بخشی از مقاله

چکیده
ادبیات فارسی شیعه در طول تاریخ هرچند در خفا و خوف، اما بهصورتی مستمر از قرن چهارم تا عصر صفویه جریان داشت و امروزه میتوانیم از میان جُنگها و دواوین چاپی و خطی با شاعران شیعهای آشنا شویم که گاه تنها نامی از آنها در کنارسرودههایشان بهجا مانده است.همچنین در جُنگهای شیعی سرودههایی منسوب به شاعران نامدار یافت میشوند که لازمست در درجه اول صحت انتساب آنها به این شاعران با دلایل سبکشناسانه و نیز تحلیل محتوایی اشعار مورد ارزیابی قرارگیرد و سپس در صورت اثبات این انتساب،این نسخهها در تصحیح دواوین شعری لحاظ گردد. در این مجال به تحلیل وتوضیح درباره مناظرهای شیعی در قالبی نویافته منسوب به ناصرخسرو میپردازیم که در دو جُنگ خطی معروف شیعی آمده است.این مناظره که میان امام اول شیعیان امیرالمؤمنین و خلیفه اول در اثبات حقانیّت حضرت علی، علیهالسلام صورت گرفته است از لحاظ ادبی و محتوایی قابل تأمل است و برخلاف بعضی از سرودهها در این مقوله، در کمال ادب، با تکیه بر استدلال منطقی و مستندات قرآنی و روایی شکل میگیرد. نویسندگان ضمن مقابله دو نسخه و تصحیح این سروده در مورد شاعر این سروده، محتوای اشعار و جُنگهای شیعی معرفی شده سخن گفتهاند.

واژگان کلیدیناصرخسرو،: مناظره، جُنگ شیعی

مقدمه

جریان شعر شیعه در طول تاریخ ادبیات فارسی به شکل مستمر ادامه داشته است و با وجود محدودیت هایی که حکومتها و جریانهای فکری و سیاسی متعصب سنی برای شاعران شیعه ایجاد کردند آثار پراکنده بهجا مانده از گذشته نشان میدهد که شاعران بزرگ و بسیاری از شاعران گمنام از ابراز ارادت به خاندان اهل بیت و بیان معتقدات شیعه خودداری نکردند. حجم زیادی از این اشعار بهجا مانده تا کنون از چشم محققان و مصححان پنهان مانده و مغفول واقع شده است. یکی از دلایل اصلی این بیتوجهی آنست که بیشتر این شاعران از شهرت چندانی برخوردار نیستند و بخشی از این آثار از حیث ارزش ادبی و هنری با شاهکارهای ادبیات فارسی قابل مقایسه نیستند.

اما امروزه بر این نکته واقفیم که علاوه بر ارزش ادبی آثار بهجا مانده از ادوار گذشته این آثار میتوانند با رویکرد تحلیل گفتمانی بازخوانی و تحلیل شوند و نتایج ارزشمندی را برای محققان در حوزههای گوناگون فکری به ارمغان بیاورند. بازخوانی ادبیات شیعه میتواند ما را در فهم سیر فکری و باورهای شیعیان در طول تاریخ یاری کند و چالشهای شیعه را به عنوان گروهی که از لحاظ سیاسی و تاریخی بیشتر در حاشیه بودند با سایر فرق در زمینههای گوناگون معرفتی، سیاسی و اجتماعی نشان دهد. همچنین وجود اشعار فراوان در حوزه ادبیات تشیع در طول ادوار شعر فارسی نشان میدهد که این ادبیات محصول روی کار آمدن قدرت صفویه و حمایتهای حکومتی نیست؛ بلکه در طول قرنهای متمادی شعر شیعی آمیخته با شور و احساس و باورهای شاعران شیعه غالباً در فضایی تاریک که نهتنها انتظار پاداش و صله برای شاعر نبود بلکه ترس از مجازات سخت نیز دیده میشد.

مجازاتهایی چون قطع زبان و تبعید و ... بهگونهای که برخی از این شاعران با لقب »اقطع اللسان« شناخته شده بودند. - قزوینی رازی، - 108 : 1331 در این فضا بهجا ماندن اثر مستقل ادبیدر حوزه ادبیات تشیع حتی از شاعران بزرگبسیار مشکل بود مگر آنکه این سرودهها در لابهلای سایر اشعار در دواوینو یا در کنار مدح خلفا و موضوعات دیگر مطرح می-شد. همچنین به احتمال زیاد بخشی از این ادبیات نیز حذف و سانسور شده و یا از بین رفته و همه اشعار بهجا مانده  از شاعرانی که تمایلات شیعی داشتند به دست ما نرسیده است. اما پارهای از اشعار بهویژه آن دسته از اشعاری مناقب خوانان در میان عامه مردم میخواندند و مردم به خاطر میسپردند ونیز گهگاه توسط کاتبان در گوشه و کنار نوشته میشد.با روی کار آمدن حکومت صفوی و آزادی شیعیان در ابراز عقایدشان این اشعار پراکنده توسط کاتبان در قرن دهم به بعد در مجموعههایی گردآوریشد و جُنگهای ادبی شیعی شکل گرفت و مناقبِ مناقبخوانان در جُنگ-های ادبی تحت عنوان »ولایتنامه«، »معجزنامه«، »قرباننامه« و غیره دیده شد.

سروده های بیشماری در مدح حضرت علی علیهالسلام و اهل بیت ایشان دیده میشود که منسوب به شعرای بزرگی نظیر مولوی، سعدی، شمس تبریزی و یا حتی ناصرخسرو میباشد که در دیوان جمعآوری شده یا آثار این شعرا ردپایی از آنها نیست . سرودهای سرشار از مبانی فکری تشیع در قالبی بدیع منسوب به ناصرخسرو در دو جنگ ارزشمند شیعی دیده شده است که در این پژوهش ضمن معرفی آن میخواهیم به دو سوال در مورد آن پاسخ دهیم: نخست این که آیا این شعر از ناصرخسرو مشهورست ؟ و دوم این که ارزش محتوایی- ادبی این شعر در چیست؟ برای پاسخ به این سؤال ابتدا مشخصات نسخهشناسی دوجُنگ شیعی را معرفی میکنیم که این سروده در آنها دیده شده است. سپس به بررسی صحت و سقم شاعر این سروده پرداخته میشود و در نهایت تحلیلی ازاین شعر شیعی ارزشمند ارائه میگردد.

.2مشخصات نسخهشناسیجُنگهای شیعی

یکی از این جُنگهای ادبی، جُنگ ارزشمند 7887 مجلس با نام »مجموعه اشعار در مناقب آل اطهار«است که در آن اشعاری از نظام، شوقی، حسن کاشی، سلیمی و لطفآورده1 شده است. تاریخ این جُنگ مشخص نیست. مشخصات این جُنگ عبارتست از:

• نوع کاغذ: قهوهای، نوع خط: نستعلیق، تعداد برگ: 136 برگ، نوع جلد: تیماجی، اندازهی جلد: 25 ×15 رنگ جلد: قهوه ای. تزئینات نسخه از آرایش خاصی برخوردار نیست وفقط عناوین آن شنگرف است. کاتب در نگارش نسخه از دو مرکب قرمز و سیاه استفاده کرده است.یکی دیگر از این جُنگهای ادبی، جُنگ ارزشمند 3528 دانشگاه تهران با نام »جنگ علی بن احمد«است2 کهمجموعهای از قصاید منقبتی از شاعران شیعه و گاه اهل تسنن در مدح ائمه معصومین به ویژه مولا علی علیه-السلاماست .تاریخ کتابت جنگ در انجامه نسخه، روز جمعه 22 ماه صفر سال 844 ه.ق درج شده است .

به نظر می-رسد تاریخ انجامه کتاب متناسب با تمام این جنگ نباشد، چراکه در این جنگ شاعرانی متعلق به قرن دهم و یا حتی اوایل قرن یازدهم است تأملی در وضعیت ظاهری و محتوایی نسخه نشان میدهد که این جنگ یکپارچه نیست و به احتمال زیاد از دو بخش مجزا تشکیل شده است. بخش اول از آغاز تا صفحه 309 و بخش دوم از صفحه 309 تا انجامه کتاب. به نظر میرسد بخش اول این کتاب یعنی تا صفحه 309 شامل شعر شاعران تا قرن دهم و اوایل قرن یازدهم است و بخش دوم کتاب یعنی از صفحه 309 نسخه تا انتها متعلق به قرن نهم - سال - 844ه.ق و شامل شعر

1 .احتمالاً »لطفاالله نیشابوری.«

.2 این جنگ توسط نویسندگان تصحیح شده است و به زودی چاپ و منتشر خواهد شد.

شاعران تا قرن نهم است. و گویا بعدها این دو بخش را به هم منضم کردهاند. با این توضیحات میتوان حدس زد که این نسخه متعلق به اوایل قرن یازده است.

مشخصات این جنگ عبارتست از:

•این جنگ در اندازه پانزده در بیست و پنج در قطع وزیری، در 161 برگ هر صفحه در بیست و یک سطر - مختلف - است. تعداد صفحات شماره گذاری شده 317 صفحه است. صفحاتی از این نسخه از جمله آغاز این جنگ پیش از شماره گذاری صفحات افتادگی دارد و در نتیجه مطلع و گاه پایان بعضی از اشعار نیست. همچنین بعضی از کلمات و به ندرت بعضی از ابیات این نسخه محو شده است. مقدمه کوتاه یک صفحهای به همراه فهرست دو صفحهای- که نام شاعرانی این مجموعه در آن ذکر شده- بعدها شاید توسط مالک کتاب به آغاز این جنگ افزوده شده است. در کنار انجامه مهری با متن »و القیت علیک محبه منی «1231 مشاهده میشود. همچنین کاتب، اشعار را با جدول کشیهای لاجورد و شنگرف و زر و عناوین اشعار و نیز ابیاتی که در ترجیعبندها تکرار شده با شنگرف مشخص کرده است.

.3شاعر این سروده کیست؟

برای استنباط اینکه شاعر این سروده کیست ابتدا بهترست به اطلاعات مندرج در خود سروده مراجعه کنیم. در جنگ 7887 کتابخانه مجلس در بیت آغازین، شعر با تخلص »حجت« ذکر شده است و در بیت پایانی نام شاعر یعنی »ناصر« آمده است. برخلاف بعضی از سرودهها که در این جنگها به دلایلی به شاعران و شخصیتهای بزرگ نسبت داده میشود و تنها در عنوان شعر، نام شاعر آمده است، ملاحظه میکنیم در این سروده تخلص و نام شاعر در دل سروده آمده است. اولین حدسی که میتوان زد این است که شعر متعلق به »ناصرخسرو قبادیانی« با تخلص »حجت« باشد . چنانکه میدانیم او همنام »ناصر« و هم تخلص »حجت« را در اشعارش بسیار به کار برده است.

در این مرحله به نظر میرسد شعر سروده ناصرخسرو مشهور است؛ چراکه »ناصرخسرو« شاعری شیعه است و مداح آل محمد - ص - . برای اثبات این نظر سراغ همین شعر در نسخه دوم رفتیم عنوان این منظومه در جنگ 3528 دانشگاه تهران در برگ 299 چنین آمده است: » حجت امیرالمومنین علی کرماالله وجهه سید ناصر خسرو. « در این عنوان دو نکته قابل توجه است. یکی این که »حجت« در این عنوان چیست؟ آیا معنای واژگانی خود را دارد و یا این که تخلص شاعرست؟ با توجه به این که این شعر به طور کلی به بیان استدلالات و براهینی می پردازد که دال بر زعامت و امیری مولا علی - ع - بر امت بعد از رسول گرامی - ص - است در نگاه اول لفظ »حجت« در عنوان به معنی برهان میآید اما در این صورت بهتر بود عبارت به صورت » حجت امیرالمومنینی علی کرماالله وجهه ازسید ناصر خسرو« ذکر میشد که این گونه نیست. از سویی در بیت اول این منظومه، لفظ »حجت« آمده است که با وجود ابهامی که در این بیت دیده میشود به نظر میرسد همان »تخلص شاعر« باشد.
ز حجت یکی نظم بشنو درست                    که بودست مر مرتضی را نخست

بنابراین به نظر میرسد »حجت« در عنوان این شعر تخلص شاعر باشد و » سید ناصرخسرو« به نوعی بدل از عبارت قبل خود. اما انتساب »سید« به ناصر خسرو ذهن محقق را به خود مشغول میدارد که به واقع انتساب »سید« به ناصر خسرو قبادیانی تا چه حد صحت دارد؟ایوانف شاید بر اساس رسالهای که با عنوان »رساله تاریخ وفات ابومعین حکیم سیدناصرخسروعلوی« در دست داشت »ناصرخسرو« را »سید« میداند. - مجتبایی، - 415 : 1341 او فصل کوتاهی از کتاب خود را به این مسئله اختصاص داده است که »آیا ناصرخسرو »سید« بوده است؟« و در پایان این فصل به این نتیجه رسیده که ناصرخسرو نه از روی تواضع خود را به خاندان امام علی - ع - منتسب کرده بلکه در واقع علوی بوده است. - برتلس،:1346 - 169

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید