بخشی از مقاله
چکیده
چادرشب بافی از هنرهای سنتی روستای قاسم آباد واقع در شرق استان گیلان است. این پارچه که در پوشاک و غیر پوشاک استفاده های متعدد داشته ، همچون بسیاری از منسوجات سنتی و صنایع دستی، با ظهور ماشین ها و پارچه های صنعتی، و در روبه رو شدن با مشکلاتی از قبیل کسادی بازار و کمبود مواد اولیه با کیفیت و بی رغبتی بافندگان، دچار افول و کم رونقی شد. اما همواره این پرسش مطرح است که چه راههایی برای حفظ و احیای این هنر صنعت وجود دارد؟ و اقدامات انجام گرفته در این راستا چگونه بوده و تا چه حد موفقیت آمیز بوده اند؟ به نظر می رسد با وجود تغییرات فراوان در صنعت نساجی اما منسوجات سنتی و دستبافت نیز می توانند جایگاه خود را حفظ کرده و در چرخه یفرهنگ و اقتصاد موثر باشند.
به کمک اطلاعات گردآوری شده در این مقاله که به روش توصیفی- موردی و از طریق مطالعه اسنادی و تحلیل مصاحبه های انجام شده با حدود 15 نفر از بافندگان این منطقه، صورت گرفته می توان این فرضیه را ثابت نمود که با کمی تغییر در مدل های استفاده و تعاریف عملیاتی در این شاخه هنری و نیز با مداخله در چرخه تامین مواد اولیه و تولید وتوزیع آن میتوان به این هنر، رونقی دوباره بخشید و به عنوان یک شغل خانگی و صنعت کوچک و مهم تر از آن یک اثر فرهنگی در بازارهای داخلی و خارجی آنرا مطرح نمود.
واژگان کلیدی :
چادرشب قاسم آباد ، صنایع دستی، میراث فرهنگی
مقدمه
چادرشب از قدیمی ترین منسوجات ایرانی و چادرشب بافی هنری است که به طور گسترده در کشور وجود داشته و هنوز با وجود تغییرات کم و بیش، در جریان است. چادرشب های مناطق مختلف ایران از نظر طرح×و رنگ تقریبا مشابه یکدیگراند ولی چادرشب قاسم آباد گیلان به دلیل برخی طرح ها و رنگ های خاصش ارزش هنری بیشتری دارد ”جلالی، . - 26:1376 چادرشب که در قدیم لاوبند نامیده می شد از الیاف پشم، ابریشم، پنبه و اکریلیک بافته می شوند که از بین آنها، چادرشب ابریشمی بیشترین ارزش را دارد اما به دلیل هزینه ی بالا و مشکل تر بودن رنگرزی و بافت آن، گونه ی ابریشمی چادرشب بسیارکم و محدود بافته می شود و امروزه بیشتر از الیاف مصنوعی و کاموا برای بافت چادرشب استفاده می کنند، الیافی که ارزان تر بوده و به صورت کارخانه ای و در قیمت مناسب و با رنگبندی بیشتر قابل دسترسی آسان است.
غیر از مواد اولیه که به ناچار دچار تغییرات و دگرگونی شده اند، دستگاه چادرشب بافی که به آن پاچال می گویند، به همان شکل سنتی مورد استفاده قرار می گیرد. بر روی این دستگاه دو وردی، چادرشب و پارچه های پیچازی و طرح دار بافته می شود. چادرشب که در دو نوع پیچازی و تکرنگ بافته می شود، پارچه ای است به طول 2 متر و عرض حدودی 1.8متر که از 6 تکه پارچه با عرض 35 سانتی متر و طول 2 متر تشکیل می شود و از قدیم کاربرد های متنوع و متعددی داشته است که البته این کاربردها نیز در گذر زمان دچار تغییر و تحولاتی شده است. از آنجا که صنایع دستی هر ملت نماد فرهنگ و تاریخ آن ملت و دارای ارزش فراوان است و تلاش برای حفظ و توسعه ی آنها ضرورتی است که فواید آن در حوزه ی فرهنگ و اقتصاد هر ملت قابل توجه و مطلوب است؛ چادرشب نیز به عنوان نمونه ای از صنایع دستی اصیل شمال کشور نیازمند توجه، مطالعه و بررسی به منظور شناخت جایگاه فعلی و پیش بینی آینده ی این هنر صنعت و تلاش برای حذف موانع توسعه و حفظ آن می باشد.
در این مقاله که با رویکرد کاربردی و به روش توصیفی- موردی و در محدوده ی جغرافیایی شهرستان رودسر و بخش قاسم آباد صورت گرفته است، به کمک روش اسنادی و میدانی، ابتدا به بررسی چادرشب پرداخته شده و ویژگی ها و کاربردهای آن ذکر خواهد شد، سپس بر اساس مشاهدات میدانی و به کمک طرح پرسشنامه، وضعیت فعلی مورد بررسی قرار گرفته و در ادامه تحلیل ها در مسیر ارائه ی راهکارها و تبیین ضرورت ها و ملزومات دستیابی به هدف مورد نظرتحقیق که رونق بخشی بیشتر به هنر- صنعت چادرشب بافی است، پیش خواهند رفت.
چادرشب، ویژگی ها و کاربرد ها
چادرشب به پارچه ای در ابعاد حدودی 1.8*2 متر که از دوخته شدن 6 قطعه - تخته - پارچه ی بافته شده با عرض 35 سانتی متر و طول دو متر به هم، تشکیل شده است، گفته می شود. چادر شب قاسم آباد در دو دسته ی اصلی تقسیم بندی می شود - تصویر : - 1 چادر شب های چهارخانه که نقوش پیچازی داشته و حاصل ترکیب بندی هنرمندانه ای از رنگ های شاد و خطوط و تقسیمات و تقاطع های متقارن و منظم است. این چادر شب که مشابه چادرشب های سنتی سایر مناطق ایران است توسط دستگاه دو وردی و پودگذاری توسط ماکوهای متعدد با ماسوره هایی از نخ هایی با رنگ های متنوع بافته می شود. گاهی با طرح های چهارخانه ی ریز و گاهی درشت همراه با خطوط حاشیه ای چهارخانه ها.
نوع دوم چادرشب ها ، چادرشب های تکرنگ هستند. این چادرشب در واقع با ارزش تر از نوع پیچازی بوده و به دلیل نقوش استفاده شده در آن، دارای ارزش هنری و فرهنگی تاریخی است. نقوشی که از قدیم الایام به صورت سینه به سینه و نسل به نسل بین بافندگان منتقل شده و با همان کیفیت همچنان در بافته ها استفاده می شوند. این نقوش که از پود گذاری مضاعف توسط بافنده و به صورت ذهنی با همان دستگاه دو وردی و با کمک چوبی به نام "لتاک" برای باز کردن تارها از هم و ایجاد دهنه ی موقت و دستی برای سهولت پود گذاری اضافه، ایجاد می شوند خود به 5 دسته تقسیم شده اند:
نقوش گیاهی، نقوش جانوری، نقوش سماوی، نقوش انسانی و نقوش پیرامون که شامل ابزارهای مورد استفاده در زندگی افراد و سایر اشیاء و موارد موجود در محدوده ادراکی و محیط زندگی افراد را شامل می شود. علاوه بر نقوش ذکر شده که نقوشی قدیمی و اصیل و فراگیر هستند و در سایر هنرهای سنتی منطقه از جمله نقوش روی ظروف و گلیم و سایر انواع دست بافته ها نیز به چشم می خورند، از نقوش جدید و خلاقه نیز استفاده می شود. در واقع به کمک تکنیک ایجاد دهنه ی دستی به وسیله ی ابزاری به نام لتاک و با تکیه بر استعداد و توانایی هنری بالای بافندگان، با حداقل امکانات و دستگاه ساده ی دو وردی، گستره ای از منسوجاتی با نقوش متنوع و چشم نواز به صورت دستی و مهارتی تولید می شود که خود از ویژگی های مهم و قابل توجه صنایع دستی و خصوصا منسوجات دست بافت است. پارچه های دستباف ایرانی بافته شده با دستگاه های دستی از قدیم الایام همواره از طرح ها و نقوش زیبا و اصیل که نشانگر ذوق طراحان و بافندگان بوده است، برخوردار و خلاقیت در ارائه ی طرح ها و نقوش جدید و ابتکاری از ممیزه های این هنر- صنعت بوده است. - یاوری - 79:1387
تصویر: 1 چادرشب چهارخانه و تکرنگ ؛ عکس از مولف
رنگ های مورد استفاده در چادرشب ها چه چادرشب هایی با الیاف ابریشمی و پنبه ای و چه چادرشب هایی با الیاف مصنوعی، رنگهایی شاد و درخشان هستند و ترکیب بندی و چیدمان این رنگ ها نیز که همچون سایر مواردمربوط به بافت، نسل به نسل و شفاهی منتقل شده اند، با وجود بی اطلاعی اکثر بافندگان از اصول ترکیب بندی رنگ ها، از ترکیب بندی های هنرمندانه و همنشینی درستی بهره برده اند. چادرشب استفاده های متعددی داشته است.
یکی از کاربردهای آن استفاده به عنوان روانداز بوده که برخی نام "چادرشب" را که از حدود سی تا چهل سال قبل بر این پارچه که به "لاوبند" مشهور بود - تهی دست، - 34:1387 نهاده شده است را برگرفته از این کاربرد می دانند. از چادرشب به عنوان رختخواب پیچ، سفره، روانداز وسایل، بقچه ی لباس و یا ظرف غذا، پرده و حتی جلد قرآنی نیز استفاده می شده. زنان کشاورز و دامدار گیلانی در حین کار در مزرعه و باغ چادرشب های چهارخانه را به دور کمر خویش می بسته اند. چادرشب ضمن گرم نگه داشتن بدن و اعضای داخلی از گزند سرما و رطوبت موجود در اقلیم گیلان در فصول مختلف سال، به عنوان حمایت کننده و استحکام بخشی برای پاها و کمر حین انجام کارهای معمول کشاورزی می گشت. این کاربرد نیز سبب شد تا چادرشب به نام " کمردبد" یعنی کمربند ، نیز شناخته شود. بسیاری از اوقات بانوان گیلانی تا حدود 30 سال قبل از چادرشب کمری، برای بستن و حمل کودکان بر پشت خود نیز استفاده می کرده اند. چادر شب ، خصوصا چادرشب تکرنگ ابریشمی، جزء ثابت جهیزیه ی نوعروسان قاسم آبادی بوده است و از گزینه های اصلی بومیان منطقه به عنوان هدیه برای نوعروسان و نوزادان محسوب میشده است.