بخشی از مقاله
چکیده:
زندگی اعراب در دوره جاهلیت بسیار ساده و رویدادهای برجسته آنان بسیار کم بود و از نظر جغرافیایی و انسانی تأثیری محدود داشت. این رویدادها هسته نخستین ایام العرب را تشکیل میداد. آنها رویدادهای مهم خویش را که عبارت بود از مفاخر و تعصب قومی و ستیزهجوییهای قبیلهای، با عنوان ایامالعرب به خاطر میسپاردند و به طور شفاهی به نسلهای بعد منتقل میکردند. با ترغیب آموزههای قرآنی و تعالیم پیامبران توجه به تاریخ نهادینه شد.
تاکید فرآن بر توجه به تاریخ و عبرت آموزی از آن، موجب توجه مسلمانان به علم تاریخ گردید. و این توجه در آغاز کار خود با سیره نگاری آغاز گردید. سوال ما در این پژوهش این است که چه عوامل و شرایطی سبب شکلگیری و تداوم تاریخنگاری در قرون نخستین اسلامی گردید. نتایج حاصل از این پژوهش که با روش کتابخانهای و با رویکرد توصیفی- تحلیلی تهیه شده است نشان میدهد که تاریخ نویسی اسلامی با سیرهنویسی و مغازی شکل گرفته و متکامل شد و در ادامه مسیر خود به سالنامهنگاری و وقایعنگاری رسید. عوامل چندی چون: بینش تاریخی قرآن، سنت شفاهی اعراب قبل از اسلام و ... در این شکلگیری این فرایند بسیار موثر بود.
-1 مقدمه
در دوره جاهلیت اعراب از زمان به صورت امری متصل و پیوسته، چیزی در ذهن نداشته و نمیدانستند و زمان از دیدگاه آنان تنها پدیدههای نجومی و فصول پی در پی بود، بنابراین مقولهای به نام گاهشماری نداشتند. در نتیجه فاقد تجربه تاریخی ارزشمند و رویدادهایی که از گذشته سرچشمه گرفته و در چارچوب زمانی منظم و پیوسته رخ داده باشد؛ بودند. زندگی عربهای دوره جاهلیت بسیار ساده و رویدادهای برجسته آنان بسیار کم بود و از نظر جغرافیایی و انسانی تأثیری محدود داشت.
این رویدادها هسته نخستین ایامالعرب را تشکیل میداد. آنها رویدادهای مهم خویش را که عبارت بود از مفاخر و تعصب قومی و ستیزهجوییهای قبیلهای، با عنوان ایامالعرب به خاطر میسپاردند و به طور شفاهی به نسلهای بعد منتقل مییکردند. ایامالعرب بیشتر برای سرگرمی بود، اما برای پرداختن به رویدادهای مهم، شامل عناصر تاریخی بود. هرچند میان این رویدادها رابطهای وجود نداشت و بیزمانی جوهر آنها بود - روزنتال، . - 33-32: 1365ساده بودن این نوع از زندگی سبب میگردید که رویدادهای برجسته آنان بسیار کم بود و از نظر جغرافیایی و انسانی تأثیری محدود داشت.
این رویدادها هسته نخستین ایامالعرب را تشکیل میداد. داستانهای ایامالعرب کمتر به رویدادهای بزرگ و با اهمیت سیاسی و انسانی میپرداخت و بیشتر به رویدادها و جنگهای کوچک قبایل و خیالپردازیهای شاعرانه و سخنان رجزگونه، که جنبه غیر واقعی داشت توجه میکرد. پس از اسلام راویان بخشی از این میراث تاریخی عرب را نقل کردند که به تدریج به متنهای ادبی و جغرافیایی راه یافت. پس از اسلام کاربرد واژه یوم برای شرح پیروزیها، جنگها و رویدادهای مهم بود و در برخی تک نگاریها از این عنوان استفاده شده است.
در بسیاری از آیات قرآن کریم، به سرگذشت - قصص - پیامبران و اقوام و علل شکوفایی و یا انحطاط آنان توجه شده است. هدف از بیان این حکایتها، داستانسرایی نبوده، بنابراین هیچ سرگذشتی با جزئیات نقل نشده است و مفاهیم و نکتههای آموزنده، حکمت و موعظه یا سنتی الهی، بیان شده است. - یوسف:111؛ طه: - 99-77 قرآن کریم انسان را به پندآموزی از رویدادهای گذشته و جستجو در تاریخ برای یافتن سنن و قوانین تاریخی تشویق کرده، قوانینی که به گذشته اختصاص ندارد و میتوان آنها را به حال و آینده تعمیم داد. بنابراین قرآن به منزله کتاب هدایت، سرگذشت انسان را از دریچه دعوت انبیاء مینگرد و واژههایی مانند ایاماالله، سنهاالله، سنن، سیر، عبرت و قصص گویای این دیدگاه است.
وحدتی را که بین اعراب مسلمان به وجود آمده بود؛ در کنار مناسبات قبیلهای، ضرورت تدوین روایتی یک دست و به هم پیوسته از گذشته را باعث میشد. در زمان عمر، هجرت پیامبر - ص - به عنوان مبدأ تقویم و سال شمار پذیرفته شد. - ابن خیاط عصفری، . - 15 :1415 اما با منع روایت حدیث از پیامبر - ص - به بهانهای حفظ اهمیت قرآن، این تقویم صرفاً در حد کاربرد در امورات شرعی و حکومتداری مد نظر بود.
- همان: . - 18 در سخنان امامان اشارههایی به تاریخ شده است. امام علی - ع - در نامهای به محمد بن حنفیه به ضرورت و فایده نگرش در کار پیشینیان و تفکر پیرامون سرگذشت و آثار آنان اشاره میکند و مطالعه تاریخ را موجب به دست آوردن تجربهای به بلندای عمر انسان، معرفت و روشنبینی میداند - نهجالبلاغه: نامه . - 31 مسلمانان تحت تأثیر این بینش قرآنی و حدیثی، به سیره و مغازی پیامبر اکرم - ص - ، به منزله نخستین و مهمترین موضوع برای مطالعات تاریخی توجه کردند.
همچنین اهل بیت - ع - به روایت و شرح مغازی پیامبر پرداختند و اصحاب و سپس تابعان و محدثان به روایت از این سرچشمههای نخستین همت گماشتند. از این راه سیره پیامبر در شکل احادیث و با عنوان کتاب السیر وارد مجامع حدیثی شد و محدثان کتابهای مستقلی با این عنوان نگاشتند و جنبههای گوناگون سیره پیامبر موضوع نوشتههای جداگانه شد. این آثار، زندگی پیامبر را مانند کاملترین الگو در رفتار فردی و اجتماعی و زمینههای فقهی و اخلاقی ترسیم میکردند.
باید به این نکته توجه کرد که جمعآوری سیره تا پایان سده نخست هجری به سبب پارهای ملاحظات سیاسی و تعصبات قومی به کندی پیش رفت؛ چون، امویان به نگارش رویدادهایی که در آن دشمنان خاندان اموی طرفداران جدی اسلام و اجداد آنان از دشمنان اصلی اسلام به شمار میرفتند راضی نبودند. هرگاه امویان با گردآوری سیره پیامبر موافقت می-کردند، انتظار داشتند که مطالب بسیاری به نفع ایشان تغییر یابد و تحریف شود؛مثلاً گفتهاند که خالدبن عبداالله قسری، حاکم عراق - متوفی 125یا - 126، از محمدبنزُهری - متوفی - 124 خواست تا کتابی درباره سیره پیامبر بنویسد، اما از بیان فضایل امام علی - ع - خودداری کند - اصفهانی، : . - 15/22
هر چند، خلفای اموی نتوانستند مانع از علاقه مذهبی مردم گردند. عباسیان نیز به سیره پیامبر توجه نشان میدادند. فردی مانند ابن اسحاق کتاب السیره را به منصور عباسی تقدیم کرد. این توجه و علاقه خلفا و فرمانروایان به اخبار پیشینیان برای سرگرمی یا آگاهی از آداب سیاست و کشورداری یا برجای گذاشتن سرگذشت نامهای افتخارآمیز از خویش، انگیزهای شد تا به تاریخنگاری توجه شود.گفتهاند که معاویه به شنیدن اخبار شاهان و ملتهای پیشین علاقهمند بود. - مسعودی، : 1374 ج/3 . - 222 و دستور داد اخباری را که عبیدبن شریه از گذشتگان و شاهان عرب و عجم روایت میکرد، بنویسند. ازجمله آثار عبید، کتاب الملوک و اخبار الماضین است.
-2 علل و زمینههای شکلگیری تاریخ نگاری اسلامی
هنگامی که اسلام در شبه جزیره پدیدار شد، در بسیاری از ارکان زندگی آنان تحول ایجاد کرد. قبایل پراکنده را یکی کرد و آنان را به امت تبدیل ساخت. از سوی دیگر قرآن به عنوان منبع مهم و الهام بخش آنان در توجه به گذشته و تأمل و تدبر در گذر زمان بوده است - کرون، . - 112 :1389 بدون تردید بینش و نگرش جامعه اسلامی بلند نظری و دیدگاه وسیعی در خود داشت که مفهوم گسترده و فراگیری را از واژه تاریخ به دست میداد.
نوع نگرش مسلمانان نسبت به زندگی و این مهم که مبداء و معاد آفرینش از قانونمندی و مشیت الهی پیروی میکند نقش مؤثری در نگاه ویژه مسلمانان به تاریخ و تلاش در جهت شناخت گذشته داشت. غایتمندی تاریخ در دید مسلمانان آنها را به حسابگری درباره کردارشان وا میداشت و گذشته آنها را در قالب کارنامه دیروز مورد توجه و محاسبه قرار میداد؛ این گونه حسابگری در حکم نوعی جهانبینی در خلق تاریخنگاری مؤثر واقع میشد. به علاوه ملاحظات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی امت اسلامی و مقتضیات نوظهوری که برای مسلمانان مطرح بود، در جای خود موجبات موجهی برای شناخت گذشته فراهم میآورد.
لزوم بهرهگیری از سیره پیامبر - ص - و صحابه و تابعین، آشنایی با اقوام و ملل غیر مسلمان و بهرهگیری از تجربههای آنها در تاریخنگاری، بروز اختلافات قومی و قبیلهای و برخوردهای مذهبی و فرقهای - که توجه به گذشته را در راستای محق جلوه دادن خویش ضرورت میبخشید - ، بهرهگیری از گذشته در راستای مقابله با غیر مسلمانان و سعی در جاودانه کردن اسلام و مسلمانی، اهتمام به سنتهای قبلی جامعه عربی که نوعی گذشتهگرایی را در قالب حفظ انساب و ایامالعرب در خود داشت، توجه فرهنگ غنی اسلامی به تاریخ و وجود منبع اصیلی چون قرآن کریم که بهرهگیری از آن در حکم سیرهای عملی لازم و تفسیر و تحلیل آن به کمک شناخت گذشته را ضروری مینمود؛ تمامی زمینههای ظهور علم تاریخ و تکوین و تعالی تاریخنگاری را در خود داشت - تکمیل همایون، . - 421- 420 :1369 مسلمانان انگیزههای گوناگونی برای روی آوردن به نگارش تاریخ داشتند.
اشارات تاریخی موجود در قرآن و احادیث، کوشش مسلمانان برای کشف و گردآوری اطلاعات و جزئیات بیشتر و دقیق تری درباره این اشارات تاریخی را در پی داشت. آشنایی با فرهنگ ها و سنت ملت هایی که اسلام در جریان توسعه خود با آن ها مواجه شد نیز شعور و فهم تاریخی مسلمانان را ارتقا بخشید. توجه به سیرهی پیامبر و توصیه قرآن به پیروی از آن، تغییر اوضاع اقتصادی و لزوم بهرهگیری از تجربههای گذشتگان در خصوص مسائل سیاسی و اداری در کنار عصبیتهای دینی و قومی و نیز سنتهای اعراب جاهلی در زمینه نسبشناسی و وقایعنگاری موسوم به ایامالعرب، همگی از مهمترین انگیزههای مورخان مسلمان برای شکوفایی و اعتلای تاریخنگاری اسلامی بود.
- سجادی، - 17-15 :1385 چنان که بیان شد شکلگیری تاریخنگاری اسلامی در خدمت نیازهای دینی مسلمانان بود و ضرورت برگشت مسلمانان به گذشتههای آغازین ظهور اسلام که سنت و کنش پیامبر - ص - را در خود داشت در این مسیر سهم زیادی ایفا میکرد. این امر هم به لحاظ فردی و هم جمعی در تکوین تاریخنگاری اسلامی موثر واقع میشد. به لحاظ فردی، قرآن کریم حضرت رسول - ص - را به عنوان اسوه حسنه معرفی می نمود و این مهم موجبات تلاش بیشتر برای شناخت شخصیت ایشان را فراهم می کرد؛ به لحاظ اجتماعی نیز جامعه اسلامی در راستای حل مسائل نوظهور خویش و الگو قرار دادن رفتار جمعی عهد پیامبر - ص - زمینه های شناخت بیشتر و بهتر عصر نزول وحی را هموار می نمود.