بخشی از مقاله
چکیده
نقد نو به ارتباط شکل و محتوا در اثر ادبی و بررسی صورت و ساختار اثر ادبی ازین منظر می پردازد و با طرح موضوع وحدت نظاممند، به دنبال کشف عوامل ایجاد کننده انسجام و هماهنگی در اثر ادبی است. این مقاله سعی بر خوانشی تازه از داستان رستم و سهراب شاهنامه با این رویکرد دارد تا با نگاه موشکافانه به متن شعر فردوسی، فارغ از مسایل برون متنی و روانشناسانه و اسطوره ای و... قدرت هنری شاعر را در برقراری انسجام و هماهنگی در قسمتهای مختلف اثری بلند از نوع حماسه به تصویر بکشد. با توجه به رویکرد منتقدین نو، میتوان دربررسی ادبی داستان رستم و سهراب ازین منظر، ضمن تقسیم داستان به چند بخش، چند گام را در این زمینه برداشت؛ .1 خوانش و درک همه جانبه. .2 تجزیه و تحلیل متن. .3 نشان دادن رابطه جزء با کل. فردوسی موسیقی و وزن را متناسب و همسو با معنی به کار میگیرد و این در افزایش عنصر انسجام و پیوند میان ابیات داستان و افزودن بر جنبه هنری و ادبی تأثیر بسزایی دارد. در بررسی ابیات داستان متوجه میشویم که لحن در خدمت محتوا قرار دارد. همخوانی و هارمونی موجود در لحن و به کارگیری لحن متناسب با فضا را طی تحلیل بر اساس نقد نو میتوان در بخشهای مختلف داستان رستم و سهراب مشاهده کرد و در خوانش دقیق متن چندین نکته مهم و جلوهگر است. این موارد عبارتند از؛ انسجام، پیوند اجزاء در استخدام معنا و مفهوم اصلی، به کارگیری عناصر مختلف توسط شاعر در راستای ساخت فضای تراژدی.
واژه های کلیدی: نقد نو، انسجام، هماهنگی،خوانش دقیق، داستان رستم و سهراب.
مقدمه
شاهنامه اثری منظوم حماسی و بلند است که در آن داستانها و اتفاقات در دل هم تنیده شده اند. در عین طولانی بودن ابیات و بیان موضوعات مختلف، این اثر از انسجام قویای برخوردار است و میتوان عوامل ایجاد و برقراری این هماهنگی و انسجام را با استفاده از رویکرد نقد نو بهتر نمایان کرد. در تاریخ نقد ادبی با رویکردهای مختلف و گاه متفاوتی در برخورد با اثر ادبی و تحلیل آن روبرو هستیم. در میان این رویکردها که به اثر ادبی از دیدگاه روانشناسی، جامعه شناسی، اخلاق گرایی و... میپرداختند، گرایش به صورت و شکل رویکرد تازه و متفاوتی بود که در قرن بیستم به وجود آمد. »این گرایش به طور همزمان در دو محفل ادبی شکل گرفت که شاخهای از آن مربوط به محفل ادبی روسیه و شاخه دیگر آن مربوط به نظریه پردازان ادبی آمریکایی است.
بدین ترتیب اصطلاح »فرمالیسم«1 که امروزه در نقد ادبی مطرح است، هم به رهیافت نقادانهای اطلاق میشود که نظریه پردازان محفل زبانشناسی مسکو و انجمن پژوهش درباره زبان شعری از جمله یاکوبسن، شکولوفسکی و... مبتکر آن بودند، هم به رهیافتی که گروهی از منتقدان آمریکایی در اواخر دهه سی مطرح و ترویج کردند. به گروه اول معمولاً فرمالیستهای روس و به گروه دوم »منتقدان نو«2 اطلاق می شود« - پاینده، » - 187 :1382نقد نو، علاوه بر توجه به وحدت یا یکپارچگی آثار ادبی، در تقابل با پژوهشگری تاریخی که رویه معمول در دانشگاهها بود، با شعر چون پدیدهای زیباشناختی رفتار میکرد و نه سندی تاریخی. نقد نو با قراردادن ابهام، آیرونی و تأثیرات معنایی نهفته در کانون توجه خود، به دنبال نشان دادن سهم هر عنصر شکل شعری در یک ساختار وحدت یافته بود« - کالر، . - 164 : 1382
بیان مسأله
این مقاله سعی بر خوانشی تازه از داستان رستم و سهراب شاهنامه با این رویکرد دارد تا با نگاه موشکافانه به متن شعر فردوسی، فارغ از مسایل برون متنی و روانشناسانه و اسطوره ای و... قدرت هنری شاعر را در برقراری انسجام و هماهنگی در قسمت های مختلف اثری بلند از نوع حماسه به تصویر بکشد. نقد نو بیشتر اشعار کوتاه را مورد بررسی قرار میدهد که متناسب با قالب غزل یا شعر سپید در ادبیات فارسی است. نگارنده به دنبال این است که بتوان در اشعار بلند داستانی با قالب مثنوی و موضوع حماسی از منظر نقد نو و دیدگاه های این نظریه پرداخت و عوامل ایجاد و برقراری هماهنگی و انسجام در شاهنامه را با استفاده از رویکرد نقد نو بهتر نمایان کرد.
پیشینه تحقیق
درباره نقد نو در زمینه های مختلفی کارهایی انجام شده است. یکی از آنها نگارش پایان نامه ارشد نگارنده با عنوان »بررسی بیست غزل از غزلیات حافظ با رویکرد نقد نو« است. در زمینه پژوهش در مورد شاهنامه با رویکرد نقد نو، تنها مقالهای با عنوان »بررسی داستان رستم و اسفندیار با رویکرد نقد نو« صورت گرفته که در ششمین همایش ملی پژوهشهای ادبی سال 1391 به چاپ رسیده است. از جمله عناصر و اصطلاحات رایج در نقد نو واژه »آیرونی« است. در این زمینه پایان نامه ارشد شهلا گراشی با عنوان »آیرونی و جایگاه آن در شاهنامه فردوسی« در دانشگاه رفسنجان سال 1391 دفاع شده است.
مبانی نظری تحقیق
تأکیدی که منتقدان نو در بررسی اثر ادبی بر خود متن داشتند، منجر به توجه آنها به نحوه شکل گیری اثر یا ساختار آن شد. توجه به ساختار و صورت متن در اثر ادبی پیآمدهایی به دنبال داشت، از جمله اینکه جستجوی وحدت و یکپارچگی در اثر ادبی مورد نظر قرار گرفت. »منتقدان نو در بررسی اثر ادبی کانون توجه خود را در جستجوی وحدت یا یکپارچگی قرار دادند و به دنبال دقت و استحکام ساختار بودند. در هر اثر بر کلیه عناصر لازم برای تحلیل تکیه میکردند و خواستار پایان توجه منتقدان به موضوعاتی خارج از خود اثر شدند. موضوعاتی از قبیل زندگی نویسنده، وقایع زمانه او یا معانی اجتماعی و اقتصادی اثر ادبی« - گرین و دیگران، . - 86 :1376 برخی از اصطلاحات کاربردی و مورد استفاده منتقدین نو عبارتند از:
·خوانش دقیق:3 مهمترین مرحله در فرایند نقد نو، خواندن دقیق متن است که » با حساسیت به کلمات متن و کلیه ارزشها و مفاهیم حقیقی و ضمنی آنها آغاز میشود. آگاهی از معانی متعدد، حتی ریشه و تاریخچه کلمات همانگونه که در فرهنگهای لغت دنبال میشود، رهنمودهای مهمی به دست میدهد تا ببینیم که اثر چه میگوید« - همان: . - 88
·وحدت نظام مند:4 با توجه به تعریفی که از بررسی صورت اثر ادبی در نقد نو مطرح میشود، یکی از معیارهای اثر هنری برجسته، این است که شکلی انداموار دارد و هیچ جزئی از آن با اجزای دیگر بیارتباط نیست. منتقدین نو با جستجوی کلیت و یکپارچگی در اثر ادبی، این کلیت را بطور همزمان در شکل و صورت اثر با رابطه درونیاش با معنا و مضمون جویا شدند. از سویی هر واژه بخشی از بافت معناهای به هم بسته ای است که در قالب شعر در هم آمیختهاندو از سوی دیگر، کلیت پیچیده شعر در تک تک واژه ها و عبارات نیز دمیده میشود.« - ریما مکاریک، . - 422 : 1383
·انسجام:5 انسجام اثر ادبی همان عنصری است که پس از خوانش دقیق متن و توجه به ارتباط کلمات آن، به دست میآید. به همین دلیل»آشکار کردن انسجام در یک اثر ادبی توسط منتقدین نو، با خوانش دقیق متن آغاز میشود. و قتی خواننده با تک تک کلمات متن ادبی آشنا شد، به جستجوی ساختارها، انگارهها و روابط متقابل میان کلمات برمیآید.این روابط درونی به تدریج شکلی را آشکار میکنند« - گرین و دیگران، . - 88 :1376 انسجام باید درین سه حوزه رعایت شود: .1وحدت در موضوع .2 وحدت در متن .3وحدت در لحن. انسجام متن به عوامل زیبا شناختی نیز وابسته است. این عوامل شیوههایی هستند که جملهها را به هم مربوط میسازند و در دو سطح واژگان و نحو عمل میکنند. در سطح واژگان عبارتند از: کاربرد کلمات تکراری، مترادفها یا متضادها، کلمات عادی یا تخصصی یا معنا شمولها و در سطح نحو زبان عبارتند از منادا، قیود و حروف ربط - کهنمویی پور و دیگران، . - 143 : 1381
·هماهنگی:6 یکی از عناصر مهمی که پیروان نقد نو در اثر ادبی به دنبال آن هستند، عنصر هماهنگی است. همانگی نیز مانند انسجام به دو وجه ساختاری و معنایی در اثر ادبی بر میگردد و وجود آن در هر دو لایه اثر ادبی الزامی است.در لایه ساختاری تناسب میان صور خیال در متن و در لایه معنایی، تناسب در لحن مورد توجه قرار