بخشی از مقاله

چکیده

روش تحلیل محتوا یکی از پرکاربرترین روشهای تحلیل و تفسیر کتب درسی در ابعاد مختلف است. کتب درسی ابزاری هستند که، معلم  از آن برای برانگیختن دانشآموزان و دادن حداکثر آگاهی و درک×و فهم درباره یک مسئله مورد استفاده قرار میدهد و معلم هوشمند آن را به کار میگیرد که برای سطوح و انواع مختلف دانشآموزان مناسب باشد. در نظام آموزشی فعلی کشور، کتب درسی یکی از مهمترین ابزار آموزش و دربردارنده محتوای برنامههای درسی است؛ از این رو، بررسی محتوای کتاب های درسی، به دلایل مختلف همچون مطابقت با اهداف برنامه درسی یا شناسایی نقاط قوت و ضعف کتابهای درسی، امری ضروری است.

این بررسی میتواند به روشهای مختلفی صورت گیرد که تحلیل محتوا از متداولترین این روشهاست. لذا مقاله حاضر با استفاده از روش کتابخانهای و اسنادی، ضمن تشریح مفاهیم روش تحلیل محتوا و همچنین کابردهای این روش، به دنبال نقد و تجزیه و تحلیل استفاده از این روش در تحلیل کتب درسی در مقاطع مختلف است. به طوری که تحلیل کتب درسی با این روش میتواند به روشن شدن ابهامات کمک کرده و نقاط قوت و ضعف احتمالی کتب درسی را برای اصلاح و تغییر احتمالی محتوا، متناسب با اهداف تعیین شده و اصول علمی پیشنهاد کرده و همچنین شیوه درست طراحی را در اختیار مدیران و برنامهریزان و مؤلفان کتابهای درسی قرار دهد.

کلمات کلیدی: کتب درسی، دانشآموز، تحلیل محتوا.

مقدمه

تحلیل محتوا روشی است که میتوان آن را درباره انواع گوناگون پیامهای مندرج در آثار ادبی، مقالهها، اسناد رسمی، خطابهها، اعلامیههای سیاسی، گزارشهای اجتماعات، برنامههای شنیداری و دیداری و گزارش مصاحبههای نیمه رهنمودی به کار بست. واژههایی که نویسنده، سخنران یا پاسخگو به کار میبرد، بسامد آنها، وجه آرایش آنها در جمله، ساختمان خطابه و چگونگی بسط آن، منابع اطلاعاتی هستند که بر مبنای آنها محقق میکوشد به شناختی دست یابد. این شناخت ممکن است درباره خود گوینده باشد. مثلاً، ایدئولوژی یک روزنامه، تصورات یک شخص یا منطق یک سازمان یا یک گروه، از راه مطالعه اسناد داخلی، یا درباره وضعیتهای اجتماعی که خطابه در آن تولید شده است.

مثلاً، شیوه جامعهپذیری در خطبههای نماز جمعه، کتابهای درسی، و یا درباره تجربهای تعارضآمیز همچون، تبلیغات زمان جنگ.روشهای تحلیل محتوا ایجاب میکند که از فنون نسبتاً دقیقی استفاده شود. مثل محاسبه بسامدهای نسبی یا همبستگی هایی که میان واژهها به کار رفته است. تنها به کمک روشهای ساخته شده و با ثبات است که محقق میتواند تفسیری عینی و خارج ازمدار ارزشها و تصورات شخصی خود ارائه دهد. برخلاف زبانشناسی، هدف تحلیل محتوا در علوم اجتماعی فهم کارکرد زبان به عنوان زبان نیست. همچنین منظور از مطالعه دقیق و موشکافانه جنبهها صوری خطابه این نیست که از آنها معلوماتی درباره موضوعی خارج از خودشان کسب کنیم.

از این رو، جنبههای صوری ارتباط کلامی به عنوان شاخصهای فعالیت معرفتی گوینده، معانی اجتماعی یا سیاسی گفتار وی یا مصرف اجتماعی، که از ارتباط کلامی به دست میآورد، ملاحظه میشوند.[1]تحلیل محتوا در تحقیق اجتماعی روز به روز اهمیت بیشتری پیدا میکند. دلیل آن، امکانی است که برای تحلیل منظم اطلاعات و اظهار نظرهای عمیقتر و پیچیدهتر مثل گزارش مصاحبههای نیمه رهنمودی عرضه میکند. روش تحلیل محتوا، یا دست کم برخی گونههای آن، وقتی که موضوع کار آن از مواد ارزشمند تهیه شده باشد، بهتر از هر روش تحقیق دیگری اجازه میدهد تا دقت عمل روش شناختی و ژرفا نگری را، که معمولاً به آسانی به دست نمیآید، به شیوه هماهنگی برآورده سازد.

تحلیل محتوای کمّی، زمانی که با یک فرضیه یا سوال روشن روبرو باشد، دارای کارایی بیشتری نسبت به زمانی خواهد بود که محقق بدون فرضیه و سؤال به جمعآوری دادهها بپردازد. داشتن فرضیه و سؤال به این معناست که طرح تحقیق میتواند فقط روی دادههای مربوط متمرکز شود. از آن مهمتر این که محقق با یک فرضیه یا سؤال روشن میتواند نوع تحلیلی را که به فرضیه یا سؤال میپردازد، در ذهن خود مجسم سازد .[1]رایف، لیسی و فیکو معتقدند تحلیل محتوا روش تحقیقی است برای گرفتن نتایج معتبر و قابل تکرار از دادههای استخراج شده از متن.[2] تحلیل محتوا از نظر فرانکفورد و نچمیاس »هر فنی است که به کمک آن، ویژگیهای خاص پیامها را به طور نظام یافته و عینی مورد شناسایی قرار می دهند.[3]

وَلیزر و وینر به نقل از ویمر و دومینک تحلیل محتوا را هر رویه نظاممندی که به منظور بررسی محتوای اطلاعات ضبط شده باشد تعریف میکنند. کریپندورف نیز به نقل از از ویمر و دومینک آن را به عنوان یک فن پژوهشی برای ربط دادن دادهها به مضمون آن به گونهای معتبر و تکرار پذیر تعریف میکند.[4] بنابراین، تحلیل محتوا عبارت است از: فنی که به وسیله آن مشخصات خاص پیام به طور روشمند و دقیق جهت استنباط علمیشناسایی میشوند. دقت و عینیت امر متضمن آن است که تحلیل مبتنی بر قواعد مشخصی باشد تا به دانش پژوهان امکان دهد از پژوهشهای مختلف به نتایج یکسان مورد نظر دست یابند.[5]کرلنگر بر این باور است که تحلیل محتوا دارای ویژگیهای زیر میباشد:

الف - تحلیل محتوا روشی نظاممند است؛ به این معنا محتوایی که قرار است مورد ارزیابی قرار گیرد، باید براساس قواعد روشن و ثابتی برگزیده شود.

ب - تحلیل محتوا روشی عینی است. بنابراین، ساختههای ذهنی پژوهشگر نباید در آن دخالت داشته باشد.

ج - از آنجایی که تحلیل محتوا کمی است، هدف اصلی تحلیل محتوا بازنمایی دقیق مجموعهای از پیام میباشد.[4]

تعاریف فوق نشان میدهد که در کنار توافق صاحبنظران درباره بعضی از ویژگیهای تحلیل محتوا، تمایل محسوسی نیز دیده میشود که آن را ابزاری پژوهشی برای رشتههای مختلف علمی و بسیاری از مسائل پژوهشی محسوب نماید. در خصوص فن یا روش بودن » تحلیل محتوا« باید اظهار داشت که تحلیل محتوا »روش« است زیرا از ابتدا تا انتهای فرآیند پژوهش با محقق است و هیچ گاه از او جدا نمیشود البته در این روش نیز تکنیکهای خاصی برای انجام پژوهش وجود دارد.

کاربردهای تحلیل محتوا
تحلیل محتوا نوعی بررسی اسناد و مدارک میباشد که ممکن است شخص پژوهشگر یا افراد دیگر به جمعآوری آن پرداخته باشند. ولی تحلیل و وارسی آن توسط شخص محقق انجام میگیرد که کلمات، عبارات، اسامی، بندها، تصاویر، موضوعها یا هر جلوه ویژهای که مورد نظر پژوهشگر است در برگه ثبت میگردد .با وجود تنوع اسناد و مدارک، از روش علمیبرای تحلیل آن استفاده میشود . حال کابرد این روش را میتوان در موارد زیر مورد بررسی قرار داد:هولستی کابردهای تحلیل محتوا را در دو دسته کلی قرار داده است:[6] -1 توصیف ویژگیهای محتوا -2 نتیجهگیری درباره تحلیل و آثار ارتباط از نظر وی، ویژگیهای محتوا بر اساس مسأله و هدف پژوهش طبقهبندی میشود:

»چه؟«

-توصیف گرایشهای محتوای ارتباطات

- یافتن ارتباطات بین ویژگیهای شناخته شده منابع پیامهایی که تولید میکنند.

-بررسی محتوای ارتباطات با معیارها

»چطور؟«

- تحلیل فنون اقناع - persuasion -
- تحلیل سبک

»به چه کسی؟«
-یافتن ارتباط بین خصوصیات مخاطبان با پیامهای تولیدی
-توصیف الگوهای ارتباط

نتیجهگیری درباره علل و آثار ارتباط نیز به سه قسم طبقهبندی میشوند:

»چرا؟«

-حفظ اطلاعات سیاسی و نظامی
- تحلیل ویژگیهای روانشناختی افراد
- پی بردن به جنبههای فرهنگ و تغییرات فرهنگی

»چه کسی؟«

- تعیین نویسنده
»با چه تأثیری؟«

-اندازهگیری میزان خوانایی
-تحلیل جریان اطلاعات
-ارزیابی واکنشهای انجام شده نسبت به ارتباط

ویمر و دومینیک پنج هدف اصلی را برای روش تحلیل محتوا مطرح نمودهاند:[7]

.1 توصیف محتوای ارتباطات: در این تحقیقات ویژگیهای مجموعههای خاصی با محتوای ارتباطی، در یک یا چند مقطع زمانی و نیز دگرگونیهای اجتماعی، مورد مطالعه قرار میگیرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید