بخشی از مقاله
تجهيز كارگاه
تجهيز كارگاه از فعاليتهايي است كه پيش از شروع اجراي هر پروژه انجام ميشود. در هر قراردادي 5/2 درصد بابت تجهيز كارگاه پرداخت ميشود.
مراحل تجهيز كارگاه به شرح زير است:
الف) شناسايي كه خود شامل مراحل زير است:
1_ بررسي مقدمات كار
در اين قسمت مشكلاتي از قبيل پاكسازي محوطه، زهكشي، حمل و نقل، جنس خاك، وجود توده سنگي و ... كه ممكن است در روند پروژه توقف ايجاد كند مورد بررسي قرار ميگيرند.
2- انتخاب بهترين مسير راه
پروژهها معمولاً در مناطق توسعه نيافته و خارج از شهرها اجرا ميشود، بنابراين بايد بهترين مسير از طريق شناسايي راههاي كم تردد موجود با توجه به حجم و نوع ماشينآلات مورد نياز در پروژه و حجم ترافيك ميسر گردد.
3- تعيين محل تأمين آب و مصالح
نزديكترين منبع آب در منطقه و كيفيت آن بايد شناسائي شود و چنانچه منبع آبي وجود نداشته باشد بايد چارهانديشي نمود. همچنين در كارهاي بتني 60 تا 70 درصد مصالح را شن و ماسه تشكيل ميدهد بنابراين براي رعايت اقتصاد طرح بايد نزديكترين معادن شن و ماسه را شناسائي نمود.
4_ تخمين مدت زمان آماده كردن اجراي پروژه
اين امر بستگي به موارد زير دارد:
- نوع وسائل مورد استفاده براي آماده كردن محل اجرا (لودر، بلدوزر، مواد منفجره و غيره)
5- حجم كار
6- برنامه تخصيص منابع يعني مشخص نمودن زمان و مكان مناسب كاربرد هر يك از وسائل.
ب- پاكسازي محوطه وخشك كردن آن.
ج_ تعيين محل اجراي پروژه.
د_ ساخت جادههاي دسترسي
كه معمولاً جادههاي موقتي هستند و براي بردن امكانات به محل اجراي پروژه احداث ميشود. اين جادهها را ميتوان طوري احداث كرد كه بعدها به عنوان جاده اصلي يا فرعي مورد استفاده قرار گيرند كه براي اين امر دو عامل كيفيت جاده و عرض آن بايد با توجه به تردد و اندازه نوع ماشينآلات در نظر گرفته شود.
و_ ذخيره كردن مصالح
1- شن و ماسه: 60 تا 70 درصد از مصالح تشكيل دهنده بتن، شن و ماسه هستند. بنابراين تهيه آنها به قيمت ارزان بسيار مهم است و بايد حتيالامكان از معدن محلي تأمين شوند. احداث ايستگاه شن و ماسه نيز در اغلب موارد ضرورت مييابد و احداث ايستگاه در معدن يا كارگاه بايد مورد بررسي قرار گيرد تا بهصرفهترين راه انتخاب شود. انتخاب معدن يا كارگاه براي احداث ايستگاه شن و ماسه بستگي به وجود آب دارد، يعني اگر در محل منبع آب وجود داشته باشد ايستگاه شن و ماسه را در همانجا احداث ميتوان كرد و در غير اين صورت بايد در كارگاه اقدام به ايجاد ايستگاه شن و ماسه نمود.
مصالح سنگي كه بايد ذخيره شود عبارتند از:
شن شامل نخودي، بادامي، بيس كه ميتواند طبيعي يا شكسته باشند.
ماسه كه عموماً 6 – 0 است.
2- سيمان و احياناً مواد مضاف
سيمان بايد همواره به مقدار كافي ذخيره شود. مقدار ذخيره سيمان بستگي به عوامل مختلفي دارد از قبيل:
- ميزان مصرف روزانه
- ميزان مصرف كل
- ميزان توليد سيمان در كشور
- سيستم توزيع و حمل و نقل
مواد مضاف براي دادن خاصيتي جديد به بتن به آن افزوده ميشود مانند ضد يخ، مواد حبابزا و ...
در صورتي كه در پروژه از مواد مضاف استفاده ميشود بايد به اندازه كافي ذخيره شوند.
به كمك مصالح سنگي و سيمان و با افزودن آب، بتن ساخته ميشود. ايستگاه مركزي بتن همواره در داخل كارگاه و در نزديكي جاده دسترسي ساخته ميشود تا ماشينآلات حمل كننده سيمان و مصالح سنگي قدرت مانور داشته باشند.
2_ وسائل قالببندي
با توجه به مصرف روزانه قالب و نياز كل پروژه بايد اقدام به ذخيره مصالح و وسائل لازم براي قالببندي شامل تخته، چهارتراش، سيم نجاري، انبردست و كليه ملزومات ديگر نمود.
قالبها بر دو نوعند: قالبهاي چوبي _ قالبهاي فلزي.
از قالبهاي فلزي فقط در كارهاي تيپ كه به تعداد زياد در يك پروژه انجام ميشود و يا در كارهايي كه فشار بتن زياد است استفاده ميگردد. قالبهاي چوبي در بعد وسيع مورد استفاده قرار ميگيرند. از ضايعات قالبهاي چوبي ميتوان بعدها به عنوان پشتبند و ... استفاده كرد. همچنين قالبهاي چوبي را ميتوان در قالببندي فرمهاي مختلف بهكار برد. قالب فلزي ظاهر كار را خوب و تميز نشان ميدهد ولي قالب چوبي كيفيت بتن را به خوبي عيان ميكند.
نحوه ذخيرهسازي شن و ماسه
معمولاً از ارتفاع كم ريخته شده و در محفظههاي مكعب مستطيلي ذخيره ميشوند تا دانهبندي آنها به هم نخورد.
نحوه ذخيرهسازي سيمان
سيمان به دو صورت فله و پاكتي است. سيمان فلهاي توسط بونكر حمل ميشود. سيمان پاكتي در پاكتهاي 45 و 48 و 50 كيلوئي موجود است. سيمانهاي پاكتي را بايد در بالاتر از سطح زمين ذخيره كرد. براي اين كار ميتوان ابتدا چهارتراشهائي بر روي زمين قرار داده و پاكتهاي سيمان را بر روي آنها انبار كرد. تعداد پاكتهائي كه ميتوانند بر روي هم قرار داده شوند حداكثر 7 تا 10 پاكت است و در غير اين صورت سيمانهاي زيرين اصطلاحاً سنگ ميشوند.
سيمانهاي فلهاي در سيلوهاي فلزي ذخيره ميشوند. سيلوهاي فلزي بر
دو نوعند: زميني، هوائي.
ضخامت ورق سيلوهاي هوائي معمولاً mm 5 است و قسمتهاي بالاتر سيلو از ورقهاي نازكتر ساخته ميشوند. ظرفيتهاي معمول اين سيلوها عبارتند از : 45، 50، 75، 100، 120، 150 و 200 تن.
بايد توجه داشت كه سيمان نبايد بيش از سه ماه در سيلو مانده باشد، همچنين سيلوها بايد طوري ساخته شوند كه رطوبت به داخل آنها نفوذ نكند.
شكل ص 5
سيلوهاي زميني معمولاً به شكل روبهرو ساخته ميشوند و زير آن بايد حتماً عايق شود تا رطوبت نفوذ نكند.
در تأسيسات بچينگ از سيلوهاي فلزي هوائي استفاده ميشود.
شكل ص 5
و- تأسيسات ايمني كارگاه
1_ وجود سرپوشها و جانپناهها در قسمتهاي لازم براي جلوگيري از سقوط اشياء يا كارگران به پائين لازم است.
2- استفاده از كلاه ايمني، ماسك و دستكش.
ز- تأسيسات رفاهي
عبارتند از:
سالنهاي غذاخوري، خوابگاههاي كارگري و كارمندي، درمانگاه، سرويس اياب و ذهاب.
ح – تهيه ماشينآلات
ماشينآلات مورد استفاده در هر پروژه به طور كلي به دو دسته تقسيم ميشوند:
1- ماشينآلات تخصصي مانند: بچينگ پلانت، تراك ميكسر، بولدوزر، پمپ بتن، تسمه ناقله، تأسيسات شن و ماسه، كاميون، بتوينر، دامپر، وسائل تراكم بتن ( انواع ويبراتور) و ...
2- ماشينآلات خدماتي مانند: اتوبو
س، مينيبوس، وانت، سواري، آمبولانس و ...
تراك ميكسر
شامل يك ماشين بابر و يك محفظه گردنده است كه داخل آن از فولادي با جنس سخت ساخته شده تا سائيده نشود. ظرفيت تراك ميكسرها معمولاً شش متر مكعب است. از معايب آنها داشتن استهلاك زياد است و اينكه فاصله حمل نبايد زياد باشد.
بتيونر
مصالح را به صورت حجمي در داخل بتيونر ميريزند. ابتدا شن و ماسه و سيمان را داخل بتيونر ريخته تا خوب مخلوط شوند و سپس آب افزوده ميشود و بتيونر بايد حداقل دو دقيقه پس از ريختن آب همچنان بچرخد تا عمل اختلاط به طور كامل صورت پذيرد. ظرفيتهاي معمول بتيونر عبارتند از: 150، 250، 400، 600 و 750 ليتر.
طرح و اجراي قالب (قالببندي)
1- اهميت قالب
از آنجائي كه هزينه قالببندي در يك پروژه معمولاً زياد است كار قالببندي داراي اهميت ميباشد. طرح قالب بستگي به موارد زير دارد:
- روشهاي اجرائي قالببندي
- مصالح و ابزار موجود در بازار
- نوع قالب
- تعداد دفعات استفاده از قالب
- ابعاد و شكل عضوهائي كه بايد قالببندي شوند.
اين موارد بايد در ابتداي كار مورد بررسي قرار گيرند.
2- استفاده از قالب
قالبهاي مورد استفاده بايد داراي شرايط زير باشند:
- محكم باشند
- بدون درز باشند
- از جاي خود تكان نخورد
- تغيير شكل ندهد
- سطح داخلي آن صاف باشد
قالبهاي فلزي بيشتر در كارهاي تيپ مثل روسازي جادهها، جدولبندي خيابانها و ... استفاده ميشوند.
3- انواع قالبها
الف) خاك: قالب خاكي در جاهائي استفاده ميشود كه خاك داراي پايداري لازم بوده و فرو نريزد. در پيها ميتوان از خاك به عنوان قالب استفاده كرد كه در اين صورت حجم پيكني كاهش مييابد.
از معايب قالب خاكي اين است كه آب بتن را مكيده و باعث سوختن يا پكيدن بتن ميشود و ديگر اينكه سطح قالببندي صاف نخواهد بود. به همين دليل در پيها و پايهها مورد استفاده قرار ميگيرد. همچنين بايد توجه داشت كه خاك داراي املاح قليائي يا اسيدي نباشد تا به بتن صدمه بزند.
از مزاياي قالبهاي چوبي به موارد زير ميتوان اشاره نمود:
- ارزان بودن
- كار كردن با آن اسان است
- سبك بودن
- حمل و نقل ان آسان است
- به شكلهاي مختلف در ميآيد
قالب چوبي بايد داراي شرايط زير باشد:
1- محكم باشد
2- درز نداشته باشد
3- هنگام استفاده بايد اشباع شده باشد، زيرا در غير اين صورت تاب برداشته و كمانه ميكند.
4- چنانچه اشباع نشده باشد بايد درزهايي در قالب پيشبيني شوند كه امكان تغيير شكل دادن را داشته باشند.
5- قالب چوبي حداكثر سه يا چهار مرتبه و پس از سه بار استفاده بايد سطح قالب را رنده كرد زيرا از يك طرف قالبهاي چوبي با بتن در تماس هستند و بايد اين سطح آنها صاف باشد.
6- حداقل ضخامت قالب چوبي cm 5/2 ميباشد.
اتصال قالبهاي چوبي به يكديگر معمولاً به سه ط
ريق انجام ميگيرد.
1- فارسي
2- گونيا
3- فاق و زبانه
شكل ص 9
آببندترين نوع اتصال فاق و زبانه است و در مقابل موج برداشتن نيز مقاومتر از دو نوع ديگر است، ولي به دليل گران بودن ساخت آن چندان مورد استفاده قرار نميگيرد.
براي ساخت قالبهاي چوبي از چوب كاج، بلوط و سرو استفاده ميشود زيرا نرم و سبك بوده و ميخ زدن به آنها راحت است.
ب – قالب لغزنده (رونده)
در پروژههاي حساس با ارتفاع بلند كه امكان نگهداري قالب توسط پشتبند وجود ندارد از اين قالبها استفاده ميشود به عنوان مثال در سدهاي بتني و برجهاي بلند.
چوب نراد روسي هم بسيار مورد استفاده قرار ميگيرد كه اشباع شده بوده و تغيير شكل نميدهد اما گران است و فقط در عضوهايي كه اهميت شكل آنها مطرح است استفاده ميشود.
تخته قالب را پس از مصرف دور نميريزند بلكه براي پشتبندها و جاهاي ديگر استفاده ميكنند.
ج- قالبهاي فلزي
اصولاً استفاده از قالبهاي فلزي بهصرفه نيست، مگر آنكه فشار بتن آنقدر زياد باشد ك قالب چوبي نتواند اين فشار را تحمل كند و وزن بتن زياد باشد و يا اينكه تعدادي پروژه تيپ مثلاً تعداد زيادي واحد مسكوني شبيه به هم بخواهد ساخته شود.
اشكال قالب فلزي از نظر كارفرما آن است كه ظاهر كار را خوب نشان ميدهد زيرا با كوبيدن چند چكش به قالب فلزي شيره بتن به بيرون زده و سطح بتن را صاف نشان ميدهد بنابراين از ديد پيمانكارها قالبهاي خوبي است.
د- قالبهاي فيبري و تخته سه لائي
قالبهاي تخته سه لائي با ضخامتهاي 5/0 تا 2 سانتيمتري در بازار موجود است و ابعاد آنها به طول 2/1 متر و 4/2 متر است و در صورتي مناسب براي استفاده به عنوان قالب بتنريزي هستند كه چسب استفاده شده براي چسباندن لايهها آببند باشد تا در اثر رطوبت لايههاي مختلف تخته از هم باز نشوند. به طور كلي تخته سه لايه بايد براي همين كار يعني قالببندي ساخته شده باشند.
بهصرفهترين ضخامت تخته سه لايه 5/1 تا 2 سانتيمتر ميباشد كه هم سبك است و هم سرعت كار را بالا ميبرد. براي سطوح انحناءدار از تخته 5/0 سانتيمتر استفاده ميشود.
قالبهاي فيبري مورد استفاده بايد از نوعي باشند كه ماده ضد آب در خمير آنها تزريق شده باشد. از اين قالبها براي ستونهاي دايرهاي استفاده ميشود. مزيت آنها بالا بردن سرعت كار و سبك بودن است.
هـ – قالبهاي فايبرگلاس
قالبهاي فايبرگلاس در جاهاي بخصوص استفاده ميشوند و هدف عمده استفاده از آنها كاستن از وزن مرده و زيبا ساختن سقف است. مثلاً قالبهاي سقف دانشكده عمران دانشگاه علم و صنعت از اين نوع هستند.
به طور كلي از بين انواع قالبهاي ذكر شده در بالا، قالبهاي چوبي و فلزي بيش از همه مورد استفاده قرار ميگيرند.
و- قالبهاي ....
اجزاي قالببندي ديوار
قالبهاي ديوار از قسمتهاي زير تشكيل شدهاند:
1- تخته قالب
2- چهارتراش پشتبند
3- چهارتراش كش
4- مهارها
5- تخته اندازه
6- پاشنه
7- تنگها
تخته قالب عضوي از قالب است كه در تماس با بتن بوده شكل آن را ميسازد. ضخامت معمول تخته قالبها 5/2، 5/3 تا 4 سانتيمتر متداول براي تراشهاي پشتبند 15× 5 ، 7 و 10 × 5 سانتيمتر است.
اگر فشار بتن و ساير موارد طوري باشد كه چهارتراشهاي پشتبند كفايت نكنند از چهارتراشهاي ديگري عمود بر پشتبندها استفاده ميكنند كه چهارتراشهاي كش نام دارند. چهارتراشهاي كش متوالي در طول ديوار تا حدي همديگر را ميپوشانند.
پاشنه تختهاي است كه در زير قرار ميگيرد و انتهاي چهارتراشهاي پشتبند به آن ميخ ميشوند. عدم استفاده از پاشنه نيز ايرادي ندارد.
مهارها اعضاي مايلي هستند كه براي كنترل كل سيستم قالببندي در مقابل واژگوني به كار ميروند. يكي از روشهاي مهاربندي در شكل بالا ديده ميشود. روش ديگر مهار قالبها به شكل زير است:
شكل ص 12
تخته اندازه براي حفظ فاصله بين دو قالب به كار ميرود و طول آن برابر فاصله بين دو قالب است. ضخامت اين تخته چندان نيست.
تخته اندازهها بايد بعد از بتنريزي به طريقي خارج شوند كه يكي از راههاي آن بدين ترتيب است كه يك قطعه سيم به سر هر يك از تخته اندازهها ميبندند و هنگامي كه بتن به هر تخته اندازهاي رسيد سيم را بالا كشيده و تخته اندازه را از قالب خارج ميكنند.
تنگها براي جلوگيري از دور شدن قالبها از يكديگر به كار ميروند. از سيمهاي دولا به نام سيم نجاري به عنوان تنگ استفاده ميشود. تنگها در محل اتصال پشتبند و پشتيند چهارتراش به كار ميروند.
جزئيات قالب ستون
به طور كلي مقاطع ستونها معمولاٌ به دو شكل ميباشند:
1- مقاطع راستگوشه (مربع و مستطيل)
2- مقاطع دايرهاي
اجزاي قالب ستونهاي راستگوشه عبارتند از:
1- تخته قالب
2- بستها
3- دورهها
تخته قالب عضوي است كه در تماس با بتن است و به آن شكل ميدهد در ستونها درز تخته قالبها برخلاف ديوارها قائم ميباشند.
تخته قالبها در چهار طرف به هم ميخ ميشوند. در شكل زير دو نوع قالببندي و طرز ميخ زدن آنها ديده ميشود.
شكل ص 14
تخته قالبها توسط قطعات كوچكي به نام بست به هم متصل ميشوند.
شكل ص 14
براي جلوگيري از كمانه كردن قالب ستون، در فواصل مختلف ارتفاع ستون از چهارچوبهاي فلزي دو ستون استفاده ميشود كه آنها را دوره مينامند. (......) را به كمك بولت يا تنگ به هم ميبندند.
شكل ص 14
براي قالببندي ستونها با مقطع دايرهاي از شابلون تختهاي استفاده ميشود. در داخل اين شابلونها تختههايي با عرض كوچك ميكوبند.
براي اتصال دو شابلون از تنگ استفاده ميشود.
شكل ص 14
و در بين تنگها نيز مفتولهائي را به دور قالب ميبندند.
شكل ص 15
به هنگام قالببندي ستونها بايد توجه داشت كه معمولاً در پاي ستون بايد در قالب سوراخي تعبيه شود تا چنانچه بعد از آرماتوربندي در انتهاي ستون مواد زائدي جمع شد از آن محل خارج شوند.
همچنين اگر ارتفاع ستون زياد باشد در اثر بتنريزي از ارتفاع بالا دانهبندي به هم خواهد خورد به همين دليل در ارتفاع 2 متري از پاي ستون محلي براي قرار دادن قيف در قالب پيشبيني ميشود تا بتنريزي از آنجا انجام گيرد و هنگامي كه بتن به ارتفاع 2 متري رسيد دهانه قيف را مسدود ميكنند و بقيه بتن را از بالاي قالب ميريزند. روش ديگري براي جلوگيري از به هم خوردن دانهبندي بتن در اثر ريختن آن از ارتفاع زياد اين است كه لولهاي را تا انتهاي ستون فر ميبرند و از سر لوله شروع به بتنريزي ميكنند و به تدريج لوله را بالا ميكشند و در عين حال بتنريزي را انجام ميدهند.
شكل ص 16
اجزاي قالب تير
اعضاي مختلف قالب تير عبارتند از:
1- قالب تير
2- بازوها يا دستكهاي چپ و راست
3- كلاهك يا سر شمع
4- پايه يا شمع
5- گوه
6- چهارتراش
براي اينكه قالب خيز برندارد در زير پايهها چهارتراشهايي به طول حداقل 4 متر قرار ميدهند.
بين شمع و چهارتراش يعني در زير پاي شمع، گوه نصب ميكنند كه دو كار را انجام ميدهند:
1- برچيدن راحت قالببندي
2- تنظيم ارتفاع شمع
قالب پي
در صورتي كه ديواره پي پايدار باشد ميتوان از قالب خاكي استفاده كرد در غير اين صورت عمدتاً از قالبهاي چوبي استفاده ميشود. پيهاي مورد استفاده معمولاً به صورت منفرد، نواري و يا راديه هستند. پيهاي منفرد عموماً به صورت مكعب يا مكعب مستطيل هستند كه به صورتهاي مختلفي اجرا ميشوند. مثلاً براي صرفهجويي در بتنريزي آن را به صورت پلهاي ميسازند كه اين كار باعث افزايش سطح قالببندي ميشود. پيهاي منفرد را به صورت ذوزنقه ميسازند.
شكل ص 17
پيهاي نواري داراي قالببندي سادهتر و با هزينه كمتري هستند و پيهاي راديه نيز به قالببندي بسيار سادهتري نياز دارد.
قالببندي پي مكعب مستطيلي
قالبها بايد به صورت صاف و يكپارچه نصب شوند. هر قالب از تعدادي تخته كه با چهارتراشهائي به هم نصب ميشوند تشكيل شده است. البته ابتدا آرماتوربندي را انجام ميدهند. تنگهايي نيز مطابق شكل به دور چهارتراشهاي قائم روبهروي هم پيچانده ميشوند. تنگها از سيمهاي نجاري نمره 8 و 9 هستند و از دور شدن در اثر فشار بتن تازه ريخته شده جلوگيري ميكنند. سوراخهائي كه براي عبور تنگها پيشبيني ميشوند نبايد بزرگتر از mm 12 باشد زيرا در غير اين صورت بتن كرمو ميشود.
شكل ص 17
اگر ابعاد پي بيشتر از 1.25M × 1.25M باشد به كمك گلميخهائي كه به چهارتراش ميخ ميكنند قالب را در زمين تثبيت مينمايند.
شكل ص 18
قالب پيبندي ديوارها
ارتفاع پي ديوارها معمولاً زياد نيست. تختههاي مورد استفاده براي قالببندي پي ديوارها به ضخامت cm 5 ميباشند. البته پي ديوارها معمولاً قالببندي نميشود ولي قسمتهاي مسطح پي بايد حتماً قالببندي شوند تا از حجم بتنريزي كاسته شود. براي قالببندي پي ديوارها سعي بر آن است كه از تختههاي يكپارچه استفاده شود و ارتفاع آنها 25 تا 30 سانتيمتر است.
اين قالبها بايد به طريقي در برابر نيروهاي جانبي مهار شود كه براي اين منظور معمولاً از چهارتراشهاي 1/5cm × 5cm را كه معمولاً از ضايعات هستند در زمين فرو برده و مطابق شكل زير به قالب وصل ميكنند. براي جلوگيري از نزديك شدن قالبها به يكديگر از تخته اندازه نيز استفاده ميشود.
مقطعي از قالببندي پي ديوار در شكل زير نشان داده شده است.
شكل ص 18
قالببندي تيرها
چون ارتفاع تيرها معمولاً كم است د رنتيجه فشار ناشي از بتن تازه نيز كم است. قالب تيرها داراي يك كف و دو گوشه است. معمولاً قالب را طوري ميسازند كه مدتي بعد از گيرش بتن بتوان گونهها را باز كرد. ولي كف را تا مدتي باز نميكنند تا شمعكوبي زير كف تا زمان گيرش كامل بتن بتواند وزن بتن را تحمل كند. يعني شمعكوبي بايد آنقدر باقي بماند تا بتن خودش وزن خودش را تحمل كند. تخته كف يكپارچه است، زيرا عرض آن زياد نيست.
در ساختمانهاي بتنآرمه عموماً تير و سقف را يكپارچه ميريزند و به همين دليل قالب سقف روي قالب تير قرار ميگيرد. مطابق شكل زير:
قالببندي سقف
قالببندي سقف تشكيل شده است از تختههائي به ضخامت 5/2 سانتيمتر كه بستها و چهارتراشهايي از زير آنها را بهم متصل ميكند.
در شكل روبهرو تصوير يك قالب سقف از زير مشاهد ميشود. چهارتراشهاي 15×5 عمود بر بستها بوده و نيرو را از بستها به شمعها منتقل ميكنند. فاصله چهارتراشها بستگي به دهانه آنها و جنبش چوب دارد. همانطور كه گفتيم معمولاً تير و سقف را يكپارچه ميريزند. براي اين كار دو حالت پيش ميايد.
1- تير مياني
2- تير كناري
جزئيات قالببندي اين دو حالت در شكلهاي زير نشان داده شده است.
شكل ص 19 - 20
چون شمعها بار سنگيني را به زمين منتقل ميكنند اگر سطح اتكاي آنها به زمين كم باشد تير نشست كرده و خيز مثبت پيدا ميكند به همين دليل در موقعيت قالببندي يك خيز منفي به قالب ميدهد علاوه بر آن چهارتراش هايي به طول 4 متر و عرض 20 سانتيمتر را در زير گوهها قرار ميدهند.
قالببندي پلهها
معمولاً در ساختمانبندي بتنآرمه يا پلهها را بتني ميسازند و يا اينكه دال بتني را ريخته و بعد پلههاي سنگي را در روي ان قرار ميدهند.
پلههاي بتني
كف شيبدار قالب از تختههائي به ضخامت 5/2 سانتيمت تشكيل ميشود. چهارتراشهاي 15×5 عمود بر اين تختهها نصب ميگردند.
سپس در زير اين چهارتراشها، چهاتراشهاي 10 × 10 عمود بر چهارتراشهاي 15 × 5 نصب ميشوند.
اين چهارتراشهاي 10×10 بر پايههاي عمودي 10×10 تكيه دارند پايهها در فواصل حدود 25/1 متر گذاشته ميشوند. در زير پايهها نيز گوهنگهدارنده قرار دارد. براي پيشاني پلهها نيز از تختههائي به ضخامت 5 سانتيمتر و به ارتفاع پله استفاده ميشود و زير آن را فالسي ميكنند تا مالهكشي بتن آسانتر باشد.
پلههاي سنگي
معمولاً به دليل هزينه قالببندي زياد و مشكلات آرماتوربندي پلههاي بتني، ابتدا يك دال بتني ميريزند و بعد پله سنگي را نصب ميكنند. يا اينكه به جاي دال بتني از تيرچه استفاده ميشود.
جزئيات قالببندي پله بتني در شكل زير نشان داده شده است:
شكل ص 21
روغن زدن قالبها
براي جلوگيري از چسبيدن بتن به قالب و صاف شدن سطح بتن قالب را روغن ميزنند.
الف- روغن زدن به قالبهاي چوبي
روغن بايد در چوب نفوذ كند تا آب بتن جذب قالب نشود و بتن نسوزد. معمولاً از روغن كرچك مصنوعي و روغنهايي كه از مواد نفتي به دست ميآيند استفاده ميشود.
براي اينكه بتوان از قالب چوبي به دفعات ببشتري استفاده كرد آن را يكدست رنگ ميزنند تا دوامش بيشتر شود.
ب- روغن زدن به قالبهاي فلزي
روغن قالبهاي فلزي با روغن قالبهاي چوبي متفاوت است. براي قالبهاي فلزي معمولاً از روغن موتورهاي ديزل سنگين است. قالب بعضي از عضوها را بايد قبل از بستن روغن زد مانند ستون ولي قالب تيرها را ميتوان بعد از نصب قالب روغنكاري كرد. ولي بايد مراقب بود كه روغن به آرماتور نگيرد.
طرز روغن زدن
روغن بايد به طور يكنواخت پخش شود و زياد نباشد. براي روغن زدن ميتوان از قلممو يا پيستوله استفاده كرد. روغن مورد استفاده از نوعي نباشد كه بتن را خراب كرده و يا سبب لك افتادن بر روي آن شود. روغني كه به قالبهاي فيبري زده ميشود از نوعي نباشد كه باعث باز شدن چسب بين لايههاي مختلف تخته شود.
به جاي روغن ميتوان از تركيب نفت سياه با گريس (1 قسمت گريس 3 قسمت نفت سياه) نيز استفاده كرد.
در مواقع ضروري كه به اين روغنها دسترسي نداريم ناچار بايد ابتدا قوطيها را مرطوب كنيم تا قالب آب بتن را نمكد.
اقدامات ايمني در نصب قالب
1- بايد مراقب ميخهائي كه از قالب بيرون ميزند بود و آنها را كنترل كرد.
2- چكش شل نباشد.
3- ايجاد حفاظ براي كار در ارتفاعات بالا براي جلوگيري از سقوط كارگران و نخوردن اشياء به سر عابرين
4- مهاركردن تمام لايههاي قالب در مقابل لغزش و نيروي باد.
5- مهار خود پايهها به زمين كه معمولاً با گچ تندگير قسمت انتهايي پايه را به زمين فيكس ميكنند.
اقدامات ايمني در برچيدن قالب
1- فقط افراد قالببردار در محوطه بوده يا تردد نمايند.
2- قالببرداري موقعي انجام شود كه عضو بتني وزن مرده خود را تحمل كند.
3- قالبهاي برداشته شده بايد سريعاً بر روي هم چيده شوند تا هم مشكل تردد ايحاد نشود و هم ميخهاي قالب ايجاد حادثه نكند.
طرح قالب
چون بتن در ابتداي ريختن به صورت خميري است و نميتواند وزن خود را تحمل كند لذا قالبها بايد توان تحمل وزن بتن را داشته باشند يعني قالب بر اساس حداكثر وزني كه به آن وارد ميشود طرح گردد.
اين وزنها عبارتند از:
1- وزن قالب
2- وزن بتن يا هر چيز ديگري كه روي قالب وجود دارد
3- وزن كارگراني كه روي قالب تردد ميكنند
4- وزن ابزارها و تجهيزات قالببندي
5- نيروهاي ناشي از لرزش و نوسانات
براي كاستن از اثر وزن كارگران و ابزارها و تجهيزات قالببندي از داربستهايي كه ميتوانند متحرك باشند استفاده ميگردد.
اساس طرح قالب
خود بتن هنگامي كه خميري است يك نيروي جانبي به صورت فشار هيدرواستاتيك به قالب وارد ميكند. اين فشار هيدرواستاتيك علاوه بر وزنهاي نام برده شده در بالا به « سرعت بتنريزي» و «درجه حرارت محيط» نيز بستگي دارد. خصوصاً در ديوارها كه ارتفاع آنها زياد است عامل فشار هيدرواستاتيك مطرح است. به طور كلي هر چه گيرش سريعتر انجام فشار جانبي وارد بر قالب بيشتر خواهد بود.
شكل ص 25
وزن مخصوص بتني
به وطن واحد حجم بتن وزن مخصوص بتن ميگويند اين وزن مخصوص شامل وزن متر مكعب اختلاطي از شن و ماسه و سيمان و آب و مواد افزودني و هوا ميباشد.
مثلاً بتن با عيار 300 كيلوگرم در يك متر مكعب يعني بتني كه در يك متر مكعب آن 300 كيلوگرم سيمان استفاده شده است و يا بتن مگر كه يك بتن جهت پاكيزگي و تراز باشد داراي عيار 150 ميباشد. به اين ترتيب وزن يك متر مكعب بتن 300 عبارتند از:
در بعضي مواقع (مناطق گرمسير، جاهايي با عيار بالا، شن و مصالح با مرغوبيت متوسط)
اين وزن بتن با 2300 يا 2400 نيز ميرسد. بابت مسطح شدن بتني 100 تا 150 كيلوگرم اضافه ميگردد يعني حدود 2400 تا 2500 كيلوگرم در متر مكعب.
طرح قالب ديوارها
گام 1- مشخص بودن وسائل قالببندي (چهارتراشها، سيمهاي تنگ، تخته قالب و غيره)
گام 2- محاسبه سرعت توليد بتن (يعني در هر ساعت چند متر مكعب بتن توليد ميشود)
براي اين كار بايد، حجم وسائل بتنساز از قبيل بتيونر يا بچينگ موجود را بدانيم و مدت زماني را كه مصالح و آب ريخته شده و مخلوط ميشوند را نيز اندازه بگيريم. در اين صورت
Min(m3/h) 60 × = سرعت توليد بتن
گام 3- محاسبه سطح مقطع ديوار
L: طول ديوار (متر)
W: عرض ديوار يا فاصله داخلي دو تخته قالب (m)
گام 4- سرعت پر شدن قالب از بتن
m/h = پر شدن قالب
گام 5- تعيين يا حدس منطقي درجه حرارت محيط بتنريزي
گفتيم بتن تازه به قالب وارد ميآورد بستگي به درجه حرارت محيط دارد زيرا افزايش درجه حرارت گيرش را سريعتر ميكند.
گام 6- تعيين حداكثر فشار واده بر قالب از بتن تازه. براي اين كار از گراف شكل 4-3 صفحه 29 جزوه استفاده ميشود. با داشتن سرعت پر شدن قالب از گام 4 و درجه حرارت از گام 5 ميتوان حداكثر فشار وارده بر سطح قالب را بر روي محور عمودي اين گراف خواند.
گام 7- تعيين فاصله بين چهارتراشهاي پشتبند با توجه به حداكثر فشار وارده بر سطح قالب و جنس و ضخامت تخته قالب. بديهي است كه هر چه نازكتر باشد فاصله چهارتراشها كمتر ميشود تا تختهها تحت فشار بتن تغيير شكل نميدهند. براي اين كار با توجه به جنس و ضخامت تخته قالب و حداكثر فشار وارد بر سطح آن ميتوان فاصله چهارتراشهاي پشتبند را از روي محور قائم گراف شكل 4-4 صفحه 29 جزوه خواند. عدد به دست آمده را بايد در جهت اطمينان و به صورت مضربي از عدد 5 روند كرد.
گام 8- تعيين نيروي يكنواخت با واحد طول پشتبندها
فاصله بين چهارتراشها و پشتبندها × حداكثر فشار وارده بر قالب = نيروي يكنواخت بر واحد طول پشتبند
شكل ص 27
گام 9- تعيين فاصله بين چهارتراشهاي كش
با توجه به ميزان نيروي يكنواخت وارد بر پشتبند و اندازه چهارتراشهاي پشتبند از محور قائم اين گراف ميتوان حداكثر فاصله بين كشها را خواند. فاصله بايد مضربي از عدد 5 روند شود. بديهي است هرچه چهارتراشهاي پشتبند ضعيفتر باشد فاصله كشها كمتر ميشود.
گام 10- تعيين نيروي يكنواخت وارد بر كشها
فاصله بين چهارتراشها× حداكثر فشار وارد بر سطح قالب = نيروي يكنواخت وارد بر كشها ( T/m)
گام 9× گام 6= گام 10
فاصله بين تنگها را از دو طريق حساب كرده و كمترين آن دو را در نظر ميگيريم.
گام 11- تعيين فاصله تنگها با توجه به گام 10 و اندازه چهارتراش كش
با توجه به نيروي يكنواخت وارد بر كش و اندازه چهارتراش كش، فاصله تنگها از روي محور قائم خوانده ميشود.
گام 12- تعيين فاصله تنگها با توجه به مقاومت گسيختگي سيم
هر يك از سيمهاي موجود در بازار مثل 8 ، 9، 10 و 11 داراي تنش گسيختگي مخصوص به خود هستند كه در جدول زير آمده است:
نمره سيم ( تجارتي) حداقل تنش گسيختگي (KG)
8 Kg 770
9 Kg 615
10 Kg 530
11 Kg 420
مقاومت گسيختگي سيم (kg) =
گام 13 مقايسه گام 11 و 12 و انتخاب كوچكترين مقدار به عنوان فاصله تنگها، عدد به دست آورده بايد روند اجرائي را محاسبه عدد 78 را نشان بدهد ما عدد 75 را انتخاب ميكنيم.
معمولاً تنگها در محل اتصال چهارتراشها و چهارتراشهاي كش قرار ميگيرند.
گام 14- مقايسه گام 13 و گام 7 و انتخاب كوچكترين مقدار به عنوان فاصله چهارتراش پشتبند و فاصله تنگها.
مثلاً اگر در گام 7 فاصله چهارتراشها cm 60 و در گام 13 فاصله تنگها cm 5/7 به دست آمده باشد، هم فاصله تنگها و هم فاصله بين چهارتراشها را cm 60 انتخاب ميكنيم.
گام 15- تعيين تعداد چهارتراشهاي پشتبند
1+ = تعداد چهارتراشهاي پشتبند
اگر پشتبندهاي آخري در فواصل كمتري قرار گرفت اشكالي ندارد.
گام 16- تعيين تعداد چهارتراشهاي كش
= تعداد چهار تراشهاي كش
از گامهاي 15 و16 در برآورد مصالح استفاده ميشود.
گام 17- مدت زمان بتنريزي (پر شدن قالب)
= مدت زمان بتنريزي
فرمول فاصله چهارتراشهاي پشتبند
L: ضخامت تخته (m)
P: حداكثر فشار وارد بر سطح قالب ( kg/cm2)
L: فاصله چهارتراشهاي پشتبند (m)
نمودارهاي ص 30
مطلوب است طرح قالب ديوار براي يك ديوار بتني به طول 12 متر، ضخامت 6/0 متر و ارتفاع 30 متر.
براي بتنريزي يك دستگاه بتيونر دارد كه كارگران بتنساز ميتوانند در هر 5 دقيقه 45/0 متر مكعب بتن توليد كنند. (اگر تعداد بتيونرها بيشتر بود ظرفيت همه را جمع ميكرديم). درجه حرارت محيط بتنريزي 20 درجه است. مصالح موجود براي قالببندي عبارتند از:
سيم نجاري نمره 9 – چهار تراش 10×5 – تخته 5/2 سانتيمتر.
گام 2-
0.45/5*60=5.4 m3/h = سرعت توليد بتن
يعني در يك ساعت ميتوانيم 5.4m3 بتن بريزيم.
گام 3-
S=L*W=12*0.6*7.2m2
گام 5-
V=0.75m/h T=2.3 Ton/m2 = 2300kg/m2 سرعت بتنريزي
حداكثر فشار وارد بر سطح قالب
از گراف 4-4
فاصله اجرائي پشتبندها = cm 45
گام 8
فاصله پشتبندها× حداكثر فشار وارده بر قالب = بار يكنواخت وارد بر پشتبند
=2300*0.45=1035 kg/m
گام 9- از گراف 4- 5
1035kg/m= بار يكنواخت وارد بر پشتبند
0.558m فاصله بين كشها 5*10 = اندازه چهارتراش
55cm = فاصله اجرائي كشها
گام 10
فاصله بين كشها × حداكثر فشار وارده بر سطح قالب = نيروي يكنواخت وارد بر تنگها ( T/m)
=2300*0.55=1265 kg/m
گام 11- از گراف 4-6
= فاصله تنگها چهارتراش
گام 12-
سيم نمره 9 0.75
گام 13-
51cm = فاصله تنگها 75 < 51
50cm = فاصله اجرائي تنگها
گام 14 – مقايسه گام 7 و 13:
Cm 5/4 = فاصله بين تنگها 45> 50
Cm 45= فاصله بسن چهارتراشهاي پشتبند
گام 15-
= تعداد پشت
گام 16-
= تعداد چهارتراشها
ساعت = = مدت زمان بتنريزي (h)
طرح قالب ستون
گام 1- تعيين مصالح موجود براي قالببندي كه معمولاً از چهارتراشهاي 10×5 و تخته 5/2 سانتميتري استفاده ميشود. چون مقاطع ستون ظريف هستند فقط در يك نوع تخته و چهارتراش استفاده ميشود.
گام 2- مشخص نمودن بزرگترين بعد سطح مقطع
گام 3- تعيين ارتفاع ستون
گام 4- با استفاده از جدول زير، با داشتن ارتفاع ستون و بزرگترين بعد مقطع ستون، فاصله بين دورهها به ترتيب از پائين به بالا تعيين ميشود. طرز استفاده از جدول به اين ترتيب است كه از عدد مربوط به ارتفاع يك خط افقي و از عدد مربوط به بزرگترين بعد ستون يك خط قائم رسم ميكنيم و هر جا همديگر را قطع كردند آن عدد فاصله دوره اول را مشخص ميكند و اعداد بالاي آن فاصله دورههاي بعدي را به ترتيب از پائين به بالا نشان ميدهند.
مثال: اگر ارتفاع ستون 3 متر و ابعاد آن 50 × 50 باشد در آن صورت ارتفاع ستون را بر عدد 30 تقسيم تا بر حسب فوت به دست آيد و بزرگترين بعد مقطع را (كه در اينجا با هم برابرند) بر عدد 5/2 تقسيم ميكنيم به اين ترتيب ارتفاع ستون برابر 10 فوت و بزرگترين سطح مقطع 20 اينچ به دست ميآيد.
مثال طرح قالب ستون
فاصله بين دورههاي تا قالب را براي ستوني كه ارتفاع ان qA و بزرگترين ستون 36 اينچ است تعيين كنيد. از چهارتراشهاي 10×5 و تخته به ضخامت 5/2 سانتيمتر استفاده ميشود.
حل: فاصله بين دورهها به ترتيب از پائين به بالا عبارتند از:
طرح قالب سقف
گام 1- مشخص بودن مصالح قالببندي كه معمولاً تخته به ضخامت 5/2 سانتيمتر و چهارتراش 10×5/2 براي بست و چهارتراشهاي 10×10، 15×10، 15×5 ، 10×5 براي پشتبندها و كشها و چهارتراش 10×10 برالي تيركها مورد استفاده قرار ميگيرند.
گام 2- محاسبه وزن كل بار وارده (وزن مرده + وزن زنده كه معمولاً وزن ناشي از رفت و آمد كارگران و وسائل بتنريزي است و حدود 250kg/m2 در نظر ميگيرند.)
گام 3- فاصله بين چهارتراشهاي پشتبند از جدول يك
جدول يك: فاصله بين پشتبندها چنانچه از چهارتراش 15×5 باشند.
ضخامت سقف بتني (CM) دهانه پشتبند به متر ( فاصله كشها)
20/1 50/1 80/1 10/2 40/1 70/2 00/3
10 2/1 2/1 2/1 2/1 2/1 9/0 75/0
5/12 2/1 2/1 2/1 05/1 9/0 9/0 75/0
15 2/1 9/0 75/0 6/0 6/0 6/0 6/0
گام 4- تعيين فاصله بين كشها كه معمولاً آن را حدس ميزنيم بعد فاصله پشتبندها را حساب ميكنيم.
گام 5- تعيين فاصله بين تيركها در جدول 2
توضيح: با توجه به عرض دهانه معمولاً از 5/1 تا 2 متر متغير است با توجه به داشتن ضخامت سقف و رنج انتخابي از جدول 1 فاصله چهارتراشهاي پشتبند به دست ميآيد. در ادامه با انتخاب يكي از چهارتراشهاي 20×5 يا 5×10 و داشتن ضخامت سقف فاصله بين تيركها از جدول 2 به دست ميآيد. به اين ترتيب با داشتن محاسبه كش و پشتبند شمعها طرح قالببندي سقف انجام ميشود.
جدول 2: حداكثر دهانه كشها به متر(فاصله بين تيركها)
ضخامت سقف بتني (CM) فاصله كشها به متر
براي چهارتراش 20×5 براي چهارتراش 15×10
50/1 80/1 10/2 50/1 80/1 10/2
10 65/1 5/1 35/1 95/1 8/1 65/1
5/12 65/1 5/1 35/1 80/1 65/1 5/1
15 5/1 35/1 20/1 65/1 5/1 5/1
5/17 __ __ __ 65/1 5/1 35/1
20 __ __ __ 5/1 35/1 35/1
مثال طرح قالب سقف
گام 1- سقف بتنآرمه به عرض 4 متر و به ضخامت 5/12 سانتيمتر و چهارتراشهاي موجود:
20×5 ، 10×10، 15×5، 10×5/2
ضخامت تخته: 5/2 سانتيمتر مطلوب است محاسبه فاصله بين پشتبندها و كشها و تيركها.
وزن مخصوص بتن = 2500kg/m2
گام 2- بار مرده + بار زنده= كل بار
=250 + 0.125* 2500= 565kg/m2
با گذاشتن يك كش دهانه پشتبند به 2 متر ميرسد.
فاصله پشتبندها از جدول يك با انترپوله = 101 متر
گام3- فاصله كشها = 2 متر (البته يك كش بيشتر وجود ندارد) از جدول 2
فاصله تيركها= 2.0 1.4m 1.5 1.8 چهارتراش 20 5
1.35 2.1
اين اعداد را با اعداد آئيننامه مقايسه كرده كوچكترين را انتخاب ميكنيم.
فاصله بين كشها هميشه بين 75/1 تا 2 است.
قالببرداري
1- به طور كلي قالبها را بايد با كشيدن ميخها، جزءبهجزء برداشته شوند. ضربه زدن به قالبها يا به طور ناگهاني برداشتن آنها به طوري كه به بتن ضربه وارد شود مجاز نيست.
2- قالببرداري اعضاي باربر سا ختمان بايد با هماهنگي انجام شود كه حداقل 70% مقاومت فشاري 28 روزه خود را كسب كرده باشد.
به طور كلي آئيننامه ايران مدت زمان لازم بتنريزي و قالببرداري قسمتهاي مختلف اعضاي مختلف را به شرط آنكه درجه حرارت محيط بالاي 5 درجه باشد مشخص كرده است:
الف) گونه تيرها، ديوارها، ستونها 2 روز
ب) دالهاي دو طرفه 8 روز
ج) دالهاي يكطرفه، قارچي، تخت و كف تيرها 16 روز
د) كف تيرهاي بزرگ و شاهترهاي بزرگ 21 روز
اگر درجه حرارت محيط پائينتر از 5 درجه بود بايد مدت زمان يخبندان را به مدت زمان قالببرداري اضافه كنيم پس از برداشتن قالبها چنانچه تغيير شكل پيدا نكرده باشند ميتوان آنها را رنده كرده و پس از پيدا كردن سطح صاف اگر ضخامت كافي داشته باشند مجدداً مورد استفاده قرار داد.
قالبها حتماً بايد از شيره بتن پاك شوند.
بتنريزي
قبل از بتنريزي بايد موارد زير انجام شده باشد:
1- وسائل بتنريزي آماده و تميز باشد.
2- محلهاي بتنريزي بايد محيا شده و از آب يا مواد زائد تخليه گردد.
3- آرماتورها از مواد زائد خصوصاً روغن پاك شوند.
بعد از انجام دادن اين موارد بايد بتنسازي نمود. بتن بايد حتماً با وسائل مكانيكي ساخته شود و بتنسازي با دست فقط براي عضوهاي غير باربر و با اجازه مهندس ناظر انجام ميگيرد.
براي ساختن بتن از چنگك يا بتيونر و يا تراكميكسر استفاده ميشود. براي اين كار ابتدا مصالح سنگي و سيمان را به صورت خشك مخلوط كرده و بعد آب اضافه ميكنند.
بتيونرها بر دو نوعند: در نوع اول پره ثابت بوده و محفظه ميگردد. در نوع دوم پره ميچرخد و محفظه ثابت ميماند. در پايان عمل بتنسازي تا زماني كه تمام بتن قبلي خارج نشده است نبايد مصالح جديد را بريزيم.
در بتيونرها سرعت دوران لازم براي مخلوط شدن تمام دانهها به طور يكنواخت حائز اهميت است. سرعت دور بتيونرها 15 تا 20 دور در دقيقه است و حداقل دو دقيقه پس از افزودن آب بتيونر بايد همچنان كار كند تا بتني با دانهبندي پيوسته و يكنواخت به دست آيد.
مدت زمان حمل بتن نيز بايد مشخص بوده و در هوائي معمولي از 30 دقيقه بيشتر نشود. بتن بايد با وسائلي حمل شود كه چيزي به آن اضافه نشود و خود بتن به هم نريزد كه به همين دليل از تراك ميكسر استفاده ميشود.
اگر فاصله حمل خيلي زياد باشد: مصالح خشك و سيمان را در تراك ميريزند و به طرف محل بتنريزي حمل ميكنند و آب را در پاي كار از منبع بالاي تراك به داخل مخلوط ميريزند. در هواي گرم معمولاً مواد ديرگيركننده به بتن ميافزايند تا زود و قبل از رسيدن به محل بتنريزي نگيرد.
وسائل ديگر حمل بتن عبارتند از: پمپ بتن، ناو شيبدار، تسمه نقاله.
براي اينكه بتن بتواند توسط پمپ منتقل شود بايد از كرايي كفي برخوردار باشد.
وسائل فوق بايد طوري كار كنند كه يكنواختي بتن را به هم نزنند.
معمولاً طرح اختلاط بتن با توجه به رطوبت روز انجام ميشود كه با يك كمك آزمايش و يا به طور حدسي و از روي تجربه انجام ميشود. آئيننامه ايران جدول زير را براي تغيير دادن مقدار آب با توجه به وضع ظاهري و اندازه دانهها ارائه نموده است زيرا ميدانيد
هرچه دانهها ريزتر باشند درصد رطوبت آنها بيشتر از دانههاي درشتتر است.
وضع ظاهري مصالح سنگي مقدار آب اضافي بر حسب ليتر در متر مكعب مصالح
ماسه 5-0 شن 16-5 شن 25-16 شن 27- 5
خشت 20-10 50 قابل قابل
مرطوب 60-30 30-20 15-5 20-10
خيلي مرطوب 120-80 60-40 10-20 50-30
خيس 150-120 90-70 50-60 75-60
موضوع ديگر ريختن بتن است. با توجه به ظرافت عضو و پرفولاد و يا كمفولاد بودن آن، بتن بايد كارآئي بخصوصي داشته باشد. هر قدر بتن كارائي كمتري داشته باشد بايد از وسائل تراكم بهتري استفاده نمود تا مقاومت فشاري بتن كاهش نيابد. در مقاطع پرفولاد مثل ستونها كه تراكم فولاد در قسمت پائين زياد است به وسيله لولهاي كه انتهاي ستون فرو برده ميشود بتنريزي را از پائين انجام داده لوله را به تدريج بالا ميكشند.
اگر در جائي بتنريزي يك عضو قطع شده باشد و پس از مدتي بخواهيم دوباره بتنريزي آن عضو را ادامه بدهيم بايد از بتن ريزدانه استفاده شود. در مقاطع پرفولاد نيز از بتن ريزدانه استفاده ميشود.
تراكم بتن
براي بالا بردن مقاومت فشاري بتن، بتنهاي متراكمتر ميسازند به شرط آنكه وسائل تراكم مناسبي وجود داشته باشد. و سائل تراكم بتن انواع مختلفي دارد: كه بهترين آنها ويبراتورهاي لولهاي (خرطومي) و ميزهالي ويبره ( لرزان) هستند. ويبراتورهاي لولهاي بايد به صورت قائم در بتن فرو روند و مايل فرو بردن آنها در بتن مجار نيست و سبب به هم خوردن دانهبندي آنها ميشود.
بعد از تراكم بتن بايد ويبراتورها در همان حالي كه روشن است و كار ميكند به آرامي در امتداد محورش يعني به طور قائم بيرون كشيد. خاموش كردن ويبراتور و سپس خارج كردن آن از داخل بتن به كيفيت بتن لطمه ميزند.
لرزاندن بيش از بتن نيز دانهبندي آن را به هم ميزند پس زمان لرزاندن نبايد چندان زياد باشد.
از ميزهاي ويبره در عضوهاي پيشساخته و با ضخامت 20 سانتيمتر استفاده ميشود و براي ضخامتهاي بزرگتر از 20 سانتيمتر در استفاده از اين ميزها مشكلاتي وجود دارد.
وسيله تراكم بتن تحناق است كه براي بتنهاي سفت از آن استفاده ميشود. تحناقها چكشهاي كائوچويي هستند كه به جداره عضوهاي ضعيف ميزنند. براي عضوهاي بزرگتر استفاده از اين وسيله مشكل است و به طور كلي راه مناسبي براي تراكم بتن نيست.
در سازههاي بتني درزهائي وجود دارد كه كاربردهاي مخت
لفي دارند برخي از اين درزها اجرائي بوده و برخي نيز درزهاي انبساطي هستند.
درزهاي انبساطي براي كاهش اثر زلزله و درجه حرارت پيشبيني ميشوند.
سومين نوع درز، درزهاي كنترل يا اقباض هستند.
درزهاي اجرائي
به طور كلي از گذاشتن درز بايد پرهيز شود مگر اينكه حتماً از قبل پيشبيني شده باشند، زيرا درزهاي اجرائي در بتن نقطه ضعف ايجاد ميكنند. اين درزها بايد در جائي باشند كه تنشهاي برشي و خمشي حداقل مقادير خود را دارند و يا اينكه درزهاي اجرائي بايد در جائي باشند كه اگر تنش زياد است عضوهاي ديگر به عضو مورد نظر كمك كنند.
در شكل زير يك درز اجرائي از نوع نرومادگي در يك ديوار ثقلي ملاحظه ميشود.
براي اجراي اين درز بعد از ريختن بتن پي يك چهارتراش را در مواقعي كه بتن حالت خميري پيدا كرده است فرو برده و بيرون ميآورند. اگر ديوار آرماتور داشته باشد نيازي به تعبيه اين درز اجرائي نيست و از ميلگرد انتظار استفاده ميشود.
شكل ص
بهترين محل درز اجرائي بين تيرها و دالها، وسط تير و دال است كه تنش برش حداقل ميباشد. قطع كردن بتنريزي بايد به صورت عمودي باشد چون اگر تحت زاويه مثلاً درجه قطع شود مقطع ضعيف در طول بيشتري وجود خواهد داشت.
براي ادامه بتنريزي از محل قطع شده بايد سطح قبلي را تميز و زبر كرده و در قسمتهاي اوليه پس از شروع مجدد بتنريزي از بتني با سيمان بيشتر استفاده كرد.
در ستونها نيز بهترين محل اجرائي درزهاي اجرائي، در محل خاتمه ستونها و زير سقفهاي هر طبقه است. زيرا آنجا عضوها به همديگر كمك ميكنند.
درزهاي انبساط
درزهاي انبساط بر دو نوعند:
- در اثر افزايش درجه حرارت، بتن دچار افزايش حجم شده و. براي اينكه ترك نخورد در فواصل مشخص درزهاي انبساط تعبيه ميكنند. در ديوارها اين درز انبساط به شكل( *******شكل ص *******) است كه معمولاً داخل آن را با مصالح ارتجاعي پر ميكنند. در كانالهاي آبرساني نيز محل انبساط از واتر استاپ استفاده ميشود. واتراستاپ آببند بوده و داراي خاصيت ارتجاعي است و مقطع آن به شكل (****************) ميباشد.
درزهاي انبساط در دالهاي كف را معمولاً به شكل زير اجرا كرده و داخل آن را با مصالح ارتجاعي پرميكنند.
ص43
3- درزهاي انبساط براي زلزله
ناهمگني در پلان يا ناهمگني در ارتفاع سبب لزوم چنين درزي ميشود. مثلاً اگر در پلان اين درز انبساط نباشد نيار به تحليل ديناميكي سازه وجود دارد كه كار را مشكل ميكند.
ص 43
« ناهمگني در ارتفاع» « ناهمگني در پلان»
در شكل بالا درز دو ستون در كنار هم به كار ميرود ولي درز در فونداسيون وجود نخواهد داشت و فونداسيون هر دو ستون مشترك است.
درزهاي انقباض يا كنترل
در ابتداي بتنريزي، بتن خود را جمع ميكند و اگر حجم بتنريزي زياد باشد در موقع گيرش بتن سبب ايجاد ترك در آن ميشود. درزهاي كنترل را معمولاً در كفها ايجاد ميكنند نه در تير و ستون. براي ايجاد اين درز، دستگاهي با تيغه ارهاي به كار ميرود كه در سراسر دال برشي به عمق تا ضخامت دال ايجاد ميكند. اين برشها در دو جهت عمود بر هم به فواصل 30 متر در دالها ايجاد ميگردد.
ص 44
مراقبت از بتن
بعد از بتنريزي بلافاصله مراقبت از آن شروع ميشود كه يكي از آنها مرطوب نگه داشتن بتن حداقل به مدت هفت روز است براي بتنهاي با سيمان زودگير اين مدت به حداقل سه روز كاهش مييابد. به طور كلي چنانچه بتني داراي طرح اختلاط صحيح مصالح خوب و همه شرايط مناسب ديگر باشد ولي از آن مراقبت به عمل نيايد ممكن است بتن مقاومت لازم را ارائه ندهد.
مراقبت بتن خصوصاً در هواي سرد و گرم مهم است. اگر هوا گرم باشد چون درجه حرارت خود بتن نيز بالا است در نتيجه بتن ميسوزد و اگر هوا سرد باشد درجه حرارت پائين محيط باعث كند شدن عامل هيدراسيون آب و سيمان شده و ممكن است سبب يخ زدن بتن شود.
يكي ديگر از مراقبتهاي لازم، مراقبت از بتن در مقابل تابش شديد آفتاب يا بادهاي گرم است كه براي جلوگيري از آنها از بوريا يا حصير شدن استفاده ميشود. ولي ايدهآلترين روش آن است كه گوني خيس بر روي بتن بكشند.
بتنريزي در هواي گرم
حمل و ريختن و عملآوري بتن در هواي گرم داراي اهميت زيادي ميباشد و بايد شرايط زير را در نظر داشت:
1- جلوگيري از تابش آفتاب بر مصالح سنگي
2- قطع بتنريزي در ساعات گرم روز
3- محافظت وسائل حمل بتن از تابش آفتاب
4- ريختن بتن در كوتاهترين زمان ممكن
5- آبپاشي و مرطوب كردن سطح خارجي قالبها قبل و بعد از بتنريزي