بخشی از مقاله

چکیده

شکی نیست که وجه تمایز انسان از دیگر موجودات خرد است. پرورش خرد می تواند در تعالی و اصلاح فرهنگ جوامع، بسیار مؤثر افتد. حکیم توس در راستای تحکیم و توسعه ی تمدّن ایرانی و رجحان آن بر دیگر تمدّنها صحنه های بسیار زیبا و درخشانی از خردورزی نیاکانمان را در نامه یگران سنگ خود تجلّی بخشیده است. شناخت ابعاد خرد از منظر فردوسی می تواند چراغ راه آینده سازان این سرزمین پرافتخار باشد.

در این مقاله ضمن بیان ابعاد خرد از منظر فردوسی، نسبت بین خردو فرّه ایزدی، اشخاص خردمند در شاهنامه معرفی شده است. و سپس به نکوهش بی خردی پرداخته شده است. در نهایت هدف از این مقاله، ترسیم نموداری از توجّهات تحسین برانگیز این ابر مرد دانش و فرهنگ قوم ایرانی به خردورزی است. فردوسی هر کجا موفقیت ایرانیان را در جهت برآورده شدن آمال و آرزوها و اهداف انسانی و اهورائی رقم می زند، آنرا در رابطه ی تنگاتنگ با خردورزی و تعقّل تجلّی می بخشد و برعکس، تلخ کامی ها و نامرادی ها را نتیجه محتوم و ناگزیر بلاهت ها و دوری از خردورزی قلمداد می کند. 

مقدمه

بدون شک شاهنامه فردوسی ارجمندترین اثر حماسی ایران و یکی از مهمترین شاهکارهای حماسی جهان است. استاد توس در روزگاری به این امر مهم و حیاتی پرداخت که ایرانیان بیش از سه قرن شکست پردامنه از اعراب را تجربه می کردند. سامانیان که اقوام اصیل ایرانی بودند و خود را به ساسانیان منتسب می دانستند در قرن چهارم بر ایران حاکم شدند. آنان خوب می دانستند که عربها در کلیه ممالک مغلوب موفق گردیده اند فرهنگ و تمدن و در رأس آن دین و زبان آنها را ویران سازند. بنابراین در آن روزگار ایرانیان تلاشی هدفمند در جهت ناکام ساختن اعراب در برآورده شدن این اهداف داشتند. فردوسی با علاقه وافری که به فرهنگ ایران زمین داشت با جمع آوری و نظم عناصر افتخارآفرین تاریخ فرهنگی ما اجازه نداد با محقق شدن اهداف اعراب، اسباب تلخ کامی ایرانیان و ویرانی فرهنگ این قوم و ملّت پرافتخار فراهم آید.

دکتر ذبیح االله صفا در اهمیت کار فردوسی و ضرورت پیدایش شاهکاری چون شاهنامه در کتاب حماسه سرایی در ایران آورده است: در» شناختن خصائص نژادها و ملل جهان و چگونگی مدنیّت و مجاهدات و رنج های ایشان در تکوین تمدّن و ملّیت و نیز در معرفت به قوه ی خیال و فکر و درجه ی استعداد آنها، منظومه های حماسی یکی از بهترین وسائل تحقیق است و از این روی بر هر ملّتی تحقیق در داستان ها و منظومه های حماسی خود و یافتن ریشه و بنیاد آن ها واجب است.

خاصه که حماسه ی ملی عادتاً مبتنی بر بسیاری از حقایق تاریخی و تحقیق در آنها وسیله ی اطلاع بر سرگذشتهر ملّت در قدیم ترین ایام زندگی است. در شاهنامه تنها از جنگ های ایرانیان و تورانیان و نبرد و ستیز آدمیان و دیوان و نظائر این امور سخن نمی رود بلکه این منظومه ها جامع جمیع خصائص مدنی و اخلاقی و فرهنگی ایرانیان قدیم نیز هست. « و درست به همین دلیل است که فرزانگان، شاهنامه را تا این حد می پسندند و تحسین می کنند. زیرا حقیقتاً: » شاهنامه نامه ورجاوند وبی مانند فرهنگ ایران است، نامه ای گران سنگ و یکسره فرّ و فرهنگ که بی هیچ گمان و گزافه، برترین نامه پهلوانی در ادب جهان است.

شاهنامه گنجینه ای است جاودانی و پایان ناپذیر از اندیشه ها، باورها، آیین ها، هنجارهای زیستی و رسم و راههای زندگانی ایرانی، از دیگر سوی شاهنامه، نامه ای است پندمند که خرد و فرزانگی، ژرف اندیشی و فرخنده کیشی به گستردگی در آن باز تافته است. « اندیشه بود و غم نابود از دیدگاه این ابر مرد تاریخ که در عین حال سخن حقیقی نیاکان ماست سمت و سویی جز گسترش عدالت و پابرجایی این مرزوبوم و مردم خرد پذیرش نیست. هر ایرانی وطن پرستی آرزو می کند که ای کاش این روح بزرگ و لطیف و انسان دوست در کالبد همگان حلول می نمود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید