بخشی از مقاله

چکیده

وجود تاریخ هنر واحد، مطمئن و معتبر که همه ی آثار ، ادوار ، مکاتب و آرای هنری را در قالب یک نظریه جامع، کامل و قابل پذیرش گرد آورد ، ضروری است. همچنین همه ی عرصه های پژوهشی را در بر گیرد و برای تمامی صاحب نظران نیز کاربردی باشد. تاریخ های مکتوب شده حال حاضر سلسله ی آثار هنری سراسر دنیا را به صورت مشابه با داستان پردازی ها ، توصیفات، تفاسیر و باورهای شخصی بیان نموده اند.این شیوه رایج تاریخ نگاری ، داستان پردازی است که بر اساس ربط ها ، تاکیدها و گرایش ها ساختارمند شده و سامان یافته است.هدف این پژوهش بیان تفاوت های موجود میان تاریخ نگاری داستان پردازانه و غیر داستانی است. تاریخ نگاری هنر، مجموعه داستان های زنجیره ای از حوادث و وقایع راگزارش می کند. پژوهشگر حقیقی باید میان داستان و غیر داستان تمایز قائل شود و آنها را به عنوان یک امر معین غیر گفتمانی و غیر متنی تحلیل نماید. مبنا قرار دادن نظم زمانی درست و حقیقی که رخ دادهای همزمان و یا متوالی در آن بتوانند به ظهور برسند، اساس تاریخ نگاری است. روش این پژوهش بررسی تحلیلی و تاریخی است.

کلید واژگان: تاریخ نگاری، تاریخ هنر، داستان پردازی، رویدادها.

مقدمه

تفکر، زبان و ادراک بشر پیش از هر چیز ، مبتنی بر روایت است.ما در جهان روایت ها و داستان ها به دنیا می آییم.بزرگ می شویم و از دنیا می رویم. بشر در حالی که در میان جهان روایت ها غوطه می خورد و روایت های گوناگون زندگی او را می سازند، خود روایت های تازه ای پدید می آورد .به برخی روایت ها عشق می ورزد و برخی را طرد می کند و بدین سان فهم خود را از جهان سامان می دهد و برای زیست خویش روایتی بر می سازد. به همین دلیل است که در برخی رویکردهای نوین ، انسان را موجودی افسانه ساز یا روایت ساز خوانده اند.زیرا میل دیرینه ی بشر برای معنا بخشیدن به زندگی، او را به صورتی غریزی به سوی روایت پردازی تجربیات، اندیشه و خیالاتش سوق می دهد. از این رو روایت را می توان جوهر حیات بخش بشر دانست زیرا روایت چارچوب تفکر است و هدف بنیادین روایت مفهوم سازی است.

از طریق روایت، انسان تجربه های خود را درون رشته رخدادهایی از نظر زمانی پر معنا و با اهمیت هستند، سامان می دهد.روایت هم یک شیوه ی استدلال و هم یک شیوه ی بازنمایی است. - آسابرگر،. - 24:1380برای اینکه روایت یک موضوع مورد مطالعه قرار گیرد، پژوهشگر میان روایت و غیر روایت تمایز قائل شود و این مساله همواره به این حقیقت اشاره دارد که روایت ها ، زنجیره ای از وقایع را گزارش می دهند. اگر روایت به عنوان بازنمایی مجموعه ای از وقایع تعریف شود، در این صورت پژوهشگر باید بتواند این قایع را شناسایی کند و آن ها را به عنوان یک امر معین غیر گفتمانی و غیر متنی وارد عمل کند. پژوهشگر باید فرض کند که یک نظم زمانی حقیقی و درست وجود دارد. نظمی که وقایع در آن خواه همزمان و خواه متوالی ، به منصه ظهور می رسند. - کالر،. - 27:1387

داستان

اما داستان چیست و در عصری که مفهوم داستان، گفتمان غالب مطالعات فرهنگی و انتقادی را شکل می دهد، داستان را باید چگونه تعریف کرد؟ از میان تعاریف مختلفی که برای روایت ارائه شده شاید ساده ترین و در عین حال کامل ترین تعریف، از مایکل جی تولان 1 باشد که گفته است: » توالی از پیش انگاشته شده ی رخدادهایی که به طور غیر تصادفی به هم اتصال یافته اند.« - تولان، - 20:1383 یا به بیان دیگر » داستان عبارت است از زنجیره ای از رویدادهای علی واقع در زمان و فضا، بنابراین روایت آن چیزی است که معمولا از اصطلاح داستان مستفاد می شود. - «بوردول،. - 73:1377

بر این اساس داستان گستره ی بسیار عظیمی از افکار، گفتارو دستاوردهای بشر را در بر می گیرد. چنان که رولان بارت می گوید: روایت های جهان بی شمارند. روایت پیش از هر چیز ، مجموعه متنوع از ژانر هاست که به موضوعات مختلفی تقسیم می شود. چنانکه گویی هر ماده ای مناسب دریافت داستان بشر است. داستان می تواند به وسیله ی زبان فراگویی شده 2 ، گفتاری یا نوشتاری، تصاویر متحرک یا ثابت ، ژست ها و آمیزه ی بسامانی از همه ی این چیزها ابراز شود. داستان در اسطوره ها 3 ، افسانه4 ،قصه حیوانات5 ،قصه 6 ،نوولا7 ،حماسه، تاریخ، تراژدی، درام، کمدی، میم ، نقاشی8 ، پنجره های شیشه کاری، سینما، فکاهی مصور9 ، عناوین خبری و گفتگو حضور دارد.

افزون بر این روایت بر اساس همین تنوع تقریبا نامحدود شکل ها ، در هر عصر، مکان و جامعه ای حاضر است. داستان دقیقا با تاریخ بشر آغاز می شود و هیچ کجا انسانی بدون داستان نبوده است. - بارت،. - 27:1387نه فقط در ادبیات ، بلکه در دیگر پاره گفتارهای فرهنگی که ما را احاطه کرده اند با داستان روبه روییم.بخشی از روایت اهمیت و شیفتگی ما بدان از آنجا می آید که داستان نه فقط در اشکال مختلف بیان فرهنگی ، بلکه در الکوهای تجارب ما و بینش ما از زندگی ، نقش بنیادی ایفا می کند. برای مثال، گفتگوهای ما با دیگران حاوی قطعات داستانی است، افکار ما غالبا شکلی روایی دارند و حتی رویاهایمان مانند داستان هایی ناقص و آشفته اند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید