بخشی از مقاله

چکیده:

فلسفه اخلاق محیط زیست به یک حوزه ي فکري در فلسفه اطلاق می شود که راجع به چرایی ایجاد بحران هاي زیست محیطی و مسئله حمایت و نحوه ي برون رفت از آن و بویژه درباره ي حق اشیاء و ارزش سیستم هاي غیر انسانی محیط و تعهد اخلاقی انسان ها نسبت به حفاظت از آن بحث می نماید ناگفته پیداست که در در دنیاي مدرن امروزي قوانین حوزه محیط زیست رنگ و بویی مبتنی بر انسان محوري دارند و از رویکردهاي طبیعت محوري که انسان نیز جزئی از آن بشمار آمده، غفلت گردیده است اما در مقابل قرآن کریم انسانها را از استثمار طبیعت و اتلاف منابع بر حذر داشته و به تبع آن نیز فیلسوف متأله اسلامی همچون حکیم صدرالمتألهین شیرازي، طبیعت را تجلی و محضر خدا می داند و به عبارتی طبیعت در نظام فلسفی وي پرتوي از ذات خدا می باشد

بنابراین طبق این سنت فلسفی انسانها از فساد در زمین منع شده و آنرا به منزله ي خیانت در امانت الهی قلمداد می کنند. از آنجا که مسئله ارزش ذاتی یا ابزاري دانستن در فلسفه محیط زیست، از بحث برانگیز ترین مباحث این حوزه می باشد لذا در این مقاله ضمن بررسی مسئله ي ارزش ذاتی و ابزاري در فلسفه محیط زیست به آموزه هاي دین مقدس اسلام و فیلسوفان اسلامی نیز خواهیم پرداخت که با تأکیدشان بر توجه به ارزش ذاتی طبیعت در فرآیند بهره مندي و استفاده انسان از منابع طبیعی و محیط زیست و تعامل آنها باهم راه حل برون رفت از معضل بحران هاي زیست محیطی را فراهم می آورند.

کلمات کلیدي: فلسفه محیط زیست، رویکرد انسان محور، حقوق محیط زیست، رویکرد طبیعت محور.

مقدمه:

محیط زیست و یا اکولوژي علمی است که راجع به امور حیاتی و ضد حیاتی پیرامون هر موجود زنده بحث می کند. - محقق داماد، 1384، ص - 13 اکولوژي شامل دانش تدبیر و اداره طبیعت بطور کلی، و همچنین اجزاء خاص طبیعت و نحوه بهم پیوستگی و وابستگی آنها به یکدیگر و اینکه چگونه آنها با هماهنگی یکدیگر یک مجموعه را تشکیل داده اند نیز می شود. و به دیگر سخن اکولوژي دانشی است که در فهم جهانی که ما در آن زندگی می کنیم، و همچنین اینکه جهان چه تأثیري بر ما می گذارد، ما را یاري می دهد، و از همین نظر است که رابطه بسیار تنگاتنگی با فلسفه خواهد یافت. بنابراین فلسفه محیط زیست شاخه اي از فلسفه است که به محیط زیست طبیعی و به جایگاه انسان در آن اشاره می کند. - Belshaw,2001,

22 - معمولاً در پژوهش هاي فلسفی ریشه ي انسان محوري را دکارت می دانند اما در حقیقت اولین بار سوفسطائیان با شعار "انسان معیار همه چیز است" محور اندیشه را از پدیده هاي طبیعی و فراطبیعی به جانب وجود آدمی چرخانیدند. در فلسفه ارسطو فلسفه طبیعت بخش عمده اي از فلسفه ي او را شامل می شود، وي فلسفه را به نظري و عملی تقسیم می کند. ارسطو نیز به مثابه سایر متفکرین یونانی به جهان و هستی به عنوان یک کل نظر داشتند و گیتی را ارگانیسمی زنده می پنداشتند. - ارسطو، 1363، ص - 12

بنابراین قوانین طبیعت قوانینی ارگانیسمی بود و به رفتار کل ارگانیسم جهانی و رفتار اجزاء در پیوند با کل معطوف می گشت. در بررسی آثار ارسطو، نشانه هایی از این جهان بینی را که میراث قدمایش بود مشاهده می کنیم. - محلاتی،1379، ص - 77 در مقابل نیز مکتب وحدت گرایی فلسفی، حکمایی همچون انباذقلس وجود داشتند که به کثرت در بنیاد عالم و تعدد بی حد و حصر جهان قائل بودند.

پس از دوره ي رنسانس، دکارت با دادن اصالت به خرد در حقیقت انسان محوري دوران یونان باستان را احیاء کرد، از طرفی دیگر نیز فرانسیس بیکن با تبیین نظریه تجربه گرایی، که دانش علمی را جایگزین حکمت کرد، موجب شد علوم مادي چنان مقام و منزلتی بیابد که به عنوان معیار و عامل ارزیابی همه چیز حتی دین و اخلاق ایفاي نقش نماید. کانت نیز معتقد بود تمام حیوانات، موجودات غیر مادي و اشیاي بی جان، بطور غیر مستقیم صرفاً با هدف انجام تکلیف براي انسان کار می کنند. از جمله سوالات مهمی که در فلسفه محیط زیست مطرح می شود می توان به موارد زیر اشاره نمود:

1 وظیفه ي فلسفه ي محیط زیست چیست و چرا باید از حقوق محیط زیست دفاع کند؟

2.    آیا فلسفه دفاع از این حقوق نزد مکاتب مختلف از جمله مکاتب مادي و الهی برابر است و اگر برابر نیست وظایف هرکدام از آنها در دفاع از حقوق محیط زیست چیست؟

3.    آیا دعوت ادیان از پیروان خود براي عدم دلبستگی به دنیا، به معنی تشویش به ویرانگري مواهب طبیعی است یا معناي دیگري دارد؟

و سوالات دیگري که هر متفکري را در هنگام مواجهه با معضل محیط زیست، با آن روبرو می سازد. در این مقاله بر آنیم که تا حد امکان به سوالات مطرح شده پاسخ داده و در پایان به بحث از جایگاه حقوق محیط زیست از دیدگاه فلسفی اسلام خواهیم پرداخت.

فلسفه محیط زیست؛ دیدگاهها و آثار آن

معضلات زیست محیطی مانند: مدیریت حوزه آبریز بین کشورها،مدیریت ماهیگیري بین المللی،باران هاي اسیدي،تخریب لایه اوزون ، گرم شدن آب و هواي کره زمین و... چالش هایی است که حل آنها مستلزم همکاري هاي بین المللی است لذا امروزه، افراد مختلف حقیقی و حقوقی براي حفاظت از محیط زیست و منابع طبیعی به فعالیت می پردازد. مجامع بین المللی تلاش هاي خود را معطوف صدور اعلامیه هایی نظیر "اعلامیه زمین" در سال 1992 در ریودوژانیرو، عقد معاهده ها نظیر "معاهده کاهش گازهاي گلخانه اي کیوتو" و یا برگزاري گردهمایی براي تصمیم گیري نظیر "نشست سران جهان و رهبران ادیان در مقر سازمان ملل متحد در سال 2000، و یا معاهده حفظ تنوع زیستی در بهار سال 1993 کرده اند. - شاه ولی و همکاران، 1386، - 31-2

تمامی تلاشهایی که جهت رفع بحران زیست محیطی انجام شده است بنا به دلایلی ناکارآمد بوده است. دلیل اول اینکه همه ي این بحران ها، بحران هاي اخلاقی می باشند - Abedi & shahvali, 2008,716 - اما تلاش ها به شکلی انجام می گیرند که از لحاظ معرفت شناسی و جهان بینی، مادي گرا و عمل گرا محسوب می شوند. به عبارت دیگر، اخلاق زیست محیطی بر این ایده استوار است که اخلاق باید به شکلی گسترش یابد تا روابط انسان ها و طبیعت را نیز شامل شود.

و از طرفی اینکه ضرورت اخلاق زیست محیطی، پویا بودن اخلاق است که سعی در سازگار کردن خویش با شرایط زمان و مکان دارد. زیرا نیازها و اولویت هایی که از ارزش هاي جامعه سرچشمه می گیرند، در طی زمان تغییر می کنند و این ها خود باعث ایجاد احساس جدیدي در انسان نسبت به طبیعت می شوند. از اینرئ اخلاق می باید نوع رفتار انسان با طبیعت را در هر زمان، مشخص نمایند. اما دلیل دوم اینکه، رویکرد پژوهشی بکار رفته براي رفع بحران هاي زیست محیطی عمدتاً مبتنی بر پارادایم هاي علمی نظیر اثبات گرا هستند که با ضرورت ملحوظ داشتن دین، فرهنگ و باورها براي حفاظت محیط زیست هم راستا نیستند. - عابدي سروستانی،1387، - 33 این در حال است که تلاش هاي زیست محیطی می باید زیست بوم گرا باشند و بر دین، باورها، ارزش ها و اعتقادات منطقه استوار باشد.

چگونگی نگرش به فلسفه محیط زیست و حقوق آن نوع عملکرد انسان را تعیین می کند. دو دیدگاه تقریباً متضاد در ارتباط با فلسفه محیط زیست مطرح می شود که از آن به دیدگاه مادي و الهی یا دیدگاه لائیک و دینی تعبیر می شود. در دیدگاه مادي به عنوان ارزش ابزاري به طبیعت نگاه می کنند: چیزي زمانی ارزش ابزاري دارد که ارزش و بهاي خود را در انتساب به هدف یا موجود دیگري می گیرد. - بیري، 1385،ص - 303 البته باید به این نکته اشاره نمود که در تقویت و گسترش این مفهوم، جریان هاي تاریخی و فلسفی غرب تأثیر بسیار عمیقی نهاده اند که در رأس آنها می توان به جریان هاي اومانیسی، اگزیستانسیالیستی و اندیشه هاي سودانگارانه قرون گذشته و نفوذ آنها به مسائل محیط زیست اشاره نمود. انگیزه ي این گروه بیشتر سودجویی است که بتوانند در دراز مدت به چپاول ثروت هاي خدادادي جهان ادامه دهند، و چرخ هاي کارخانه هاي آنان از حرکت و شتاب، باز نایستد. بنابراین در این رویکرد هدف از

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید