بخشی از مقاله
بررسي و مقايسه اختلال شخصيت ضداجتماعي بين افراد معتاد و غيرمعتاد
چكيده
پژوهش حاضر به منظور (بررسي و مقايسه اختلال شخصيت ضداجتماعي بين افراد معتاد و غيرمعتاد) صورت گرفته است. بدين منظور از جوانان معتاد و غيرمعتاد 20 تا 30 ساله شهرستان خمين يك نمونه 80 نفري (40 نفر معتاد و 40 نفر غيرمعتاد) به روش نمونهگيري تصادفي ساده انتخاب شده است.
دادههاي آماري از طريق اجراي آزمون MMPI (فرم كوتاه) از گروههاي نمونه بدست آمده و براي تجزيه و تحليل نتايج تحقيق حاضر از آمار توصيفي و استنباطي از جمله آزمون T مستقل و با در نظر گرفتن نتيجه آزمون لوين با استفاده نرم افزار SPSS مورد استفاده قرار گرفته است.
هدف اصلي از انجام اين پژوهش بررسي و مقايسه اختلال شخصيت ضداجتماعي در بين افراد معتاد و غيرمعتاد ميباشد كه نهايتاً از تجزيه و تحليل و بررسي دادهها نتيجه زير بدست آمد:
بين افراد معتاد و غيرمعتاد از لحاظ شخصيت ضداجتماعي تفاوت معناداري وجود دارد (P=0)
يافتههاي فرعي زير نيز از تحقيق حاضر بدست ميآيند:
- بين خود بيمارانگاري در افراد معتاد و غيرمعتاد تفاوت معناداري وجود دارد.( 008/0=P)
- بين افسردگي در افراد معتاد و غيرمعتاد تفاوت معناداري وجود دارد. (003/0=P)
- بين پارانويا در افراد معتاد و غيرمعتاد تفاوت معناداري وجود دارد. (0=P)
- بين اسكيزوفرني در افراد معتاد و غيرمعتاد تفاوت معناداري وجود دارد. (003=P)
فصل اول
كليــــات
مقدمه
زندگي بشر از ابتدا با مشكلات و مسائلي همراه بوده است و تاريخ گوياي گوشه اي از مشكلات بشر است. زيرا در تاريخ قطور زندگي بشر گر چه هنوز چند برگي از آن بيشتر بررسي نشده و اين مقدار كم هم مبهم است ، ولي با همه ابهام و تاريك كه دارد، فريادها و نالههاي دلخراش و داستانهاي غمانگيز بشر را نتوانسته است مخفي كند. گر چه امروزه پيشرفتهاي در همه زمنيههاي زندگي بشر بوجود آمده ولي باز هم وحشت و اضطراب و انحراف از بشر دور نشده است. زماني
بشر از طوفان و سيل و تحطي و بيماريهاي واگير وحشت داشت و زماني از جنگها و لشكركشيها. در اثر پيروزي علم بر طبيعت مقداري از اين مصائب و نگرانيها از بين رفته و ليكن جاي خود را به دردها و مصائب سختتري داده است. اكنون بشر از درون ناراحت است و از ناراحتيهاي عصبي و رواني شكايت دارد. از همنوع خود بيم دارد. ترس و وحشت از سلاحهاي اتمي و ميكروبي و شيميايي قرن بيست و يكم را به قرن «اصطراب و تشويش» مبدل ساخته، و از همه مهمتر اكنون از مسئله
«اعتياد» كه پديدهاي نسبتاً جديد است و انبوهي از انسانها را به خودكشي تدريجي محكوم نموده وحشت دارد.
در حال حاضر مسئله اعتياد به مواد مخدر در مقابل گروهي از انسانها قرار گرفته است كه به علت عدم تامين اقتصادي و اجتماعي ، فشارهاي رواني و خانوادگي و غيره براي فرار از حقايق تلخ زندگي به آن پناه ميبرند.
كشيدن يك نخ سيگار ، نوشيدن يك ليوان نوشابه الكلي ، زدن چند پك به وافور و استعمال يك ذره مرفين هروئين براي تسكين و بيخبري از اضطراب دروني و فشار رواني ناشي از فقر اقتصادي و مسائل ديگر اولين قدم بسوي بدبختي و خودكشي تدريجي است. عوامل اقتصادي ، اجتماعي ، رواني ، جسمي و مخصوصاً عوامل خانوادگي در هماهنگي فرد با محيط اجتماعي نقش مهم دارد. آرامش و امنيت، نداشتن فشار و اضطراب دروني و خانوادگي، از تعدادي از انحرافات منجمله اعتياد به مواد مخدر كاسته و انسان را در برابر مشكلات مقاوم مينمايد، اگر تحولات اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي هماهنگ و متناسب با نيازهاي افراد جامعه نباشد، در درون انسانهايي كه زمينه مساعد دارند انفجار رخ داده و وقوع انحراف و اعتياد حتمي است و حتي شيوع امراض رواني اجتنابناپذير است.
انحراف يا كجروي كه از آن بنام عارضه يا بيماري ياد ميكنند يكي از مظاهر زندگي دسته جمعي بخصوص زندگي امروزه است و از زماني آغاز شد كه انسان به صورت گروهي زندگي خود را شروع نمود. شرايط خاص و ملاكها و الگوها و ارزشهاي حاكم بر هر جامعه، در تغيير مفهوم انحراف و كيفيت آن موثر است. مثلاً مجازات قتل عمد اعدام است. شرابخواري و اعتياد به مواد مخدر در جامعه اسلامي انحراف محسوب و جرم دارد، ولي اين اعمال در برخي جوامع غرب امري عادي
است و انحراف محسوب نميشود.
بهر حال روانشناسان فرق آدم سالم و ديوانه را در داشتن قدرت روحي در جنگ با مشكلات زندگي ميدانند. لذا معتاد يك نوع انسان غيرنرمال است . مثلاً حسادت يكي از آسيبهاي اجتماعي و انحرافات است كه از درون انسان سرچشمه ميگيرد. وقتي فرد خود را با شخصي كه در موقعيت بهتري است مقايسه ميكند، دچار رنج و ناراحتي ميگردد. در اين صورت براي رفع ناراحتي خود ي
ا به موادمخدر روي ميآورند و يا دلش ميخواهد كه موقعيت ديگران را با توطئه و نيرنگ تضعيف نمايد.
در كشور ايران بزهكاري بطور عمده تحت اثر دو انگيزه ريشهيابي شده است :
1- اعتياد
2- بيكاري
بطور كلي بشر در دنياي امروز بحدي دچار انحراف و سقوط اخلاقي شده كه در ساير اعصار و قرون گذشته ميزان انحرافات بدين صورت نبوده است. لذا دورنماي آينده از ديد برخي صاحبنظران و جامعهشناسان بسيار تاريك است و معتقدند هر روز از بد ، بدتر شده و قاعده حيات جنگل سرانجام همه جهان را فرا ميگيرد.
اعتياد به مواد مخدر امروزه به صورت يك بلاي اجتماعي است، بطوريكه ضايعات مادي و معنوي آن كمتر از جنگهاي بينالمللي نيست. شيوع اعتياد در سطح جهان به صورتي است كه هر روزه بر آمار معتادان افزوده ميشود. اعتياد بلايي است كه در همه اقشار جامعه اعم از تحصيل كرده ، ورزشكاران ، هنرپيشگان، فقرا و ثروتمندان نفوذ كرده است. ولي قربانيان اصل اعتياد، جوانان و افراد كم تجربه ميباشند.
در حال حاضر مسئله اعتياد به مواد مخدر در شهر خمين گريبان گروهي از انسانها بويژه جوانان اين شهر را گرفته كه به علت عدم تامين اقتصادي و اجتماعي، فشارهاي رواني و خانوادگي و غيره براي فرار از حقايق تلخ زندگي به آن پناه ميبرند كه خود ميتواند باعث افزايش جرم و بزه در شهر خمين شود.
بيان مسئله
اعتياد به مواد مخدر فرد را به يك كلكسيون سيار بيماري تبديل كرده و مشكلاتي براي فرد و
اجتماع بوجود ميآورد. معتاد علاوه بر اينكه سلامتي خود را از دست ميدهد، بار سنگيني هم بر دوش اجتماع ميشود و از طرفي آن جامعه را مورد تهديد قرار ميدهد اينچنين افراد كه اكثراً قانونشكن هستند براي بدست آوردن مواد، دست به هرگونه اعمال خلاف قانون و ناروا ميزنند.
با توجه به اينكه قانون ، استعمال و خريد و فروش مواد را منع كرده اما معتاد براي تهيه آن دست به هر جنايتي ميزند و خود را از قيد مسئوليتهاي زندگي شخصي و اجتماعي رها ميكند. اينگونه افراد كه معمولاً خودپسند، بيعار و ولگرد و عصبي مزاج هستند هميشه در پي ماجرا ميگردند. معتاد وقتي بجان خود هم رحم نميكند ديگران و اجتماع هم نبايد از او انتظاري داشته باشند. اين همه موارد دليل بر اين است كه معتاد قدرت مقابله با حقايق و واقعيات زندگي را ندارد و نيز نيروي جسماني و رواني معتاد رشد معمول خود را طي نكرده است. افراد معتاد منحرف اغلب در
اجتماعات بدنام شركت كرده و از شركت در اجتماعات و جلسات خوشنان گريزانند.
معتاد با تاثيرپذيري از مواد ، زندگي خود و سرانجام ديگران را به خطر انداخته و بتدريج حالت عصبي معتاد وحيمتر شده و موقعيتهاي غيرعادي يكي پس از ديگري به سراغ او ميآيند، قضاوت و انديشهاش مختل شده و اغلب در حال چرت و بيخبري است. (حلم سرشت 1375 ، ص 234)
امروزه اغلب اجتماعات بشري در چنگال پديده مهلك اعتياد به مواد مخدر گرفتارند. پناه بردن به مواد مخدر، واقعه تازهاي در زندگي بشر نيست و از ديرباز اجتماعات مختلف بشري هر يك به تناسب
شرايط اقليمي و عادات و سنتهاي مخصوص به خود به انگيزه رهايي از فشارهاي روحي و يا به انگيزه كسب لذتهاي كاذب و زودگذر و يا بوسيله كنجكاوي و تقليد كوركورانه به يكي از انواع مواد مخدر پناه بردهاند. مسئله مورد پژوهش بررسي و مقايسه اختلال شخصيت ضداجتماعي بين افراد معتاد و غيرمعتاد شهرستان خمين ميباشد.
با توجه به آنچه كه در بالا توضيح داده شد عواملي كه باعث روي آوردن محقق براي انجام اين پژوهش شدند عواملي از قبيل افزايش جوانان مجرم در زندانها كه به علتهاي گوناگون دزدي، حمل مواد و جرايم ديگر كه به مواد مخدر مربوط ميشوند.
اهميت و ضرورت تحقيق
تامل و تعمق در مسئله اعتياد كه امروزه گريبانگير جوامع بسياري شده است . و هر ساله افراد بيشماري را روانه زندانها و گورستانها مينمايد.
بطور كلي بشر در دنياي امروز بحدي دچار انحراف و سقوط اخلاقي شده كه در ساير اعصار و قرون گذشته ميزان انحرافات بدين صورت نبوده است. برخي جامعهشناسان معتقدند كه ريشه تمام دردهاي اجتماعي در محيط اجتماعي است و ميگويند كه كسي ذاتاً منحرف و كجرو بدنيا نميآيد. (قائمي 1373 ص 139)
بهمين علت قرن حاضر بخاطر جهات گوناگون ، عناوين مختلفي را بخود اختصاص داده است از جمله : عصر علم، قرن اضطراب ، عصر انحراف و عصر تزلزل ارزشها. (همان منبع ص 142)
لذا دورنماي آينده از ديد برخي صاحبنظران و جامعهشناسان بسيار تاريك است و معتقدند هر روز از بد ، بدتر شده و قاعده حيات جنگل سرانجام همه جهان را فرا ميگيرد. (همان ، ص 14)
اعتياد به مواد مخدر امروزه به صورت يك بلاي اجتماعي است، بطوريكه ضايعات مادي و معنوي آن كمتر از جنگهاي بينالمللي نيست. شيوع اعتياد در سطح جهان به صورت است كه هر روزه بر آمار معتادان افزوده ميشود. اعتياد بلايي است كه در همه اقشار جامعه اعم از تحصيل كرده ، ورزشكاران، هنرپيشگان، فقرا و ثروتمندان نفوذ كرده است. ولي قربانيان اصلي اعتياد جوانان و افراد كم تجربه ميباشند.
اعتياد بزرگترين درد و بيماري براي شخص معتاد و جامعه است لذا نجات جان معتاد در واقع نجات جامعه است. اعتياد به مواد مخدر كه عنوان يك مشكل اجتماعي را بخود اختصاص داده پديدهايست استعماري كه زمينههاي ناسالم اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي، رواني، شخصيتي ، جسمي، سياسي و تربيتي در بروز و ابتلاي به آن اهميت دارد. اعتياد به مواد مخدر نه تنها خود زائيده مسائل مختلفي است، بلكه بوجود آورنده عوارض مختلي مثل عوارض جسم، فكري ، اجتماعي ، فرهنگي، سياسي، اقتصادي و غيره است. جامعهشناسان عقيده دارند؛ نياز هر جامعه به مواد مخدر نشانه انحطاط و سقوط آن جامعه است. و به عقيده سياستمداران جهان، براي
تسخير مملكتي و تضعيف و تصاحب ملتي، هيچ عاملي بهتر از ترياك نيست. آنها معتقدند براي مغلوب ساختن ملتها يك كيلو ترياك و يك حلقه وافور از چندين تانك و هزاران توپ موثرتر است. (اورنگ 1367 ص 14)
با در نظر گرفتن اين كه اعتياد ريشههاي سياسي و اجتماعي دارد و استعمارگران با استفاده از اين حربه سعي در تسلط و نفوذ شيطاني خود در كشورهاي ديگر دارند و همچنين با توجه به اينكه اعتياد خود عاملي براي انواع جرم و بزهكاري ميباشد. موجب انجام پژوهش در زمينه اين مسئله كه آيا رابطه بين اعتياد و شخصيت ضداجتماعي افراد وجود دارد يا خير شد كه ضرورت و اهميت تحقيق روشنتر ميشود و اهميت اصلي اين پژوهش ايجاد بصيرت و دانش لازم در جهت شناخت بخشي از عوامل و ارتباط برخي عوامل شخصيتي با اعتياد ميباشد.
اهداف تحقيق
الف ) هدف كلي
بررسي و مقايسه اختلال شخصيت ضداجتماعي بين افراد معتاد و غيرمعتاد شهرستان خمين.
ب ) اهداف ويژه
بدست آوردن آماد ساير اختلالات رواني در شخصيت معتادين نمونه با استفاده از آزمون MMPI
سوالات
آيا بين افراد معتاد و غيرمعتاد از نظر ميزان شيوع اختلال شخصيت ضداجتماعي تفاوت معنادار وجود دارد؟
فرضيات
بدليل اينكه تحقيق حاضر براي نخستين بار در ايران انجام شده و طي جستجوهاي مكرر به تحقيق مشابه برخورد نشده است و نيز اينكه تحقيق حاضر تحقيقي از نوع استقرايي است سابقه فر
ضي براي آن يافت نشده است. لذا تحقيق حاضر نيازي به فرضيه ندارد.
تعريف اصطلاحات
تعاريف نظري
معتاد: معتاد كسي است كه عادت به مصرف دارو دارد و در نتيجه مصرف كه نياز جسمي و رواني اوست اخلاق عمومي، سلامت و رفاه خود، خانواده و اجتماعش را به خظر مياندازد.(فرجاد 1378 ص 12)
اعتياد: اعتياد را ميدتوان حالتي دانست كه در نتيجه اتسعمال داروي مخدر به شخص دست ميدهد و موجب ميشود كه خويشتنداري شخص از ميان برود و زيادهروي در استعمال آن به حدي برسد كه به حال شخص و اجتماع مضر باشد. (اورنگ 1367 ص 9)
اختلال شخصيت ضد اجتماعي : عبارت است از ناتواني از تن دادن به هنجارهاي اجتماعي بطوري كه جنبههاي متعددي از رفتار فرد در نوجواني و بزرگسالي تحت تأثير اين ناتواني قرار گرفته باشد (رفيعي 1378 ص 212)
تعاريف عملياتي
معتاد: از نظر محقق كسي است كه به يك يا چند ماده مخدر وابستگي جسماني و رواني داشته و در صورت ترك علائم ترك آن ماده خاص بروز ميكند.
اعتياد: در تحقيق حاضر منظور معتاد شدن فرد به يكي از انواع مواد مخدر كه در زير مشخص شده است ميباشد. (ترياك ، هروئين، حشيش ، گراس)
اختلال شخصيت ضداجتماعي : در اين تحقيق كسي كه نمره بالاي 70 درصد در مقياس Pd فرم كوتاه آزمون MMPI كسب نمايد، مد نظر است.
فصل دوم
پيشينــه پـژوهـــش
تاريخچه مواد مخدر در جهان
استعمال مواد مخدر سابقهاي طولاني در ميان جوامع داشته و شكلهاي مصرف آن متنوع بوده و به زمينههاي مساعد در هر جامعه بستگي داشته است. مواد مخدر در طول تاريخ انسان؛ زماني به عنوان مواد خوراكي، گاهي به عنوان دارو، گاهي براي ايجاد لذت و يا فرار از ناراحتيها و از بين بردن و التيام درد بكار بده ميشده است. لذا در طول تاريخ بُشر كمتر ملتي را ميتوان ياف
ت كه با استفاده غلط از مواد مخدر روبرو نبوده باشد. مواد مخدر معمول در جشنها و مراسم مذهبي و گاهي نيز توسط جادوگران مورد استفاده قرار ميگرفته است.
بررسي آثار نوشته تاريخي اين نتيجه را ميدهد كه بشر از ابتدا از مواد مخدر اطلاع داشته است. زيرا با تجربه از خاصيت مواد مخدر آشنا شده و براي تسكين در از آن استفاده مينمود. مطالعه آثار نوشته دوران باستان بيانگر اين حقيقت است كه در سومر ، آشور ، بابل ، مصر، يونان و روم از ترياك استفاده ميشد.
هومر شاعر يوناني در آثار خود ازگل خشخاش گفتگو كرد. و آنرا جزو گلهاي زينتي باغهاي روم در 600 سال پيش از ميلاد دانسته است. نوشتههايي ازتمدن سومريها باقي است, نشان ميدهد كه سومريها از كهنترين اقوامي هستند كه نه تنها از ترياك استفاده ميكردند، بلكه نام «گياه شادي بخش» نيز بر آن نهاده بودند، كه اين نام هنوز شايع است. پزشكان آشوري نيز صدها سال پيش از ميلاد به خواص دارويي ترياك پي برده بودند.(اورنگ 1367 ص 6)
بشر از 7000 سال قبل ، از وجود يك ماده مخدر قوي در خشخاش آگاه بوده و در لوحههاي گلي كه از سومريان باقي مانده از ترياك نام برده شده است.
يونانيها ترياك را « اپيوم» ناميده و اطباع تركيباتي از ترياك را براي بيماريهاي مختلف جسمي و رواني تجويز ميكردند. جالينوس مشتقي از ترياك را نوشدارو ناميده و براي مداواي بيماريهاي مختلف از قبيل صرع، يرقان ، سنگ كليه و غيره بكار ميبرده است. در حدود 4000 سال قبل، كشيدن ترياك در چين نيز رايج بوده است. (دانش 1379 ص 206)
لذا ترياك را اولين بار سومريها كشف كردند و ضمن استفاده از آن به عنوان يك داروي مسكن ، تدريجاً به عنوان «مكيف» و «مخدر» نيز مورد استفاده قرار گرفت. كشف ترياك بوسيله سومريها در لوحهاي كه از 7000 سال قبل به جاي مانده ، ثبت شده است. (اورنگ 1376 ص 6)
نوشتههايي كه بر روي پاپيروس از مصريان مانده نشان ميدهد كه مصريها از قديم با استعمال ترياك آشنا بودند. لذا اصل ترياك از مصر بوده است. چرا كه اسم بتائيكا مشتق از شهر طبس مصر است كه خشخاش در آنجا ميكاشتند. صادق كريمپور در مورد سابقه تاريخي خشخاش
مينويسد:
« خشخاش ابتدا در مصر كشت ميشد و بنام «بتائيكا» معروف بود كه از كلمه طبس نام شهري واقع در مصر كه در آن خشخاش كشت ميشد ماخوذ شده است . در 1500 سال قبل از ميلاد تخم خشخاش از مصر به يونان برده شد و در آنجا رواج پيدا كرد. در افسانههاي هومر از جزيرهاي نام برده شده كه در آن قهرمانان اوديسه گرفتار نشئگي مواد اعتيادآوري گرديده كه نجات آنها به سادگي ميسر نبوده است.» (كريمپور 1378 ص 42)
در اين ميان اشيايي كه به داروسازان دوران باستان تعلق داشته و در موزه علوم لندن به معرض تماشا گذاشتهاند، كوزههايي به شكل گرز خشخاش ديده ميشود كه به جنس كاشي است و
حدود 5/12 سانتيمتر بلندي دارد. بر روي يكي از اين كوزهها خطوطي به شكل اثر تيغهاي كشيده شده بر روي گرز خشخاش ، بچشم ميخورد. كوزههاي مزبور متعلق به اواخر دوره مفرغ يعني حدود 1500 سال قبل از ميلاد مسيح است كه در قبرس ساخته شدهاند و احتمالاً به منظور نگهداري ترياك محلول در آب يا شراب، از آن استفاده ميكردهاند تا بتوانند اين فرآورده مخدر را به مصر صادر كنند.