع معنوی - 3 عوامل روان شناختی که موجب خودگویی بیرونی گشته است. در این پژوهش ابتدا شرحی از زندگی و آثار محمد زیدری نسوی و تعریفی از روایت شناسی ارائه می گردد و سپس به راوی و مخاطب در نفثه المصدور پرداخته می شود.
در ادامه شیوه های بازنمایی کلام شخصیت ها در یک اثر روایی بر شمرده می شود و شیوه ی روایی حدیث نفس در نفثه المصدور مشخص می گردد. سپس این شیوه ی روایی با نگاهی به صنعت التفات در علم بدیع بررسی می شود و عوامل روان شناختی شکل گیری این شیوه ی روایی در اثرتبیین می گردد. در پایان نیز، نمونه هایی از حدیث نفس در نفثه المصدور ذکر گردیده و مورد بررسی قرار می گیرد.
پیشینه پژوهش
نتایج حاصل از جستجو در زمینه پیشینه این پژوهش بدین شرح می باشد: برخی از کتاب هایی که به شیوه روایی جریان سیال ذهن پرداخته اند و حدیث نفس را به عنوان یکی از تکنیک های این شیوه ی روایی، مورد بررسی قرار داده اند عبارتند از:
- 1داستان نویسی جریان سیال ذهن، حسین بیات - - 1390، تهران:انتشارات علمی و فرهنگی
- 2عناصر داستان، جمال میرصادقی - - 1390، تهران: انتشارات سخن - 3مکتب های ادبی، سیروس شمیسا - - 1394، تهران: نشر قطره و برخی از مقالات و پایان نامه هایی که کاربرد شیوه ی روایی جریان سیال ذهن را در آثار سایر نویسندگان مورد بررسی قرار داده اند عبارتند از:
- 1تداعی و روایت داستان جریان سیال ذهن، دکتر محمد علی محمودی و هاشم صادقی، فصلنامه پژوهش های ادبی، تابستان 1388، سال6، شماره .24 در این مقاله به تداعی و قوانین حاکم بر آن و اهمیت تداعی در روایت داستان های جریان سیال ذهن پرداخته می شود و اینکه در میان شیوه های مختلف روایت در رمان های موفق جریان سیال ذهن، شیوه ی تک گویی درونی، بیش از سایر شیوه ها تداعی ها را در خود شکل می دهد.