بخشی از مقاله

چکیده

باتوجه به اینکه بناهای مسکونی در دورهقاجار دارای نماهای سادهای بودهاند، ولی از پیسازی و اسکلتسازی مقاومی برخوردار بودهاند. در این بناهای بیرونی و اندرونی آنها دارای طرح دلباز همراه با رعایت اصول ارتباطات و محرومیت، باتوجه به مسائل فنی همچون پیسازی، اسکلتسازی، ضدزلزله، فاضلاب، آبرسانی، نماسازی با پدیدههای مقاوم هنری ومتصل به بنا وهمچنین ارزشهایی از هنر وابسته به معماری-ایرانی دیده میشود.

هدف ما نشان دادن و تاثیرآرایهها و تزئینات در دورهقاجار بوده که بیان کننده تاثیر نقاشیها و مضامین متنوع درآن دوره است که متناسب با موضوعهای هریک به شیوههای متداول وگاه متاثر از نقاشیغربی کار شدهاند. برخی نیزکه الهام گرفته از فرهنگ-بومی و سنتیایرانی میباشد، از دقت و ظرافت بیشتری در اجرا برخوردار هستند.

ماحصل این شناخت، تکمیل اجزایی از تاریخ هنر-نقاشی و فنشناسی و بهرهگیری ازآن برای حفاظت و مرمت بهترآثار مربوطه همراه با حفظ ویژگیاصالت آنها را درپی دارد. پرسشهای اصلی این تحقیق بدین شرح میباشند:1چگونگی وارد شدن پدیده نقاشی به خانههایایرانی؟ 2آرایهها و تزئینات بیشتر درکدام قسمت خانهها کاربرد داشتهاند و بر آن فضا تاثیر گذاشتهاند؟هدفما از این تحقیق این موضوع استکه بتوانیم جایگاه آرایهها و تزئینات را دراین بناها، از نظر زیباشناختی و باتوجه به دورهای که بیان شد مورد بررسی قراردهیم. روش تحقیق این مقاله بصورت توصیفی و تحلیلی است و نمونه موردی که برای بررسی انتخاب گشته است عمارت بیرجندیها واقع در شهرستان بروجرد میباشد.

روش گردآوری اطلاعات، مشاهدات و بررسی میدانی است و برخی اطلاعات از طریق اسنادی - کتاب و مقالات - جمعآوری شدهاند. نتایج این پژوهش دربردارنده این موضوع است که آرایهها و تزئینات در دورهقاجار چه تاثیری براین خانهها داشته است و همچنین چه جایگاهی را در خانه-های سنتیایرانی برای خود پیدا نموده است.

کلماتکلیدی: دورهقاجار، سبکقاجار، هنرایرانی، معماریایرانی، سنتایرانی.

مقدمه

در دورهقاجار ایران تحت تاثیر پیشرفت های صنعتی و دیگر جاذبه-های اروپایی و غربی قرارگرفت و همچنین ای ن افکار و محصولات غربی مورد استقبال قرارگرفت و این جاذبهها و محصولات غربی کم کم بر هنر ایران تاثیر گذاشت ولی همچنان بعضی از سنتهای پایدار ایرانی به جای خود پا برجا ماند. در این دوگانگی صنعتیغربی و سنتیایرانی نوعی پیوستگی شیوه نگارگری اواخر دورهصفوی با سبک قاجاری دیده می شود، اما فرنگی مآبی که از اواخر دوره صفوی آغاز و اوج آن در دوره اول قاجاریه ادامه داشت نه فقط در صحنهها و ترکیب بندیها و مناظر و نقش مایهها و طبیعت نگاری سبک اروپایی، بلکه در بکارگیری مواد و مصالح و روشهای ساخت اثر نیز آشکار شد.

عمارت بیرجندی ها - تصویر شماره - 1 در محله صوفیان از محلات چهارگانه اصی شهر بروجرد و درکنار قبرستان - بوستان صامتیه - قرار گرفته است.خانه در گذشته متشکل از دو بخش اندرونی و بیرونی در کنار هم بوده که بخش بیرونی تخریب و عمارت فعلی که اندرونی خانه است. خانه بیرجندی از یک ورودی درسمت جنوب که با راهروی دالان مانند به حیاط خانه متصل می شود.حیاط خانه در مرکز عمارت قراردارد حوضی سنگی در میان آن و دیوارهای پیرامون با طاق نماهای آجری نماسازی شده است.درسمت شمال حیاط عمارت اصلی خانه است،این بخش متعلق به دورهقاجار و در سه طبقه ساخته شده است.طبقه همکف 80cm از حیاط قراردارد دارای سه اتاق با پوشش سقف طاق ضربی که در داخل باهم ارتباط دارند.

نمای از شاه نشین عمارت

راه دسترسی به طبقهاول از راهپله و ورودی نیم دایره قوسی از سمت حیاط است. این طبقه دارای پوشش سقف تیرچوبی است و متشکل ازسه اتاق بزرگ با پنجرههای بزرگ ارسی است که با حیاط ارتباط بصری دارند،طبقهدوم که دسترسی به آن درامتداد راهپله طبقه پایین است تکاتاقی است که"شاهنشینخانه"محسوب میشود این اتاق کوچک دارای یک پنجره ارسی ظریف و پرکار است و ویژگی آن داشتن نقاشیهای متنوع برروی گچ و چوب مربوط به اواخر دوره قاجار است.

زغذل

سمتجنوب حیاط خانه بخشی دیگر از فضایهای عمارت که در دو-طبقه و در اوایل دورهپهلوی تعمیرو نوسازی شده است نقشه این بخش از الگوهای دورهپهلوی پیروی کرده و دارای یک قسمت پیش آمده درنمای ساختمان است. طبقه همکف شامل چند اتاق با پوشش طاقی و فضای راهرو ورودی خانه است،این اتاقها کاربرد انبار و اسطبل اسب داشتهاند.طبق بالا با راه پله ای از سمت حیاط و در داخل ساختمان دسترسی داشته و از چند اتاق بزرگ و پنجره های بزرگ مشرف به حیاط تشکیل شده است، پوشش سقف این طبقه تیرچوبی است که با قابندیهای چوبی در زیر سقف تزیین شده است.

معماری دوره قاجاریه

در دوره قاجاریه شیوه جدیدی در معماری ایجاد شد و معماران این زمان نیز دنبالهرو معماران صفویه بودهاند، گرایشهای متفاوت و بعضاً متضاد در معماری این دوره ناشی از اختلاف در گرایشهای سیاسی و ایدئولوژیک این عصر از تاریخ ایران است که ریشه در جریانهای عقیدتی سیاسی اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی دارد. معماران ما در این زمان از هنر اروپایی تقلید میکردند، ارتباط بیشتر ایران با غرب، معماران ایرانی را بر آن داشت تا عوامل مشخص معماری ایرانی را با توجه خاصی با عوامل معماری اروپائی درآمیزند و آثاری بوجود آورند.

رابطه بین شهر و جامعه در دوره قاجار نسبت به گذشته کاملاً تغییر مییابد و شهر تصویر جدیدی از جامعه درون آن را منعکس میسازد و مکانیزمی به وجود میآید که در آن عمدتاً اهداف و منافع اقشار متمکن و متمول جدید تعیین کننده تغییر و تحولات میشود. این اقشار خود نیز تابع جریانهای فرهنگی و معنوی شهری بوده و برای مقابله با استبداد حکومتی به جذب افکار عمومی و پشتیبانی مردم میپردازند.

آنچه موجب ایجاد دگرگونی و تحول در معماری ایران گردیده دگرگونی فکری و فرهنگی جامعه ایرانی است که از دوره صفویه آغاز و در دورانقاجار و بخصوص پهلوی اول به اوج رسید. در-اینجا ابتدا به طور اجمالی در مورد ویژگیهای معماری دورهقاجار و جریانهای مختلف این دوره بحث شده است، این دلایل شامل تأثیر عوامل مختلف فرهنگی و اجتماعی دورهقاجار بر معماری سنتی است، سپس زمینهها و ویژگیهای معماریقاجار تعیین و دستهبندی شدهاند و سپس به نقش عوامل درونی مختلف فرهنگی موجود درجامعه آن زمان و عوامل بیرونی وغربی تأثیرگذار برهنر و معماری درآن دوران پرداخته میشود.

از اواخر دورهصفویه تا اواسط سلطنت ناصرالدینشاه بهعلت آشفتگیهای موجود و جنگهای پیدرپی و عدم ثبات و فقدان هنرهای معماری و تزئینات ساختمانی ایران که در دوران صفویه وسعت و تنوع زیادی پیداه کرده بود طی این دوره نابسامانی امنیت ملی به انحطاط گرائید. فقط در دوره کریمخانزند، ارگ کریمخان و برخی بناهای منفرد همچون مجموعه بناهای وکیل در شیراز برپا میگردد که البته هیچگاه این بناها نتوانستند تأثیر خود را به گستردگی تأثیر بناهای دورانصفوی بر سراسر پهنه سرزمینی ایران به ثبت برسانند.

هرچند این بناها نیز همچنان بر مبنای اصول سبک اصفهان ساخته میشدند و  از این روست که معماران این دوره و دورهی قاجار دنبالهرو معماران دوره صفوی بودهاند. علیرغم مطالب بیان شده فوق؛ در دوره قاجاریه شیوهی جدیدی در معماری ایجاد شد که باز هم برپایه سبک اصفهان اما در ادمهی آن بوده است که میتوان آن را سبک تهران نام نهاد. بطور کلی معماری دورهیقاجاریه را میتوان به دو دورهی کلی تقسیم کرد: -1 دورهی اول: از آغاز سلطنت آقامحمدخان تا پایان سلطنت محمدشاه؛ در این دوره نگاه به معماری همچنان نگاهی درونزا و بر مبنای سبک اصفهان و به کمال رساندن آن میباشد که حرم حضرت معصومه در قم و مسجد سلطانی نمونههایی از آن می باشند.

دورهی دوم: از آغاز سلطنت ناصرالدین شاه تا پایان حکومت سلسله قاجار؛ در این دوره بر اثر مسافرتهای ناصرالدین شاه و اخلاف او و همچنین اعزام عدهای از محصلین ایرانی به اروپا و تحت تأثیر قرار گرفتن هیأت حاکمه و نخبگان جامعه، سبکی در معماری آغاز میگردد که ترکیبی از معماری بومی و معماری غربی میباشد.هنر معماری این زمان در مقایسه با دورهی صفویه - بخصوص در زمینه ساختمان و توده - بسیار ضعیف شمرده میشود.

تنها در زمان حکومت طولانی ناصرالدین شاه قاجار به دلیل نفوذ هنر باختری، هنر معماری و همچنین صنایع ظریف مانند گچبری، آیینهکاری وکاشی-کاری رونق یافت. ارتباط بیشتر ایران با غرب، معمارانایرانی را بر آن داشت تا عوامل مشخص معماری ایران را با روشبینی و توجه خاصی با عوامل معماری غرب درآمیزند و آثاری به وجود آورند که از نظر هنری دلپسند باشند. اما معماریقاجار؛ اصول، مبانی و الگوهای قدیم معماری ایران را ارتقا بخشیده و نوآوریهایی از نظر فضا بوجود آورد. لیکن، به نظر میرسد، قوت لازم خلق یک معماری نوین را نداشته است.

جایگاه و مرتبه معماریقاجار درتاریخ معماری گذشته ایران - قبل از دورهجدید - میتواند محل بحث و تأمل باشد. اگر آثار معماری را از زاویه فضایی ارزیابی کنیم و به خلاقیتهای فضایی درمعماری توجه کنیم معماری دورهقاجار ارزش پیدا میکند و درجایگاه برتر و تکامل یافتهتری نسبت به معماریهای دورههای قبل از خود چون زندیه و صفویه قرار میگیرد، چرا که در معماری خلاقیتهای فضایی افزایش مییابد، تنوع فضاها بیشتر میشود و فضاهای نوینی خلق میشوند. فضاها به گشایش و سبکی بیشتری میرسند و الگوهای قدیمی معماری ایران در جهت گسترش فضا تکامل مییابند. به طور خلاصه، اگر تکامل معماری را گشایش، شفافیت و سبکی فضاها بدانیم، معماری این دوره به عنوان مرحلهی تکامل معماری قدیم ایران مطرح میشود.

اما وقتی به معماری از زوایای دیگری مانند اندازهها، تناسبات، شکلها و تزئینات نگاه کنیم، معماری دورهقاجار وضع نازلتری را نسبت به دورههای گذشته خود و بخصوص دورهصفوی نشان میدهد. شکلها استواری و صلابت قبلی را ندارند و شکلهای جدیدی وارد معماری میشوند که سطحی و تفننیاند.ذغذل اندازهها دقت لازم را ندارند، تناسبات درمرتبهی پایینتری نسبت به تناسبات موزون و اندیشیده شده دورههای قبلی قرار میگیرند. تزئینات معماری گاه تا حد ابتذال سقوط میکند و بیبندوباری، غلو ناشیانه و هرج و مرج، جایگزین تزئینات محدود و با وسواس دورههای درخشان سلجوقی و صفوی میشود.

در دورههای میانی قاجار، تحولات جهانی و گسترش صنعت در جهان بر بخشهایی از معماریایران تأثیر گذاشت به طوری که با آغاز قرن نوزده نوعی آمیختگی معماری اصیل ایرانی با معماریمدرن، به چشم میخورد. اختراع ماشین و احداث کارخانهها، تولید انبوه و به دنبال آن تولید مواد و مصالح جدید ساختمانی از جمله آهن را در برداشت، که با تولید آهن بطور انبوه، معماران از این ماده جدید در ساخت وساز و احداث بناها استفاده کردند.

تغییر در مواد و مصالح معماری، تغییر در شکل و ساختار معماری بناها را در این دوره به دنبال داشت. به گونهای که با توجه به تغییرات ایجاد شده در عصر صنعت و نیاز به امکانات جدید شهری، ساخت برخی بناها از جمله ایستگاههای راهآهن، نمایشگاهها و کارخانهها از سوی معماران مورد توجه قرار گرفت. معماری مدرن به راحتی در زوایای معماری کهن ایرانی رخنه کرد به طوری که در معماری بناهای دوران قاجار تأثیر این سبک معماری به وضوح دیده میشود، اما تأثیر معماری مدرن بر بناهای مذهبی، همچون سایر بناها نبود.

ناصرالدینشاه به اروپا سفر کرد و اولین پادشاه ایرانی که بدون قصد کشورگشایی پا از وطن بیرون گذاشت؛ دارالفنون تأسیس شده بود و حضور هیأتهای اروپائی در پایتخت آشکار بود. هوسمان در کار بازسازی پاریس بود و گارنیه در کار تکمیل ساختمان اپرای پاریس بود. در چنین وضعیتی است که تحت تأثیر غرب و به دستور ناصرالدینشاه برج و باروی تهران به سبک رنسانس ساخته میشود هشت ضلعی با اظلاع نابرابر - و نفوذ معماری اروپا در انواع گوناگون ساختمانها و در خیابانهای شهر جا افتاده میشود. سبک اروپایی معیرالممالک کاملترین نماد آن روند است که تأثیر آن دربنای شمسالعماره و تکیهی دولت نیز که نظر معیرالممالک ساخته شدند به خوبی محسوس است.

ایجاد سرسرای ورودی با پلکانهایی که در وسط سرسرا شروع میشود و از پاگرد به دو شاخه در جهت مقابل یکدیگر تا بالا ادامه مییابد تأثیر معماری کشور روسیه است که این نوع معماری از قبیل کاشیکاری و آئینهکاری و گچبری و ازارهبندی توأم میگردد و گوشه ای از معماریقاجار را شکل میدهد.ایجاد زیرزمینها با طراحیهای زیبا و پوششهای ضربی، آجری، تهیه حوضخانه، متداول گشتن بادگیر در بنا جهت خنک کردن فضاها و احداث تالارهای بزرگ شاهنشین و غرفهها و گوشوارهها نمونهای از بناها در کاشان میباشد.

درمعماری مذهبی قاجاریه مانند ساختن مسجد، مدارسدینی، تکیه و حسینیهها شیوه معماری همان است که در ادوار پیش بوده است. مسجد شاه در تهران، قزوین، سمنان، مسجد سید در زنجان و مدرسه سلطانی در کاشان گواه این ادعاست.علاوه بر معماری پیروی صفویه، معماری کاخسازی و ساختمان مسکونی آمیزهای از عوامل معماری ایرانی و اروپایی را درهم آمیخته است. در معماری کاخسازی، ساختن بادگیر مزین به کاشیکاری و طلاکاری در عمارات و آئینهکاری یک رکن از معماری اصیل ایرانی بوده است.

در بناهای مسکونی دوره قاجار - بخصوص اواخر این دوره - مشخصه برونگرایی آرامآرام جایگزین درونگرایی موجود در بناهای مسکونی در پیش از این دوره میباشد که این امر نیز ناشی از تأثیر فرهنگ و معماری غربی در جامعهی ایرانی میباشد. مانند خانه آجری آقای شیبانی در طبس ویژگی اصلی معماری قاجاری را به حق متکلف بودنش میدانند. این ویژگی را بهتر از همه میتوان در معماری ویلاهای سبک اروپایی این دوران به وضوح دید. همگی ویلاها و کاخهای پر زرق و برق ثروتمندان به تقلید یا اقتباس از طرحهای سبک باروک بنا شدهاند و سبک باروک ایرانی را پدید آوردند.

نقشهای پیچیدهی کنده شده بر سنگ و گچبریهای تزئینی گل و بتهدار بر ستونهای مختلط مجلل و از سوی دیگر تنوع و گونهگونی طرحها که هر یک به تنهایی منحصربه فرد بودند، از ویژگیهای برجسته اقامتگاه ثروتمندان در این دوره بود. این رفتار با ستون نشان میدهد که ارزش نمادین این عنصر معماری درک شده بود. آئینهکاری، نقشزدن، شیرها، پریهای دریایی و تاجهای گچی، همه و همه رنگ و بوی هنر ایرانی داشتند.

در اوخر دورانقاجاریه حضور معماری اروپایی در فضاها و در تمامی بخشهای ساختمانها به چشم میخورد. معماران اروپایی در این دوران به ساخت بناهایی در ایران پرداختند که شکل ظاهری و معماری آنها با بناهای پیشین ساخته شده در ایران متفاوت بود. در اواخر دوران قاجار و به ویژه با به قدرت رسیدن رضاخان استفاده از مواد و مصالح جدید که در اروپا رایج بود، جایگاه ویژهای در معماری پیدا کرد که پس از پنج سال و با با تشویق و حمایت رضاخان معماران ایرنی از مواد و مصالح جدید برای ساخت و احداث بناها استفاده کردند.

در زمینه تزئینات معماری نمای داخلی بناها، در اوایل دوران-قاجار استفاده از گچبری و کاشیکاری در نماهای داخلی بناها مشهود است، اما با عبور از این دوره و به ویژه با ورود به دورانپهلوی، استفاده از تزئینات پیچیده در فضاسازی داخلی کاهش میکند تغییر در میزان به کار بردن تزئینات داخلی بنا، با توجه به افزایش سرعت ساخت و ساز و استفاده از مواد و مصالح جدید در احداث بناها، به وجود آمد. خلاصه کلام آنکه، معماری قاجار به حق، اصول، مبانی و الگوهای قدیم معماری ایرانی را ارتقا بخشید و نوآوریهایی از نظر فضا به وجود آورد. لیکن به نظر میرسد قوت لازم برای خلق یک معماری نوین را نداشت.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید