بخشی از مقاله

چکیده

کودکان و نوجوانان سرمایههای جامعه هستند و سلامت روح و جسم آنها تضمینکننده سلامت جامعهی آینده است. بنابراین، باید به مسائل آنها توجه کافی مبذول داشت. در این تحقیق به تعاریفی از خشونت و بزهکاری، دلایل به وجود آمدن آنها، نظریهها، عوامل موثر بر آنها و.. اشاره شده است. هدف از این تحقیق بررسی این عوامل در خانواده، مدرسه و اجتماع و ارائه پیشنهاداتی برای رفع خشونت و بزهکاری کودکان و نوجوانان در خانه، مدرسه، اجتماع و بهبود وضعیت آنان میباشد. این تحقیق به صورت کتابخانهای تهیه شده است. نتیجه اینکه: عواملی که بر بزهکاری مؤثرند عبارتاند از: خانواده، مدرسه، گروه همسالان، رسانهها که در این زمینه ابتدا خانواده سپس مدرسه نقش بسیار مهمی در اجتماعیشدن و جامعهپذیری کودکان و نوجوانان دارد. و برای کاهش میزان جرائم ارتکابی کودکان و نوجوانان باید محیط خانواده، سپس مدرسه را بررسی و اصلاح نموده، تا فرزندانی سالم و اجتماعی داشته باشیم.

به سادگی نمیتوان ویژگی خاصی را به عنوان ویژگی بارز نوجوانان خشن و بزهکار مطرح نمود اما باید این نکته را در نظر داشت که افراد بزهکار در مقایسه با افراد غیر بزهکار به مساله فقر مالی، داشتن دوستان ناباب، جدایی پدر و مادر دچار هستند. بنابراین عامل بزهکاری بیشتر از خانوادهی نابسامان سرچشمه میگیرند و هر چه نارسایی و مشکل در خانواده، مدرسه و اجتماع بیشتر باشد نوجوانان بیشتری به ورطه-ی نابودی کشانیده میشوند. آموزش و تعلیم و تربیت نقش مهمی در بازداری از گرایش افراد به رفتار خشونت آمیز و بزهکارانه دارند و جامعه، مدرسه، معلمان، دوستان و خانواده میتوانند با دادن آگاهی و تشویق نوجوانان آنها را به راه راست هدایت نمایند. این پژوهش با پژوهش بازرگان، صادقی و لواسانی - 1387 - و ... در زمینه وجود خشونت و بزهکاری در مدارس هماهنگی دارد.

واژه های کلیدی: خشونت، بزهکاری، جامعه، مدرسه

مقدمه

رفتارهای پرخاشگرانه و ضد اجتماعی ابتدا از درون خانواده در نتیجه تعاملات فشارآور و تنبیهی والدین، نبودن نظم و یا تناقض در رویکردهای تربیتی آشکار می شود و رفتارهای پرخاشگرانه و خشونت بار به محیط مدرسه تعمیم پیدا میکند. همین امر منجر به علاقه کم آنها به یادگیری و در نهایت شکست تحصیلی میشود. نگرش منفی معلمان نسبت به کودکان و عدم تعامل مناسب سایر همسالان با آنها، این کودکان را به عضو شدن در گروههای آشوبگر سوق میدهد و معمولا دانشآموزان رانده شده به گروههای منحرف از همسالان خود در این گروه ها تقویتهایی را دریافت میکنند که منجر به ادامه عضویت او در این گروهها و در نتیجه اعمال انحرافی او می شود. براساس دیدگاه نظریه یادگیری اجتماعی رفتارهای  افراد در اثر همنشینی با افراد جامعه  آموخته می شود این دیدگاه به نقش خانواده و همسالان در ارتکاب خشونت  اشاره دارد. باندورا مدعی است که غالب رفتارهای انسان از طریق مشاهده و در خلال  فرآیند الگوسازی فراگرفته میشوند. برگس و اکرس نیز یادگیری رفتار کجروانه راعمدتاً از طریق فرآیندهای تقویت و مکانیسمهای اساسی آن یعنی تشویق و تنبیه مورد توجه قرار میدهند و معتقدند ادامه یا توقف هر نوع رفتاری بستگی به تشویق یا مجازات دارد؛ 

 یعنی تشویق موجب ادامه رفتارهای انحرافی همچون سایر رفتارهای اجتماعی در اثر آمیزش با دیگران آموخته میشود - رئیسی، . - 140:1382 تارد نیز معتقد است همه رفتارها و اعمال×افراد×در زندگیتحت تأثیر مدلها و نمونهها میباشند؟ او میگوید که تقلید  امری اجتماعی بنیادی است و بر روابط بین افراد حاکم است - . - Reid,2000 ویلسون و هرنشتاین، محیط خانواده وتجربههای نخستین فرد در مدرسه را از جمله مهمترین علل×اجتماعی مؤثر در رفتارهای کجروانه یا خشن به حساب میآورند - سلیمی و داوری، . - 411:1386 براساس دیدگاه نظریه یادگیری اجتماعی، خانواده هایی×که در آن والدین با هم اختلاف دارند، شیوه های تربیتی و  انضباطی خشن و خشک داشته، با بچهها بدرفتاریمیکنند×فرزندانشان نیز احتمال بیشتری دارد که مرتکب اعمال خشونتآمیز شوند؟ همچنین داشتن همسالان بزهکار و رابطه با آنها و تنبیه در مدرسه احتمال خشونت آنها را افزایش میدهد؟ به اعتقاد هیرشی بزهکاری زمانی اتفاق میافتد که قیود فرد نسبت به اجتماع ضعیف شود یا به کلی از بین برود - مشکاتی و مشکاتی، . - 12:1381

درجه قبول ارزشها و هنجارهای جامعه از طرف افراد به میزان پیوستگی آنها با نظام اجتماعی بستگی دارد. از نظر او بین پیوند با نظام اجتماعی و اعتقاد به مشروعیت اخلاقی رابطه وجود دارد و اعتقادات فرد نیز متأثر از پیوند با مدرسه، خانواده و جامعه است. با سست شدن این پیوندها از شدت اعتقادات کاسته میشود. هیرشی چهار عنصر را به عنوان عناصر پیوند دهنده افراد جامعه به یکدیگر بر شمرده که موجب جلوگیری افراد از ارتکاب به خشونت و جرم میگردد. این چهار عنصر عبارتند از : -1 دلبستگی یا تعلق خاطر به خانواده، دوستان و جامعه -2 تعهد به هدف های قراردادی و مرسوم جامعه -3 مشارکت و درگیر بودن در فعالیت روزمره -4 اعتقادات و باورهای فرد به قواعد اخلاق و اجتماعی. وی نیز بزهکاری را حاصل شکست کنترل های اجتماعی هر فردی می داند. از نظر او کنترل اجتماعی شامل کنترل های مستقیم اعمال شده از طریق ابزارها و وسایل بازدارنده و مجاز اتها، کنترل درونی یا آنچه که وجدان نامیده می شود، کنترل غیرمستقیم مرتبط با سیمای ظاهری و رفتار والدین و دیگران نیز ابزارهای مشروع و قابل دسترس ارضای نیازها را شامل میشود - رئیسی، . - 141:1382 والتر رکلس معتقد است که همنوایی فرد با گروه و جامعه امری طبیعی و براساس تمایل درونی او نیست وصرفاً از فشار و کنترل گروه سرچشمه میگیرد.

رکلس در تئوری خود دو نوع عوامل محدود کننده تحت عنوان محدودکننده های بیرونی یا کنترل بیرونی و محدودکنندههای درونی یا کنترل درونی را مطرح کرده است که به عقیده او دلبستگی موجب اجتناب فرد از کجروی خواهد شد. البته او متذکر میشود که تعلق و دلبستگی فرد به یک گروه بزهکار نیز احتمال خشونت او را افزایش میدهد - سلیمی و داوری، . - 405:1386 بنابراین با توجه به نظریههای کنترل اجتماعی میتوان گفت که عدم نظارت والدین بر رفتار فرزندان، دلبستگی پایین فرزندان به والدین، پایین بودن کنترل اجتماعی غیررسمی در میزان بروز رفتار خشونت آمیز دانشآموزان مؤثر میباشند. نظریههای فشار مدعی هستند جرم تابعی از تضاد بین اهداف و ابزارهایی است که مردم میتوانند به شیوه مشروع برای رسیدن به آن اهداف از آنها استفاده کنند. دورکیم از پیشگامان نظریه فشار، نظریه آنومی را برای تبیین جرم و کجروی فرمولبندی نمود. از نظر او آنومی زمینهساز مختلف ناهنجاریهای اجتماعی است - رئیسی، . - 140:1382 مرتن معتقد است وقتی افراد ابزارهای مشروع برای رسیدن به اهداف را نداشته باشند، احساس فشار میکنند و در نتیجه ممکن است راههای غیرقانونی و نامشروع را برای رسیدن به اهداف خود برگزینند و در واقع به جرم و بزهکاری متوسل شوند - گیدنز، . - 141:1376

مسئله خشونت و بزهکاری و انحراف اطفال و نوجوانان از دیرباز در جوامع بشری مورد توجه اندیشمندان بوده است. همزمان با توسعه انقلاب صنعتی و وسعت دامنه نیازمندیها، محرومیتهای حاصل از عدم امکان تأمین خواستها و احتیاجات زندگی موجب گسترش شدید و دامنهدار فساد، عصیان، تبهکاری، سرگردانی، دزدی و مانند آنها در اطفال و نوجوانان شده است. خشونت جزو مسائل اجتماعی حاد به شمار میرود که در تمام مناطق جغرافیایی و گروههای دینی، نژادی و در تمام سطوح تحصیلی، شغلی، اقتصادی و اجتماعی مشاهده میشود. گزارش رسانهها و نتایج پژوهشهای مختلف در اکثر کشورهای دنیا منجمله اسمیت و شارپٌ - - 1995، اولوئوسٍ - - 1999 نشان میدهد که خشونت در سالهای اخیر افزایش یافته و جدیتر شده است و شامل طیفی از اعمال عمدی خشن جسمی، روانی، عاطفی و کلامی میباشد که تاثیر منفی بر سلامت جسم و روان فرد و درک از خود بر جای میگذارد. در جامعهی امروزبه دلایلی چون گسترش فقر، عدم توجه به مسائل معنوی و انسانی گرایش به خوشگذرانیها، سقوط  خانواده و ارزشهای تربیتی و بالاخره گسترش ماشینیسم سبب بدبینی و ترس ازآینده و در نهایت خشونت و پرخاشگری شده است؟ بزهکاری جوانان و نوجوانان مسألهای است که از دیرباز در جامعه بشری مورد توجه بوده است.

اصطلاح بزهکاری در سال 1899 وقتی که اوّلین قانون بزهکاری جوانان در آلینوس شیکاگو تصویب شد، متداول گشت - احمدی، . - 1384:8 توجه جامعهشناسی انحرافات به مطالعه بزهکاری جوانان از هنگامی آغاز شد که طیف گستردهای از رفتارهای نابهنجار نظیر مصرف داروهای مخدر، تخریب اموال عمومی و خصوصی و اوباشگری بعد از مسابقات فوتبال، مصرف بیش از اندازه مشروبات الکلی، رفتار نامشروع جنسی و فرار از خانه و مدرسه در بین جوانان شایع شد این قبیل از انحرافات اجتماعی نه فقط به دلیل اینکه اشکال جدیدی از انحرافات در جامعه تلقی میشوند اهمیت دارند، بلکه ارتکاب چنین رفتارهایی میتواند مقدمهای برای ارتکاب جرایم شدید نظیر سرقت مسلحانه و قتل گردیده و بزهکار امروز را به مجرم فردا تبدیل کند. بعضی از رفتارهای بزهکارانه مربوط به سن خاصی است و در یک زمان کوتاهی از زندگی جوانان ظاهر میشود؛ برای مثال جوان تا پانزدهسالگی ممکن است تخریب اموال عمومی و خصوصی و دعوا کردن را بهعنوان الگوهایی از رفتار بزهکارانه در مدرسه از افراد همسن خود فرا گرفته و انجام دهد. این در حالی است که رفتارهای بزهکارانهای نظیر مصرف داروهای مخدر و الکل در بین جوانانی که سن و سال بیشتری دارند معمول است و چنین رفتارهائی ممکن است سالهای بیشتری ادامه یابد - ستوده، . - 1386:132

کودکان و نوجوانان سرمایههای جامعه هستند و سلامت روح و جسم آنها تضمینکننده سلامت جامعهی آینده است. بنابراین، باید به مسائل آنها توجه کافی مبذول داشت . در این تحقیق به تعاریفی از خشونت و بزهکاری، دلایل به وجود آمدن آنها، نظریهها، عوامل موثر بر آنها و .. اشاره شده است. همچنین به بررسی این عوامل در خانواده، مدرسه و اجتماع میپردازد و در پایان نیز پیشنهاداتی برای رفع خشونت و بزهکاری کودکان و نوجوانان در خانه و مدرسه و اجتماع و بهبود وضعیت آنان ارائه میدهد. تعریف مفهومی خشونت: آربلاسترا  می گوید عمل خشونت×آمیز آن×چیزی×است×که در بردارنده صدمه، آسیب یا خسارت به  انسان یا غیرانسان و یا یک شیء باشد - . - Bassant, 1999:6 گلاسر معتقد است خشونت در بردارنده مجموعه عامل جرم و  قربانی است و بنابراین ممکن است به عنوان یک پاسخ جسمانی به شخص دیگری تعریف شود. دریک تقسیم بندی  میتوانخشونت را به انواع زیر تقسیم بندی نمودْ -1خشونت جسمانی شامل صدمه وارد کردن به فرد از طریق ضربه زدن، بریدن، لگدزدن، سیلی  زدن و موارد مشابه است ؟ این صدمات می تواند در نتیجه استفاده از اشیایی نظیر کمربند، ترکه چوب و چماق بوجود آید؟ -2 خشونت  عاطفی خشونت×عاطفی یا×بدرفتاری روانی به عنوان لفظی که در آن یک فرد×بزرگسال به خودپنداره  شایستگیهای اجتماعی کودک حمله میکند، تعریف شده است، که در الفاظی مانند اهانت تهدید یا تحقیر کردن بهکار برده میشود؟ -3 خشونت×جنسی: عبارت از× اینکه×بزرگسالان یا بچههای بزرگتر از یک کودک برای ارضای جنسی استفاده کنند، که ممکن است همراه با تماس یا بدون تماس  باشد - رسول زاده اقدم، . - 1381:7

خشونت و مدرسه: بحث درباره خشونت و ناسازگاری بدون بحث درباره مدرسه، امکان پذیر نیست زیرا پدیده خشونتعمدتاً در محیط مدرسه و یا در راه مدرسه روی میدهد. والدین باید ارتباط مستمری با مسئولان مدرسه فرزندانشان برقرار سازند و اطلاعات لازم را در اختیار آنان قرار دهند تا برنامههایی برای مبارزه با پدیده خشونت در محیط مدرسه تهیه شود و از این طریق به فرزند آنها کمک کند. مدارس باید قوانین شفافی برای رفتارهای شایسته تهیه کنند و مجازاتهایی جدی برای رفتارهای ناشایست در نظر بگیرند. تمام کودکان خشونتگرا باید بفهمند که رفتار آنها در محیط مدرسه تحمل نخواهد شد و تمام کودکان قربانی خشونت نیز باید باور کنند در صورت مراجعه به مسئولان مدرسه، از حمایت جدی آنها برخوردار خواهند شد. تمام افرادی که در مدرسه مشغول به کار هستند، اعم از معلمان، ناظم، مدیر، مستخدم و کارمندان دفتری، میبایستی پدیده خشونت را جدی بگیرند. تنها در این صورت است که میتوان برنامههای جامع برای مقابله با این ناهنجاری رفتاری در مدرسه تهیه کرد. این برنامه همچنین باید شامل آموزش کودکانی باشد که دارای ناتوانیهای یادگیری بوده و یا دچار کم توجهی و کند ذهنی هستند.

از محققانی که در پی شناخت و درک عمیقتر مسئله خشونت نوجوانان در جوامع امروز و جستوجوی رویکردهای تربیتی حمایتآمیز تحقیقات متعددی انجام داده، پیتر لانگمنٌ است. نتیجه کلی یکی از پژوهشهای لانگمن در زمینه بررسی سابقه زندگی 48 نوجوان و بزرگسال جوانی که دست به قتل زده و همکلاسیها، معلم یا فرد دیگری را کشتهاند، نشان میدهد این افراد دارای ویژگیهای مشترکی هستند. به این معنا که بیشتر آنها در دوران کودکی از مراقبتهای لازم و مناسب برخوردار نبودهاند. در خانواده و در مقایسه با خواهران و برادران خود احساس بیکفایتی، خودکمبینی و عدمموفقیت داشتهاند. در دوران تحصیل دچار ضعف درسی و ناسازگاری بودهاند و مدرسه غالباً ناتوان در تشخیص و تأمین نیازهای عاطفی آنها احساس بیکفایتی و ناسازگاری را در آنها تشدید کرده است. در میان گروه موردمطالعه لانگمن - - Langman ,2010 ، 24 دانشآموز دبیرستان، 14 دانشجو و بقیه جوانان خارج از محیطهای آموزشی بودهاند. محقق فوق پس از مطالعه سوابق زندگی خانوادگی، تحصیلی، نوشتههای این افراد و توجه به ویژگیهای مشترک، آنان را در سه دسته به شرح زیر جای داده است: 1 روانپریشها - پسیکوتیکها - : 52درصد از نوجوانان گروه فوق دچار اوهام، آشفتگی روانی و خودبزرگبینی ناشی از بیماریهایی مانند اسکیزوفرنی یا اختلالهای شخصیتی بودهاند که با مصرف الکل و موادمخدر شدت یافته بود. بررسی رفتارهای این گروه در خانواده، از انزواطلبی، کمبود مهارتهای اجتماعی، بیان و نوشتههای

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید