بخشی از مقاله
چکیده
خلاقیت به عنوان یک نیازعالیه بشری درتمام ابعادزندگی انسان مطرح است وعبارتست ازتحولات دامنه داروجهشی درفکرواندیشه انسان بطوریکه بتواند عوامل قبلی را با عوامل جدید ترکیب نماید. خلاقیت برای بقای هرجامعه وسازمانی لازم است وبرای ایجاد وتداوم آن درافراد سازمان بایستی عادت به تفکررا در مدیران وکارکنان ایجاد کرده چراکه خلاقیت با تفکربه وجود می آید وارزش تفکر به قدری زیاد است که درتعلیم اسلامی ارزش یک تفکرگاهی ازهفتادسال عبادت بدون فکر بیشترشمرده شده است. وقتی تفکربرای افرادسازمانی، عادت شود، به دنبال آن خلاقیت وتولیدافکار واندیشه های جدید و نو، نظرات بدیع وتازه درتک تک کارکنان بصورت یک امرهمیشگی درآمده و نهادی میگردد وسازمان تبدیل به یک سازمان خلاق می شودکه حاصل آن ایجادهم افزایی درخلاقیت است بنابراین برای اینکه بتوان دردنیای متلاطم و متغیرامروزبه حیات خود ادامه دهند باید به خلاقیت نوآوری روی آورند وازآنجا که سازمان ها درمحیطی پرازرقابت فعالیت میکنند درشرایط متغیرکنونی ادامه روندگذشته وتکیه برتجربه های گذشتگان به تنهایی کافی نیست.
برای بهبود ویادست کم حفظ وضع موجود بایدازاندیشه های نوع وبدیع بهره جست . با استفاده از پدیده خلاقیت می توان اقدام به حل مسائلی کرد که دراثرتغییرات درمحیط خارجی بوجومی آیند. درحقیقت به علت مواجهه شدن جوامع بشری بامسائل نابهنگام فزاینده ،وابستگی متقابل بین کشورها، تحلیل رفتن منابع منابع طبیعی سرعت فزاینده تغییرات ومسائل متعدد دیگر، نیازبه خلاقیت ضروری است. - اسماعیل تبار، - 1387 وظیفه ورسالت سازمان آموزش وپرورش در این رابطه این است که با ارائه و اجرای طرح های جدید وروش های نو،زمینه بروزتوانمندی ها واستعدادهارا درکارکنانش فراهم آورند وفضای حاکم را به فضای بالنده، خلاق،نوآور، اثربخش وهماهنگ تبدیل کنند.
کلید واژه: خلاقیت، مدیران، نوآوری، انگیزه
مقدمه
ازآنجاکه درمحیط های پیچده ومتحول امروزی دیگردانش های تکراری برای رویارویی بااین تغییرات کارانمی باشد لذا دائم بایددرجستجوی راههای جدیدبرای واکنش دربرابرمحیط برآمد. به عبارتی آن دسته ازسازمان ها ونظام هامی توانند درمحیط پیچیده وپویابه بقای خودادامه دهندکه به طورمستمرقادربه خلق ایده هاوطرح های جدیدی جهت مقابله بافشارهاوتحولات محیطی باشد - فتحی زاده ودیگران - ازآنجاکه کشورماکشوری روبه رشداست نیازبه خلاقیت چه درانسانهاوچه درسازمانها ومدیران یکی ازامور مهم وحیاتی برای مدیرانی است که در راه توسعه وترقی تلاش می کنند.برای اینکه خلاقیت مدیریتی رابشناسیم یاتشخیص بدهیم ازچه شواهدی می توانیم سودجوئیم؟
مشخصه این نوع خلاقیت آن است که بایدعلاوه برموفقیت های شخصی مدیران دستاورهای سازمانی راهم که این مدیران مسئولیتشان رابرعهده دارندبسنجیم درجامعه مانیازبه خلاقیت برای مدیران واینکه آیاخلاقیت درکیفیت فراگیرسازمانها وکیفیت فراگیردرخلاقیت میزان نقش دارد امری بسیارمهم است. منظورازاین تحقیق روشن کردن این مسئله است که چون درمحیطی رقابتی عصرحاضرعدم توجه نیازهای مشتریان،خسارات جبران ناپذیری را به سازمان وارد می آورد وچه بساکه سازمان را ازگردونه رقابت خارج سازد،می توان بابهره گرفتن ازخلاقیت مدیران درمقابل باتغییرات محیطی ثبات وپویائی سازمان وحفظ کرد وبتوان همه فعالیتهای سازمان را پیوسته بهبود بخشید - صبورزاده،. - 1386
خلاقیت
خلاقیت ،زیباترین وشگفت انگیزترین خصیصه انسان است .فنا،پویایی،وبقای هرفرهنگ وتمدن،به خلاقیت افرادآن بستگی دارد.واین واقعیت راتاریخ به اثبات رسانده است .خلاقیت برای بقای هرجامعه وسازمانی لازم است وبرای ایجادوتداوم آن درافرادسازمان بایستی عادت به تفکررادررمدیران وکارکنان ایجاد کرده چراکه خلاقیت باتفکربه وجودمی آیدوارزش تفکربه قدری زیاداست که درتعلیم اسلامی ارزش یک تفکرگاهی ازهفتادسال عبادت بدون فکر بیشترشمرده شده است وقتی تفکربرای افرادسازمانی،عادت شود،به دنبال آن خلاقیت وتولیدافکارواندیشه های جدیدونو،نظرات بدیع وتازه درتک تک کارکنان بصورت یک امرهمیشگی درآمده ونهادی میگردد وسازمان تبدیل به یک سازمان خلاق می شودکه حاصل آن ایجادهم افزایی درخلاقیت است بنابراین برای اینکه بتوان دردنیای متلاطم ومتغیرامروزبه حیات خودادامه دهندبایدبه خلاقیت نوآوری روی آورندوازآنجا که سازمان هادرمحیطی پرازرقابت فغالیت میکننددرشرایط متغیرکنونی ادامه روندگذشته وتکیه برتجربه های گذشتگان به تنهایی کافی نیست.برای بهبودویادست کم حفظ وضع موجود،بایدازاندیشه های نوع وبدیع بهره جست .درغیراین صورت،هرچندممکن است سازمان ها درکوتاه مدت،توفیقی حاصل کنند،ولی سرانجام بارکود وشکست روبرووازصحنه رقابت حذف می شوند.ازاین رونیازمندخلاقیت ونوآوری هستند. - .سلطانی - 1385
مفهوم خلاقیت
خلاقیت به معنای به کار گیری توانایی برای بوجودآوردن اندیشه ،فکرومفهوم جدیداست.خلاقیت بزرگترین واثرگذارترین قسمت ازوجودهرانسان است که خداونددروجودش به ودیعه گذاشته است.خلاقیت حدومرزی نداردوانسان به عنوان اشرف مخلوقات سرشارازاستعدادوتوانایی است که اوراقادرمی سازدکائنات رابه اراده خوددرآورد.امادربررسی های به عمل آمده ازانسانها یسرآمدوخلاق مشخص شده است که انسان بااین طبیعت ذاتی ازده درصد ضرفیتدهنی خودبهره می بردونوددرصدظرفیت ذهنی اوبه شکل انرژی وتوان نهفه باقی می ماندوبه تدرریج به دلیل راکدماندن ازبین می رود - پورعلی خانی، - 1384خلاقیت درنوع انسان استعدادی عمومی است مثل هوش وحافظه.لذاهرکسی کم وبیش خلاق است این استعداد طبیعی برحسب محیط وشرایط کم وزیادد می شود.خلاقترین افرادکسانی هستندکه قادرهستندبیشترین راه حل مناسب رامطرح کنند.تامساله موردنظرراتحلیل کنند.فردخلاق آگاهانه یابه طورناخودآگاه افکارخودرادرتمام مهارت هابه کارمی اندازدوخطرانحراف ازراه حل های سنتی مسائل رابه جان می خردوبرای رسیدن به نتیجه ازتمام افکارخودبهره می بردخلاقیت ونواوری تیین افکارونطریات جدیداست - امیرحسینی،. - 1384
پیشینه خلاقیت
خلاقیت درگذشته پدیده ای مترادف بانبوغ تلقی می شدوهرجاسخن ازخلاقیت به میان می آمدبلافاصله معنای نبوغ به ذهن خطورمی کرد.درتاریخ یونان باستان,نبوغ معنایی افسانه ای داشت.به روایتی یونانیان واژه ای به نام شیطان راپذیرفته بودندکه مترادف بانبوغ بودبه نظریونانیان،شیطان یک روح نگهبان بودکه باحلول به روح وبدن افرادآن راصاحب توانایی فوق العاده ای وشوروشوق می ساخت - پیرخائفی، 1379 - دراواخرقرن نوزدهم واوایل قرن بیستم به منبع خلاقیت توجه شددراین دوران این تفکرکه نبوغ باتوانایی غیرمعمول دریک فردازیک روح بیرونی ناشی می شود.اماتاثیرات این تفکرکه خلاقیت ونبوغ مترادف هم هستندهمچنان باقی ماندولذانیم قرن طول کشیدتاخلاقیت به طورعلمی ودقیق مطالعه شودورهبری این جریان علمی راگیلفورددرسالهای - 1967تا - 1959برعهده داشتند - سام خانیان وهمکاران،. - 1381
تعریف خلاقیت از دیدگاه سازمانی
خلاقیت یعنی ارائه فکر و طرح نوین برای بهبود و ارتقای کمیت یا کیفیت فعالیت های سازمان » مثلا افزایش بهره وری، افزایش تولیدات یا خدمات، کاهش هزینه ها، تولیدات یا خدمات از روش بهتر تولیدات یا خدمات جدید و ...
- از دیدگاه پرکینز تفکر خلاق، تفکری است که به نحوی تشکیل شده که منجر به نتایج تازه و خلاق می شود. - احمدی، - 1388
نظریه های علمی خلاقیت نظریه ی اسکاکتل
اسکاکتل عقیده داردکه خلاقیت حاصل پذیرابودن نسبت به دنیای بیرون بوده است وبنابراین نتیجه قدرت پذیری برای تجربه است ودوشیوه اصلی ادراک یاارتباط بین ذهن وعین راازهم متمایزمی کند-1 خودمداریاذهن مرکز-2 شی مداریاعین مرکز - دهقان،. - 1380