بخشی از مقاله
چکیده
علیرغم اینکه انسان میل به زیبایی دارد همچنین این میل به زیبایی را با اظهار زیبایی و با جستجوي از زیبایی ارضاء میکند اما در آموزههاي دینی مشاهده میکنیم که زنان از ارائه زیباییهاي خود نهی شدهاند این مسئله که در قرآن کریم از تبرج نهی شده این سؤال را برمیانگیزاند کهاولاًتبرج چیست؟ ثاناًیاگر تبرج ارائه زینتهاست چرا باید برخلاف میل طبیعی انسان مورد نهی قرار گیرد؟ برخی بر این باورند که نهی از تبرج نهی از ارائه زیبائیهاست؛ ازاینرو در مقاله حاضر کوششی انجام گرفته تا در پرتو چیستیتبرﱡجو عیار تحقق مصادیق آن شفافسازي نموده و به دینپژوهان و دیگر مشتاقان حکم فقهی حقوقی تعاملات زن و مرد با یکدیگر را معین نماید. در پرتو کوشش یاد شده معلوم شدتبرﱡجبا خودنمایی و نشان دادن زیبائیهاي ذاتی و عارضی زن به نامحرمان ملازمه دارد. نهی از این خودنمایی و اظهار زینتها، نهی مطلق نبوده بلکه نهی از آن براي نامحرمان بوده است تا با رعایت آن هم زنان از امنیت بیشتر برخوردار باشند و هم پیوندهاي خانوادگی آسیب نبیند.
طرح مسئله
با توجه به وجود تمایل و کشش در دو جنس مخالف در هر یک از انواع حیوان، زن و مرد نیز از این قاعده مستثنی نیستند. از آنجا که پاسخگویی به کشش یاد شده از محرکات خارجی متأثر میشود شرع مقدس براي سوق دادن این توان در مسیر صحیح حدودي را مشخص ساخته است. به عبارت دیگر شرع مقدس روابط انسانی را مرزبندي نموده است تا روابط انسانی مانند روابط حیوانی نباشد. ازاینرو از برخی از امور که بسترساز استعمال و صرف این نیرو به صورت حیوانی صرف است منع نموده و براي آن حرمت قائل شده است. یکی از اموري که چنین تأثیري را از خود باقی میگذارد عرضه کردن تحریکآمیز زن و مرد به یکدیگر است که از آن به تبرﱡج یاد میشود. با توجه به اینکه قرآن از تبرج نهی نموده ازاینرو این پرسش رخ مینمایدکه آیا مطلق تبرج حرام است یا قسم خاصی از آن مقصود است؟ بنابرین باید چیستی تبرج ممنوع تبیین گردد.
واژه شناسی معناي لغوي و اصطلاحی
تبرﱡج - Tomakup , ostentation , usecosmeties , toadornherself showing , self- Exhibition. - از جمله کلمات کم کاربرد در محاورات روزانه مردم است و بیشتر در فرهنگنامهها و متون موجود است؛ بنابراین مطالعه معناي لغوي و اصطلاحی آن در ادبیات عرب، ما را در دریافت مفهوم مورد نظر متون قرآنی رهنمون میسازد. اهل لغت هرکدام، واژه مذکور را از زاویه دید خود معنا و مفهومشناسی کرده و مورد اظهار نظر قرار دادهاند. به نظر میرسد دقیقترین سنجش مفهومی در خصوص این لغت توسط ابن فارس صورت گرفته است، البته بسیاري از لغویون نیز این نظر را بیان داشتهاند کهتبرﱡجمصدر باب تفعل از ماده »برج« است - باب تفعلنُهمعنا دارد و یکی از آنها صیرورت است؛ یعنی خود را به حالتی در آوردن - .