بخشی از مقاله

چکیده

دعوت مسلمانان به اتحاد وهمدلی از کتاب آسمانی سرچشمه می گیرد ودر جویبار رهنمودهاي رسول خدا ومولاي متقیان جاري می گردد. عالمان دینی در عصر حاضر با بهره گیري از این زلال جاودان به روشنگري جامعه پرداخته اند.این تفکر به وسیله اندیشمند جهان اسلام- سید جمال الدین اسدآبادي –وهمفکرانش، در بحبوحه ي استعمار مسلمانان، به عنوان سلاحی موثر به کار گرفته شدومبناي کار شاعران ایرانی در عصر مشروطه قرار گرفت. ازنامورترین آنان،شاعر آزادي-ملک الشعراي بهار-است.در این نوشتار برآنیم تا جلوه هاي وحدت از نگاه ›بهار‹ را کنکاش کنیم .

کلمات کلیدي:ملک الشعرا بهار، قرآن، اتحاد، وطن،

مقدمه:

اتحاد، انسجام، وحدت و همبستگی از جمله واژگانی هستند که در فرهنگ،ادبیات و سیاست کشور ما به صورت مترادف به کارگرفته میشوند به خصوص زمانی که صفت »اسلامی- ملی« به آن افزوده می شود، نشان دهندهي همدلی و یکپارچگی ایرانیان در همهي ادوار تاریخی است. هنگامی که سخن از اتحاد اسلامی – ملی به بیان میآید، دیگر بحثی، از سلیقهها، گرایش هاي مذهبی و آداب و رسوم فردي و جمعی نیست. بلکه سخن از رشتهي محکمی به نام وحدت است که نه تنها اقوام یک کشور را، بلکه در سطح فرا ملی پیوند میدهد. و این همان الفتی است که با نداي همبستگی جهان اسلام، براي نخستین بار از سوي سیدجمال الدین اسد آبادي و همفکرانش براي مبارزه با استعمار به طنین در آمد.

انسجام یک کشور به عوامل مادي و معنوي زیادي همبستگی دارد، که از شرایط معنوي آن میتوان به همبستگی ملی به سرزمین، فرهنگ، ادبیات، تاریخ و مذهب مردمان اشاره کرد. یکی از عوامل تاثیر گذار در اتخاد ملی ، ادبیات و زبان یک ملت است، که تجلی آن را می توان در آثار شاعران و نویسندگان مشاهده کرد.اهل قلم بیش از دیگران عامل اختلاف و اتحاد، به شمار میآیند، زیرا آنان با ادبیات خود میتوانند در ذهن مردم نفوذ کنند،چنانچه فردوسی در اثر سترگ خود شاهنامه با دمیدن روح ملی، کالبد ایرانیان را در عرصهي که دستخوش تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی گردیده بود، جانی تازه بخشید. از دیگر دورههاي تاریخی ایران که شاعران مردم را به اتحاد، میهن پرستی ویکدلی دعوت میکردند، دروه مشروطیت است.

پس از استقرار مشروطه، ایران با تحولات و بحرانهاي جدیدي مواجه شد، از جملهي این پیامدها میتوان به ورود استعمار، هرج و مرج ، تقسیم کشور طی قرارداد 1907 بین روسیه و انگلیس و کشیده شدن ایران به جنگ جهانی را نام برد. از جمله شاعران این دوره که نداي آزادي و مبارزه با استعمار درآثارش نمود یافته است، ملک اشعراي بهار، شاعر آزادي است. او که از خطه ي خراسان برخاسته بود، با وزیدن نسیم آزادي پس از امضاي مشروطیت به تهران آمد تا بتواند از دستاوردهاي نهضت مشروطه که خون بهاي شهیدان وطن بود، حمایت کند. بهار در دوران زندگی چه در زمینه شغلی یا شاعري، به روش هاي مختلف به مبارزه با استبداد و استعمار پرداخت. گاه با انتشار روزنامه، تحقیق و تألیف، سرودن شعر ، تدریس و نمایندگی مجلس، صداي خود را به گوش مردم ایران میرساند و در این میان زندان و تبعید نتوانست صداي او را همچون آزادي خواهان دیگرخاموش کند.

جلوه هاي وحدت در شعر بهار

-1عشق به وطن

حس وطن پرستی و عشق به میهن براي ایرانیان چه در دوره باستان و چه در دورهياسلامی، واژ ه اي آشنا است، اگر چه در طول تاریخ، این مفهوم دستخوش تغییرات گردیده است. لوطن به معناي سرزمینی که مردمانی داراي مشترکات قومی، زبانی و فرهنگی در آن زندگی میکنند، مفهوم جدیدي است که درعصر بیداري وارد قلمرو ادبیات فارسی شد و در اشعار کسانی مانند بهار و ادیب الممالک فراهانی که از تاریخ و فرهنگ گذشته ي ایران آگاهی نسبتاً وسیعی داشتند. مایه هاي وطنی فراوانی دیده می شودل. - یاحقی،1382،ص. - 90از مصادیق شعر بهار عشق به مام وطن و میهن پرستی است که عامل مهم تحریک ملی به حساب می آید. در ترکیب بند »آئینه عبرت« مام وطن را چون گنجی می داند که به دست محمد علیشاه افتاد ه است. او به پادشاه هشدار می دهد ، قدر چنین گوهري را بداند، چرا که بدون هیچ رنجی آن را به دست آورده است.

کشور تو خسروا گنجی است، گنج شایگان    ترسم این گنج از کفت شاها برآید رایگان

طرفه گنجی در کف آوردي کنون بی هیچ رنج    چون نبردي رنج شاها کی شناسی قدر گنج - ملک الشعراي بهار،1335،ج اول،ص - 46

در قصیدهي دیگري که به یاد وطن در سویس سروده است. در وصف طبیعت، دوري از دیار، از افتخارات گذشته ي ایران ودرماندگی امروز آن با حسرت یاد کرده است و در تصنیف زیباي »اي چرخ « کشور ایران را که در دست اجانب افتاده و دیگر آن فرو شکوه پیشین خود را ندارد ا ظهار تأسف میکند و یاران را به اتحاد و همبستگی فرا می خواند و میگوید: بخاطر بی حسی ما کار وطن خراب است و مام وطن گوشه نشین شده است.

امروز ز بی حسی ما کار خراب است    بنیاد کهن سال وطن

اي حزب دموکرات کنون وقت نبرد است    کز سستی ما، مام وطن گوشه نشین است - ملک الشعراي بهار،1336،ج دوم، - 520

و حتی در راه وطن عاشقانه سر می دهد.

ترك سر کردهام به راه وطن    دست در آستین گواهم بس - همان ، - 400

-2آزادي واستقلال

واژه آزادي که در دوره مشروطیت در ادبیات و فرهنگ شعري ما راه پیدا کرد. با مفهوم پیشین خود تفاوت هاي دارد، چرا که مردم علاوه بر اینکه حقوق فردي دارند، می توانند در تصمیمات کشور هم سهیم باشند. دفاع از ارزشهاي کشور و رسیدن به جامعه ي ایده آل و آرمانی و متحد، در گرو داشتن آزادي است. در کشوري که خفقان استبداد و دیکتاتوري حاکم باشد، رسیدن به آزادي و اتحاد ملیخوابی بیش نیست، بهار در اکثر شعرهایش که براي وطن سروده است از آزادي وطن سخن به میان آورده است وهر جا که لازم دانسته است، پادشاه وقت را به عدل وداد دعوت می کند و او را از استبداد و خود خواهی بر حذر میدارد.

یاور شو خلق را به داد    گرت به عقبی خداي باید یاور

ملک پدر را زعدل و داد کن آباد    اي به تو ملک پدر پسندیده ودر خور - همان،1335،ج اول،صص - 29-30

چو در آغاز شهی بگرفت ره و رسم داد    لیک در آخر به استبداد و خود رأیی فتاد

هم در استبداد شد تا ملک خود بر باد داد    آري آري ملک از استبداد خواهد شد به باد - همان،ص - 47

پادشاها زاستبداد چه داري مقصود    که از این کا رجز او بار نگردد مشهور

بیش از این شاها بر ریشه خود تیشه مزن    خون ملت رادر ورطه ذلت مفکن

شاه یکدل نشد و کار هباگشت و هدر    ملت خسته، درین مرحله کن فکر دگر - بهار ، 1335،ج اول،ص - 127

بهار بارها به دلیل سرودن اشعار سیاسی و وطنی به زندان افتاد. ولی هیچ گاه خفقان زندان، نتوانست نغمه ي آزادي او را خاموش کند. مصداق این نوع تفکر درغزل زیباي زیر به تصویر کشیده است.

من نگویم که مرا از فقس آزاد کنید    قفسم برده به باغی ودلم شاد کنید

فصل گل می رود همنفسان بهر خدا    بنشینید به باغی و مرا یاد کنید

کنج ویرانه زندان شد اگر سهم بهار    شکر آزادي و آن گنج خدا داد کنید - همان،1336، ج دوم ص - 381

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید