بخشی از مقاله
چکیده:
زیربنای تمامی رفتارهای انسان، اعتقادات اوست. باورهای مذهبی در شکل دادن به اعمال فردی و حرکات جمعی، مهمترین نقش را ایفا میکند. نهضت بزرگ مشروطه نیز متأثر از اندیشههای دینی بود. یکی از باورهای مهم مذهبی مؤثر در شکلگیری و پیروزی این نهضت، »وجوب ظلم ستیزی« است. مبارزه با ظلم و ظالم در فرهنگ اسلامی، ریشه در قرآن کریم و روایات رسیده از حضرات معصومین - ع - دارد.
این کتاب آسمانی و احادیث معصومان - ع - ، در مبارزه با ظلم سه رویکرد دارند: الف - تقبیح ظلم و ظالم ب - بری دانستن ساحت کبریایی خدای متعال از ظلم کردن به بندگان ج - دستور به پرهیز از ظلم کردن. بر همین اساس، همهی فقها شیعه ازجمله شهیدین، ابن ادریس، محقق حلی و ... حکم به حرمت ظلم و کمک به ظالم دادهاند که همین موجب ظلمستیزی و روحیه مبارزه با ستمگر و حاکم جور در طول تاریخ بوده است.
مباحث مربوط به »حرمت ظلم« در فصل و باب مشخص از کتب فقهی مطرح نشده بلکه در سرتاسر فقه و ابواب مختلفش، این اصل مهم دینی به چشم میخورد. فقهای بزرگی چون آیات عظام نائینی، شیخ انصاری و صاحب جواهر از علمای برجسته عصر مشروطیت نیز به همراه سایر فقها و مراجع تقلید وقت، حرمت ظلم و کمک به ظالم را در بخشهای مختلف کلاسهای درس و کتب فقهی خود مطرح کرده و مبانی نظری نهضت مشروطه را تدوین نمودهاند.
با این پشتوانه قرآنی، روایی و فقهی و همچنین تکلیف شرعی برای پیاده کردن ارزشهای الهی بود که مبارزان عصر مشروطه، مبارزه با حاکمان ستمگر و محدود کردن حوزه قدرت آنها را وظیفه شرعی دانسته و با رهبری فقهای عصر، بساط سلطنت مطلقه را برچیده و مشروطه را به پیروزی رساندند. پرواضح است که این مقاله به معنی نادیده گرفتن سایر علل و عوامل مؤثر در شکلگیری و پیروزی مشروطه نیست.
-1 بیان مسئله:
نهضت مشروطه حادثه بزرگی بود که پیروزی آن تاریخ معاصر ایران و بلکه منطقه را تحت تأثیر خود قرار داده و الهامبخش خیزشهای بعد از خود به ویژه انقلاب اسلامی بوده است. تبیین مبانی اعتقادی، فقهی و نظری مشروطه از اهمیت خاصی برخوردار است. حضور قاطبه مبارزان مسلمان و جمع کثیری از علما و روحانیون در این نهضت و همچنین رهبری و هدایت آن از سوی علما و مراجع تقلید، بیانگر نقش بیبدیل اعتقادات و احکام اسلامی در آن است.
یکی از مبانی اعتقادی و فقهی مهم در راستا، میتواند حکم فقهی »حرمت ظلم« و »وجوب ظلم ستیزی« باشد. سؤالات مهم در این رابطه این است که: ظلم ستیزی در اندیشه فقهی عصر مشروطه چه جایگاهی داشته است؟ کدام فقها این باور و حکم فقهی را در آن عصر مطرح کردهاند؟ مستندات قرآنی و روایی این حکم فقهی چیست؟ مقاله حاضر تلاش میکند به این سؤالات در حد یک مقاله پاسخ دهد. نگارندگان معتقدند که بررسی کامل و جامع و مانع این مهم در یک مقاله نمیگنجد و فرصتی فراختر میطلبد، با این حال و به مصداق »ما لایدرک کله لا یترک جله - کله - « نوشته حاضر را به اندیشمندان و اساتید و دانشجویان تقدیم میدارند. باشد که ارشادات حضرات اساتید و صاحبنظران نقایص بعدی کار را برطرف کند.
-2 معنی ظلم:
کلمه ظلم در زبان فارسی به معنی ستم، بیدادگری، محروم کردن کسی از حق خود، جور و جفا بوده و کلمه »ظلمت« به معنی تاریکی و سیاهی است. - فرهنگ معین، فرهنگ دهخدا - این کلمه در اصل عربی است و به همان معانی در آن زبان و بعلاوه به معنی »قرار دادن چیزی در غیر جایگاه خودش« و گذشتن از حد استعمال شده و نیز در بابهای مختلف ثلاثی مزید فیه به مناسبت، معناهای متناسبی را افاده میکند.
- لسان العرب، تاج العروس - راغب اصفهانی ذکر معانی ظلم را از ظلمت - عدم النور - شروع کرده و جهل و شرک و فسق را از مصادیق ظلمت برشمرده است. او اصل معنی لغوی ظلم را »قرار دادن چیزی در غیر جایگاه خود« دانسته که ممکن است با ایجاد زیاده یا نقصان و یا با عدول از زمان و مکان صورت پذیرد. - المفردات فی غریب القرآن، ص - 315 درحالیکه لسان العرب اصل معنی ظلم را »جور و گذشتن از حد« دانسته است.