بخشی از مقاله
چکیده
تربیت انسان و ویژگیهای تربیتی یکی از مهمترین موضوعات مورد بحث، هم در منابع علمی و هم متون دینی و ادبی است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی مقدماتی مجموعهای از ویژگیهای تربیتی انسان شامل مبانی، اصول و روشهای تربیتی از زاویهای تازه با استناد به کتاب مثنوی معنوی مولوی و راهکارهای تربیتی مناسب مربوط به انسان میباشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، نظری و از لحاظ مطالعه کیفی و به نوعی تحلیل محتوای نظری است. با توجه به آن که از دیدگاه علوم تربیتی یک مربی بر اساس ویژگیهای انسان، که آن را »مبنا« میگویند، برای تربیت او دستورالعملی کلی صادر میکند که به آن »اصل« میگویند و سپس برای اجرای دستورالعملهای کلی، روشهای جزئی قابل اجرایی را با عنوان روشهای تربیتی مطرح میکند، مولانا نیز در مقام مربی با توجه به موقعیتهای مختلف و ویژگیهای انسان و دستورالعمل تربیتی خویش، روشهای تربیتی قابل اجرایش را در قالب داستانهای تمثیلی بیان کرده است. در این مقاله، پنج مبنا به همراه اصول و شیوههای تربیتی او در نمونههایی از مثنوی مطرح میشود.
کلیدواژه: تعلیم و تربیت، روشهای تربیتی، مثنوی معنوی، اصول تعلیم و تربیت، مولوی
-1 مقدمه
با توجه به تخصصی شدن رشته های تحصیلی،ناخودآگاه اندیشه انسانها هم مرزبندی شده است. هر علمی تا جایی به تحلیل مسائل میپردازد؛ که درحد و مرز آن علم قرار دارد .در حالی که موضوع اصلی رشته های علوم انسانی »انسان« و »تربیت«است وجود انسان در جنبه های مختلف قابل محدودیت نیست و تمام جنبه های وجودی انسان با یکدیگر ارتباط دارند.اهداف تعلیم و تربیت در هر جامعه با توجه به نیازهای روانی،فردی،اجتماعی،سیاسی،فرهنگی و...کشف و وضع میشود و صاحبنظران تعلیم و تربیت با توجه به دیدگاهها و جنبههای مختلف تعلیم و تربیت این مبانی را استخراج مینمایند. - شیروانی،1377،ص - 69
یکی از متفکران و دانشمندانی که در باب تعلیم و تربیت قابل تامل بسیار است عارف و اندیشمند بزرگ مولانا جلال الدین رومی بلخی است که جنبهی تربیتی و تعلیمی آثار وی مخصوصا در مثنوی معنوی کاملا مشهود است. جلال الدین محمد بلخی معروف به مولوی، مولانا و ملای روم، از صوفیان و عارفان برجسته و شاعران نام آور قرن هفتم است .وی در سال 604 در بلخ به دنیا آمد و در سال 672 ق در قونیه وفات یافت و آر امگاهش نیز در همانجاست.مولوی دارای دو گونه اثر است :اثر منظوم و اثر غیر منظوم .نامدارترین اثر منظوم مولوی، مثنوی معنوی است . مثنوی مجموعه ای است منظوم و لطیف از اندیشه های عرفانی، اخلاقی و تربیتی مولوی که پس از عمری تحصیل و تتبع و تحقیق و تدریس و سلوک و ریاضت سروده شده است. - کاوی، - 75 :1377
هدف از انجام این پژوهش، بررسی مجموعهای از ویژگیهای تربیتی انسان با استناد کتاب مثنوی معنوی مولوی و راهکارهای تربیتی مناسب مربوط به انسان میباشد.همچنین در این پژوهش ،اهداف تربیتی مولانا به عنوان پنج اصل،به شرح زیر استخراج و استنتاج گردید: تاثیر ظاهر بر باطن،باطن بر ظاهر،ظهور تدریجی شاکله،تاثیر شرایط بر انسان،مقاومت و تاثیرگذاری بر شرایط.این مقاله نشان میدهد که اگرچه دیدگاه تربیتی مولانا،نظام جامع تربیتی ایجاد نمیکند،بلکه نظام تربیتی افراد بالغ را سامان میدهد ولی وی تمام سطوح تربیتی را مد نظر داشته است و از این اهداف میتوان در تبیین نظام تربیتی جامع ایرانی،اسلامی استفاده نمود.
-2 روش پژوهش
پژوهش حاضر از لحاظ هدف،نظری و از لحاظ نوع مطالعه کیفی وبه نوعی تحلیل محتوای نظری است. این مقاله، مبتنی بر مطالعهی دقیق ابیات مثنوی و گزینش ابیاتی میباشد که مولوی در آنها مفهوم تعلیم و تربیت را توصیف کرده است، و نتایجی در ارتباط با آنها گرفته است. از آنجا که حجم مقاله، اجازهی نمایش تمامی ابیات را نمیدهد، در برخی از موارد، صرفاً به شمارهی بیت و دفتر ارجاع داده میشود.همچنین، کوشش شده است پس از روشنسازی مختصری از معنای نماد و تشبیه، و ارائهی نمونه تشبیهات و استعارات مثنوی در راستای روشهای تربیتی انسان، به مطالعهی رابطهی هر یک از این موارد با یکدیگر، و باورهای مربوط به آنها پرداخته شود.
در این مقاله پنج ویژگی ،به عنوان پنج مبنا ذکر میشود و اندیشه های کلی مربی به عنوان هر یک از این ویژگیهای انسانی به عنوان اصل و راههای جزیی قابل اجرا که مولانا در مقام مربی در قالب قصه ها برای تربیت انسان آورده است،به عنوان روش می آید.سان و تربیت از دیدگاه مولانا مرغ جان ا نسان که در قفس تن گرفتار امده هموو به سوی اصل خود دارد و بخاطر جدایی نیستان از خویش همواره شکوه ها دارد. - نصری، 1371، صتربیت را در تعریفی می توان فراگردی جامع شامل تمام کوشش های زمینه ساز تحول اختیاری و اگاهانه آدمی دانست که بعنوان امری واحد و یکپارچه ودر هم تنیده - نظام مند - با تحول و تعالی تمامی ابعاد وجودی آدمی یه مثابه یک کل سرو کار دارد. - رهبر و رحیمیان، 1377،ص - 17
در این مقاله، پنج ویژگی، به عنوان پنج »مبنا« ذکرمیشود و اندیشه های کلی مربی در قبال هریک از این »ویژگیهای انسانی، به عنوان و راههای جزئی ،» اصل« قابل اجرا که مولانا در مقام مربی در قالب قصه ها برای تربیت انسان آورده است به عنوان »روش« می آید.مبنای اول :تأثیر ظاهر بر باطن؛ اصل :تغییر ظاهر؛روش :تحمیل به نفس.ظاهر انسان بر باطن او تأثیرگذار است .باید ظاهر را تغییر داد تا باطن تغییر کند.یکی از روشهای تغییر ظاهر تحمیل به نفس است.مولانا و به طور کلی عرفا،به تربیت انسان توجه داشته،ریاضتها و مشقتهای بسیاری را به نفس خود تحمیل کرده اند.آنها معتقدند انجام دادن این اعمال و عبادته و تحمل آنها وجود انسان را متحول میکند و این تخول