بخشی از مقاله
اثر شلاقي در زنجيرة تأمين
1- مقدمه
اكثر تعارفي كه از زنجيره عرض ارائه ميشود به نوعي به ساختار خطي زنجيره عرضه اشاره مي كنند . واضح ترين مشخصه اين ساختار جريان وارده از سمت اعضا بالادستي به سمت اعضا پايين دستي و جرياناطلاعات در جهت مخالف است . در ان ساختارهر عضوي تنها قراري ارتباط مستقيم بااعضا بلاواسطه قبل و بعد از خود را دارا مي باشد . شبيه سازي كه فورستر در سال 1961 اين ساختار با نام بازي توزيع نوشيدني ارائه كرد نشان داد كه تصميم گيري شركاي زنجيره عرضه بر مبناي روابط خطي مي تواند بستري براي ايجاداثر شلاقي در زنجيرة عرضه باشد. اثر شلاقي
افزايش نوسان تقاضا در طول زنجيره عرضه از سمت اعضا پايين بالادستيمي باشد . اين پديده توجه بسياري از تحقيقات آكاميك را به خود جلبكرده است و به همن دليل راه حلهاي متفاوتي براي مقابله با آنارائه گشته است . همانطور كه در ادامه بحث آورده مي شود راح حل كلي براي مهار اين پديده پرهيز از تصميم هاي محلي توسط اعضاء و حاكم شدن ديدگاه سيستميبر ساختار زنجيره عرضه مي باشد . براي اين منظور ، ساختار منظومهاي براي تبادل جريان اطلاعات و مواد به عنوان بستري براي هدف فوق مورد توجه قرار گرفته و معرفيمي شود . اين ساختاراين قابليت را خواهد داشت تا با حذف دلايل ايجاد اثر شلاقي در كاهش هر چه بيشتر آن مؤثر باشد .
2- ساختارخطي زنجيره عرضه و اثر شلاقي
بر اساس تعريفي كه Towill و همكان در سال 1992 ارائه مي كنند زنجره عرضه سيستمي است كه قسمتهاي اصلي آن تأمين كننده هاي مواد خام ، توليد كننده ها ، سرويسهاي توزيع ومشتريان و مشتريان هستند كه همه آنها از طريق جريان رو به جلوي مواد و كالاها وجريان رو بهعقب اطلاعات ا هم متصل مي شوند . بر اساس تعريفي ديگر زنجيره عرضه مجموعه اي از فعاليتها مي بشد كه باعث حركت و انتقال مواد از مراحل اوليه به سمت مصرف كننده نهييمي شود بطوريكه اين فعاليتها همراه با جريان رو به جلوي مواد و جرين رو به عقب اطلاعات مي باشند .
بنابراين همان طور كه در شكل 1 نشانداده شده است مشخصه واضح زنجيره عرضه در ساختار مرسوم حركت رو به جلو جريان فيزيكي كالا و حركت رو به عقب جريان اطلاعات شناخته مي شود .
در اين ساختار خطي هيچ ارتباط مستقيمي بين بالادستي زنجيره عرضه (تأمين كننده ها و توليد كننده ها ) و مصرف كنندههاي نهايي يا مشتريهاي پايين دستي زنجيره عرضه براي تبادل وجود ندارد . چنين ساختاري باعث مي شود تا هر عضو از زنجيره عرضه مبناي تصميم مبناي تصميم گيريهاي خود را بر اساس رفتارهاي اعضا بلاواطله خود قرار دهد ، جرا كه جز اين عضا سايراعضا زنجيره را مشاهده نمي كند .
وبي رفتار سيستمي را نشان مي دهد . شبيه سازي توزيع نوشيدني يك شبي سازي مديريينياست كه براي اولين بار در دانشكده مديريت دانشگاه MIT در آمريكا توسط فورستر در سال 1958 تا 1961 با هدف ايجاد درك بهتر نسبت با نتايج تصميماتي كه در فعاليتهاي به هم وابسته زنجيره تأمين گرفته بوجود آمد .اين شبيه سازي به عنوان يك وسيله استثنايي اثر ديدگاه هاي
متفاوت در زنيجره تأمين را روي كاراريي زنجيره زنجيره تأمين نشان ميدهد . اين شبيه سازي به خوبي بيانگر رفتارسيستمي است كه به شكل ساختار مرسوم زنجيره عرضه ايجاد شده است .
در بازي توزيع نوشيدني اعضا زنجيره عرضه بايد سعي كننده تا با مديريت سطح موجودي در زنجيره توزيع و توليد ، هزينه خود را كمينه كنند . اين بازي شامل 4 مرحله مي باشد : خرده فروش، عمده فروش ، توزيع كننده و توليد كننده .
هر بخش يك بافر كوچك براي مقابله با نوسانات احتمالي در مصرف نهايي ذخيره ميكند و از مشتري مستقيم و بدون واسطه خود سفارش مي گيرد و بر اساس تصميم ميگيرد كه به چه مقدار به تأمين كننده خود سفارش بدهد. اين شبيه سازي طوري طراحي شده است كههر بخش ،از اطلاعات محلي خوبي برخوردار است اما در دسترسي به اطلاعات كل زنجيره تأمين راجع به سطح موجوديها و سفارشها به شدت در محدوديت قرارداد . اين بدين معني است كه تنها خرده فروش است كه از تقاضاي واقعي مشتري نهايي اطلاع دارد . در اين بازي فرض مي شود كه دو هفته طول ميكشد تا اطلاعات سفارشها بين اعضا منتقل شود و دو هفته طول مي كشد تا سفارشها از يك بخش به بخش ديگر منتقل مي شود ؛ امكان كنسل كردن سفارشها نيز وجودندارد و همچنين سفارشات برگشتياتفاق نمي افتد . هزينه هاي كمبود وجودي (كه شامل از دست دادن مشتري نيز مي شود ) دو برابر بيشتر از هزينه هاي نگهداري موجودي مي باشد . هدف اين بازي آن است كه مجموع هزينه ها در كل بخشهاي درگير در بازي توزيع نوشيدني كمينه شود .
بعد از50 بار تكرار اين شبيه سازي تايج قابل توجهي بدست آمد . هرچند كه تقاضاي مشتري نهايي در هفته پنجم فقط دو برابر شده بود اما نوسانات و اعوجاجهايبزرگي در سفارشهايي كه در طول زنجيره جريان داشت اتفاق افتاد بود . معمولاٌ بعد از انجام هر بازي توليد كننده به الگوي تقاضايي حدوداٌ با دشت 900% تقويت نسبت به نوسان تقاضاي مشتري نهايي مي رسيد .
در اين شبيه سازي هرچند كه شركايزنجيره عرضه به صورت كاملاٌ منفرد و مستقل از هم در مورد سفارش موجوديها تصميم مي گرفتند اما الگوي رفتاري كيفي همةآنها يكسان بود ؛ دين معني كه الگوي سفارش به شكل تقويت شده و با نوسان و تأخير فاز در زمان واكنش نمود پيدا مي كرد . اين پديده كه بام نام اثر فورستر نيز شناخته ميشود واريانس سفارشاتي كه به تأمين كننده دادهمي شود بيشتر از وارانس سفارشاتي است كه از طرف خريداران و مشتريان داده مي شود (Towill,1997) ، اين اثر بعدها توسط iee وهمكارانش در سال 1997 به علت رفتار نوساني تقاضا در طول مسير زنجيره عرضه به نام اثر شلق گاوي ناميده شد .
با توجه به شبيه سازي كه از ساختاررسوم زنجيره عرضه ارائه شده است مي توان زمينه ايجاد چنين لي كه بشدت باعث كاهش كارايي زنجيره عرضه ميشود را در رفتار محلي اعضاء زنجيره و تصيم گيريهايآنهابا اطلاعات غير شفاف و بي كيفيت دانست كه در جريان رو به بالاي اطلاعات حاصل مي شود
3- دلايل ايجاد اثر شلاقي
Galbraith,1977 عدم اطمينان يك فعاليت را به اين شكل تعريف ميكند كه ... عد اطمينان تفاوت بين مقداري از اطلاعات كه براي انجام يك فعاليت لازم است و مقداري از اطلاعات كه در حال حاضر توسط سازمان پردازش مي شود مي باشد . اينتعريف از اين فرض ناشي مي شود كه عدم اطمينان نتيجه كمبود اطلاعات است .
از نقطه نظر لجستيكي عدم اطمينان بهچهار دسته تقسيم مي شود ؛ عدم اطمينان در تقاضا ، عدم اطمينان در عرضه ، عدم اطمينان در فرايند و عدماطمينان در برنامه ريزي كنترل
بواسطه وابستگي كه بين هر مرحله با تقاضا كننده بعدي و عرضه كننده ماقبل خود در زنجيره عرضه وجود دارد طي مكانيزم خاصي ، تأمين كننده هاي مواد خام براي توليد كننده هابا عدم اطمينان هاي شديدتري نسبت به مصرف كنندهاي نهايي و اعضا پايين دستي روبرو هستند. اين مكانيزم خاص در زنجيره عرضه با نام اثر شلاقي شناخته ميشود .
يكي از بنادي ترين تحقيقات در زمينه اثر شلاقي را به ثبت رساندند . آ
نها دراين مطالعه چهار دليل عمده براي ايجاد اعوجاج تقاضا در زنجيره عرضه را شناسايي كردند :
به هنگام كردن پيش بيني تقاضا
يكي از پديده هايي كه ناشي از محلي عمل كردن شركاي زنجير عرضه مي باشد پيش بينيتقاضا بر مبناي حس مستقيم بدست آمده از مشتري بلافاصله مرتبط با آنها است . در عمل پيش بيني با خطا همراه است و وقتي اين خطا در طول زنجيره تكرار مي شود با تجمع خود در انتهاي زنجيره باعث ايجاد نوسان شديدي نسبت به نوسان ابتداي زنجيره مي شود . عاملي كه باعث تبديل اين اطلاعات بهنگام نقطه فروش به اطلاعاتي قديمي و سوخته مي شود از دست رفتن زمان براي رسيدن اطلاعات سفارش به تأمين كننده ها مي باشد .
از عوامل ديگير كه در تجميع خطاي تقاضاها مؤثر است وجود ليد تايم هاي طولاني بين اعضاء زنجيره عرضه مي باشد . وجود ليد تايم باعث مي شود تا هرعضو علاوه بر تقاضاي حقيقي مورد نيازش مقداري تقاضا هم به عنوان ذخيره اطمينان براي ليدتايم سفارش بعدي صادر كند .در عمل تقاضاهاي حاصل از ليدتايم ها در انتهاي زنجيره باعث نوسات شديدي مي شود . مجموعه عوامل فوق باعث مي شود تا تغييرات مقدار سفارش در ط
سفارش محموله اي(بچي)
در زنجيره عرضه هر كمپاني جايگزين سفارشهايش را از بالا دستي خود مي كند كه انجام اين فرايند معمولاٌ بوسيله استفاده از سيستمهاي كنترل و پايش دوره اي جريان مواد برنامه ريزي مي شود . در اين سيستمها معمولاٌ عواملي وجود دارد كه منجر به ايجاد اثر شلاقي مي شوند . معمولاٌ بهدليل وجود هزيه هاي بالاي سفارش دهي ، هزينه هاي بلاي حمل و نقل و ... شركتها ترجيح مي دهند تا سفارشهاي رسيده در طول زمان را براي رسيدن به مقدار اقتصادي براي حمل يا كم كردن هزينه هاي موجودي ، انباشتهكنند و اين تقاضاهاي مشتريان انباشته شده به صورت بچ به تأمين كنندهها سفارش داده شود . اين امر علاوه بر آنكه باعث تأخير در انتقال اطلاعات فروض به اعضا بالادستي مي شود ، باعث مي شود تا تقاضايي مجازي به علت رسيدن به مقدار سفارش بهينه ايجاد شود .
نوسان قيمت
بالا و پايين شدن قيمت به ايندليل در ايجاد اثر شلاقي مؤثر است كه باعث ايجاد انگيزه براي انجام پيش خريد مي شود . در عمل تمايل براي پيش خريد به معناي ايجاد يك نوسان در تقاضا كه مي باشد كه موقتي است . چرا كه حجم انبوه تقاضاي ايجاد شده در اثر كاهش قيمت قيمت ، با افزايش قيمت به سرعت كاهش يافته و در اين ميان شركتي كه مبناي اين حجم انبوه برنامه ريزي كرده بوده است باتقاضاهاي زيادي وروبرو مي شود كه تبديل به سفارش نشده اند . بر همين اساس اين نوسان باتأين كننده هايي بالا دستي تعميم پيدا مي كند .
يكي ديگر از رفتارهاي رايج در تجارت استفاده از تختلف مانند تخفيف هاي مقداري ، قيمت تسهيلات و ... است . اين امر باعث مي شود تامشتريها مقداري بيشتر از آنچه كه نياز واقعيشان بوده خريد كنند و اين باعث مي شود تا آنها اين خريد اضافي را براي اينده ذخيره كننده و در واقع و در واقع تقاضايي كه بعد از اعمال تخفيف ايجاد شده بعد از مدتي به كاهش تقاضا تبديل مي شود .
سهيمه بندي وكمبود :
Gamming برنامه ريزي است كه با توجه به تصويري غلط از تقاضاي مصرف كننده انجام ميشود . وقتي كه تقاضاي كالايي از عرضه بيشتر مي شود سازنده ها اغلب يك سهم و ثابتي با توجه به درصد نسبي تقاضا مشتريان به كل تقاضا هاي رسيده را براي آنها مي گيرند . . در اين حالت معمولاٌ مشتريان براي عدم مواجه با كمبود و بدليل آگاهي از اين استراتژي تقاضايي بيش از حد نياز خود را تأمين كننده ها اعلام مي كنند كه باعث تورم تقاضا در طول عرضه مي شود .
10-4- راههاي مقابله با اثر شلاقي
از آنجايي كه پديده اثر شلاقي آثار نا مطلوبي بر كارايي زنجيره عرضه دارد مورد توجه بسياري از تحقيقات آكادميك قرار گرفته است .
از تكنيكهاي شبيه سازي براي ارزيابي اثر استراتژيهاي مختلف براي كاهش تورم تقاضا استفاده كرده اند .استراتژيهايي كه مد نظر قرار گرفته اند به قرار زيراست :
1- حذف گرههاي توزيع از زنجيره عرضه ، با در نظر گرفتن فانكشن توزيع در مراكز توليد
2- يكپارچه سازي جريان اطلاعات در طول زنجيره عرضه
3- بكارگيري سياستهاي موجودي JIT براي كاهش تأخيرات زماني
4- بهبود در جريان مواد و محصولاتمياني با تصحيح روبه هاي مقدار سفارش
5- تصحيح پارامترهاي موجود در رويه هاي مقدار سفارش
هدف اينمدل شبيه سازي تعيين مؤثرترين استراتژي در هموار سازي انحرافهاي الگوي تقاضا مي باشد . بر اين اساس مشاهده شد كه استراتژي شماره 3 يعني استراتژي Just In Time و ايتراتژي شماره يك يعني كم كردن گره ها در هموار سازي انحرافات تقضامؤثر از بقيه استراتژيها بوده است .
پنچ استراتژي براي بهبود زنجيره عرضه را مورد بررسي قرار دادند ، سپس اين پنچ استرارژي را روي يك زنجيره عرضه سه مرحله اي مورد آزمايش قرار دادند . اين پنچ استرارژي را روي يك زنجيره عرضه سه مرحله اي مورد آزمايش قرار دادند