بخشی از مقاله

چکیده

باغ از منظر ایرانیان به مثابه برهم کنش میان انسان و طبیعت دارای دیرینهای بس کهن است، مکانی که برپاکنندگان آن ضمن تلطیف بخشی از اقلیم به تلطیف روح بشر نیز پرداختهاند. باغهای ایرانی گاه به دلایل مختلف سیاسی، حکومتی و ... مورد توجه خاص قرار گرفته و دوران شکوه خود را طی کردهاند و گاه به علت بیتوجهی، تغییری نامناسب و عدم رسیدگی، تمام یا قسمتی از آنها رو به ویرانی گذاشته یا به حد تخریب رسیدهاند.

در این مقاله سعی بر این است تا با ارتقای مبانی نظری حفاظت از باغها و ابنیه تاریخی آن، به قواعدی جهت اقدامات مرمتی در حوزه باغ ایرانی دست یابیم. در این راستا، باغ ها در چهار حوزه ی بستر، فضاهای کالبدی، نقش کارکردی باغ و اجزا و عناصر آن بررسی میشود. بخش اول این مقاله به شناخت کلی از باغ ایرانی، اندامها و اجزا و عناصر آن اختصاص یافته؛ در بخش دوم قوانین و آئین نامههای مرمتی در حوزه باغها بررسی شده و به آسیبهای وارده و خطرات محتمل در باغ های ایرانی پرداخته میشود و در بخش پایانی با تحلیل کلیه بخشها، پیشنهادها و راهکارهایی در راستای مرمت باغهای ایرانی و رفع آسیبها و خطرات مذکور در این باغها ارائه شده است.

مقدمه

باغهای ساخته شده در هر کشور حقیقتی است که شرایط اجتماعی و فرهنگی مردم آن کشور در آن نمود پیدا کرده است. مکانی که پیوندی ناگسستنی با طرز تفکر و سلیقه مردم آن جامعه داشته است و نابسامانی و تخریب باغ ها به عنوان آثار تاریخی هر کشور اثرات سوئی بر جامعه ی آن خواهد داشت؛ در همین راستا باغ ایرانی نیز به عنوان یکی از مکاتب اصلی باغ سازی دنیا نیازمند توجهی ویژه در این زمینه است.

این باغ ها به دلیل ارزش های کالبدی و تاریخی فرهنگی نیازمند صیانت و حفاظت است. در عین حال این گونه فضای طرح اندازی شده، به دلیل برخی تفاوت ها با گونه های دیگر یا دست کم برخی ویژگی های ماهوی خود، از جمله حضور گسترده عناصر زنده و رشدکننده و وابستگی فراتر از استقرار بر زمین و خاک که ریشه در ماهیت آن دارد، در کنار هر فعالیتی مبتنی بر حفاظت، نیازمند انواع اقداماتی متفاوت و مربوط به خود است. چنان که در سطح جهانی، منشور فلورانس، تحت عنوان متمم منشور ونیز، در زمینه حفاظت از باغ تاریخی و با نگاه به ویژگی های ذاتی آن تدوین شده است.

حدود نیم قرن پیش تلاش برای تعریف و تدوین سندی با اعتبار جهانی برای حفاظت و مرمت آثار تاریخی در قالب منشور ونیز به ثمر رسید. آنچه در این سند بسیار مهم پنداشته شده است، تلاش برای ایجاد توافق جهانی بر روی اصول حفظ و مرمت بناهای تاریخی و فراهم آوردن شرایط اجرای آنها در چهارچوب فرهنگ و سنت های سرزمینی است. روند حفاظت از میراث تاریخی منجر به تدوین اسناد معتبر دیگری همچون منشور میراث معماری اروپا مصوب 1975، منشور فلورانس برای باغ های تاریخی مصوب 1982، منشور واشنگتن برای شهرهای تاریخی مصوب 1987 و منشور بورا مصوب 1991، گردیده است.

در عین حال در این روند، نگرش رو به تدقیق هرچه بیشتر بر نوع مواجهه با شماری از آثار نیز دیده می شود که به دلیل خصیصه ها و جنبه های مشترک قابل تعریف، می تواندد در یک گروه قرار گیرند. آنچه از آن به خصیصه های ماهوی باغ تاریخی می توان یاد کرد، مهمترین دلیل برای تعریف و تدوین منشور فلورانس به صورت الحاقیه ای برای منشور ونیز بوده است. در هر یک از این اسناد مرتبط با مرمت هر اثر تاریخی، مرحله شناخت آن از جمله اساسی ترین بخش هایی است که همواره در نظر گرفته می شود. باغ ایرانی نیز به عنوان یک اثر تاریخی که در بستری از زمان و مکان شکل گرفته است از این قاعده مستثنی نیست. از این رو برای شناخت باغ ایرانی میبایست باغ را در بستر شکلگیری آن مورد مطالعه قرار داد و نیز عناصر موجود در باغ از منظر فضایی-کالبدی و کارکردی بررسی شود و در مرحلهی نهایی بخش شناخت، اجزا و عناصر موجود و شکل دهنده باغ ایرانی شناسایی شود.

شناسایی باغ در بستر

با نگاهی جامع به باغ ایرانی درمی یابیم که این باغ ها بدون واسطه محصول بستری است که در آن شکل گرفته است، این بستر را می توان در حوزه تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی و ... جستجو کرد؛ به طور کلی می توان باغ ایرانی را محصولی دانست که در بستر جغرافیایی خاص و در دوره ی تاریخی معین و بنا به مقتضیات زمانی و مکانی آن دوره و الزامات و امکانات آن در کالبد و شکلی معین به وجود آمده است، از این رو بررسی باغ ها در سه بستر جغرافیایی، تاریخی و کالبدی صورت می پذیرد.

" استقرار باغ در بیابان، دره، دشت، کوهستان و در درون و بیرون شهر همواره بازگو کننده ی روابط ساختاری بستری است که در آن مستقر است و محصول درک متقابل انسان و محیط می باشد. باغ در درون محدوده ی خود باقی نمی ماند و ارتباط اکولوژیک با پیرامون خود برقرار می کند، باغ شاهزاده ماهان در ارتباط با بستر بکر، دولت آباد با بستر کشاورزی، باغ های اشرف با بستر جنگلی کوهستانی، باغ های تهران با بستر دامنه های البرز و باغ های شهر قزوین و اصفهان با بستر شهر و به همین ترتیب دیگر باغ ها..." - ایرانی بهبهانی، 1395، ص - 41 تنوع در بستر شکل گیری باغ های ایرانی منتج به تنوع برخورد با آن در باغسازی ایرانی شده است، این تنوع را با مقایسه باغ هایی نظیر فین کاشان و شاهزاده ماهان کرمان می توان مشاهده کرد.

رابطه ی عمیق بستر و باغ ایرانی صرفا یک رویداد زیبایی شناختی و یا تاریخی نیست، این یکپارچگی بیش از هر چیز امری است که ریشه در ابعاد عمیق تر باغ سازی ایرانی داشته است که زاده ی سرشت باغ است، از این رو امر مرمت و فرآیند دستیابی به آن نمی تواند بدون توجه کافی به این مهم در باغ ایرانی تعریف شود و انجام پذیرد، زیرا در این صورت جدای از هر مشکل فنی برای ادامه ی بقای باغ، در حوزه ی مرمت با اشکالات عمده در رابطه با یکپارچگی و اصالت طرح مواجه خواهیم شد.

از جمله اقداماتی که باعث تغییر بستر در باغ های ایرانی گردیده است میتوان به باغ فین کاشان اشاره کرد. این باغ در مجموعه باغ های منطقه فین کاشان قرار داشته است و اکنون با گسترش ساخت و ساز در این منطقه و رشد شهر کاشان، بسیاری از این باغ ها تخریب شده و جای خود را به خانه ها و بناهای نوساز داده است و از آن مجموعه باغ تنها لکه های سبز رو به زوال به جای مانده است. از دیگر تعییرات رخ داده در بستر این باغ می توان به ساخت آزادراه تهران-اصفهان، کارخانهها و دیگر کاربری هایی اشاره کرد که تاثیرات مخرب آنها بر تنه درختان قدیمی کاملا مشهود است. این تغییر در بستر شکل گیری این باغ بدون در نظر گرفتن حریم مناسبی برای آن اثرات سوئی دیگری نیز بر جای گذاشته است.

-1 فضای اصلی - صحن باغ -

نمایان ترین فضای باغ شامل کرت ها، خیابان ها - اصلی، فرعی، جانبی - و به طور کل محورهای دسترسی، آب نماها و فضاهای خاص موجود در باغ را شامل می شود. فضای اصلی باغ را از دیدگاه معماری منظر میتوان به دو بخش ساختار نرم و ساختار سخت تقسیم بندی نمود. کرت ها، پوشش گیاهی، تاسیسات آبی و آب نماها و ... زیرمجموعه ساختار نرم و خیابان ها، کوشک، عمارت سردر و ... زیرمجموعه ساختار سخت قرار می گیرند، بدیهی است بدون شناخت این مفاهیم و جایگاه این اندام ها در سازماندهی به باغ ایرانی نمیتوان وارد حوزه مرمت این اندامها شد.

از جمله اقدامات مرمتی که بر اثر عدم شناخت درست از اندامهای کالبدی باغ ایرانی صورت گرفته است میتوان به تغییر ماهیت میان کرت وسط باغ دولت آباد یزد اشاره کرد، این میان کرت اکنون تبدیل به حوض بزرگی در وسط این باغ شده است در صورتی که اثری از هیچ گونه عایق بندی در این اندام در حین حفاریهای متعدد دیده نشده است این تغییر در ماهیت این اندام سبب تغییر کالبد باغ و در نتیجه تغییر خاطره ذهنی مراجعه کنندگان به این باغ گردیده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید