بخشی از مقاله

معرفی و تحلیل نقوش مجموعه A سنگ نگارههای نویافته ارگِس سفلی-ملایر

 

چکیده:

سنگ نگارههای نویافته ارگِس سفلی در ناحیه کوهستانی به فاصله 200 متری جنوبشرقی روستای ارگِسسفلی از توابع بخش زند، شهرستان ملایر در استان همدان قرار دارد. این اثر در سال 1390 با بررسی پیمایشی بخش زند شهرسـتان ملایـر توسـط محسـن جانجان(جانجان، (1391 به ثبت رسیده است. این نگارهها در دو مجموعه B و A، بـه دو گـروه اصـلی نقـوش جـانوری و نقـوش انسانی تقسیم می شوند، نقوش جانوری شامل: چهار پایانی مانند؛ بز، اسب، سگ و نقوش انسانی شامل؛ صحنه های شکارگاه که به صورت سوارکاران، پیاده های کمان دار و نیزه دار به دور از هر گونه نوشتار و علایم نگارشی را دربر گرفته است. نگارههـا بـهصـورت کوبهای برروی سنگ سیاه(سنگ آهن) به صورت انتزاعی((Abstract و نمادین((Symbolic تصویر گردیدهاند.

مبنای گاهنگاری سنگ نگارههای ارگِس سفلی، مقایسه ریخت شناسی آنها با دیگر نمونههای سنگ نگارههـای بـهدسـت آمـده از همدان مانند: سنگ نگارههای مزرعه حاج مَد و دره مرادبیک(رشیدی نژاد و زمانیـان، (1388، سـنگ نگـارههـای چشـمه صـحبت شهرستان ملایر(بختیاری، (1387 و همچنین سنگ نگارههای به دست آمده از سایر نقاط زاگرس مرکزی که به لحاظ سبک کـار و ریختشناسی نگارههایی که از هزاره چهار پ.م به دلیل تعاملات فرهنگی گستردهای که در سرتاسر حضـور شـکارگران و دامداران کوچرو این مناطق شاهد هستیم، قرار گرفته است. روش کار ثبت و ضـبط اطلاعـات موقعیـت جغرافیـایی بـا اسـتفاده از GPS و توپوگرافی با استفاده از نرم افزار ARC GIS و همچنین بهرهگیری از نرم افزار Photoshop در طراحی نگارهها بوده است. در این پژوهش به بررسی و تحلیل؛ شیوه، سبک و اسلوب ساختار هنـری در بحـث زیبـاییشـناختی، مبـانی بصـری نقـشمایـههـا و صحنههای نمادین و معنادار نگارههای مجموعه Aارگِس سفلی خواهد بود.

کلید واژهها: سنگنگاره، ارگِسسفلی، نقش مایه، فیگور، صحنه

مقدمه :

هنر صخرهای((Rock Art در مفهوم امروزی، فقط در برگیرنده نگارههایی است که نقشمایههای عمـده آن، تصـاویر کوچـک و گاه مینیاتوری؛ حیوان، اشکال، نمادها، گیاهان و انسان، به صورت تک نگاره یا در صحنه ها و مجالس شکار، نبرد، رقـص و مراسـم اجتماعی و آیینی بوده و تکنیک اجرایی این نقوش به شیوه کنده نگاره((Petroglyph است.(رضایی و جودی، (3 :1389

»رفیعفر« از هنر صخرهای به عنوان یک هنر جهانی یاد میکند که در بین هنرهای شناخته شده دیگر، نه تنها بیشـترین قـدمت را دارد بلکه جایگاه ویژهای نیز بهخود اختصاص داده است. این هنر توانسته است اولین جلوههای شناخته شده از حساسـیت هنـری و زیباشناختی اجداد دور انسان را در بسیاری از نقاط جهان با بیانی معنادار بـه معـرض نمـایش بگـذارد(رفیعفـر، .(46 :1381 نقـوش صخرهای باوجود شباهتهای فراوانی که از لحاظ موضوع نقوش اغلب؛ صحنه شکار، نبرد و تک نگاره بزکوهی را دربر میگیرنـد و از لحاظ تکنیک اجرا، به صورت کنده و به روش کوبهای((Pecking است که با زدن ضربه روی سنگ به وسیلهی شی سـخت و محکم و با عمق بسیار کم ایجاد شدهاند. موضوعات سنگ نگارهها متاثر از شرایط جغرافیایی، فرهنگی، زیست محیطی هـر منطقـه هستند. امروزه نقوش صخره ای با قدمتی که دارای طیف گسترده ای است، از دوره پارینه سنگی تا دوره معاصر را شامل مـی گـردد. با توجه به اهمیت روشن شدن محتوا، معنا و قدمت این دادههای فرهنگی، از جنبههای مختلف نظیر؛ باستانشناختی، مردمشناختی، هنر، نشانه شناختی مورد پژوهش قرار می گیرند(رضایی و جودی، .( 3 :1389 اساسی ترین مشـکل ایـن نگـاره هـا را مـی تـوان عـدم تاریخ گذاری مطلق آن دانست و فقط به صورت گاه نگاری تطبیقی و مقایسه ای می توان تاریخ و دوره خاصی را برای آنها مشخص کرد.

پیشینه پژوهشی

در یک نگاه اجمالی پیشینه و آغاز پژوهش های نقوش صخره ای ایران را میتوان این چنین بیان کـرد؛ در سـال 1958 زمـانی کـه گروهی از زمین شناسان ایتالیایی جهت کشف و استخراج مواد معدنی در منطقه بلوچستان مشغول بـه کـار بودنـد، تعـدادی نقـوش صخرهای در منطقه گزو کشف کردند. این کشفیات را میتوان نخستین پژوهش در مورد نقوش صخرهای ایران دانست(,Dessau (1960 منطقه گزو در 15 کیلومتری جنوب شرقی روستای گـزو قـرار دارد.(روسـتای گـزو در حـدود 40 کیلـومتری شـمالشـرقی شهرستان خاش واقع شده است) این نقوش در بستر رودخانه ای خشک، در سمت ربیغ کوه گزو بـر روی دو تختـه سـنگ تقریبـاً صاف نقش شدهاند(محمدیقصریان، الف(19 :1386 "مک بورنی" پس از بررسی از نقوش صخرهای دوشه و میرملاس در سال 1969 میلادی، در گزارشـی مقـدماتی، کـار خـود را از

اولین گزارشهای مقدماتی درباره نقوش صخرهای ایران میداند. وی بر پایه پژوهشهایی که درباره این نقوش انجام داده، قـدمت این نقوش را از دوره نوسنگی تا هزاره دوم پس از میلاد تاریخ گذاری کـرده اسـت( بورنی، .(14-16 :1348 در سـال 1366 نقـوش صخرهای کمرنبشته تویسرکان مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت. این نقوش در کوههای شمال شرقی تویسرکان در دره کمرنبشته، کنار رودخانه سرآو واقع شده که نقوش آن شامل نقوش حیوانی، انسانی و هندسی اسـت. (صـراف و بشـاش، .(6 :1366 در سـال 1371 سنگنگارههای لاخمزار بیرجند مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد، این نقوش در مجاورت روسـتای کـوچ و در فاصـله 29 کیلومتری جنوب شرقی بیرجند واقع است. و نقوش آن شامل مضامین انسانی، حیوانی، گیـاهی، نشـانه هـا و نمـادهـایی از مظـاهر طبیعت است(لبافخاینکی و بشاش، .(4 :1373

در سال 1376 نقوش حکاکی شده درهی دیوین کوههای الوند همدان مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت. این نقـوش در جنـوب دره مرادبیگ و روی ارتفاعاتی که به شهر همدان مشرف است قرار دارد. نقوش این منطقه در دو دستهی حیوانی(بز کـوهی) و انسـانی دسته بندی میشوند(صراف، 304 :1376،.(310 از مهمترین و پرکارترین نقوش سنگ نگارههای ایران، تیمـره اسـت کـه در سـال 1377 مجموعه نقوش منطقه تیمره به صورت کتابی جامع منتشر گردیده است(فرهادی، .(65 - 66 :1377 در سـال 1384 جـلال-الدین رفیعفر در قالب کتابی با عنوان سنگنگارههای ارسباران به صورتی جامعتر به تشریح نقوش صـخرهای هورانـد(لقان) کلیبـر

2


پرداخته است(رفیع فر، .(1384 از مهمترین پژوهشهای صورت گرفته در سال 1386 در مورد هنر صخرهای ایران، که بـا کوشـش شهرام زارع و دیگر همکارانشان بود، انتشار ویژهنامهای تخصصی در مجله باستانپژوهی است که در برگیرنـده نتـایج جدیـدتـرین مطالعات نقوش صخرهای در ایران است(باستانپژوهی، شماره .(1386 :3

اما استان همدان به مانند سایر نقاط ایران دارای سنگ نگارههایی از دوران پیش از تاریخ تا به امروز بوده است. طـی بررسـیهـای صورت گرفته نمونه هایی از این نگارهها در نقاط مختلف این استان مورد شناسایی و ثبت قرار گرفته است. همانگونه که اشاره شد؛ آغازگر پژوهشها و مطالعات نگاره های سنگی استان همدان به سال 1366ه.ش بر مـیگـردد کـه نقـوش صـخرهای کمـرنبشـته تویسرکان که توسط محمد رحیم صراف(صراف و بشاش، (1366 مورد بررسی و شناسایی قرار گرفت. در بررسی دره دیوین(صـراف، (1376 سنگ نگارههای بخش جنوبی دره مرادبیک مورد شناسایی قرار گرفت و پژوهش تکمیلی آن توسط رشیدینژاد(رشیدی نژاد و زمانیان، (1388، صورت پذیرفت. در بررسی دیگر در بخش جوکار شهرستان ملایر(بختیاری، (1387 سـنگ نگـارههـای چشـمه صحبت شناسایی گردیده است. اما در بررسـی بخـش زنـد و مرکـزی ملایر(جانجـان، (1391 سـنگ نگـاره دیگـری در روسـتای ارگِسسفلی شناسایی گردید که جلوه دیگری از هنر تصویری گری گذشتگان را برای ما به ارمغـان آورده اسـت کـه گویـای ذهـن

خلاق ساکنین دوران پیش از تاریخ را دربر دارد.

روشتحقیق

روش پژوهش به دو روش میدانی و کتابخانهای صورت گرفته است. در روش میدانی طی بررسی روشمند این اثر شناسایی گردیـد و در فهرست ثبت آثار ملی قرار گرفت و سپس طی مراحلی نقشمایهها سنگ نگارهها برداشت(عکاسی) و طراحـی شـدند، در ایـن بخش روش کار ثبت و ضبط اطلاعات موقعیت جغرافیایی با استفاده از GPS و توپوگرافی با استفاده از نرم افـزار ARC GIS و هم چنین بهره گیری از نرم افزار Photoshop در طراحی نگارهها بوده است. در روش کتابخانهای تمامی طرحها مورد بـازنگری و طراحی با نرم افزار فتوشاپ و تحلیل و مقایسه با نمونههای دیگر این اثر قرار گرفته است.


موقعیت جغرافیایی و منابع زیستمحیطی سنگنگاره ارگِسسفلی

سنگنگارههای صخرهای ارگِسسفلی در ناحیه کوهستانی در 200 متری جنوبشرقی روستای ارگِس سـفلی از توابـع بخـش زنـد شهرستان ملایر در استان همدان قرار دارد(نقشه .(1 روستای ارگس سفلی بالغ بر 1200 نفر جمعیت داشته و شغل اکثر ساکنان این روستا کشاورزی و دامپروری است. این منطقه محیطی ایدهآل برای اقتصـادی ترکیبـی کشـاورزی–دامداری بـا تاکیـد و مبتنـیبـر گلهداری است. زبان و گویش اهالی به زبان لری میباشد. منابع آبی این روستا از چشمه و رودخانههای فصلی کـه در آن قـرار دارد تامین میگردد، از این رو منابع آبی آن باعث تامین آب عشایر و دام دارانی است که از دیربـاز در مسـیر قشـلاق–یـیلاق در مسـیر حرکت خود در کنار رودخانه و چشمههای این منطقه سکنی میگزینند.


نقشه :1 موقعیت جغرافیایی بخش زند شهرستان ملایر برروی نقشه ایران(نگارنده).

نقوش سنگنگارههای ارگِسسفلی برروی صخره های سیاه رنگی از جنس سنگ آهن ایجاد گردیده که برروی تراسـی شـیبدار و مشرف بر دو رودخانه (با نام رودخانه ارگس) به فاصله 250 متری با بستر کم آب ولی دایمی و قـدیمی(آب آن در فصـول مختلـف متغیراست) قرار گرفته و در شرق نیز رودی دیگر در 300 متری جنوبی آن در جریان است. عمده آب این ناحیه توسط رودخانه های فصلی و چشمههای دایمی و از طریق منابع آبی و فصلی کوهستان تامین میگـردد. ایـن اثـر در موقعیـت جغرافیـایی ʹ -51-°48 E:ʺ58,536 و N:ʺ 19,042ʹ -4- °34 در ارتفاع 1936متری از سطح آبهای آزاد قرار گرفته است(نقشه .(2


نقشه :2 عکس هوایی روستای ارگسسفلی در کنار رودخانه ارگِس(از: Google Erthe، نگارندگان).

نقوش برروی پشته ای از صخرههایی در مساحتی به طول 800 متـر در راسـتای شـرقی غربـی و بـه عـرض 20 متـر در راسـتای شمالیجنوبی در دو مجموعه بزرگ(که با نام مجموعه B و A نامگذاری شده) و چندین سنگ کوچـک دارای تـک نگـاره در بـین مسیر این دو مجموعه شناسایی گردیده است. این نقوش برروی صخرههایی ایجاد گردیده که بلندترین صخره حدود 4 متـر ارتفـاع دارد. برخی از این سنگ ها به دلیل ریزش و فرسایش قابل رویت و نقوش آن قابل تشخیص نیستند. نقوش سنگ نگارههای ارگِس سفلی از مجموعه های وسیع منحصر به فرد نقوش صخرهای است که به تعداد زیاد، در یک جا دیده میشود و از این نظر در ناحیـه کوهستانی ملایر حایز اهمیت است. با توجه به سبک نقوش، گونهشناسی، دستهبندی و فرسایش یکسان آنها میتـوان گفـت کـه

4


نگارهها در یک مرحله زمانی نقش گردیدهاند . مجموعه A در بخش جنوب غرب برروی صخرهای با ارتفاع 3/70 متـر و بـه عـرض 6/70 متر ایجاد گردیده است که 37 نگاره را در خود جای داده است(شکل .(1


شکل :1 نمای مجموعه A سنگ نگارههای ارگِسسفلی دید از جنوبغرب(نگارندگان)

نقشمایههای[1] سنگ مجموعه A نگارهارگِسسفلی

نگارههای صخرهای ارگسسفلی به مانند تمامی نگارههای صخرهای یافت شده در استان همدان از نوع نقوش کنده و حک شده یا پتروگلیفاند که تکنیک ایجاد آن ها بهصورت نقوش سوزنی با عمق بین 1 تا 3 میلیمتر که از یک شیای نـوک تیـز بـرای کنـده شدن و حک آن به واسطه ابزار کوبهای استفاده گردیده است. نگارهها در یک تخته سنگ بزرگ و 5 سنگ کوچک منفرد دیگـر در قسمت پایین مجموعه A به تصویر کشیده شده اند. همانندی چشم گیر میان سبک کاری این یافتهها، بهویژه نمونههای جانوری بـا نقوش سفال ها، اثر مهرهای پیش از تاریخ می تواند گویای برهم کنش فرهنگ های یکجانشین و کـوچرو یـا در مـواردی خاسـتگاه یکسان آنها باشد. برای نمونه میتوان به زندگی کوچروی، دامداری و آشنایی با زندگی دامداری و کشاورزی در زاگرس مرکـزی و جنوبغرب ایران، که دستکم به هزاره پنجم پ.م باز میگردد، اشاره کرد(.(Alizade, 2009: 129 بنابراین وجـود نگـارههـای فراوان، نقش مایه های جانوری یا صحنه های شکار در چنین چشم اندازهایی(مانند دره های ییلاقی همدان و دشت ملایـر)، نشـان از سازگاری با منابع موجود است و نه ناآشنایی با اقتصاد کشاورزی یا دام داری معمول در جوامع یک جانشین، که کمتر در نگارههـا بـه آن ها پرداختهاند. همچنین از هزاره چهارم پ.م تا به امروز در کوههای زاگرس پراکنـدگی زیسـت بـومهـایی بـا منـابع محـدود بـه مسیرهای از پیش تعیین شده برای کوچروی و دامداری(کوچ عمودی) (Alizade, 2004) صورت گرفته است. در این بین باید به پتانسیل منطقه مورد مطالعه جهت حضور کوچ روهای دام دار به لحاظ منابع آبی و غذایی اشاره کرد که حتی حضور آنان تا به امـروز قابل مشاهده است و در مسیر کوچروها قرار دارد. نقوش نگارههای ارگسسفلی به نوعی بازگو کننده زندگی شبانی، دامداری و حتی صحنه های شکار، زندگی شکارورزی خلق کننده گان این نگاره ها را به نمایش می گذارد. فراوانی نگاره های جانورسان بیش از نمونه دیگر است که شامل: بزکوهی، اسب و سگ این نکته را اثبات میکنند.

نقوش سنگ نگاره های ارگسسفلی بهصورت انتزاعی، ساده و تمامی نقوش تخت و از نیم رخ(تمامی فیگورهای حیوانی از نیمرخ و

5

در دو نمونه فیگور انسانی از روبرو) و بدون هیچ جمح و بُعد، به تصویر درآمده اند. نقوش بهصـورت پراکنـده و بـدون هـیچ جهـت مشخص و در بعضی موارد بدون هیچ ارتباط خاص با نقوش پیرامونی خود حک گردیده و به ظاهر نقشمایههـا، صـحنهای از یـک چراگاه را به نمایش گذاردهاند(شکل .(1 تعداد این نقوش در بعضی از قسمتها آنقدر زیاد و فشرده است کـه تشـخیص و تفکیـک آنها از یکدیگر کار سادهای نیست. حجم نسبتاً زیادی از این نقوش در اثر گذشت زمان دچار فرسـایش شـدید شـده و تشـخیص آنها کار مشکلی است و تنها میتوان بقایای فرسوده بعضی از آنها را بهصورت کمرنگ مشاهده نمـود. بـه همـین دلیـل امکـان شمارش دقیق سنگنگارهها کار نسبتاً دشواری است. با این وصف گروه تحقیق موفق شد در مجموعه A نگارههای ارگـس حـدود 37نقش که وضعیت نسبتاً روشنتری داشتند را شناسایی و شمارش نماید. تعداد قابل توجـه دیگـری نقـش بـرروی سـنگ هـا در نزدیکی مجموعه A دیده میشوند که به علت فرسودگی زیاد به راحتی قابل تشخیص و مطالعه نیستند که در برگیرنـده 7 صـخره منقوش هستند. نقشمایههای سنگ نگارههای مجموعه A ارگس سفلی، شامل:

1. نقشمایههای هندسی(نمادین)( شکل 2و3و(4

2. فیگور حیوانی(بز(شکل 5 تا – (13 اسب(شکل 4 و – (15 سگ(شکل 3و (13

3. فیگور انسانی(شکل 4 و 14 و (15

4. نقش ابزارآلات-نیزه(شکل (15

5. نقشمایههای تلفیقی(صحنهها): صحنه نیزه سوار(شکل (15، صحنه اسب سوار(شکل (4

نقشمایههای هندسی

نقشمایههای هندسی سنگنگاره ارگسسفلی در برگیرنده نقوش نمادینی هستند که تشکیل شده از طرح هندسی دایره و سه خـط عمودی متصل به آن که نمی توان به یک شکل خاص و معناداری اشاره کرد. تعداد این نقش نیز در کل مجموعه ارگس سفلی زیاد به نظر نمیرسد. نمونههای مشخص آن پس از شمارش تنها 3 عدد بودند که در اندازههای مختلف ترسیم شدهاند. یک نمونه ایـن نقشمایه هندسی( شکل (4 که دارای شکل دایره است که از آن سه خط به صورت موازی، متصل گردیده و بهصورت کاملاً مجزا از نمونههای دیگر و با فاصله از آنها مشاهده میشود که نمونه این نقش در بین نقش مایههای سنگ نگارههای اوجیمام همدان نیـز مشاهده گردیده و قابل مقایسه با این نقش است.

شکل :2 نقشمایه هندسی-نمادین(طرح: بیکمحمدی)


6

شکل :3 نقشمایه هندسی-نمادین، نقش مربع در کنار فیگور سگ(طرح: بیکمحمدی)

شکل :4 نقشمایه هندسی-نمادین، نقش دایره در کنار صحنه یک سوارکار(طرح: بیکمحمدی)

فیگورهای حیوانی

نگارههای حیوانی شامل فیگور حیواناتی مانند: بز، اسب، سگ را در بر میگیرند. نقش بز کوهی با تعداد بسـیار بـالایی نسـبت بـه نقوش سایر حیوانات در رأس قرار میگیرد. از کل نقوش حیوانی قابل تشخیص شمارش شده 17 فیگور به این حیوان تعلق داشـته

است که تماماً صورتبه کنده کاری شده است(شکل 5 تا.(13

فیگور بزهای سنگ نگاره ارگسسفلی دارای تنوع زیادی به لحاظ ریختشناسی هستند، این تنوع به صورت چشمگیـر و بـا اغـراق فراوان بر روی شاخ ها و بدون تناسب با بدن حیوان را می توان مشاهده کرد. اما در ترسیم آناتومی بـدن حیـوان، بـدن بـه صـورت کشیده و یا کوتاهتر از حد معمول است. در نمونههای فیگور بزها باید به یک نقش بز اشاره کرد که دارای دوشاخ بلند مدور به عقب برگشته که تا روی دُم حیوان ادامه یافته است(شکل .(8 از دیگر نکات قابل توجه تنوع در ترسیم شاخ است، نقـش شـاخهـا را بـه صورت کوتاه( شکل (9 و بلند(شکل 7و(8، هلالی( شکل 7و8 و(13 و صاف به سمت بالا(شکل 11و12و(13 مشاهده میگردد کـه در این مجموعه خودنمایی میکند. اندازه این نقوش در مقیاس بزرگ ترسیم نگردیده اند. بزرگترین بز تصویر شده حدود 27سانتیمتر طول و کوچکترین آن 11 سانتیمتر طول دارد. اندازه بزهای کوهی کمی از سایر فیگورهای حیـوانی بـزرگتـر اسـت. البتـه ایـن بزرگی بیشتر مربوط به طول شاخ هستند که بلندتر و کشیدهتر است.

سبک ترسیم نقوش به صورت انتزاعی و تنها خطوط ساده ای هستند که فیگور حیوانات و فرم آناتومی آنها به واسطه ایـن خطـوط ترسیم و نمایش گردیدهاند. هیچ اثری از نقوش سهبعدی در این مجموعه به چشم نمیخورد، ایـن نقـوش بـا حـداقل خطـوط و در


7


سادهترین و گویاترین شکل ممکن و با مهارتی قابل توجه تصویر شده است. همانگونه که ذکر گردید فیگورها فاقد پرسپکتیو بوده و در موارد اندکیاستفاده از قانون پرسپکتیو مخصوصاً در نمایش شاخ ها به چشم میخورد. اکثـر ایـن حیوانـات بـهصـورت نـیمرخ نمایش داده شدهاند. تمامی بزها شاخ هایی با اغراق بهصورت کمانی و بلندتر از اندازه واقعی و بدون تناسب نسبت به بدن دارنـد. در فیگورهای حیوانی ارگس سفلی نکته بسیار قابل توجه حالت سکون حیوانات است که در اکثر موارد چنین حالتی رعایت شده اسـت. البته شاید علت اصلی ارایه تصاویر در این حالت، نشان دادن فضای چراگاه بوده که معمولاً در چراگـاه حیـوان در حالـت ایسـتاده و ساکن هستند. نگاره هایی که حیوانات را در حالت تحرک نشان دادهاند در این مجموعه بسیار کمیاباند و از انگشتان یک دست نیز تجاوز نمیکنند. در یک نمونه باتوجه به فرم پا، میتوان حرکت را در فیگور بز احساس کرد(شکل .(13


شکل 5 و : 6 فیگور بز با شاخ هلالی(طرح: بیکمحمدی)

شکل 7 و 8فیگور: بز با دو شاخ هلالی موازی تا روی دُم(طرح: بیکمحمدی)


8

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید