بخشی از مقاله

مقایسه کارکردهای اجرایی، هوش هیجانی و تنظیم هیجان در بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی و افراد عادی

چکیده مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه کارکردهای اجرایی، هوش هیجانی و تنظیم هیجان در بیماران مبتلا به اختلال
اسکیزوفرنی، دوقطبی و افراد بهنجار بود.
مواد و روش ها: این پژوهش علی- مقایسه ای است. جامعه آماری شامل کلیه افراد مبتلا به اختلالهای اسکیزوفرنی و دوقطبی شهر هشتگرد بود. حجم نمونه در هر یک از زیرگروه ها 50 نفر در نظر گرفته شده است که به شیوه در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه هوش هیجان بار-ان، مقیاس تنظیم هیجان گراس و جان و نرمافزار کامپیوتری برج لندن استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون MANOVA و آزمون تعقیبی LSD استفاده شد.
یافته های پژوهش: نتایج نشان داد افراد اسکیزوفرن و دوقطبی با یکدیگر و با گروه بهنجار در تمامی مقیاس مولفههای کارکردهای اجرایی با یکدیگر تفاوت معنادار دارند. در زمینه هوش هیجانی، نتایج نشان داد که افراد بهنجار نسبت به افراد اسکیزوفرن و دوقطبی نمرات بیشتری کسب کردند. در تنظیم هیجان، نتایج نشان داد که افراد بهنجار نسبت به افراد اسکیزوفرن و دوقطبی نمرات بیشتری در مولفهی ارزیابی مجدد و نمرات کمتر در مولفهی سرکوبی هیجان کسب کردند.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به محدودیت های پژوهش، نتایج مورد بحث قرار گرفته اند.
واژه های کلیدی: کارکردهای اجرایی، هوش هیجانی، تنظیم هیجان، اسکیزوفرنی، دوقطبی

مقدمه
اختلال اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی از جمله پیچیده ترین، ناتوان کننده ترین و مزمن ترین اختلال های روانی می باشند(.(1 اختلال دوقطبی در طیف اختلال های خلقی جای می گیرد و شامل نشانگانی است که هم شامل افسرگی و هم شامل مانیا می شود و به دو نوع اختلال دوقطبی نوع I و اختلال دوقطبی نوع II تقسیم می گردد. این اختلال یک بیماری روانی مزمن و ناتوان کننده است که به طور تقریبی 1 درصد عمومی را تحت تاثیر قرار می دهد؛ این اختلال در مقایسه با دیگر اختلال های خلقی، بهبود کمتر و میزان مرگ و میر بالاتری دارد((2 با توجه به این مسائل، سازمان بهداشت جهانی در سال 2000 اختلال دوقطبی را ششمین علت ناتوانی مادام العمر در سازگاری افراد سنین 15 تا 44 سال جهان رتبه بندی کرده است(.(3
طبق پژوهش های صورت گرفته میزان شیوع اختلال اسکیزوفرنیتقریباً 1 درصد می باشد((4، به طوری که سالانه 5 تا 25 درصد این افراد تحت درمان قرار می گیرند. شیوع اسکیزوفرنی در مرد و زن برابر است اما در مردها شروع بیماری زودتر است(.(5 پژوهش های بسیاری نشان داده اند که اختلال های اسکیزوفرنی و دوقطبی از اختلال هایی هستند که تشخیص آن ها از یکدیگر مشکل و زمان بر می باشد. در واقع از لحاظ نشانه شناسی، شباهت های مشترک زیادی بین اختلال های اسکیزوفرنی و دوقطبی وجود دارد و نشانه هایی چون داشتن هذیان یا فقدان بینش به تنهایی نمی تواند درجه تشخیص افتراقی را داشته باشد((1 و پژوهش های بسیاری نشان داده اند که این دو اختلال در بسیاری از نشانه ها و علائم مشترک هستند و از طرفی شواهد مطالعات خانوادگی و مطالعات پیوستگی ژنتیکی در هر دو اختلال، بیانگر شباهت های علمی و آسیب شناختی می باشد((6 و هم چنین برخی از پژوهشگران معتقدند که علائم اختلال دوقطبی در واقع از جمله ابعاد اساسی اختلال اسکیزوفرنی است(.(7 این نتایج موجب افزایش بی اعتمادی در رابطه با یک تشخیص مجزا و جداگانه برای اختلال های اسکیزوفرنی و دوقطبی می شود. لذا در پژوهش حاضر سعی شده تا به بررسی و مقایسه عوامل اصلی و اساسی
ایجاد، تداوم و یا تشدیدکننده اختلال اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی پرداخته شود که از آن جمله می توان به کارکردهای اجرایی اشاره داشت. کارکردهای اجرایی فرآیندهای شناختی هستند که ظرفیت توجه، استدلال انتزاعی و یکپارچگی با دیگر مهارت های شناختی را تنظیم می کنند(.(8 لوب پیشانی و به طور اختصاصی ناحیه پیش پیشانی پشتی-جانبی و کرتکس کمربندی قدامی برای کارکردهای اجرایی از قبیل انتزاع و حل مسئله، راهبردهای جا به جایی، بازداری پاسخ ناکارآمد و انعطافپذیری تفکر ضروری هستند(10،.(9 پژوهش های بسیاری به نقش کارکردهای اجرایی در اختلال های گوناگون پرداخته اند و نشان داده اند که نقص در کارکردهای اجرایی در بسیاری از اختلال ها مانند اسکیزوفرنی و دوقطبی دخیل هستند. در پژوهشی کافی، کریمی و فرهی((1392 به بررسی نقص توجه در بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی پرداختند. بدین منظور آن ها به صورت تصادفی 132 بیمار را انتخاب و در 4 گروه اسکیزوفرن مزمن، اسکیزوفرن نخست دوره، دوقطبی مزمن و دوقطبی نخست دوره تقسیم کردند و در نهایت 33 نفر را به عنوان گروه کنترل از میان افراد بهنجار انتخاب کردند. نتایج نشان داد نقص توجه بیماران اسکیزوفرنی مزمن و دوقطبی مزمن نسبت به گروه شاهد بیشتر بود. بیماران اسکیزوفرنی مزمن در مقایسه با دوقطبی مزمن و دوره نخست اسکیزوفرنی از نقص توجه بیشتری برخوردار بودند. بین گروه های مزمن و دوره نخست دوقطبی و نیز دوره نخست اسکیزوفرنی و دوره نخست اختلال دوقطبی تفاوت معنی داری وجود نداشت. در پژوهشی دیگر که به بررسی اختلالات عصب روان شناختی در اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی پرداخته شده بود، 293 بیمار مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی و 227 بیمار مبتلا به اختلال دوقطبی را با 295 نفر از افراد سالم مقایسه گردیدند. نتایج نشان داد اختلالات شناختی در افراد مبتلا به اختلال های روانی، در مقایسه با افراد سالم بیشتر، و در افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی بیشتر از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی می باشد(.(12
هوش هیجانی نیز از دیگر سازه هایی است که نقشی اساسی در بروز اختلال های متنوع دارد(.(13
هوش هیجانی نوعی هوش غیرشناختی است که مشتمل بر شناخت احساسات، تصمیم گیری مناسب، توانایی اداره مطلوب خلق، کنترل تکانه و مهارت های اجتماعی مطلوب می باشد(.(14 پژوهش های بسیاری به نقش هوش هیجانی در اختلال های متنوع پرداخته اند و نشان داده اند که نقص در هوش هیجانی در اختلال هایی مانند اسکیزوفرنی((15-17 و دوقطبی((18 دخیل هستند. یکی از مولفه های اصلی هوش هیجانی، فرآیند تنظیم هیجان است. تعاریف متعددی از تنظیم هیجان ارائه شده است. طبق مدل گروس، تنظیم هیجان شامل همه راهبردهای آگاهانه و غیرآگاهانه ای می شود که برای افزایش، حفظ و کاهش مولفه های هیجانی، رفتاری و شناختی یک پاسخ هیجانی به کار برده می شود و به توانایی فهم هیجانات، تعدیل تجربه و ابراز هیجانات اشاره دارد(.(19 تنظیم هیجان را می توان به عنوان فرآیندهای فیزیولوژیکی، رفتاری و شناختی تعریف کرد که افراد را به تنظیم تجربه و بیان هیجان ها قادر می نماید(.(20 پژوهش های زیادی به بررسی نقش تنظیم هیجان یا افت و نقص در فرآیند تنظیم هیجان در اثر بروز اختلال های مختلف پرداخته اند، و این پژوهش ها در رابطه با اختلال های دوقطبی((21 و اسکیزوفرنی((22 به وفور مشاهده می شود.
با توجه به این که اختلال اسکیزوفرنی و دوقطبی از مخرب ترین اختلالات روان پزشکی هستند و هم چنین هم پوشی بالایی بین این دو اختلال وجود دارد، طبق بررسی های به عمل آمده پژوهش های اندکی جهت مقایسه کارکردهای اجرایی، هوش هیجانی و تنظیم هیجانی در مورد این بیماران صورت گرفته است، از این رو انجام پژوهش حاضر مهم به نظر می رسد و می تواند به دانش بیشتری در آسیب شناسی کمک کند. هم چنین با توجه به این که کارکرد اجرایی، هوش هیجانی و تنظیم هیجانی نقش مهمی در بروز رفتارها و برقراری روابط اجتماعی دارد، انجام چنین تحقیقی می تواند در مرکز بالینی و درمانی راهگشا و موثر باشد. از این رو پژوهش حاضر در صدد پاسخگویی به سوال اساسی زیر است که آیا بین کارکردهای اجرایی، هوش هیجانی و تنظیم هیجان در بیماران مبتلا به اختلال های اسکیزوفرنی و دوقطبی و افراد عادی تفاوت معناداری وجود دارد؟
مواد و روش ها
طرح پژوهش حاضر علی-مقایسه ای از نوع مورد شاهدی است که به صورت گذشته نگر انجام شده است. در این پژوهش کارکردهای اجرایی، هوش هیجانی و تنظیم هیجانی به عنوان متغیرهای وابسته و اختلال روان شناختی به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شدند که سطوح آن اختلال اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی و فقدان اختلال است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران زن و مرد مبتلا به اختلال های اسکیزوفرنی و دوقطبی مراجعه کننده به بیمارستان ها و مراکز بالینی شهرستان هشتگرد در پاییز سال 1392 بود. با توجه به روش پژوهش، اندازه هر یک از زیرگروه ها، 50 نفر در نظر گرفته شده است(50 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی، 50 بیمار مبتلا به اختلال دوقطبی و 50 تن از افراد سالم که از نظر سن، جنس و تحصیلات با نمونه مورد بررسی همتاسازی شدند). روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری در دسترس بود. معیار ورود نمونه دارای اختلال پژوهش عبارت بودند از: افراد دارای اختلال اسکیزوفرنی و دوقطبی، توانایی خواندن و نوشتن به زبان فارسی، عدم مراجعه قبلی برای درمان و نداشتن اختلال های دیگر بود که با توجه به مصاحبه تشخیصی مورد بررسی قرار گرفتند؛ و معیار ورود افراد سالم نیز عدم سابقه اختلال های روان پزشکی و روان شناسی و عدم ابتلاء به بیماری های جسمانی مزمن بود که با توجه به شرح حال افراد مسجل گردید.
به منظور انجام پژوهش حاضر از ابزارهای زیر استفاده شد.
الف-آزمون برج لندن: این آزمون یکی از ابزارهای مهم جهت اندازه گیری کارکرد اجرایی برنامه ریزی و سامان دهی است. این آزمون شامل 12 مسئله می باشد و از آزمودنی خواسته می شود با حرکت دادن مهره های رنگی(سبز، آبی، قرمز) و قرار دادن آن ها در جای مناسب، با حداقل حرکات لازم شکل نمونه را درست کند. حداکثر نمره فرد دراین آزمون 36 می باشد. هم چنین تعداد مسئله های حل شده، تعداد کوشش ها در هر مسئله، زمان تاخیر یا زمان طراحی (در برگیرنده تعداد لحظه هایی است که از ارائه الگوی یک مسئله تا آغاز اولین حرکت در یک کوشش برای فرد محاسبه شود)، زمان آزمایش(کل لحظات از آغاز اولین حرکت در یک کوشش تا کامل کردن حرکت ها در همان کوشش)، زمان کل آزمایش(مجموع زمان تاخیر و زمان آزمایش)، تعداد خطا و امتیاز کل به صورت دقیق توسط رایانه محاسبه می گردد. این آزمون دارای روایی سازه خوب در سنجش برنامه ریزی و سازماندهی افراد است. بین نتایج این آزمون و آزمون های پرتئوس همبستگی 0/4 گزارش شده است. پایایی این آزمون با آلفای کرونباخ 0/79 مطلوب گزارش شده است(.(23
ب-پرسش نامه هوش هیجانی بار-آن: این پرسش نامه دارای 90 عبارت و 15 خرده مقیاس می باشد که توسط بار-آن بر روی 3831 نفر از 6 کشور (آرژانتین، آلمان، هند، نیجریه و آفریقای جنوبی) که 38/8 درصد آنان مرد و 51/2 درصد آنان زن بودند، اجرا شد و به طور نظام دار در آمریکای شمالی هنجاریابی گردید(.(14 پاسخ پرسش نامه روی یک مقیاس 5درجه ای در طیف لیکرت(کاملاً موافقم، موافقم، تاحدودی، مخالفم، و کاملاً مخالفم) تنظیم شده است. زیر مقیاس های پرسش نامه عبارتند از خود آگاهی هیجانی، خود ابرازی، احترام به خود، خود شکوفایی، استقلال، همدلی، مسئولیت پذیری اجتماعی، رابطه بین فردی، واقع گرایی، انعطاف پذیری، حل مسئله، تحمل استرس، کنترل تکانه، خوش بینی و شادمانی. پنج عامل مرکب که شامل این 15 خرد مقیاس می باشند عبارت است از مقیاس روابط درون فردی(شامل خرده مقیاس های خود آگاهی هیجانی، حرمت نفس، قاطعیت، استقلال و خود شکوفائی)، مقیاس روابط بین فردی(شامل خرده مقیاس های همدلی، مسئولیت پذیری اجتماعی و روابط بین فردی)، مقیاس سازگاری(واقعیت سنجی، انعطاف پذیری و مشکلگشایی)، مقیاس مقابله با فشار(تحمل فشار و کنترل تکانه) و مقیاس خلق کلی (خرسندی و خوش بینی) می باشد. در تحقیق بار-آن((2000 ضرایب بازآزمایی بعد از یک ماه 0/85 و بعد از 4 ماه 0/75 گزارش شده است. در بررسی دیگری، همسانی درونی با استفاده از روش آلفای کرونباخ در هفت نمونه از جمعیت های مختلف، برای خرده مقیاس ها بین 0/69 (مسئولیتپذیری اجتماعی) تا 0/86 (احترام به خود) با میانگین 0/76 به دست آمد. در ایران، زارع((1380 میانگین کل ضریب همسانی درون پرسش نامه را 76 درصد به دست آورد(.(24
پ-پرسش نامه تنظیم هیجانی: این پرسش نامه توسط گروس و جان در سال 2003 به منظور اندازه گیری استراتژی های تنظیم هیجانی تهیه شده است(گراس و جان، .(2003 این پرسش نامه دارای مقیاس 7 درجه ای لیکرتی و دارای 10 آیتم می باشد که مشتمل بر دو زیرمقیاس ارزیابی مجدد و سرکوبی هیجان می باشد، شامل 6 آیتم برای ارزیابی مجدد (سوال های 1، 3، 5، 7، 8، (10 و 4 آیتم برای سرکوبی (سوال های 2، 4، 6، .(9 گروس و جان((2002 روایی همگرای این پرسش نامه را با بررسی ارتباط آن با چهار سازه موفقیت تنظیم هیجانی ادراک شده، سبک مقابله ای، مدیریت خلق، و غیر قابل اعتماد بودن مورد بررسی قرار دادند. هم چنین روایی واگرای آن را با بررسی ارتباط آن با ابعاد پنج عامل بزرگ شخصیت، کنترل تکانه، توانایی شناختی و مطلوبیت اجتماعی بررسی کردند. به علاوه این مقیاس دارای پایایی درونی 0/73 و پایایی بازآزمایی 0/69 می باشد(.(25
در این پژوهش به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آمار توصیفی میانگین و انحراف معیار و هم چنین آمار استنباطی تحلیل واریانس چند متغیری((MANOVA و آزمون تعقیبی LSD استفاده شد.

یافته های پژوهش
جدول شماره 1 میانگین و انحراف معیار نمره های شرکت کنندگان را در متغیرهای پژوهش نشان می دهد.

همان طور که در جدول شماره 1 مشاهده می شود میانگین و انحراف معیار نمره های شرکت کنندگان سه گروه در متغیرهای کارکردهای اجرایی، هوش هیجانی و تنظیم هیجان نشان داده شده است. در ادامه به منظور مقایسه سه گروه در متغیرهای پژوهش(کارکردهای اجرایی، هوش هیجانی و تنظیم هیجان) به تفکیک از تحلیل واریانس چند متغیری استفاده گردید که نتایج آن ها در جداول شماره 2، 3 و4 مشاهده می گردد. لازم به ذکر است که قبل از انجام تحلیل، به منظور بررسی تفاوت یا عدم تفاوت واریانس های گروه ها در کارکردهای اجرایی، هوش هیجانی و تنظیم هیجان آزمون لوین به عمل آمد، که نتایج آزمون همگنی واریانس های گروه ها(آزمون لوین) دررابطه با متغیرهای پژوهش معنی دار نشد. بنا بر این،نتایج آزمون لوین نشان داد که واریانس های گروه ها همگن بودند.

همان طور که در جدول شماره 2 مشاهده می شود بین میانگین تمامی مولفه های کارکردهای اجرایی در سه گروه تفاوت معناداری به دست آمده است(.(P<0.001 به منظور بررسی دقیق تر که در بین کدام یک از گروه ها از نظر متغیر کارکردهای اجرایی تفاوت معنی داری وجود دارد از آزمون تعقیبی LSD استفاده گردید که نتایج آن نشان داد میزان تمامی مولفه های کارکردهای اجرایی در افراد اسکیزوفرن از

افراد دوقطبی و افراد بهنجار به طور معناداری دارای نقص و بدکارکردی بیشتری بود (P<0.001) و هم چنین افراد دوقطبی بیشتر از افراد عادی در مولفه های کارکردهای اجرایی نقص داشتند (P<0.001)
به منظور مقایسه سه گروه شرکت کنندگان دارای اختلال اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی و افراد سالم از نظر هوش هیجانی و مولفه های آن نیز از تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده گردید که نتایج آن در جدول شماره 3 بیان شده است.

همان طور که در جدول شماره 3 مشاهده می شود بین میانگین تمامی مولفه های هوش هیجانی در سه گروه تفاوت معناداری به دست آمده است(.(P<0.05 به منظور بررسی دقیق تر که در بین کدام یک از گروه ها از نظر متغیر مولفه های هوش هیجانی تفاوت معنی داری وجود دارد از آزمون تعقیبی LSD استفاده گردید که نتایج آن نشان داد، میزان تمامی مولفه های هوش هیجانی در افراد اسکیزوفرن و دوقطبی از افراد بهنجار به طور معناداری دارای نقص و بدکارکردی بیشتری
بود((P<0.001؛ و هم چنین نتایج نشان داد که بین افراد دوقطبی و اسکیزوفرن تفاوت معناداری وجود نداشت(.(P>0.05
به منظور مقایسه سه گروه شرکت کنندگان دارای اختلال اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی و افراد سالم در رابطه با تنظیم هیجان نیز از تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده گردید که نتایج آن در جدول شماره 4 بیان شده است.

همان طور که در جدول شماره 4 مشاهده می شود بین میانگین مولفه های تنظیم هیجان در سه گروه تفاوت معناداری به دست آمده است(.(P<0.05 به منظور بررسی دقیق تر که در بین کدام یک از گروه ها از نظر متغیر مولفه های هوش هیجانی تفاوت معنی داری وجود دارد از آزمون تعقیبی LSD استفاده گردید که نتایج آن نشان داد میزان مولفه سرکوبی هیجان در افراد اسکیزوفرن و افراد دوقطبی از افراد بهنجار به طور معناداری بیشتر بود((P<0.001؛ و هم چنین نتایج نشان داد که میزان ارزیابی مجدد و نمره کل تنظیم هیجان در افراد بهنجار بیشتر از افراد اسکیزوفرن و دوقطبی بود(.(P<0.001

بحث و نتیجهگیری
هدف پژوهش حاضر مقایسه کارکردهای اجرایی، هوش هیجانی و تنظیم هیجان در بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی، دوقطبی و افراد بهنجار بود. نتایج پژوهش نشان داد که بيماران مبتلا به اسکيزوفرني در کارکردهاي اجرايي به طور معناداري از افراد مبتلا به اختلال دوقطبي و افراد بهنجار ضعيف تر عمل ميکنند و نمرات پايين تري مي گيرند. اين يافته با نتايج پژوهش هاي(٢٧،٨،١١،١٢،٢٤،٢٥) هم خوان است .
عملکرد موفقيت آميز در آزمون برج لندن به پردازش هاي زمينه اي نياز دارد. در حقيقت در اين تکليف ، آزمودني بايد معيار طبقه بندي در هر مسئله را درک و سپس آن را حفظ کند و در مواقع ضروري آن را به معيار خاص ديگري تغيير دهد. به عبارت ديگر، آزمودني بايد سازماندهي مفهومي را بر مبناي بازخوردها درک کند و بر مبناي پردازش محرک هايي که قبلا ارائه شده است ، معيار زمينه اي هر طبقه بندي را بفهمد. لذا اين آزمون ، تکليفي پيچيده است که شامل فرآيندهاي يادگيري، درک راهبرد مورد نياز و حل مسئله است . عملکرد ضعيف بيماران مبتلا به اسکيزوفرنيا نشانه نقص در مهارت هاي حل مسئله اين بيماران است . بيماران اسکيزوفرن قادر به طراحي موثر رفتار و انجام اعمال معني دار براي دستيابي به هدف نيستند، تفکر انتزاعي و مفهومي در آن ها شکل نگرفته است و دچار انعطاف ناپذيري شناختي هستند. آن ها در حفظ متوالي رشته اي از افکار مشکل دارند و قادر نيستند که براي رسيدن به هدف اعمال متناسب انجام دهند و در حفظ يک مجموعه پاسخ حرکتي يا شناختي نيز ناتوان اند و هم چنين نشان دهنده مشکلاتي در زمينه شکل گيري مفهوم ، انعطاف پذيري ادراکي و خودتنظيمي است و نشان مي دهد که اين بيماران قادر به عملکرد موثر يا تنظيم راهبردها در جهت اهداف مورد نظر و مقايسه راهبردها براي انتخاب يکي از آن ها در جهت هدف مورد نظر نيستند. در نتيجه اين امر به مشکلات زياد اين بيماران در حل مسئله منجر مي شود. کومار و همکاران (٢٠١٠) نقايص بيماران مبتلا به اسکيزوفرني در آزمون عملکرد اجرايي را به عنوان شاخص آسيب پذيري اين اختلال در نظر گرفته و براي توجيه آن عنوان کرده اند که اين نقايص از اثرات مراقبت هاي دارويي و نيز تغييرات مشاهده شده در وضعيت باليني مستقل بوده و در اسکيزوفرني اختصاصي هستند. علاوه بر آن بروز نقايص در افراد در معرض خطر ابتلا به اسکيزوفرني و بستگان درجه يک افراد مبتلا باعث شد که آن ها به اين نتيجه رسيده اند که اين نقايص به طور پايا بيماران مبتلا به اسکيزوفرني را از افراد بهنجار متمايز مي کند. هر چند اين نقايص در ساير اختلالات نظير دوقطبي نيز ممکن است مشاهده شود، اول الگوي نقايص در اسکيزوفرني اختصاصي بوده و تداوم بيشتري دارد(١٢). موضوع ديگري که به عنوان توجيهي براي نقايص کارکردهاي اجرايي در بيماران اسکيزوفرني در نظر گفته مي شود، نظريه هايي در رابطه با نارسايي در به کارگيري مناسب شبکه هاي گسترده تري از مغز در تکاليف مي باشد. در مطالعه اي نشان داده شد که بيماران اسکيزوفرني و افراد سالم از شبکه هاي مجزايي در مغز براي انجام تکاليف توجه استفاده مي کنند. مبتلايان به اسکيزوفرني سيستم توجهي خلفي را به کار مي گيرند و افراد سالم از شبکه اجرايي استفاده مي کنند. عملکرد ضعيف بيماران اسکيزوفرنيا در اين آزمون نشان مي دهد که اين بيماران قادر به طراحي موثر رفتار و انجام يک سلسله اعمال معنادار براي دستيابي به هدف نيستند، به عبارتي ديگر تفکر انتزاعي را از دست داده اند و قادر به طرح ريزي حالت هاي مختلف براي يک هدف و انتخاب از ميان آن ها نيستند. اين امر ممکن است مربوط به اين موضوع باشد که اساسا اشکال در انعطاف پذيري شناختي و مفهوم سازي که مربوط به بدکاري قشر پشتي-جانبي لوب پيشاني است (٢٧). هم چنين نتايج پژوهش حاضر نشان داد که افراد مبتلا به اختلال دوقطبي نسبت به افراد عادي نقص بيشتري در کارکردهاي اجرايي نشان مي دهند. اين يافته با نتايج پژوهش هاي(٣٠-٢٨،١٢،٢٢) هم خوان است . در تبيين اين يافته مي توان بيان کرد که بيماران مبتلا به اختلال دوقطبي شامل نقايص اساسي در لوب پيشاني خود هستند(٣١)، بنا بر اين انتظار مي رود بيماران با اختلال لوب پيشاني در انجام آزمون برج لندن دچار اشتباهات بيشتري در خرده مقياس هاي اين آزمون نسبت به افراد شاهد باشند. براي انجام کامل و موفقيت آميز آزمون برج لندن هماهنگي فرآيندهاي شناختي بسيار ضروري است . فرض مي شود که هماهنگي فرآيندهاي شناختي به کارکرد دقيق قشر پيش پيشاني وابسته است. صدمه به لوب پیشانی توانایی برنامه ریزی سازمان دهی را تخریب می کند. لوب های پیشانی مسئول برنامه ریزی و نظم دهی رفتار هستند. هماهنگ با یافته های مطالعه حاضر، پژوهش های اخیر عملکرد معنی دار ضعیف تر بیماران دوقطبی را در مقایسه با آزمودنی های نرمال در کارکرد اجرایی نشان دادند(.(32

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید