بخشی از مقاله

چکیده

دین مبین اسلام به عنوان کامل ترین دین آسمانی در تمامی دستوراتی که برای هدایت و نجات بشر تعیین فرموده توجه ویژه ای به مسئله ی احقاق کامل حقوق و رعایت آن را تکلیف مؤکد و پیش شرط قبولی اعمال صالح قرار داده است. جریانات موجود در اجتماعات بشری به طرز پیچیده ای بر هم اثر دارند لذا این مسأله حوزه ی بسیار وسیع بحث حقوق فرهنگی شهروندی را نمایان می سازد. مسأله ی فرهنگ و تمدن انسان در حوزه ی حقوق، یکی از مسائلی است که افکار همه را همواره به خود مشغول کرده است.

این مقاله درصدد آن است با طرح این سؤال که در قرآن و روایات حقوق فرهنگی شهروندان چگونه تبیین شده است؟ موضوع حقوق فرهنگی شهروندی را مورد ارزیابی قرار دهد. به همین منظور این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با استناد به متون اسلامی به بررسی این حقوق درحوزه های مختلف مانند: حق آموزش و تربیت، حق معرفت بخشی، آموزش حقوق شهروندی، احیاء امربه معروف و نهی از منکر، تمییز ارزش ها از ضد ارزش ها، حق حیات و ... می پردازد.

واژه های کلیدی:اسلام، حقوق، فرهنگ، شهروند

لازم و مهارت های گونان برخوردار باشند می توانند جامعه شان را به سوی پیشرفت وسعادت پیش ببرند چون رشدو تعالی فرهنگ یک جامعه، به مسائل فرهنگی وتربیت فردی واجتماعی برمی گردد. بنابراین فرهنگ یک جامعه مجموعه ای متشکل از اصول و ارزش هاست که از سابقه ی تاریخی و بنیان های اعتقادی آن جامعه نشأت می گیرد. دین مبین اسلام برترین و کامل ترین ادیان آسمانی می باشد که در آن بحث های تربیتی و اخلاقی در اوج خود قرار دارند و این مکتب الهی و آسمانی ، پر از نکات اخلاقی است که تمامی حقوقی را که بر گردن انسان ها قراردارد را گوشزد می نماید.

ولی باید این را هم درنظرگرفت که چون بین حکومت دینی و امّت جامعه ازتمامی جهات ارتباط تنگاتنگی وجوددارد بنابراین عملکردهرکدام برکیفیت عملکرد دیگری اثرمستقیم می گذارد یعنی اگرحکومت دینی منطبق بردستورات شرع عمل نماید دراخلاق محوری شهروندانش اثر مستقیم می گذارد و برعکس اگر مردم دین محورباشند وانتخاب آگاهانه داشته باشند ودرتمامی امور جامعه با احساس مسئولیت تمام وارد شوند موجب حفظ حکومت ازآسیب هایی مختلف خواهد شد.

مقدمه

مسأله حق وحقوق انسانی برای بشریت از چنان اهمیتی برخوردار است که در ادیان الهی و مخصوصاً دین اسلام بسیار مورد توجه و تأکید قرارگرفته است. حق و حقوقی که افراد نسبت به یکدیگر دارند از هر قشر و دستهای که باشد دامنهای وسیع دارد و در حقیقت وسعتی به اندازه جهان پیدا میکند البته این امکان وجود ندارد که یک انسان مسلمان نسبت به همه انسان ها و مسلمانان دیگر تمام این حقوق را مراعات کند .امّا در قرآن واحادیث مکرراً توصیه شده است که هر فرد مسلمانی باید آمادگی ادای این حقوق را داشته باشد و آنچه که برعهده او گذاشته شده نسبت به دیگر انسانها و مسلمانان بجا آورد .

به عبارت دیگر همین که فردی مسلمان شد با اتکا به همین خصیلت مسلمانی یک سری حقوق و وظایف بر او مترتّب می گردد که باید در ایفای آن تلاش وکوشش نماید. در عصرحاضر متأسفانه روز به روز آسیب های اجتماعی، فرهنگی درجامعه بیشتر می شود که بخشی از این مشکل به تلاش دشمنان اسلام و مسلمین مربوط می شود که می خواهند ارزشهای دینی، اسلامی،ملّی و فرهنگی را در جامعه اسلامی از بین برده و بخشی دیگر به عدم آگاهی مردم برمی گردد که اگر ازفرهنگ و آگاهی های فرهنگ واژهای فارسی و مرکب از دو جزو فر و هنگ است.

- فر - به معنای شکوه و عظمت و اگر به عنوان پیشوند به کار رود به معنای جلو، بالا، پیش و بیرون است. - هنگ - از ریشه ی اوستایی سنگ به معنای کشیدن و فرهختن وفرهنگ هردو مطابق است باریشه ادوکات وادوره در لاتینی که به معنی کشیدن و نیز به معنی تعلیم وتربیت است. 

در فرهنگ معین آمده که فرهنگ  ادب - نفس - ،تربیت ،دانش وعلم و معرفت ، مجموعه آداب و رسوم  لذا واژه فرهنگ به معنای بیرون کشیدن، بالا کشیدن و برکشیدن است. اصطلاح فرهنگ دارای معانی و مفاهیم متنوع است و در سیر تاریخی خود، معانی مختلفی را به خود گرفته است از جمله: ادب، تربیت، دانش، معرفت، مجموعه آداب و رسوم و آثار علمی و ادبی یک ملّت، کتاب لغت، نیکویی، پرورش بزرگی، فضیلت، شکوهمندی، هنر،حکمت، شاخ درختی که زیر زمین خوابانند و بر آن خاک ریزند، و نیز تعلیم و تربیت، آموزش و پرورش، مکتب و ایدئولوژی زمذل به بیان دیگر، فرهنگ، عناصر زیادی را در سطوح مختلف از جمله: عقاید، عواطف، ارزش ها، هدف ها، کردارها،تمایلات و اندوخته ها را در برمی گیرد.

در کتاب علوم سیاسی آمده است که فرهنگ، 1 -آنچه از گذشته انسانها باقی مانده است هم اکنون ایشان عمل می کندوآینده شان راشکل می دهد.-2 مجموعه عناصر معنوی و مادی که در سازمانهای اجتماعی جریانمی یابند واز نسلی به نسل دیگر منتقل می شوند میراث اجتماعی یا میراث فرهنگی یا فرهنگ نام دارد.

صاحب کتاب فرهنگ پیرو، فرهنگ پیشرو« پس از بررسی تعاریف متفاوت فرهنگ از دیدگاه کتاب لغت و دایره المعارف مشهور در بین اقوام و زبانهای مهّم جهان مینویسند: فرهنگ عبارت است از کیفیّت یا شیوه بایسته و شایسته برای آن دسته از فعالیتهای حیات مادّی و معنوی انسان ها که مستند به طرز تعقل سلیم و احساسات تصعید شده آنان در حیات معقول تکاملی باشد. گروهی از جامعهشناسان عقیده دارند »فرهنگ«تفکّر جمعی جامعه است که در پدیدهها و رفتارهای اجتماعی تجلی مییابد و تمامی امور اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، نظامی،مادی و معنوی را متأثر میسازد.

حکومت اسلامی و حقوق شهروندی

از جمله مفاهیم مرتبط با حقوق شهروندی، عدالت است که در اسلام از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد.نظر به این که مباحث عدالت عمدتادربخش اجتماعی قابل طرح است اما به دلیل ارتباط تنگاتنگ این موضوع بافرهنگ جامعه دریک تقسیم بندی بحث عدالت دراین بخش بحث می گردد .هرچند که دربخش های اجتماعی واقتصادی نیز قابل طرح است. به نظر می رسد وجود فضای عادلانه در مدیریت جامعه آثار بسیار مثبتی بر عاقبت آن جامعه دارد بطوری که ضمن بوجود آمدن فرهنگ عدالت محور باعث قوت گرفتن هنجار های فرهنگی و دینی در صحنه جامعه می شود و رضایتمندی عمومی را ایجاد می کند و این رضایتمندی ناشی از احقاق حقوق امّت می باشد از طرف دیگر رضایت الهی و برکات را شامل آن جامعه می کند.

عدالت در لغت به معنی عادل بودن ،انصاف داشتن ،دادگر بودن ،هماهنگی ،تعادل .کسی که شهادت او مقبول باشد. و در اصطلاح عبارت است از دادن حق هر صاحب حق وگذاشتن هر چیز در جای خود می باشد.تأمل در سیره و روش امام علی - ع - در پنج سال حکومتش به روشنی نشان می دهد که آن حضرت مانند مولایش رسول خدا - ص - در اجرای قانون و پاسداری از حکومت اسلام دقتی بسیار داشته و با تمام توان کارگزاران را به اجرای عدالت و قانونگرایی فرا می خوانده است.

کوتاه ترین راه برای دستیابی به عدالت اجتماعی، وجود انسان های عادلی است که نهاد آنان مزیّن به ملکه عدالت گشته است و راه پر پیچ و خم رسیدن به عدالت جمعی را به دور از دل نگرانی شیوه های سازمانی پیچیده امروزی طی می نمایند. در این مفهوم انسان های عادل همانند مهره های شطرنج تلقی می شوند که بدون نیاز به بازیگری در صحنه، خود جابجا می شوند و بازی را پیش می برند. انسان عادل به تمام ابعاد و شاخص های عدالت آشناست و تمام آنها را در اعمال و گفتار و کردار خویش رعایت می نماید.

در پی احقاق حقوق خویش است و به خوبی با حقوق خود و سایرین آشناست، به قوانین عمل می کند و سعی در ایجاد توازن و برابری در جامعه دارد. از این روست که جهان هستی بر پایه عدل و داد در حرکت است و عدالتی که نفس انسان فطرتاً با آن آشناست، روحیه و نیرویی است که همواره متعادل عمل می کند و مطابق حق و واقعیت پیش می رود و دائماً تابع حق و قانون است. آنچه به حقوق اعتبار و توان مادی می بخشد، اراده دولت است. به همین دلیل دولتی پایدار می ماند که اقامه عدل کند.

حقوق شهروندی بر پایه حقوق انسانی و حقوق انسانی بر پایه برابری انسانها استوار است. زیرا حقوق و عدالت دو همزاد تاریخی اند. قاعده ای را که مردم با عدالت منطبق ندانند به میل و رغبت اجرا نمی کنند. انسانها در همه جا و در هر حال طالب اجرای عدالت هستند. عدالت در بعد قانونگذاری و حقوق به معنی جلوگیری از استنباط تبعیض آمیز از قانون است. به طور کلی تحقق عدالت در هر جامعه مستلزم تحقق دو امر لازم و حتمی؛ یعنی دادخواهی و آزادی دفاع است.

اجتماعی که می خواهد باقی بماند باید متعادل باشد بدین معنا که همه چیز در آن به قدر لازم وجود داشته باشد و نهادهای مختلف در آن شکل گیرد، مانند نهادهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، مدیریتی، قضایی، تربیتی و ... فعالیت و کارها به نحو شایسته در میان افراد جامعه تقسیم شوند و برای هر کدام به قدر لازم افراد گماشته شود، در تعادل اجتماعی باید میزان احتیاجات در نظر گرفته شده و متناسب با آن نیرو و خدمات ارائه گردد به گونه ای که مصالح کل اجزاء در نظر گرفته شود تا نظام کل جامعه حفظ گردد.

حقوق فرهنگی شهروندی

حقوق فرهنگی از جمله انواع و اقسام حقوق بشر است که کمتر مورد توجه و گفتگو قرار گرفته است؛ تا آنجا که حتی برخی منکر آن شده و یا حداقل وظایف و تکالیف دولت در برابر آن را انکار می کنند.این در حالی است که فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را  نشان میدهد این دو امر در یکدیگر تاثیر متقابل دارند تشکیل می دهد و وجه تمایز انسان از دیگر مخلوقات است.   علم است همان گونه که علم زائیده اخلاق است - اصالت تربیت را  به دلیل جایگاه ویژه فرهنگ در منظومه تعالیم اسلام که ظاهراً مشخص میسازد،البته منظور علوم حقیقی است نه اصطلاحی در کسی منکر آن نیست  حقوق فرهنگی نیز از اهمیت خاصی  لباس علم - برخوردار است.

به تعبیرامام خمینی - ره - اساس خوشبختی و بدبختی ازامام علی - ع - است که می فرمایند: علم را بیاموز که تو اگر دارا  همه جوامع در فرهنگ آنها است و بی شک والاترین و بالاترین باشی،تو را بیاراید و اگر نادار باشی نگهت دارد عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد فرهنگ آ امام حسن - ع - در این باره می فرمایند: - دانایی ات رابه مردم بیاموز و  جامعه است. اساساً فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را دانش دیگران را فراگیر،دراین صورت هم دانایی ات را عمیق کرده ای تشکیل می دهد وهم آنچه را که نمی دانی،فرا گرفته ای.

دشتی،فرهنگ سخنان امام بحث فرهنگ به نوعی در تعیین سرنوشت کنونی و آتی یک ملّت حسن - ع - اثرگذار می شود؛ لذا توجه همیشگی بر این مسأله خود یک حرکت  هیچ انسانی مخصوصاً در عصر حاضر بی نیاز از آموختن نمی باشد و  پیشگیرانه می باشد که در جلوگیری از بسیاری مسائل حقوقی مباحث تربیتی و آموزشی اگر مبتنی بر اصول و شیوه های صحیح  دخالت داشته و در نهایت به مهیا شدن شرایط لازم برای رشد، ترقی خود اجرا شوند قطعاً موجب می شود انسان ها دیدگاه و تحلیل های و تعالی همه جانبه یک جامعه منجر می شود.

صحیحی از زندگی داشته و در عرصه اجتماع همکاری های سازنده و  در بخش حقوق فرهنگی شهروند موارد بسیار زیادی قابل ذکر می مثبتی را با هم انجام دهند در غیر این صورت انسان ها قادر به باشند که به چند مورد از آنها اشاره می شود. موفقیت در عمل به تعهدات و تکلّفات الهی خود نبوده و بنابراین  مشکلات بسیاری در جامعه متظاهر می شود. آنچه انسان را از درون    
حق آموزش و تربیت  نسبت به اجرای قوانین الهی و بشری ملزم می سازد بیداری وجدان نقش آموزش و تربیت در بالفعل شدن استعدادهای نهفته و خدادادی است و این بیداری به واسطه ی آموختن و معرفت دینیممکن می  شود.

انسان و همچنین نهادینه سازی آن ها در وجود و اعمال انسان بسیار شود. در ذیل به برخی از مهمترین مباحث مطرح در بحث آموزش که مهم و کلیدی است. آموزش بیتردید در رشد و تعالی زندگی فردی و  بعنوان مهمترین مسأله در تجلّی امنیت حقوقی و اجتماعی است اجتماعی انسان و دگرگون نمودن آدمی و تحول حیاتی او جایگاهی اشاره می شود. ویژه ای دارد و میتواند نیروی محرکه سراسر زندگی انسان باشد. امّا حق معرفت بخشی دینی این مسئولیت خطیر و بزرگ برعهده ی خانواده به عنوان اولین کانون در بحث های تربیتی و آموزشی مطرح است ،می باشد که در    از دیدگاه اسلام،نه تنها خداوند متعال خالق هستی است توحید در شخصیت و نگرش انسان بیشترین تأثیر را دارد.

ولی نقش تکمیلی و  خالقیت - بلکه همو به تنهایی و بدون هیچ شریکی جهان را تدبیر می اصلاحی آموزش سازمانی که توسط دولت و نهاد آموزش و پرورش کند - توحید در ربوبیت تکوینی - و نیز قوانین حاکم بر شهروندان و صورت می گیرد نیز در این میان بسیار حائز اهمیت است. جوامع بشری را وضع می کند - توحید در ربوبیت تشریعی - و شهروند  از جمله نکاتی که اهمیت و عظمت علم و علم آموزی را از دیدگاه مکلف است که تنها از دستورات و قوانین او اطاعت کند .توحید درقرآن کریم اثبات میکند، این است که تعلیم بشر توسط پیامبران را عبودیت.

تا بتواند شهروندی نمونه برای باری تعالی بوده و با عمل به  هدف بعثت آنان ذکر کرده است: حقوق شهروندی که از طرف شارع مقدس وضع شده سعادت دنیا و  ولًا مﱢنهُْمْ یَتْلُواْ عَلَیهِْمْ ءَایَاتِهِ وَ یُزَکﱢیهِمْ وَ  آخرت خود را تضمین نماید.لذا همه قوانین و دستورات خداوند بر وَ الحِْکْمَهَ وَ إِن کاَنُواْ مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ  اساس واقعیات جهان هستی و واقعیات انسان و شناخت کامل از  مﱡبِینٍ اوست آن کس که در میان بیسوادان فرستادهای از حق،حقوق شهروند و نیز مصالح و مفاسداو در جهت رسیدن به کمال خودشان برانگیخت، تا آیات او را بر آنان بخواند و پاکشان گرداند و مطلوب و حقیقی انسان است. لذا معرفت دینی و قوّه ی تشخیص  کتاب و حکمت بدیشان بیاموزد، و آنان قطعاً پیش از آن در حق از باطل برای انسان امری اساسی بشمار می رود.    

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید