بخشی از مقاله

چکیده

محمد بن اسحاق ابن ندیم، دانشمند قرن چهارم هجری قمری و صاحب الفهرست، در متن خویش از موضوع علم و علوم قدیم درتمدّن اسلام به وسعت سخن رانده است. در این کتاب به نقل از متون متفاوتی در حوزههای طبیعیات و منطق؛ ریاضیات و موسیقی؛ طب و ترجمه ها و تفسیرهای پیشینیان تا به ایام حیات وی موضوعات چندی طرح شده است. اینکه علم در گذشته نسبت به دنیا و شئون آن چگونه بوده و مواضع عالمان در زمینه بیان و تفسیر علوم قدیم مبتنی بر چه استنباط هایی بوده از منظر ابن ندیم جایگاهی شایسته و در خور دارد. در این مقاله که به روش کتابخانهای جمع آوری شده است، بر آن است که با رجوع به متن الفهرست جنبهها و دیدگاههای علم از نظر صاحب اثر موردتوجّه قرار گیرد و به بیان دیدگاههای وی اشاره شود.

کلید واژهها: علم در اسلام، الفهرست، ابن ندیم

مقدمه

ابوالفرج محمد بن اسحاق از آن قسم عالمانی است که به سبب بیتوجّهی نویسندگان وتذکّرههای سدههای بعدی، درباره احوال وفعالیّت های علمی او آگاهی اندکی در دست استحتّی. خطیب بغدادی که تراجم بسیاری از رجال بغداد را در کتاب معروف خود »تاریخ بغداد« آورده در مورد او سکوت اختیار کرده است - انصاری، 1378، ص. - 43به هر روی برای شناخت محمد بن اسحاق، مناسب است از محورهای فکری وی به نقل از متون حرکت جست تا روایت های پیرامونی؛ چنانچه ابن ندیم را شیخی مذهب دانسته و از لحاظ فکری معتزلی قلمداد کردهاند. مشرب اعتزال و خردگرایی او و نیز مطالعاتش در باب ادیان و مذاهب، بر آزاداندیشی و تسامح وی اثر گذارد؛ چنانچه علاقه او به ابوحنیفه و مذهب حنفی، شاهدی براین مدعاست - انصاری،1381 ص. - 87

همو به محفل عیسی بن علی - متوفای391 ه،ق - وزیر نیک نفس بنوجرّاح تعلق داشت و معرفت عمیق او را نسبت به منطق و علوم یونانیان و ایرانیان و هندیان - العلوم القدیمه - ستوده است؛ ابن ندیم در خانه او با فیلسوف مسیحی ابنحمّار آشنا شد؛ و با این شخص در ستایش فلسفه و فلاسفه و خصوصاًم ارسطو و علم به صورت کلی، و وسعت نظر و مدارا در موضوعات دینی وجه اشتراک داشت - فوک1، 1356،ص. - 894به هر روی، در برخی متون به نقل آورده که محمد بن اسحاق ابن ندیم، وراقی بود که در قرن چهارم هجری در بازار وسوق بغداد،عزّت و کرامتی دو چندان در بین اهل فضل به دست آورده و به مرور بهتهیّه فهرستی از کتابهای پیشینیان و دوران خویشهمّت آورد که آن را به الفهرست منسوب کرد.

فهرست معرب واژه پهلوی پهرست است و در عربی هم به فهرست یا فهرس مستعمل است. این متن آینه تمامنمای فرهنگ وتمدّن اسلامی و تا حدودی پیش از اسلام است و از آنجا که در اثر منازعات و تهاجمهای داخلی و خارجی بخشی از این آثار صدمه دیده و هم اینک دور از دسترس است،اهمیّت و بهرهجویی از آن عیان میشود - شعبانی،1391، ص. - 134چنانچه مؤلف در سر آغاز توصیف اثر خویش منظور کرده: »این است فهرستی از تمام کتابهای اُمم از عرب و عجم که در رشتههای گوناگون علمی به زبان وخطّ عربی موجود بوده، با تاریخچهای از مصنفان و طبقات مؤلفان و سلسله خانوادگی و تاریخ تولد و دوره زندگانی و وفات آنان و جاها و شهرهایی که درآن مقیم بوده؛ از آغاز پیدایش هر علم تا این زمان و عصر ما که سال 377 هجری است - «ابن ندیم، 1366، ص. - 3

وی آثار و موضوعات علمی را در ده دسته تقسیم کرده و هر دسته را به چند فن جزئی بیان میدارد: لغت، نحو، اخبار، شعر، کلام، فقه، فلسفه، خرافات، مذهب، و کیمیا - شعبانی، 1386، ص. - 25بادقّت در الفهرست می توان استنباط کرد که ابنندیم با علوم مختلف آشنایی نسبی داشته واحتمالاً در برخی زمینه ها صاحب نظر بوده است. از آن جمله است؛ ادبیات عرب و علوم اوائل، به ویژه فلسفه و تاریخ فلسفه. از خصوصیات همودقّت در ضبط، ذوق سلیم و ابتکار در مسائل علمی است که از مصاحبتش با کسانی چون ابوسلیمان سحبستانی و مشرب معتزلی و خردگرایی و نیز از مطالعاتش در باب ادیان و مذاهب نشأت میگیرد - انصاری، 1378، ص. - 45

آنچه در این مقاله مورد توجّه بوده نگرش ابنندیم به جنبههای علمی موضوعات از نظر توسعه علم، احترام و کرامت به علم، نکوهش مخالفان دانش، روشهای علمی، در نگارش اثر و سرقت علمی است.بر اساس اینتفکّر از ابنندیم که در جامعه پر فراز و نشیب بغداد1 زیسته، آشکار است که موضوعات آن روز مراکز علمی به مانند حلقه های مستحکم جاری قابل تبیین است و به واقع مسائل موجود علم از گذشته به توسط صاحبان فکر مورد مباحثه بوده است. بر این مبنا در بیان توصیف این مقاله سعی شده با روش تحلیل محتوای متن به مباحث مزبورتوجّه شده و با نقل گفتار مستقیم از کتاب الفهرست به استنتاج در خوری دست یافت . تحلیل محتوا، در اصل، تحلیل نظام مند بسامد وا ژهها، عبارتها، مفاهیم و غیره در کتابها، فیلم ها و سایر انواعموادّ است - پاول، 1385، ص. - 67.1 برای فراز و نشیب جامعه بغداد در دوران اسلامی و عصر حیات ابنندیم به اثر ذیل رجوع شود: جرجیزیدان. تاریخ تمدّن اسلام. ترجمه و نگارش علی جواهر کلام - تهران: امیرکبیر، - 1356، ص.389-213

توسعه علم

از موضوعات موردتوجّه برای هر مدنیتی توسعه، حفاظت و نگاهداری علم و شیوع آن است؛ مطلبی که جنبههای علم درتفکّر ابنندیم مورد رجوع بوده و از فصول حائزاهمیّتتلقّی می شود. از سه باب در این طریق به دانش نگریسته؛ جمع و تألیف علم، نگاهداری آن، و شیوع دانش از طریق بذل مال.چنانچه انوشیروان، برای علاقه و محبتی که به علم و دانش داشت، به جمع و تألیف کتابها پرداخته و به آن عمل می کرد؛ و در هر دوره و زمانی مردم تجربیاتی تازه و علوم نوینی دارند... که برای اداره زمان به امر خداوند متعال میباشد - ابن ندیم، 1366، ص. - 437

دیگر طریق و مسیر به نگاهداری دانش مرتبط است، چنانچه ابن ندیم به نقل از ابومعشر در کتاب اختلاف الزیجات چنین گوید: پادشاهان ایران به اندازه ای به نگاهداری علوم و باقی ماندن آن بر روی زمین علاقهمندی داشتند که برای محفوظ ماندن آنها از گزند و آسیب زمانه و آفت های زمینی و آسمانی، گنجینه کتاب ها را از سختترین و محکمترین چیزی برگزیدند که تاب مقاومت با هر گونه پیش آمدی را داشته و پایداری و دوامش در مقابل سیر و گردش زمانه زیاد بوده و عفونت و پوسیدگی کمتر به آن راه داشت؛ و آن پوست درخت خدنگ بود که به آن توز گویند - ابن ندیم، 1366، ص. - 438

در نکتهسوّم در باب شیوع دانش از طریق بذل مال، محمد بن اسحاق به حکایت شگفت انگیزی روی آورده: »از جمله کسانی که کوشش و اهتمام زیادی در آوردن کتاب از روم داشتند، فرزندان شاکر منجم بودند که اینان از بذل مال در این راه دریغی نداشتند، و حنین بن اسحاق و چند نفر دیگر را به روم فرستاده و آنها کتابهایی شگفت-انگیز و تصنیفات غریبی را در فلسفه، هندسه، موسیقی و طب با خود آوردند.« و یا »فرزندان منجم به گروهی از مترجمان ماهیانه در حدود پانصد دینار برای ترجمه و اشتغالشان به این کار می دادند.« بر این قرار، شوق و اشتیاق دانش به بخشش و کرم مناسبی منتهی میشد که بر تندرستی فکر و اندیشه واقع بود - همان، ص. - 444

احترام و کرامت به علم
موضوع حائزاهمیّت در جامعه پیشین نگرش مناسب و عزتمند به علم و دانش در جوامع اسلامی بود؛ این توصیه نیز به نقل از بنیانگذاران راه نبوی موضوعی در خور بوده، چنانچه نبی رحمت انسان مسکین را با خواندن بیمناک نابینا مشابه دانسته: اللهم انک تسمع کلامی و تری مکانی وتعلّم سری و علانیتی لا یحفی علیک شئ من امری انا البائس الفقیر المستغیث المستجیر الوجل المشتفق المقر المصترف بذنبه، اسالک مسأله مسکین و ابتهل الیک ابتهال المذنب الذلیل .... ای االله، تو سخن مرا می شنوی و جای مرا می بینی و راز وآشکار مرا میدانی، بر تو هیچ چیزی از حال من پوشیده نیست .... از تو می خواهم مانند خواستن مسکینی، در حضور تو تضرع می کنم مانند تضرع گناهکار و ذلیل و تو را میخوانم مانند خواندن بیمناک نابینا ... - نقل در گنجی،1385، ص. - 95چنانچه سختی و دشواری انسان در مسکنت زندگی با جنب و جوش علمی در الفهرست به قرین آمده و اسحاق در باب دلیل گرایش به علم به نقل از ارسطو بیان داشته؛ »اگر سختیها و دشواریها مردم را به ستوه آورد، برای

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید