بخشی از مقاله

هدف اصلی این پژوهش بررسی خلاقیت، ویژگیهایی آن است که جایگاه آن در معماری می باشد. فرآیند خلاقیت و ابداعات خلاقانه، اتفاقی، تصادفی و لحظه ای نیست و نیازمند بستر هایی برای شکل گیری و ایجاد جرقه اولیه، ادامه و توسعه آن و رسیدن به هدف و تکمیل فرآیند است. بسترهایی بر اساس اطلاعات در زمینه های متفاوت و گسترده و پردازش و ذخیره سازی آنها. خلاقیت عبارت است از تحولات دامنه دار و جهشی در فکر و اندیشه انسان به طوری که توانایی قرار دادن اطلاعات قدیم و پیش فرض های جدید در کنار هم که رسیدن به نتیجه و هدف را فراهم می کند. خلاقیت یافتن پاسخ هایی تازه و نو یا اصیل و بدیع برای یک مسئله تعریف شده است.

به بیان ساده توانایی بیان ایده هاست، ایده هایی که وابسته به داشتن خزانه ای از اطلاعت ذخیره شده است که از آن به عنوان دانش یاد می کنیم.اگر طراحی معماری را، فرآیند گزینش اجزا در زمینه های مختلف و وابسته به مسئله طراحی و دست یافتن به کلی واحد بدانیم، خلاقیت ابزاری بسیار قوی برای ایجاد رابطه، هماهنگی، هم گونی و دستیابی به این کل است. کار طراحی فرآیندی خطی نیست بلکه به نوعی درک مستقیمی است از مسئله طرح که توسط نیروهای ذهنی انجام می شود. در این مقاله مروری، نهایتا چگونگی تاثیر خلاقیت در معماری مطرح می شود.

واژگان کلیدی: اندیشه، خلاقیت، خلاقیت در معماری

مقدمه:

انسان در طول زندگی خویش هرگز از تفکر و اندیشه فارغ نبوده و با قدرت تفکر صحیح، تصمیم گیری کرده و توانسته به حل مسائل و مشکلات بپردازد و به رشد و تعالی دست یابد. بنابراین اندیشهی بارور، پویا و مؤثر اوست که سبب تمامی موفقیتها و پیشرفتهای انسان شده است.پژوهش دربارهء خلاقیت در دههء میانی این قرن به یکی از دلمشغولیهای عمدهء دانشمندان علوم اجتماعی، روانشناسان، روانکاوان، انسانشناسان، ناقدان هنر، بازرگانان، رفتارشناسان، مربیان و پزشکان تبدیل شد. پساز جنگ جهانی دوم، همه تلاش می کردند دنیا را از نو بسازند و هدفشان افزایش نیرو و میزان تولید بود .دانشمندان علوم اجتماعی و مهندسان انسانی»خلاقیت« را از دریچهء همین هدف- افزایش کارایی و بهرهوری - میدیدند. - نیکفرجام ، - 1382

هر چند تعریفها و تعابیر مختلفی از خلاقیت ارائه شده است، رایجترین برداشت و تعریف محققان از خلاقیت، عبارت است از: ایجاد طرحی جدید با ارزش و متناسب. خلاقیت دارای عناصر تشکیل دهنده ای نیز هست. اولین عنصر، قلمرو مهارتها ست که مربوط به استعداد آموزش و تجربه در یک زمینه خاص است و به عنوان مواد اولیه کار محسوب میگردد، چرا که افراد برای اینکه در یک حوزه خاص خلاق گردند باید مهارت لازم در آن زمینه را دارا باشند.دومین عنصر مهارتهای تفکر خلاق است. همه ی انسانها دارای ویژگی های مختلفی هستند که باعث می شود بتوانند دامنه مهارتهای خود را در مسیر جدیدی به کار گیرند. که به کمک آموزش و کسب تجربه می توان این ویژگیها و مهارتها را توسعه داد.

اگر چه توانایی تفکر خلاق به طور بالقوه و به نحو فطری ودیعه ای است که نزد انسان قرار گرفته، اما ظهور آن نیازمند پرورش آن است.عنصر سوم، انگیزه است. انگیزه، میل به کار به خاطر همان کار است. به طور کل شکل گیری انگیزه زمانی حادث می شود که شخص کار را جالب، جذاب و رضایت آمیز بیابد و به انجام آن علاقمند گردد. ظهور و تقویت خلاقیت در افراد مستلزم آن است که محل تقاطع این سه عنصر مشخص گردد، چرا که این محل تقاطع، ترکیب پر قدرتی است که شخص را به سوی خلاقیت سوق میدهد.نگاهی به منابع معتبر مربوط به خلاقیت، نوآوری و تفکر خلاق نشان میدهد که ریشه همه این اصطلاحات در نوع و روش فکری انسان نهفته است.

در حقیقت، فرد خلاق کسی است که از ذهنی جستجوگر و آفریننده برخوردار باشد و اندیشمند کسی است که با نگریستن به پدیده ها و امور جاری زندگی چیزهایی را ببیند که مردم معمولی نمیبینند و در نهایت از منابع و امکانات جدید ترکیبی بسازد که در نظر دیگران چنین کاری ممکن نیست. همه انسانهای قبل و همزمان گالیله گردش ایام و شب و روز را دیده بودند، اما از میان همه آنها گالیله نسبت به موضوع حساسیت نشان داد و برخلاف فکر رایج زمان خود اعلام کرد که زمین به دور خورشید میچرخد. اگرچه در آن زمان، فکر او جنونآمیز به حساب میآمد، اما فکری نو و اندیشهای دیگر بود - دیمنه؛ترجمه رفیعی مهرآبادی، - 1370خاک زند و فیضی - 1384 - در مقاله خود می گویند: تفاوت بین »تفکر طراحی« و »تفکر سنتی« مسئله مهمی در فرآیند خلاقیت می باشد.

تفکر سنتی به نوعی "تفکر داوری" است و بر پایه تحلیل، قضاوت و منطق است. در چنین تفکری حقیقت، آشکار است اما در تفکر طراحی ما به دنبال ارزشها هستیم . خواهیم دید تفکر طراحی بسیار متفاوت تر از آن چیزی است که افراد درک میکنند. طراحی مانند آنچه در تفکر سنتی وجود دارد رسیدن به یک هدف نیست بلکه با طراحی ممکن است به هدفها و راههای متفاوتی برسیم.در میان پژوهشگران، علاقه به موضوع »تفکر طراحی«نسبتاً جدید و تازه است .روشهای متعددی برای دستیابی به نحوه تفکر طراحان به اجرا درآمدهاند .به عقیدهدر »تحقیق در تفکر طراحی تکنیکهایی به منظور آشنایی با نحوه تفکرطراحان مورد استفاده قرار گرفته اند که مصاحبه با طراحان، مشاهده، تکمیل قوانین و قراردادها، کنترلهای آزمایشی - مثل کنترل شباهت با اثرات طبیعی - از آن جملهاند. - - Cross. N.,1991

شیوه سنتی ما در مورد تفکر، بر پایه الگوهای شناختی - به عنوان مثال : منطق، تحلیل و داوری - استوار است، لیکن تفکر طراحی بر پایه روشهای جدید و الگوی خلاقیت مبتنی است و البته تفکر طراحی، در اصلی ترین قسمت خلاقیت مولد قراردارد. - خاک زند و فیضی، - 1384دکتر "ادوارد دی بونو" - از نویسندگان تراز اول و از بهترین کارشناسان در زمینه خلاقیت و تفکر - معتقد است طراحی، به واقع در روش تفکر ریشه دارد که وی آن را »تفکر طراحی« مینامد. - De Bono. E. 2000 - از پیچیده ترین و عالی ترین جلوه های اندیشه انسان تفکر خلاق است که درباره آن لازم است پس از ارائه تعاریف تفکر خلاق، ویژگی های تفکر خلاق مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت به بررسی نظریه های مختلفی که در رابطه خلاقیت وجود دارد بپردازیم. ضمن آن که فرآیند یا مراحل شکل گیری تفکر خلاق مورد توجه قرار گرفته است.و نیز سعی بر آن است تا خلاقیت و زمینه آن در معماری مورد بررسی قرار گیرد.

مفهوم اندیشه و تفکر

از قول شوپنهاور فیلسوف آلمانی، گفته شده است که: اندیشه هایی که به متن داده می شود رد پای رهگذری است روی شن. که ما با دیدن این رد پا، پی میبریم که کسی از اینجا گذشته است ولی این را که او در راه چه دیده است باید از چشمان خودمان کمک بگیریم. - پور جعفر ، - 1386رایل فیلسوف انگلیسی معتقد است که اندیشه امری است بسیار متکی بر تمرین و مهارت. - لاوسون، - 1392 اندیشیدن یک فرآیند ذهنی درونی است، که هدف آن ساخت معنی از یک جهان در ذهن است. زمانی که انسان اطلاعات جدیدی را از محیط به معلومات خود انتقال می دهد؛ نظم خود را بر آن تحمیل میکند.

اندیشیدن، سازمان دادن و تجدید سازمان اطلاعات دریافتی در گذشته است که جهت استفاده از آن در موقعیت فعلی انجام میگیرد، یعنی اندیشیدن فرآیندی ذهنی است که اطلاعات بازآرائی ذخیره شده از محیط در حافظه دراز مدت را با اطلاعات جدید مورد بررسیو مقایسه قرار میدهد. - سیف، - 1380اندیشه تلاش ذهنی انسان برای دستیابی به دیدگاه یا نظریه یا مفهومی نو است، آنگاه که بر ابزارهای معنوی و مادی بر گرفته از جهان علمی و تجربی خویش متکی است . - فلامکی، - 1381کاربرد دیگر واژه ی »اندیشیدن« به معنای تمرکز یافتن یا صرف توجه کردن است، مثل زمانی که می گوییم»فکر کن که چه می کنی.« - لاوسون، - 1392معنای دیگر واژه عقیده داشتن است، مثل وقتی که کسی می گوید چه فکر می کند. نوعی فکر کردن است که روان شناسان آن را »واقعیت گریزی« و مردم عادی آن را خیال پردازی می نامند. - لاوسون، - 1392

انواع اندیشیدن و تفکر

تاریخچه روانشناسی شاهد دیدگاههای متعارضی در باب طبیعت اندیشه و فرایند اندیشیدن است. از ماشینیترین دیدگاه تا اسطورهترین آنها.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید