بخشی از مقاله
طرح مسئله
امروزه به دلیل رشد و توسعه وسایل ارتباط جمعی و پایگاه های اطلاع رسانی زمینه تعامل همه جانبه اندیشه های متفاوت فراهم شده که این امر به شتاب گر فتن رشد فرهنگ در همه حوزه ها ازجمله حوزه علوم انسانی منجر می شود. حال باید دید جایگاه اندیشه اسلامی ما در این تنوع افکار کجا است و نحوه برخورد اندیشمندان جامعه با موج مزبور چگونه باید باشد. روشن است که فرهنگ غنی و کهن اسلامی ما می تواند در مجموعه تفکرات جهان امروز نقشی اساسی ایاف کند و نظام تفکر جهانی را تحت تأثیر قرار دهدامّا، چگونه؟ در بدو امر دو راه به نظر میرسد:
1. معرفی آثار اندیشمندان مسلمان ازطریق متفکران جامعه اسلامی با نگرشی دروندینی
2. معرفی آثار اندیشمندان مسلمان ازطریق متفکران غیرمسلمان با نگرشی بروندینی نوشتار در مقالهحاضر راه دوّم بررسی می شو د و در این جهت بهعنوان مثال به یکی از مصادیق بسنده می کند و آن بررسی آرای شیخ اکبر محی الدین بن عربی ازطریق خاورشناسان است . و گزینش این مصداق به دلیل نقش بنیادی ابن عربی در اندیشه عرفانی متفکران مسلمان است. خاورشناسان مورد بررسی عبارتاند از: هانری کربن، ویلیام چیتیک، توشیهیکو ایزوتسو، رینولد ا. نیکلسون، آسین پالاسیوس و لویی ماسینیون.
پرسشهای مطرح شده در تحقیق مزبور عبارتاند از:
1. آیا مسئله مستشرقان در بررسی آرای متفکران مسلمان همان مسئله متفکران جامعه اسلامی است و اگر متفاوت است اهمّ مسائل مستشرقان کدام است؟
2. آیا اختلاف مسائل و رویکردها در نتایج بررسی ایشان نیز تأثیر گذاشته است؟
3. آیا محقق مسلمان می تواند روش تحقیق شرق شناسان را الگو قرار دهد؟
.4 متفکران مسلمان تا چه حد می توانند در محتوای تحقیق از شرقشناسان پیروی کنند؟
5. آیا شرقشناسان تاریخ گرا و زبان گرا در شناخت حقیقت موفق ترند یا گرایش فراتاریخی و فرازبانی کارسازتاست؟
6. مختصات خاورشناسان مورد بررسی چیست؟
7. و تعصبات غربی تا چه حد بر نظریات شرقشناسان تأثیر میگذارد؟
علت توجه خاورشناسان به ابنعربی
شیخ اکبر محی الدین ابنعربی علّتبه نظریههای خاص عرفانی اش به عنوان یکی از پیشگامان وحدت مذاهب ، اهمیت فراوانی بر ای شرق شناسان دارد . شرقشناسان برای یافتن مابه الاشتراک مذاهب در نظریات کثرت هگرایان ادیان به ابنعربی متوسل می شوند و رویکردشان نسبت به اعتقادات و احکام اسلامی رویکردی نسبیگرایانه است. علت دیگر توجه آنان به ابن عربی تناسب اصول اندیشه وی با موضوعات مطرح در حوزه اندیشه جهان معاصر است.
چنانچه در دوران گذر از مدرنیته و زیر سؤالرفتن عقلانیت دوره روشنگری مباحث عرفانی، علوم شهودی و تجربیات شخصی مطمع نظر بسیاری از متفکران امروزی قرار گرفته و وثاقت اندیشه ابن عربی نظر خاورشناسان را به سوی او معطوف کرده است و بر این اساس، دیدگاههای پدیدارشناسانه، اسطوره شناسانه، روانشناسی و فلسفه هنر معاصر به اندیشه بزرگانی چون ابن عربی معطوف میشود.
علاوه بر نیاز رویکردهای جهان معاصر به ادبیات عرفانی ابن عربی، شناخت اسلام برای متفکران جهان امروز موضوعیت مستقلی دارد و اقبال دان شمندان کنونی به دین اسلام شایان توجه فراوان است و از این رو گذر از لایه های سطحی و بیرونی اندیشه و فرهنگ اسلامی و رسوخ به درونی ترین و عمیق ترین لایه ها برای شرق شناسان ضروری می نماید که عرفان نظری ابن عربی می تواند مصداق چنین عمقی باشد.
هانری کربن معتقداست که از اهمّ مسائل شرق شناسان در بررسی اندیشه ابنعربی، نیاز آموزه های بعد از رنسانس به حکمتهای الهیِ اشراقی و عرفانی است. به عقیده او خاورشناسان به تطبیق عرفان ژاکوب بوهم1 با عرفان اسلامی و بهعبارتی، تطبیق باطنی گرایی مسیحیت با اسلام توجه فراوانی نشا ن می دهند . - کربن، - 1969:182 همچنین به رغم جدایی میان ایمان و دانش عقلی و نیز میان وجود و ذهن که سدهها بر هاندیش مغربزمین سایه افکنده، سنت فلسفی ایرانی، ابنسینایی، اشراقی هبکلی از این جدایی برکنار است و اثرات علم ملکوتی در مرتبه هستی انسانی و انسانشناسی احساس میشود. - کربن، - 125 : 1369
نفسشناسی ابنعربی توجه مستشرقانی چون کُربَن را به وی جلب می کند و کربن معتقد است در دیدگاه اشراقی و عرفانی صور و مثالی وجود دارندکه توسط فرشته یا روح القدس به عقل انسانی فعلیت می بخشند بهگونهای که اندیشه فرشته انسانیت با نیل تدریجی به عقلانیت بالفعلی که پس از مرگ نیز به زندگی ادامه خواهد داد تحقق می یابدامّا. اگر این عالم نفس که بهعنوان عالمی میانی و میانجی در حکمت سنتی ایران حفظ شده است ازمیان برود چه اتفاقی می افتد؟ رابطه هریک از عقول عالم با نفس محرک فلک آن، نمو نهای از نسبت انسانی با فرشته - روحالقدس بود که در جهان شناسی ابن رشد ازمیان رفت و با ازمیان رفتن عالم خاص نفس یا عالم مثال، طرح فرشته شناسی و علم النفس اشراقی نابود شد .