بخشی از مقاله
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تطبیقی مضامین انتقادي و سیاسی-اجتماعی در دیوان دو شاعر بزرگ از دو فرهنگ مختلف است: یکی محم»دولی کمینه« یکی از هفت شاعر بزرگ ترکمنها و دیگري محم»دتقی بهار« که با لقب »ملکالشعراء« در شعر معاصر فارسی جایگاه ویژهاي دارد. دیوان این دو شاعر، سفینهاي از مضامین مختلف اجتماعی-سیاسی، دینی-مذهبی،حکمی-اخلاقی، و عاشقانه است. در این پژوهش، باتوجه به عدم آشنایی کافی فارسیزبانان با »کمینه« مختصري از زندگی این شاعر را آورده سپس انتقادهاي سیاسی-اجتماعی در اشعار دو شاعر را به شیوة تطبیقی بررسی خواهیم نمود. با تحقیق در این زمینهمتوجه اشتراکات بسیاري در شعر دو شاعر میشویم. هر یک از این دو با زبانشعريِخاصِ خود و با بهرهمندي از جهانبینی سیاسی واجتماعیِخاص خود، به بیان نظرات ارزشمندشان در قالب نظم پرداختهاند. انتقاد از وضع موجود جامعه، انتقاد از حاکمان و روحانیون و قضات ریاکار، فقر، صراحت بیان، توصیه به زنان، و... از مضامین انتقادي مشتركمیانِ شعر دو شاعر است که در این تحقیق به تفصیل در مورد این موضوعات بحث و بررسی به عمل میآید.
واژههاي کلیدي: ادبیات تطبیقی، ادبیات معاصر فارسی، ادبیات منظوم ترکمن، ملکالشعراء بهار،محمدولی کمینه، انتقادهاي سیاسی-اجتماعی، مضامین شعري.
مقدمه
به نام برازندة نامها کز آغازهادانَد انجامها - بهار، - 935 : 1387
یکی از رویکردهاي ادبی معاصر، جریان ادبیات تطبیقی است. ادبیات تطبیقی یکی از کاربرديترین گرایشهاي ادبیات نوین است که در یکی از شاخههاي خود به بررسی و مطالعه آثار ادبی فرهنگهاي گوناگون میپردازد و سبب تعامل متقابل و گسترش مرزهاي ادبی کشورهاي مختلف میگردد. یکی از غنیترین ادبیات منظوم در کنار ادبیات فارسی، که به نوعی همسایه و همسو با این ادبیات است، ادبیات غنی ترکمن است. بدون شک غالب علاقهمندان به ادبیات، ادبیات ترکمن را با نام »مختومقلی فراغی« میشناسند و به یاد میآورندام.ا کم نبودند و نیستند سخنوران و شاعران بزرگ ترکمنی که هر یک ستارهاي در آسمان این ادبیات بودهاند. یکی از این شاعران بزرگ محم»دولی کمینه« است. شاعري که با تمام وجود فقر و رنج اجتماعش را فهمیده و با زبان نیشدار و صریح خود حاکمان مسئولان ریاکار جامعه را رسوا میکند.
چنین جسارت و صراحتی پیش از او در ادبیات ترکمن تقریباً مشاهده نشده است. در ادبیات معاصر ایران نیز یکی از معدود شاعرانسنّتگراي فارسی محم»دتقی بهار« است که جزو صریحترین شاعران این زمانه به شمار میرود و انتقادات منظوم سیاسی-اجتماعی او معروف است. تشابهات فراوانی که در مضامین انتقادي این دو شاعر یافت میشوند موجب شد تا نگارنده دست به تحقیق زده و با رویکرد تطبیقی به بررسی این مضامین در دیوان دو شاعر دست یازدام.ا باتوجه به نبود پژوهشهاي قابل ذکر در این زمینه، به خصوص در رابطه با محم»دولی کمینه«، و نیزسختیِ کار ترجمه اشعار ترکمنی به فارسی، کار تحقیق در این موضوع، در ابتداي امر بسیار سخت مینموداما پس از ورود به بطن و متن اشعار دو شاعر، این مهم به سرانجام رسید.
اي مهربان رفیق که خواندي کتاب من شاید به چشم ذوق تو صد عیب برخورد
گر عیبی اندر آن نگري عیبپوش باش زیرا تو زود بگذري، این نیز بگذرد - بهار، - 1183 :1387
مختصري از زندگانی محم»دولی کمینه«
تاریخ ادبیات ترکمن به مانند تاریخ ادبیات هر قوم وملّتی، شاعران و هنرمندان بینظیري را در دامان خود جاي داده است. در ادبیات منظوم ترکمنی هفت شاعر معروف وجود دارد که مانند هفت ستاره در آسمان ادب ترکمنی میدرخشند و به یِدي»گ ن2« شهرت یافتهاند. یکی از این هفت ستاره محم»دولی کمینه«، شاعر متواضع و فروتن و هجاگوي ترکمن است. وي در سال 1190ه.ق. - 1770 م. - در سرخس و در خانوادهاي فقیر زاده میشود و در سال 1260ه.ق. 1840 - م. - در هفتادسالگی بدرود حیات میگوید. نام شاعرمحمدولی - به ترکمنیمام:دوِلی - وکَمینه - به ترکمنیک:مینه - لقب اوست و شاعر بهعلّت فروتنی و کوچک و کمشماردنِ خود، این لقب را براي خود انتخاب کرده است. وي دوران جوانی خود را در منطقه مرو طی میکند و سپس در یکی از مدارس بخارا به تحصیل مشغول شده و بعدها براي تکمیل دروس خود به خیوه و بخارا میرود.
او با آثار شاعران بزرگ ترکمن همچون مختومقلی فراغی، طالبی، ملانفس و عبداالله شاهبنده، آشنایی داشته است. کمینه با دختري به نام »قربان بخت« ازدواج میکند که پس از 29 سال زندگی با شاعر از دنیا میرود و این فقدان به شاعر بسی ناگوار میآید و به همین مناسبت در شعري به نام در اصطلاح ترکمنها همان بناتالنعش یا هفت برادران است.بناتالنَّعش یابناتنَعش نام هفت ستاره در آسمان است که قسمتی از صورت فلکی دب اکبر را تشکیل میدهند. نامهاي دیگر این صورتک عبارتند از هفتاورنگ، هفت برادران - یا هفت دادران - ، وکَواعنیزبِاَنجم. گاه این صورت فلکی را بنات النعش ُکبري◌ٰ یا هفتاورنگمهین نامیدهاند، در مقایسه با دب اصغر، که آنرا بنات النعشصغري◌ٰ یا هفت اورنگکهین نامیدهاند. برخی همین هفت ستاره را دب اکبر میدانند، ولی صحیح آن است که این ستارهها فقط بخشی از دب اکبر میباشند، و صورت فلکی دب اکبر داراي ستارههاي بیشتري است.
»باریندا3« نهایت اندوه و تلّأم خود را ابراز میدارد. کمینه که همسر خود را از دست میدهد، به بانوان فوقالعاده احترام میگذاشت و آنان را در ردیف خان و سلطان میآورد و مورد خطاب قرار میداد. شاعر تمام حیات و زندگی خود را در فقر و عسرت گذرانیده و نام کمینه و پوستین چهل وصله او در میان ترکمنها به صورت ضربالمثل درآمده است.دیوان محم»دولی کمینه« از دو قسمت منظوم و منثور تشکیل شده که مربوط به مسائل ادبی، عرفانی، طنز و...است. آثار کمینه در عین سادگی خود، داراي انتقادات شدید علیه نابرابريهاي اجتماعی است. وي میکوشد در اشعار و طنزهاي خود رویدادهاي واقعی زندگی مردم بختبرگشته جامعه خود را بازتاب دهد. از آثار این شاعر گفتارسنج استاد بیهمتاي طنز ترکمن، اپراهاي مختلفی در جمهوري ترکمنستان و شوروي سابق ساخته و اجرا گردیده است.
از جمله این اپراها میتوان به ساختههاي »و. موهادف« و »شوپوشینیکف« به نام »کمینه و قاضی« و کمدي »کمینه« از »ب. آمانف« اشاره کرد. کمینه شاعر و طنزپردازي فراخ بین، کاونده، جویاي حقیقت و سازشناپذیر است، که مهمترین بخش اجتماعی آثار او ستیز با مالکان فئودال، افشاي بیدادگري و جولانگريهاي خودکامان فئودالهاي بدنهاد و بدنژاد زمانهخود اوست. جانمایه این بیدادگريها را شاعر در آثار خود چون: »فقر«، »تهیدست« و »قاضی من« کاملاً بازتاب میدهد. در نوشتارهاي کمینه، بسیاري از پیشامدها و رخدادها یادآور لطایف ملّی هستند و به سنن فولکلور ترکمن بر میگردند.
براي اندیشمندان و پژوهشگران روس سدة نوزدهم میلادي، کمینه نامی آشنا بود. از جمله شاعر برجسته تاتار، »کایوم ناصري1825-1902 - «4م. - که عضو انجمن باستانشناسی، تاریخ و مردمشناسی دانشگاه »قازان« بود در نوشتار خود به نام »مقاله کوتاه تاریخی ادبیات خاور« دربارة کمینه چنین میگوید: ...» تمامی خاور مسلمان، شاعر و افسانهگوي، کمینه را میشناسد.» . «نیکلاي ایوانویچ آشمارین1880-1933 - «5م. - ، نویسندة روس و استاد »تورکولوگ چواشیایی« در یکی از نوشتههاي خود با چنین سخنانی کمینه رامعرّفی میکند: ...» و کمینه افشاگر پرشور بیعدالتی و جویندة حقیقت براي تهیدستان است. - «ازنسخ خطی بنیاد انستیتوي علمی پژوهش زبان، ادبیات، تاریخ و اقتصاد چوواشیا - شهر چبوك ساري - ، ج 345، ص
» . - 82میخاییل یوگرافویچ سالتیکف-شچدرین1826-1889 - «6م. - هجونویس بزرگ روس که ارزش بسیاري براي ادبیات و چکامهسرایان ترکمن قایل بود، در پاسخ به نامه همکار سابق خود »آرتهمیف« به تاریخ 15 فوریه سال 1861م. چنین مینویسد: ...» براي من شاعر، کمینه نیز به همان سان جالب به نظر میآید... ما چیزهایی دربارة »لیلی و مجنون« و »هزار و یک شب« شنیدهایم و همین. بر اساس نامه شما، کمینه، شاعر مظلوم و توهیندیدة مسلمان است. در این صورت این موضوع، سه چندان جالب است. - «بایگانی ایالتی شهر کالینین، بنیاد دفتر فرماندار شهر تور، سال 1861م. - - به نقل از کاکایی، :1386 سایت ترکمن میراث - . به هر حال طنزهاي اجتماعی کمینه در