بخشی از مقاله

دو محوطه عصر آهن يعني تپه دين خواه و تپه سگز آباد


مقدمه :
در اين تحقيق كه در باره دو محوطه عصر آهن يعني تپه دين خواه و تپه سگز آباد مي باشد . سعي برآن شده كه ويژگيهاي جغرافيايي ، معماري سفال ، ابزار وادوات جنگي ، زينتي و روزمره را ذكر كنم و همچنين يك تفاسير كلي با ديگر محوطه هاي عصر آهن بنمايم هر چند كم و كاستي هايي وجود دارد لذا به بزرگي خودتان ببخشيد .


به منظور روشن نمودن دورانها ي گذشته دشت قزوين گروه باستانشناسي دانشگاه تهران و دانشكده ادبيات دانشگاه تهران در زمستان 1348 به سرپرستي آقاي دكتر نگهبان و اعضاي هيئت بررسي در دشت قزوين را آغاز نمودند . يكي از محوطه هاي باستاني دشت قزوين تپه سگز آباد مي باشد .


دهكده سگز آباد :
اين دهكده در جنوب شرقي قزوين قرار گرفته ويكي از پر جمعيت ترين دهكده هاي اين منطقه است اين دهكده از طرف شمال به دهكده حيدر آباد ، از طرف جنوب به دهكده رودل ، از شرق به بوئين زهرا واز طرف مغرب به دهكده ابراهيم آباد محدود مي گردد تپه هاي كوچك و بزرگ باستاني در اين دهكده وجود دارد كه يكي از اين تپه ها ، تپه اي هم نام دهكده ، يعني سگز آباد كه در زبان محلي به قره تپه نيز معروف است وجود دارد .


تپه سگز آباد به ابعاد 400*350 متر و ارتفاع آن از سطح زمين هاي اطراف 5 متر مي باشد كه مقداري از بلندي تپه در طول ساليان كشاورزان براي باروري زمينهاي كشاورزي برده شده است . نخستين ترانشه اي كه در تپه قبرستان سگز آباد حفر شد به نام ترانشه 5*5 متر تعيين گرديد .

اين ترانشه با نوزده لايه اي كه در آن تشخيص داده شد در عمق 7/5 سانتيمتر از سطح تپه به خاك بكر رسيد و سپس ترانشه اي به ابعاد 10*10 متر با نام ترانشه اصلي A از سمت جنوب به ترانشه آزمايشي متصل گرديد . ودراين محل چهار ترانشه ديگر در قسمتهاي شمال غرب ،غرب ،جنوب وجنوب شرقي تپه باز شد .كه به ابعاد 10*10و 5*5 بود كه بعدها اين ترانشه ها بااعداد رومي نامگذاري گرديد .


لايه هاي كه تنها قسمتهايي از شمال ترانشه الحاقي رادربر مي گرفتند كاملأ بودند واز نوع سفالها اين موضوع كاملأروشن بود ولايه هاي جزيره مانند وپراكندگي رسوب ماسه اي به روشني آن را تأييد مي كرد ودليل اين اضطراب ،گود شدن تپه دراثر خاكبرداري به وسيله كشاورزان بوده است ودرنتيجه آب باران


تپة سگز آباد


تپةسگز آباد تپة بسيار بزرگي است كه مساحتش برابر 000/125متر مربع وارتفاع تقريبي آن از سطح زمينهاي اطراف پنج متر است شكل128،تصوير 2 اين تپه از هر سو از فاصله تقريبي 7 كيلومتري قابل رؤيت است كه به صورت بر آمدگي تيره رنگي از سطح دشت بالا آمده است .شيب تپه در شمال نسبت به سه جهت ديگر تندتر است .در جنوب شيب كاملأ ملايم است .شكل ظاهري تپه بيضي شكل است كه قطر بزرگتر آن در امتداد شمال شرقي –جنوب غربي كشيده شده است .

تپة سگز آباد قبل از حفاري


در بررسيهاي كوتاه مدتي كه اعضاء گروه باستانشناسي وتاريخ هنر دانشكدة ادبيات وعلوم انساني دانشگاه تهران از تپة سگز آباد بعمل آورده وضعيت ظاهري تپه پريشان و مضطرب به نظر آمد كه امكان هر گونه كاوش علمي را سلب شده تلقي مي نمود .
اين تپه از ساليان دراز به ويژه پس از زلزلة 1341 ش .وورود هيأتهاي مختلف خارجي وعلي الخصوص ورود كار – شناسان كشاورزي به اين دشت جهت انجام وظيفه در طرح عمران دشت قزوين كه عموماً از خريداران وجمع آورندگان بسيار خراج اشياء عتيقه بودند دايماً مورد تعرض حفارا

ن غير مجاز بوده است .اهم اين حفاران غير مجاز را سود جويان محلي وكشاورزاني تشكيل مي دادند كه در اثر وقوع زلزلة سال 1341 ش.قنوات مورد استفاده براي آبياري زراعتشان خشك شده بود ند ومسير چشمه سارها تغيير يافته ونابسامانيهايي در امر كشت وكار شان بوجود آمده بود .علاوه رفاه كامل بسر مي برد ند جهت به دست آوردن در آمد بيشتر ،ساعات فراغت از امور

كشاورزي وگله داري وداد وستد وغيره را با فرزندان واجير شدگان خود به كاوش تپه وبه دس

ت آوردن اشياء عتيقه ويا بنا به گفتة خودشان اجناس زير –خاكي وفروختن آنها به طالبين اين نوع اشياء مي پرداختند ودر مضطرب نمودن تپه دخالت مستقيم مي نمودند.بطور يكه تمام سطح تپة سگز آباد چنانچه قبلأ ياد آوري گرديد داراي مساحتي برابر 000/125متر مربع ميباشدمنطقه اي

حتي به وسعت 5*5 متر دست نخورده وسالم وكاوش نشده باقي نمانده .اكثر اين گودالها تا حد

ود 6 متر از سطح تپه حفر شده بودند .در برخي موارد اين گودالهاي نا منظم به وسيلة تونل

هايي بهم ارتباط داده شده بودند.اين تونلها معمولأ در لايه هايي كه از آنها اشياء برنزي بيشتري نسبت به ساير لايه ها به دست مي آمد بيشتر از ساير لايه ها عمل ارتباط بين گودالها را انجام مي دادند .ريزش سقف برخي از اين تونلها وضعيت گمراه كننده اي ه محل داده است وقسمت عمده اي

ازاين تپه به وسيلة كشاورزاني كه از خاك تپه هاي باستاني براي رشوه دادن به زمينهاي زراعتي خود استفاده مي كنند خاكبرداري شده است .سطح تپه به جدولهاي 10*10 متر تقسيم نمود ه وطول شمالي –جنوبي را با حروف آلفا بت لاتين وعرض شرقي –غربي را با اعداد رومي نام گذاري كرده اند ومرتفع تر ين قسمت تپه را براي كاوش انتخاب نموده وجدول OXXرا براي حفاري وخاكبرداري انتخاب كرده .براي وسعت عمل بيشتر در آينده ،خاكبرداري خاكهاي مضطرب تا سطح بقا ياي غير مضطرب تپه در سه جدول ديگر يعني OXX وNXIX و NXX نيز انجام شد .
اولين فصل حفاري در تپة سگزآباد در دشت قزوين توسط گروه باستانشناسي و تاريخ هنر دانشكدة ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران به سرپرستي دكتر نگهبان آغاز گرديد .
حفاري
در فصل اول پس از انتقال خاكهاي مضطرب موقعيت جدولهاي OXIX , NXX , NXIX , OXX نقشة دقيقي از سطح ترانشة OXX تهيه و جزاير موجود نشان داده شده است . حدود 20 سانتيمتر از

سطح مرتفع ترين جزيرة داخل ترانشة OXX نسبت به جزاير خارج از ترانشه سايش پيدا كرده بود و فقط پنج سانتيمتر از ضخامت اين لايه باقيمانده بود . اين لايه كه بيش از پنجاه سانتيمتر مربع وسعت نداشته از لاية بعدي كه با رگه اي سبز رنگ به ضخامت 25 سانتيمتر مشخص بود لاية X

V شماره گذاري شد .
وسعت لاية XIV بيشتر از لاية XV و به همين ترتيب وسعت لاية XIII بيش از لايه هاي XIV و XV بو

د . پس از اتمام حفاري لاية XIII چون لاية XII قسمت بيشتري از ربع جنوب شرقي ترانشة OXX را فرا گرفته بود در فصل اول ، حفاري فقط در ربع جنوب شرقي ترانشة OXX در محوطه اي به وسعت 5*5 متر تا روي خاك بكر ادامه داده شده است .
پس از تقسيم ترانشة OXX به چهار قسمت ، ربع جنوب شرقي را OXX1 و ربع شمال شرقي را OXX2 و ربع جنوب غربي را OXX3 و ربع شمال غربي را OXX4 نام گذاري گرديد .

 

لاية I
بقاياي باستاني كه با شمارة I در بخش OXX1 و در گودال آزمايشي 1*1 متر در بخش OXX4 مشخص شده و نشان دهندة اولين استقرار بشر در تپة سگزآباد است . حفاري گرديد و به دليل اينكه حفاري اين لايه در تمام ترانشة OXX انجام نشد به چند دليل عمده بود :
1ـ ريزش خاكها از ضلع غربي خارج از محوطة ترانشة OXX كه كار كردن را در ترانشه در عمق حدود 8 متر غير ممكن مي ساخت . براي جلوگيري از ريزش بيش از حد خاكهاي مضطرب حاشيه اي به عرض يك متر در تمام طول غربي ترانشة OXX4 دست نخورده باقي گذارده شد .
2ـ قسمتي از بقاياي ساختماني لاية فوقاني بخش جنوب شرقي OXX4 را احاطه كرده بود .
3ـ وجود پلكان جهت رفت و آمد كارگران براي حمل خاكهاي حفاري كه قسمتي از سطح ترانشه را در لاية I احاطه كرده بود ، پلكان ديگري نيز به عرض يك متر متصل به ديوار شرقي ترانشة OXX1 از بالا تا سطح خاك بكر براي رفت و آمد تعبيه شده بود . در گودال آزمايشي جنوب غربي ترانشة OXX4 آثار يك تير چوبي كه كاملاً پوسيده شده و به صورت پودر نرم درآمده بود مشخص گرديد كه غيرقابل انتقال بوده و ضخامت بقاياي باستاني اين لايه بطور متوسط 35 سانتيمتر بود .

لاية II
در هنگام حفاري اين لايه چون با محدوديت زمان روبرو شده اند از ادامة حفاري OXX2 صرفنظر شده و حفاري در OXX1 و OXX4 ادامه داده شد . OXX3 به علت وجود بقاياي ساختماني از طبقات

مختلف بالاتر كه به همان صورت پس از خاكبرداري شدن باقي مانده است حفاظت شده حفاري انجام نشد . OXX1 و قسمتي OXX3 را زباله داني بزرگي اشغال كرده بود . در OXX1 حفاري را در داخل گودال انجام داده و 13 رگة مختلف را كه از نقطه نظر رنگ بقايا و اشياء ( تا حدودي ) از

يكديگر متمايز بودند مشخص شده در OXX4 حفاري لايه ، تا سطح لاية زيرين انجام گرديد . د

ر گوشة جنوب غربي OXX4 ديوارة خارجي گودال زبال داني را كه قسمت اعظم OXX3 را دراين عمق اشغال كرده بود مشخص نموده . ضخامت اين لايه كه از ضخيم ترين لايه هاي باستاني در تمام طول حفاري تپة سگزآباد بود 228 سانتيمتر بود

لاية III
در اين لايه موفق شديم آثار ساختماني خشتي به دست آمده . در شمال OXX1 آثار دو ديوار با زاوية 90 درجه ( عمود برهم ) خاكبرداري شده و جهت ديوار اول از شمال غربي به جنوب شرقي و جهت ديوار دوم از جنوب غربي به شمال شرقي عمود بر ديوار اول است . بقاياي ديوار دوم كه در OXX4 واقع شده است بكلي منهدم گرديده و به صورت خشتهاي نامنظم درآمده است . كف اين بنا در OXX1 با يك رديف خشت مفروش شده بود . قسمتي از اين كف بصورت نواري بعرض يك متر در طول جنوب غربي شمال شرقي حفاظت شد و حفاري در بقية قسمتهاي ترانشه ادامه داده شد . ابعاد خشتها يكنواخت نبوده و بين 12*42*42 و 14*43*45 سانتيمتر متغير بودند .

لاية IV
در اين لايه يك كف كاملاً كوبيده شده تمام سطح OXX1را فرا گرفته بود . روي اين كف بقاياي دو اطاق كه احتمالاً مدت نسبتاً طولاني مورد استفاده واقع شده بودند ( بطوريكه اندود داخلي اجاقها كاملاً سوخته شده و به صورت آجر در آمده بود ) مشخص گرديده . يكي از اين دو اجاق در جنوب OXX1 متصل به ديوارة جنوبي آن و ديگري در شمال غربي كه قسمتي از آن نيز درOXX4 واقع شده بود ( شكل 130 ، تصوير 2 ) . كف اين لايه در OXX4 به وسيلة تودة شني ( كه از محلي كه احتمالاً بستر يك رودخانه بوده است براي انجام عمليات ساختماني آورده شده بود ) اشغال گرديده بود . هفده سانتيمتر بالاتر از كف اين لايه در محل تماس ديوارة خارجي دو گودال زباله دا

ني كم عمق كه هر يك بيش از 30 سانتيمتر عمق نداشته خاكبرداري گرديد . در محل واقع بين دو گودال يك قطعه سنگ به ابعاد 30*14*18 سانتيمتر كه شكل هندسي منظمي نداشت به دست آمد . ابتدا به نظر مي رسيد كه اين قطعه سنگ براي استفاده شده است ولي در بررسي بعدي معلوم شد كه اين قطعه سنگ قالبي بوده براي ريختن تبرهاي برنزي . تورفتگي قالب كاملاً سالم

باقيمانده و قسمت كوچكي از كف و هم چنين دو اجاق خاكبرداري شده در اين لايه در محل خود حفاظت گرديده اند .

لايةV
بقاياي يك ديوار خشتي عظيم در اين لايه خاك برداري شده .طول اين ديوار 820 سانتيمتر وعرض

آن 165 سانتيمتر وجهت آن شمال غربي به جنوب غربي است .تونلي كه يكي از گودالهاي حفاران غير مجاز داير رادر ترانشة PXX به كف اين لايه در OXX1 ارتباط مي داده قسمتي از اين ديوار در OXX1 بكلي از بين برده است . امتداد اين ديوار را ميتوان از شكاف عمودي روي ديوارة ضلع جنوبي OXX1 وهم چنين برش بخشي از خشتها را از نيروي آن مشاهده نمود .ضخامت متوسط اين لايه كه به عبارت ديگر ارتفاع ديوار مورد بحث مي باشد ،150 سانتيمتر است . توده شني راكه روي لاية IV انباشته شده بود احتمالأ بايستي براي ساختمان اين ديوار ويا ملحقات آن آورده شده باشد .

ابعاد خشتهاي اين ديوار ( هر چند به يك اندازه واستاندارد نبودند ) 12*38*65 سانتيمتر بود .

لاية VI
اين لايه ازرسوباتي كه به وسيلة سيلابها حمل شده بود وبكلي تمام لاية V را پوشانيده بود وخاكستر مربوط به لاية بالاتر كه از چند زباله داني پر آكنده به دست آمدند واين زباله دانيها در داخل لاية VI حفر گرديده بودند تشكيل مي گرديد . اشياء مختلف مانند قطعات سفال وسرد وكهاي گلي وسنگي ومهره هاي كوچك به اشكال مختلف واندازه هاي مختلف وآويزه هاي مختلف الشكل كه تمام شكسته وناقص بودند وقطعات كوچكي متعلق به سر پيكانهاي برنزي از اين لايه به دست آمده است .

لايةVII


از اين لايه آثار ساختماني به صورت خشتهاي منفرد پراكنده يا چند تايي درسطح OXX3 به دست آمده وابعاد خشتها 18*43*45 سانتيمتر بود .بقاياي يك اجاق مستطيل شكل نيز در جنوب شرقي OXX3 روي كف اين لايه به دست آمده كه به نظر مي رسد مدت زيادي مورد استفاده قرار گرفته . ديوارهاي اين اجاق با خشتهاي باريك وطويل دست ساز ساخته شده بود كه طول بزرگترين آنها 70سانتيمتر وعرض آنها 16 سانتيمتر بود . عرض اين اجاق در حدود 80 سانتيمتر وعمق آن از 45

سانتيمتر تجاوز نمي كرد .

لايةVIII
اين لايه را رسوبات مختلف تشكيل مي داد كه فاقد هر گونه آثار ساختماني بود .در تمام سطح عمليات حفاري گودالهاي زباله داني به اشكال مختلف واندازه هاي مختلف خاكبرداري گرديد

.محتوي اين گودالها را عموماً خاكستر وقطعات سوخته شده استخوان وقطعات دود زدة سفال تشكيل مي دادند . در جنوب OXX4 بقاياي استخواني به صورت مجتمع ونامنظم يك حيوان شاخ دار خاكبرداري گرديد .

لاية IX
آثار ساختماني خشتي از اين لايه به دست آمدكه ابعاد هر يك از خشتها 10*40*40 سانتيمتر بود .يك ديوار كوچك به طول 230 سانتيمتر در جنوبOXX3 با خشتهايي به ابعاد فوق بقاياي اصلي كه آثار ساختماني اين لايه را تشكيل مي داد . عريض ترين قسمت اين ديوار در OXX4 از پهناي دو خشت كه در كنار يكديگر قرار داده اند تجاوز نمي كرد .ارتفاع اين ديوار 36 سانتيمتر بود .قسمتي از اين بنا با خشتهايي با همان ابعاد ذكر شده فوق مفروش شده بود كه چند عدد از آنها در OXX4

به دست آمده. روي اين كف در شمال غربي OXX4 متصل به ديوارة غربي ترانشه آثار باقيماندة يك اجاق گلي به شكل هندسي نامنظم خاكبرداري شد كه مملو از خاكستر بود .قطر متوسط اين اجاق در حدود 80 سانتيمتر است .


لاية X
اين لايه از چند زباله داني به اندازه هاي مختلف ورسوبات محتوي قطعات سفال وخاكستر وقطعات سوختة استخوا نو اشياء كوچك گلي تشكيل شده بود . براي جلوگيري از مخلوط شدن احتمالي اشياء لايه با اشياء داخل زباله دانيها وهمچنين اشياء زباله دانيها با يكديگر ابتدا اقدام به حفاري لايه شد و سپس زباله دانيها را به طور جداگانه خاكبرداري اكثر اين زباله دانيهادر OXX4 واقع شده بودند .در ساير قسمتهاي ترانشة OXX محتويات داخل بيشتر زباله دانيها به وسيلة حفارا

ن غير مجاز از محل خود خارجشده بودند وحدود خارجي زباله دانيها نيز مضطرب شده بود .

لايةXI
بقاياي اين لايه در نقاط مختلف ترانشة OXX به وسيلة حفاران غير مجاز مضط

رب شده بود .در قسمتهاي باقيمانده در ضمن حفاري قطعات مختلف سفال و اشياء كوچك به دست آمد .

لايةXII
بقاياي اين لايه وسعت كمتري را نسبت به لاية XI در ترانشة OXX اشغال كرده بود ولي وضعيت كلي آن شبيه لاية XI بود . در OXX4 يك كف نامنظم با وسعتي كمتر از يك متر مربع كه با قلوه سنگهاي كوچك فرش شده بود خاكبرداري گرديد .اين كف احتمالأ معبري را تشكيل مي داد .


لايةXIII
بقاياي باستاني اين لايه به صورت جزيره اي كوچك به وسعت كمي بيش از يك متر مربع فقط در بخشهاي OXX3 و OXX4 باقيمانده بود . اشياء اين لايه را عموماً مهره هاي كوچك گردنبند به اندازه هاي مختلف وقطعات سفال تشكيل مي داد

لاية XIV وXV


وسعت اين دو لايه امر تميز كردن و مراقبت از استخوانها به محل حفاري مي آمد خاكبرداري گرديد .بسيار كم وفقط به صورت جزاير بسيار كوچك در غرب ترانشة OXXباقيمانده واهميت اين دو لايه فقط از نقطه نظر جدا بودن از لايه هاي ديگر است .مجموع قطعات سفال به دست آمده از اين دو لايه فقط 32 قطعه بوده است .

خاك بكر
پس از حفاري لاية I (تحتاني ترين لاية باستاني تپة سگز آباد ) جنس ونوع خاك كاملأ عوض شد و نوعي رسوب بسيار ريز شني محتويات آنرا تشكيل مي داد .محو طه اي به وسعت 150 سانتيمتر از خاك بكردرOXX1 و دو گمانة كوچك 1*1متر در دو قسمت و OXX4حفاري گرديد وتا عمق 150 سانتيمتريدر عمق ،پيشروي كرده . در عمق 7 سانتيمتري گمانة OXX1 6قطعه سفال كه از نقطة ديگري همراه سيلابهاي موسمي به اين محل آورده شده بود به دست آمد . به علت سايش پيشئاز حد سطوح اين قطعات سفال تشخيص نوع آ نها وقدمت آنها كاملأ غير ممكن بود .
معماري


متأ سفانه طي دو فصل حفاري در تپة سگزآباد يك واحد كامل ساختماني بدست نيامد . ذلايل متعددي را مي توان براي اين عدم دسترسي ذكر كرد كه مهمترين آنها را مي توان اضطرابي كه به وسيلة حفاران غير مجاز در طبقات مختلف تپة سگز اباد به وجود آمده بود تصور نمود .وبقاياي ساختماني كه از چند لايه بهذست آمده به شرح زير مي باشد .

لايةIII
اولين بقاياي ساختماني كه در طي دو فصل حفاري خاكبرداري شد دو ديوار عمود بر هم در OXX1 وهم چنين قسمتي از ديوار ي كه در OXX4 خاك برداري شد . ارتفاع بقاياي اين ديوار 4 سانتيمتر وكف واقع بين دو ديوار به وسيلة يك رديف خشت مفروش بود . ابعاد هر يك از اين خشتها 12*40*45 سانتيمتر بود .

لايةIV
دومين آثار ساختماني كه از اين لايه به دست آمد بقاياي آن شامل دو اجاق كوچك وكف كوبيده شده اي بود كه سرتا سر OXX1 وقسمتي از OXX3 و OXX4را اشغال كرده بود . قطر اجاق اول كه در OXX1 واقع شده بود 97 سانتيمتر وعمق آن 12 سانتيمتر واجاق دوم به قطر 55 سانتيمتر وعميق ترين قسمت آن فقط 10 سانتيمتر بود .

لايةV
بقاياي سومين آثار ساختماني در لاية V خاكبرداري گرديد . در اين لايه يك ديوار عظيم خشتي به طول 820 سانتيمتر وعرض آن 165 سانتيمتر خاكبرداري شد .به نظر مي رسيد اين ديوار ساختمان وسيعي را محصور مي نموده است . متا سفانهبه علت ويراني تپه به وسيلة حفاران غير مجاز نمي توان نقشة كامل آن را ارائه نمود .

لايةVII
بقاياي چهارمين آثار ساختماني از اين لايه خاكبرداري گرديد . اين آثار شامل چند خشت پراكنده در سطح OXX3ويك اجاق ساده به شكل مربع مستطيل بوده است .

لايةIX
آخر ين يعني جديترين آثار ساختماني تپة سگز آباد از لايةI و X به دست آمدهكه علاوه بر چند رديف خشت پرآكنده در OXX3يك اجاق ساده و قسمتي از كف يك بنا كه با يك خشت
مفروش بود به دست آمد .

اشياء به دست آمده از دو فصل حفاري ترانشة اصلي تپة سگز آباد
اشياء به دست آمده از ترانشة اصلي (OXX) تپة سگز آباد را ميتوان به دو دستة كلي تقسيم نمود . الف – اشياء به دست آمده از سطح تپه وآنهايي كه در حين خاك برداري خاكهاي مضطرب محوطة ترانشه هاي OXX و OXIXو NXXو NXIX كه عموماً تشكيل شده بودند از قطعات كوچك سفال وبسيار ريز برنز وآهن وچند عدد سردوك گلي شكسته ومهره هاي آويز گردن به اشكال مختلف وانواع واندازه هاي متفاوت .


ب-اشياء به دست آمده از لايه هاي مختلف استقرار در تپه هاي سگز آباد . از نقطه نظر نوع وجنس ميتوان از تقسيمات ديگري به شرح زير در مورد اشياء به دست آمده استفاده كرد .
1-سفال. 2-اشياءسنگي. 3-اشياء فلزي .4-اشياء استخواني. 5-اشياء گلي پخته. 6-مهره ها وآويزه ها.
7-پيكركهاي گلي پخته .8-مهره هاي استوا نه اي .

1-سفال
به طور كلي سفالهاي به دست آمده از لايه هاي مختلف تپة سگز آباد ترانشة اصلي، (ترانشةOXX)را ميتوان در پنج گروه كه هر از اين گروههاي پنج گانه معرف دوره اي خاص نيز مي باشند مطالعه نمود :

الف-دورةاول : سفالهاي به دست آمده از لايه هاي I و IV
لايه هاي Iالي IV استقرار تپة سگز آباد قديميترين آثار به دست آمده را عرضه ميكنند .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید