بخشی از مقاله
خلاصه
موضوع این مقاله تبیین روایی حکم فقهی کفاره غیبت می باشد. غیبت عبارت است از افشا نمودن چیزی از شخصی که او راضی به افشای ان نباشد سوال این است که ایا بر اساس روایات غیبت دارای کفاره است؟ فرضیه ما این است که بر اساس روایات غیبت دارای کفاره است. این مقاله از نوع بنیادی است وبه روش کتابخانه ای وفیش برداری انجام گرفته است که اغلب دران از تحلیل روایی شیخ انصاری - ره - استفاده شده است.دستاورد این مقاله یافتن راهی است که بوسیله ان گناه غیبت محو می شود.
1. مقدمه
موضوع مقاله تبیین روایی حکم فقهی کفاره غیبت می باشد .
غیبت عبارت است از اینکه شخصی انچه را که از شخص دیگر بر مردم پوشیده است در غیاب او افشا نماید به نحوی که شخص غایب راضی به افشای ان نباشد.در اینصورت غیبت کننده کناهکار است و بر ذمه او حقی است که برای نجات از عقوبت غیبت باید ذمه خود را بری نماید بحث در این است که برائت ذمه از چه راهی امکان پذیر است ایا استغفار کفایت می کند یا طلب حلیت غیبت کننده از غیبت شونده برای برائت ذمه از گناه غیبت علاوه براستغفار ضروری است.
متاسفانه رذیله اخلاقی غیبت در بین افراد جامعه شیوع زیادی دارد این گناه کبیره گاه در بین افراد وخانواده ها نیز اختلافات وتنشهایی بوجود می اورد که حل انها سخت وبا غیر ممکن است وباعث کدورت ودشمنی بین افراد می شود اگر اشخاص اطلاع ازکفاره غیبت وعقوبت این گناه پیدا کنند از ارتکاب به گناه غیبت صرف نظر خواهند کرد.
تحقیقاتی پیرامون غیبت و کفاره ان صورت گرفته اما انچه این تحقیق را متمایز میکند این است که سعی شده مسیر کامل استخراج حکم کفاره غیبت بر اساس روایات بیان گردد که در تحقیقات دیگراین مسئله کمتر به چشم می خورد هر چند که اغلب از تبیین روایی شیخ انصاری استفاده شده ولی برایند این مقاله کلی است ودر واقع نتیجه تحلیلی روایات می باشد
کاربران این مقاله احاد افراد جامعه علی الخصوص افرادی که در حوزه اخلاق به تحقیق یا تبلیغ می پردازند خواهند بود.
سوال اصلی این است که ایا حکمی برای کفاره غیبت در روایات امده است؟ فرضیه این است که در روایات حکم کفاره غیبت امده است. این مقاله از نوع بنیادی - توصیفی-تحلیلی - است وبه روش کتابخانه ای انجام گرفته است واغلب از تحلیل روایی شیخ انصاری در ان استفاده شده است
تعریف غیبت:
از مجموع اهل لغت و روایات برمیآید که غیبت عبارت است از اینکه در غیاب مؤمن امری در مورد او ابراز و افشا شود که او راضی بدان نیست و گوینده نیز قصدعیب جویی و تنقیص او را داشته باشد.
کفاره غیبت:بحث این است که آیا چیزی میتواند غیبت را بپوشاند. به این بیان که شخصی که مرتکب غیبت گردیده باید چه عملی انجام دد که بوسیله آن گناه غیبت او محو شده و بریءالذمه شود؟ مرحوم شیخ انصاری - ره - می فرمایند شخصی که مرتکب غیبت گردیده برای رفع گناه خود باید از شخص متناسب حلالیت بطلبد و اگر شخص مغتاب او را حلال نمود گناه غیبت از او محو میشود در غیر اینصورت اگر شخص مغتاب حلال نکند گناه غیبت بر طرف نمیشود ، چرا که غیبت از حقوقالناس است. چنانکه روشن است مرحوم شیخ در اینجا دو ادعا مطرح میفرمایند :
- اینکه غیبت از حقوقالناس است.
- اینکه اسقاط حقالناس متوقف بر اسقاط صاحب آن است
برای اثبات ادعای اول که غیبت از حقوقالناس است مرحوم شیخ ادلهای را ذکر مینمایند :
دلیل اول این است که غیبت ظلم به مغتاب محسوب می شود چرا که سخن غیبت کننده با عمل غیبت نوعی تجاوز و ظلم به حق شخص مغتاب نموده و از این جهت باید گفت حقی از حقوق مردمان را ضایع نموده است به عبارت دیگر شخص مغتاب مظلوم واقع گردیده و شخص غیبت کننده ظالم بر او محسوب میشود و بدین جهت غیبت از حقوقالناس خواهد بود. و دلیل دیگر اینکه اخبار و روایات دلالت بر این مطلب مینماید مثل روایاتی که بیان میداند »از جمله حقوق مؤمن بر مؤمن این است که مرتکب غیبت او نشود و روایاتی که بیان داشته که »حرمت آبروی مسلمان مانند حرمت خون و مال او میباشد« و اما برای اثبات مدعای دوم که برای او گناه غیبت باید از مغتاب حلالیت طلبید. و اما برای اثبات مدعای دوم که برای محو گناه غیبت که از حقوقالناس است باید دست توسل به دامن مغتاب زد و از او طلب حلالیت خواست و اگر حلال بنماید گناه غیبت محو میشود و الا گناه باقی است ، شیخ - ره - برای این مدعا دلائل را ذکر مینماید :
- دلیل اول ایشان اصل است ، یعنی مادامی که صاحب حق ایراد ننموده و حق خویش را اسقاط ننموده اصل این است که حق بر ذمه غیبت کننده باقی است.
- دلیل دوم روایات مستفیضهای هستند که با دلیل اول یعنی اصل تأیید و تقویت میشود.
روایت اول : «غیبت بخشیده نمیشود تا اینکه غیبت شونده آن را ببخشد و همانا غیبت انتقال دهنده حسنات غیبت کننده به غیبت شونده و سئیات غیبت شونده به غیبت کننده میباشد.
روایت دوم روایتی است که بسیاری از بزرگان از شیخ کراجکی به سند متصل به امام چهارم - ع - نقل نمودهاند که : امام چهارم - ع - از امیرالمؤمنین علی - ع - و امام علی - ع - از رسولاالله - ص - چنین نقل نمودهاند که :
»برای برادر مؤمن بر برادر مؤمنش سی حق ثابت می باشد که برای شخص برائت از این حقوق نخواهد بود مگر به اینکه این حقوق را ادا کرده و انجام نماید یا اینکه صاحب آن حق آن را عفو نماید در غیر اینصورت حق بر ذمه او مستقر خواهد بود. تا آنجا که امام فرمود : شنیدم از پیامبر - ص - که فرمود : همانا یکی از شما از حقوق برادر مؤمنش چیزی را ترک میکند و حقی از حقوق وی را ضایع مینماید پس در روز قیامت به همان حق مطالبه گردیده و از او سؤال می شود که چرا حق برادر مؤمنش را انجام ننموده. - حکم و قضاوت میشود به نفع صاحب حق بر علیه شخصی که حق او را ضایع کرده است