بخشی از مقاله
شهر سازي جديد واصول آن
شهر سازي جديد حركتي در طراحي شهري است كه در اواخر 1980 واوايل 1990 پديد آمده وربع اول قرن حاضر شهرها بخصوص شهرهاي در ايالات متحده به صورت محلاتي فشرده با كاربري همان مختلف بودند كه شروع به تغيير كرده ويك سيستم توسعه جديد به نام توسعه برون شهري قانونمند كه و شامل جايگزيني محلات با تفكيك شديد كاربردها بود به كار گرفته شد به دليل فقدان
يك مركز شهري و مقياس پياده (CDS) به منظور به كاربردن مناطق وسيعي از حومه شهر گسترش مي يابد حتي هنگامي كه جمعيت نسبتاً به آهستگي رشد مي كند در نتيجه اين گسترش مصرف سرانه اتومبيل به سرعت افزايش مي يابد وهزينه حمل ونقل بالا مي رود.
شهر سازي جديد پاسخي است به پراكندگي . شهرسازي جديد بازگشت به الگوهاي محلات سنتي براي باز سازي جوامع كاربردي وقابل تحمل را ضروري مي داند .
شهر سازي جديد مهمترين جنبش برنامه ريزي اين قرن و در باره ساختن آينده اي بهتر براي همه ماست . اين يك حركت بين المللي براي اصلاح طراحي محيط ساخته شده ودرباره بالا بردن كيفيت واستاندارد زندگي با خلق مكانهاي بهتر براي زيستن است .
شهر سازي جديد احياي هنر گمشده ساخت فضاي ماست ودراصل دوباره مرتبط سازي محيط ساخته شده به شكل شهرها ، شهركها ، روستاها ، ومحلهاي كامل است . روشي كه قرنها اجتماعات د راطراف دنيا ساخته مي شده اند .
شهر سازي جديد درگير تمركز و تثبيت كردن شهرها وخلق شهركها و روستاهاي متراكم جديد است .
شهر سازي جديد خلق و تجويد جوامع گوناگون قابل راه رفتن ، متراكم و پويا و چند استفاده اي تركيب شده از اجراي يكسان را به عنوان توسعه ترقي داده ودر روش كاملتر .، به شكل اجتماعات تكامل يافته كنار هم مي گذارد . اين اجتماعات خود شامل خانه ها ،محلهاي كار ، مغازه ها ، سرگرمي ها ، مدارس ، پاركها ، و تسهيلات اجتماعي ضروري براي زندگي روزانه ساكنان كه مسيرهاي اتصال آنها ، همه مسافت هاي ساده پياده روي هستند مي باشد .
شهر سازي جديد استفاده بيشتر از قطارها را به جاي شاهراهها و جاده هاي بيشتر را ترويج مي كند زندگي شهري به سرعت روش مدرن وساده جديد براي زندگي مردم در همه سنين شده است . تنها در ايالات متحده بيش از 500 پروژه شهر سازي جديد اند
يشيده شده درست بررسي است كه نيمي از آن در مراكز تاريخي شهري در حال انجام است .
مقاله امين ص 41 پاراگراف 3 تا آخر 42
شهر سازي جديد همچون مكاتب ديگر شهر سازي براي هر چه بهتر ظاهر شدن در پروژه ها داراي اصولي است كه براي هر چه كاملتر آ”شنا شدن با اين اصول به جستجوي آن در منابع مختلف پرداخته و به اصول زير براي شهر سازي جديد دست يافتيم .
قلب تپيده شهر سازي جديد طراحي محلات و مناطق مي باشد يك منطقه ومحله صحيح وا زنظر شهر سازي جديد شامل اكثر موارد زير مي باشد .
شايان ذكر است كه اصول شهر سازي جديد به طور فزاينده در پروژه ها در هر مقياسي از يك ساختمان تا كل اجتماع مي تواند به كار رود :
1- مركز متمايز براي محله وتاكيد براي ايجاد محلهاي مشخص با هويت جداگانه
« محله » مسقف نسبتاً بزرگي از شهر است كه واجد خصوصيات يك دست و مشابه بوده وناظر عملا به تواند با آن وارد شود . مظاهر يك « محله » را مي توان هميشه از درون آن شناخت وگاه نيز ممكن است وقتي ناظر از كنار آن مي گذرد يا به جانب آن مي رود ازبيرون به شناسايي آيد .
خصوصيات كه سيما و پيكر محله اي را مشخص مي كنند عواملي خاص آن محله هستند كه ممكن است اجرا ء بيشمار و متنوع داشته باشند .بافت محله فضاي آن ،فرم آن ، نمادها به نوع ساختمانها، نوع استفاده از ساختمانها ، فعاليتها ، ساكنين محله ، درجه نو ويا آهنگي محله و وضع پست وبلندي زمين . گذشته از عوامل بصري ، عوامل ديگري نيز در شناخت محله ها موثر هستند . في الامثل ، سرو صداي موجود در محله . همچنين نبايد فراموش كرد كه عوامل اجتماعي نيز در ايجاد تصوير شهر موثرند .
شهر در صورتي واجد سيماي قوي است كه در آن پاره اي عوامل مشخص موجود باشد كه در ذهن جايگزين شود .
مرز و حدود محلات ممكن است به انواع مختلف باشد : - پاره اي از محلات به داشتن مرز و حدود مشخص ، معين و متمايزند .
- پاره اي از محلات ممكن است حدودي غير مشخص ونامطمئن داشته باشند .
- محلاتي هستند كه ممكن است اصلا مرز و حدود مشخصي نداشته باشند .
محلاتي كه هسته اي مشخص وقوي دارند اما هرچه از مركز محله دور شويم بتدريج تشخيص
سيماي خود را از دست مي دهند ، نادر نيستند . به راستي پاره اي اوقات ، « گره اي » مشخص وقوي را در سيماي شهر – اگر تاثير آن مانند اشعه خورشيد پراكنده شود – ممكن است « محله اي » معروض داشت كه در ناحيه اي متجانس ووسيع واقع شده باشد . دراين صورت اين گره ها را مي توان نقاط مفروض داشت . كه خود محتوي بصري ندارند . اما در به نظام آوردن تصوري كامل ازسيماي شهر موثرند .
در شهر سازي جديد مركز متمايز محله معمولا يك ميدان چمن كاري شده ويا بعضي اوقات يك خيابان شلوغ يا حائز اهميت است ويك سيستم حمل ونقل بايد در اين مركز موجود باشد .
2- قابل دسترسي پياده ( قابليت پياده روي )
شهر انسانگر به جاي دلبستگي به روشهاي صرفاً فني وعلمي طراحي كه به رفع مشكلات شهري ارائه مي شود چشم اميد به بازيابي برخي احساسات فراموش شده انساني دوخت است . از آنجايي كه اد بار شهر ناشي از ادبار انسان است پس اقبال آن نيز از اقبال انسان ناشي خواهد گرديد . پس آنچه در ساخت شهرها بايد در نظر گرفته شود راحتي وآسايش انسان به عنوان فرد پياده در فضاي شهري است وبراي تامين اين آسايش وراحتي لازم است بر عكس آنچه در اغلب شهرها عصر حاضر ديده مي شود به پياده اهميت داده شود تا به سواره .
وجود شهرهايي كه مناطق درآنها به تفكيك كاربري شكل گرفته اند وهينطور به طور كلي شهرهايي كه راه هاي موجود در آنها براي پياده مناسب نيست وهر فرد براي رفتن به محل كار يا اوقات فراغت يا انجام خريدهاي خود مجبور به استفاده از وسيله نقليه است ، ما انسانها ي عصر حاضر را كه همواره با اين مشكلات تردد روبه رو هستيم به اين نتيجه مي رساند كه شهرهاي ما درست طراحي نشده اند چرا كه محيطي مناسب و داراي آسايش براي ما نمي باشد .
شهر سازي جديد هم به اين موضوع اهميت مي دهد . و آنرا به اين ترتيب به اصول خود جاي مي دهد .
- دسترسي ظرف 10 دقيقه پياده روي از خانه يامحل كار و همچنين دسترسي اكثر ساكنين با 5 دقيقه پياده روي به مركز به طور ميانگين .
- طرحهاي عابر پسند خيابان ( ساختمانها وايوانها ، پنجره ها ، ودرها ، نزديك خيابان ، خطي از درخت كنار خيابان ، پاركينگ روي خيابان ، پاركينگهاي پنهان ، خيابانهاي با سرعت كم ) (كند رو ) و باريك .
-خيابانهاي مخصوص افراد پياده وخالي از ماشين
شهر سازي جديد براي تحقق اين اصل اقدامات متعددي انجام داده كه از جمله آنها مي توان به تاسيس شركتهايي كه فعاليت خود را بر پروژه هايي در راستاي اين اصل متمركز ساخته اند اشاره نمود . يكي از اين شركتها شركت Walkable Communities مي باشد كه يكي از شركت غير انتفاعي است ودر سال 1996 در ايالات فلوريدا پايه گذاري شده است . اين سازمان با هدف براز كمك به تمامي جوامع ، بزرگ يا كوچك همچون يك محله ، محله اقتصادي شهر ، پاركها ، بخش هاي آموزش شهر ، بخش هاي مرغي ، زيرگذرهاي ويژه و … براي قابل پياده روي شدن شكل گرفت .
بنيان اين سازمان بدين شرح است :
- حركت پياد ه اساس وراه اصلي براي حمل ونقل زميني كارآمد مي باشد .
- هر سفر با راه رفتن شروع شده و خاتمه مي يابد .
- حركت پياده ارزانترين نوع حركت براي مردم است . وساختمان يك اجتماع قابل حركت پياده ، كارآمد ترين سيستم حمل ونقل را كه يك جامعه مي تواند طراحي و برنامه ريزي كند وآنرا دارا باشد ، تامين مي كند .
- محيط حركت پياده ( قابل پياده روي) ، محيط شهري را به مقياس پايداري منابع ( طبيعي واقتصادي ) باز مي گرداند . وفعل وانفعال اجتماعي ، تناسبات فيزيكي وكاهش جرم وديگر معضلات اجتماعي را در بر خواهد داشت .
- جوامع قابل حركت پياده ، براي زندگي كردن مناسب ترند وزندگي سرشار از شادي وسلامتي را براي ساكنان خود فراهم مي آورند .
امكاناتي كه توسط اين سازمان فراهم مي شود:
- معرفي
- رسيدگي كردن به امور پياده روي ( كمك براي كشف مشكلات وپيشنهادات )
- دوره هاي اموزستي
- كارگاه هاي متفاوت
- برنامه ريزي و روشن كردن آينده براي تسهيل كردن تلاش هاي برنامه ريزي ووساطت در مباحثات ومجادلات جوامع حول مباحث برنامه ريزي
- انتشار لوازمهاي ويديوئي و آموزشي و…
3- گوناگوني :
1-3 آميخته اي از مغازه ها ،ادارات ، آپارتمان ها و خانه ها در مكان ، كاربري هاي گوناگون براي قطعات ، محلات و ساختمان ها :
براي اينكه محلات توانايي پاسخگوي به نيازهاي ساكنينشان را داشته باشد شهر سازي جديد محلاتي را توصيه مي كند كه انواعي ا زمغازه ها ، ادارات ، آپارتمان ها و خانه ها در آن وجود داشته باشد ووجود كاربري هاي گوناگوني درهر محله موجب مي شود اهالي هر محل اكثر نيازهاي خود را در همان محله سكونتشان رفع نموده واحتياج به سفر به محله هاي ديگر براي رفع نيازهاي خود نداشته باشند .
در كناره محلاتي كه طبق اصول شهر سازي جديد ساخته مي شوند مغازه ها وادارتي وجود دارد كه گوناگوني انواع آنها براي پاسخگويي به نيازهاي يك خانواده كافي است .
2-3 ) گوناگوني مردم :
مردم از سنين ، كلاس ها ، فرهنگ ها ونژادهاي مختلف در اين محلات در كنار هم زندگي مي كنند .
3-3 گوناگوني مسكن :
وجود انواع گوناگوني ا زمسكن از قبيل خانه ها ، بلوك هاي مسكوني و آپارتمان ها و .. اين امكان را به مردم جوان وپير ، مجرد و متاهل ، فقير و ثروتمند كه در محل مورد نظر زندگي مي كنند مي دهد تا نوع مسكني را كه توانايي تهيه آن را دارند وهمينطور در آن احساس آسايش وآرامش بيشتري مي كنند را انتخاب كنند .
همچنين اين گوناگوني مسكن باعث مي شود تا افراد با سطوح مختلف درآمدي و از طبقات مختلف ومتفاوت بتوانند در يك محله در كنار هم جاي گيرند .
طيف گوناگوني مردم و مسكن در يك محله باعث مي شود تا مردم از طبقات مختلف وبا درآمدها وشرايط زندگي متفاوت دركنار هم زندگي كنند كه اين شايد بتواند راه كاري براي از برقرار كردن تصادف حقوق افراد باشد .
4- ساختمان فرعي براي اجاره يا محل كار :
براي هر خانه يك ساختمان فرعي در حياط پشتي در نظر گرفته شده است كه ممكن است به عنوان يك واحد اجاره اي يا محل كار (دفتر كار يا كارگاه )مورد استفاده قرار گيرد.
5-يك دبستان در فاصله اي قرار دارد كه اكثر بچه ها بتوانند پياده از خانه هايشان به آنجا بروند .
از آنجايي كه خانواده هسته اصلي اجتماع را تشكيل مي دهد و همين طور بچه ها كوچك ترين و حساس ترين عضاي خانواده هستند .در طراحي و برنامه ريزي شهري بايد به آنها توجه نمود و تسهيلاتي را براي راحتي و آسايش هر چه بيشتر آنها انديشيد.
يكي از مهمترين كارهايي كه در اين راستا مي توان انجام داد اين است كه دبستان يعني محلي كه بچه ها هر روز براي آموزش ديدن مجبور به رفتن به آنجا هستند را طوري در محله قرار داد تا بچه ها بدون نياز به وسيله نقليه و بصورت پياده از خيابان هايي كه افراد پياده طراحي شده و لذا امن هستند خودرا به دبستان برسانند .
6- تاكيد بر محيطي امن تر براي كودكان و ايجاد زمين هاي كوچكي در نزديكي هر خانه (با فاصله اي كمتر از يك دهم مايل )
7-اتصال:
-شبكه خيابان به هممتصل ترافيك را پراكنده و پياده روي را راحت مي نمايد.
خيابان ها نسبتاً بلند و به هم پيوسته هستند و درختان بر آنها سايه افكنده اند اين امر ترافيك را كاهش مي دهد و محيطي مناسب را براي عابرين پياده و دوچرخه سواران فراهم مي كند .
- شبكه پياده با كيفيت بالا وداراي ناحيه عمومي پياده روي را لذت بخش مي كند .
خيابانهاي واقع در مناطق مسكوني شبكه هاي ارتباطي با كيفيتي هستند كه با پاسخگويي به جابجايي جمع كثيري از عابرين و وسائط نقليه ا زترافيك ميكاهند .
8- كيفيت معماري در طراحي شهري :
اهميت زيبايي ، زيباي شناسي ، راحتي انساني و بوجود آوردن حس مكان وقرار گيري مخصوص ( ويژه ) از استفاده هاي اجتماعي و مكانها در جوامع . مقياس انساني معماري ومحيط زيباي اطراف روح انسان را تغذيه مي كند .
- خانه هاي مركز محله به گونه اي در كنار خيابانها قرار دارند كه چشم اندازي مناسب از فضاي بيرون فراهم مي كنند .
- برخي مناطق حايز اهميت در انتهاي چشم انداز خيابانها يا مركز محلات به ساختمانهاي اجتماعي و مدني اختصاص دارند اين ساختمانها ، مكانهايي را براي همايش ها و جلسات اجتماعي ، آموزش و فعاليت ها فرهنگي و مذهبي فراهم مي كند .
9- براي منازل پاركينگ درنظر گرفته شده است ودر گاراژها به ندرت به خيابانها باز مي شود پاركينگ در قسمت پشت خانه ها قرار دارد وتوسط كوچه ها قابل دسترسي است .
10- مناطق براي اداره خود به سازماندهي شده اند يك شوراي رسمي راجع به موضوعات حمايت ونگهداري -امنيت و تغييرات كالبدي بحث و تصميم گيري مي كنند . وضع ماليات ، وظيفه شوراي ديگري مي باشد .
11- تراكم افزايش يافته .
- ساختمانها ومحله هاي مسكوني ومغازه ها وسرويسهاي نزديك هم براي راحت كردن قدم زدن ، براي فراهم كردن استفاده موثرتر از سرويسها و وسايل بوجود آوردن . كان لذت بخشيدن براي زندگي .
- اصول شهرسازي جديد درميزان وسيعي از تراكم ها ، از شهركهاي كوچك تا شهرهاي بزرگ كاربرد دارد .
12- ساخت سنتي محل :
-تشخيص مركز ومرزها
-مكانهاي عمومي در مركز
- اهميت كيفيت ناحيه عمومي ،فضاي باز عمومي كه به عنوان هنر اجتماعي طراحي شده .
- در بر گيرنده ميزاني از استفاده ها و تراكم ها ظرف 10 دقيقه پياده روي .
- بيشترين تراكم در مركز وتراكم كمتر در سوي مرزها
13- تاكيد بر ايجاد جامعه انساني با تاكيد بر كيفيت زندگي انسان در شهر
14- تاكيد بر كمك هاي مالي دولتي و خصوصي واحداث مساكن حمايت شده (affo,dable ,hovsing)
15- تاكيد بر جلوگيري از گسستگي و يا گسيختگي شهري
16- جلوگيري كردن از تنزل كيفيت محيط شهري
17- جلوگيري كردن از تنزل فرسودگي هاي محيط شهري
18- جلوگيري كردن از افزايش شكاف درآمد ها در درون شهر
19- حمل ونقل هوشمند :
- شبكه قطارهاي با كيفيت بالا ، شهرك ها ومحلات را به هم وصل مي كند .
- طراحي عابر پسند كه استفاده بيشتري از دوچرخه ها ، اسكيت ها و پياده روي روزانه و … را تقويت مي كند .
كيفيت زندگي : Quaity of life
شهر سازي جديد شهرك وشهرهاي با قابليت پياده روي ، متنوع ومتراكمي را خلق وبازسازي مي كند . كه كيفيت بيشتري را براي زندگي با ارائه شانس هاي بهتري عرضه مي دارد .
مكانهاي شهري براي عابران :
اين بالاترين كيفيت محيط براي زندگي است . شامل دسترسي كامل خدمات در عرض 5 تا 10 دقيقه براي تمام محلهاي اقامت است . حداقل در برگيرنده خوارو بار فروشيها ، نانوايي ها ، دكه هاي روزنامه فروشي ، قهوه خانه ها ( كافه هاي كوچك ) ، سبزي فروشي ها بازارهاي بر پا شده در فضاي باز ، خدمات شخصي ، پاركها ، و فضاي سبز مي باشد دسترسي كامل به سرگرمي وفعاليت هاي فرهنگي نيز در فضاي دوستانه و جذاب فراهم است .
شهرهاي اروپايي از بهترين نمونه هاي زندگي دوستانه ( Friendly ) عابر پسند براي عابران هستند . ونيز بهترين نمونه مثال است زيرا ماشينها هرگز اجازه ورود به شهر را نداشتند كل شهر تركيب شده از عابرين . همچنين ونيز كاملترين و متنوع ترين وزيبا ترين پيوستگي بافت شهري را دارا است هر همسايگي ميدان مركز خود را دارا است . اينها داخل ساختمانهاي پياد ه روي تمام ساكنين قرار دارد ودسترسي كامل به خدمات را بخوبي اثرات متقابل اجتماعي ارائه مي دهند .
شهرها و شهركها به مثابه آُثار هنري :
تركيب زيبايي معماري با شهر سازي بزرگ زيبا ترين مكانها را براي زندگي خلق مي كند ، مكانهايي كه زندگي با ارزش و سنتي اي را به تصوير مي كشد وبه مثابه صحنه اي افن وراحت براي نمايش زندگي عمل مي كند .
مكانهاي بدون رها از خطر :
محيطي كه كيفيت بالايي از زندگي را ارائه مي دهد مكاني است دور از سروصدا ، آلودگي وخطر . اين مكانها شامل خيابانهاي امني است كه هر كس در طول آن راه برود واز هواي تميز براي تنفس ، غذا و آب تميز وسلامت برخوردار باشد .
سيستم حمل ونقل امن راحت وكارآمد :
بخش مهم محيط با كيفيت بالا سيستم حمل ونقل با كيفيتي است كه هركس براي رسيدن به مكانهاي محله اي و منطقه اي مي تواند استفاده كند .
هزينه هاي پراكندگي :
-هزينه هاي پراكندگي :
هزينه هايي كه شهر مادر اثر پراكندگي كاربردهاي متقابل مي شوند از جنبه هاي زير قابل بررسي است .
1- اجتماعي :
به اين دليل كه مازمان زيادي را در اتومبيل ها و خانه هاي حومه ايمان به صورت تنها و مجزا صرف مي كنيم زمان و فرصت كمي براي ارتباط با اجتماع و ملاقات هاي تصادفي كه بصورت عادي حين راه رفتن در خيابانهاي مخصوص پياده ( پياده روها ) ودر اطراف مكانهاي عمومي اتفاق مي افتد داريم . در ضمن تركيب حومه هاي طراحي نشده با معماري بي كيفيت اثر نامطلوبي بر مادارد . در همين زمان شهرهاي ما باورود اتومبيل در توده زيادي ا زمردم ، غير قابل سكونت مي شوند .
2- اقتصادي
مادر حال حاضر زمان بيشتري از هميشه در ترافيك هاي پر اضطراب صرف مي كنيم وتقريبا 30% از درآمد مان را براي هزينه اتومبيل ، گاز ، تعمير ، و بيمه خرج مي كنيم اكثر هزينه هاي ما خرج ساخت جاده ها و بزرگ راههاي بي پايان مي گردد . و كمتر براي چيزهاي با ارزشي مانند تحصيل ، بناهاي محلي ، معماري با كيفيت و فضاهاي عمومي يا ساخت سيستم هاي پيشرفته و جديد قطارها خرج مي كنيم .
كوشش بيهوده ما براي احساس خرسندي از اتومبيل هدردادن سرمايه ملي ما همچون پس انداز هاي شخصي مان است .
3- محيطي :
خروج دائمي دود از اگزوزهاي اتومبيل هاي ما هر روز در هوا پخش مي شود وخساراتش را بر جهان واطرافش به روشهاي مختلف وارد مي كند وتنزل تمام سيستمهاي طبيعي كه ما براي زندگي نيازمند آنها هستيم را در پي دارد .
ادامه ساختن جاده هاي جديد و بزرگراه ها همراه با پراكنده كردن كم تراكم پيشرفتها ، مايلها ، از محيط طبيعي غير قابل تعويض را مصرف مي كند . فضاي سرزمين زيباي ما كه گنجينه هايي از آمريكا در آ”ن قرار دارد به سرعت در بيابانهاي اسفالتي تغيير شكل ميدهد .
4- سلامتي :
ماهر چه بيشتر در ترافيك گير بيفتيم كيفيت زندگي ما تنزل پيدا مي كند . محيط زشت اتومبيل گرايانه ما پر از استرس ،به شدت ناسالم (از دودهايي هر روز تنفس مي كنيم ) و بسيار محلك وكشنده ( از اتصالات بي پايان اتومبيل ها ) است اين فضاي پراسترس هزينه ها وخسارات زيادي را با روشهاي بي شمار با تحميل مي كند : افزايش استرس وعصبانيت ( خشم ) ، استعمال دارو والكل بيشتر ، افزايش نرخ هدرق ، افزايش شمار مبتلا يان به سرطان وبيماريهاي محيطي ديگر
ونارضايتي عمومي از زندگي براي همدما . درضمن سازمان بزرگ سلامتي به اين حركت اشاره مي كند كه درصد زيادي از امريكايي ها مشكلات جدي سلامتي درنتيجه افزايش وزن دارند . اين ابتداعاً درنتيجه روش بي تحرك زندگي با پياده روي كم يا بدون پياده روي و ورزش روزانه است . پراكندگي اجتناب ناپذير نيست اين علامت اجتناب ناپذير رشد مدرن نيست . پراكندگي نتيجه مستقيم سياستها وانتخابهاي حكومت خاص حمل ونقل است كه مركب شده از كانونهاي قديمي منطقه بندي است .
كجا ترجيح مي دهيد زندگي كنيد ؟
هر انساني بنا به معيارهاي خود محيط هايي امن ، آرام ياهر آنچه كه معيارها وخواسته هاي او را بر آورده سازد براي زندگي كردن انتخاب مي كند .
روش هاي مختلف طراحي وبرنامه ريزي محيط هاي متفاوتي را پديد مي آورد كه طراحان وبرنامه ريزان شهري سعي در بوجود آوردن مكان هايي مناسب براي اكثر افراد مي كنند كه اين طرح ها والگوها بعضاً بسيار متفاوت هستند دو الگوي زير كه يكي از آنها طبق الگوهاي شهر سازي جديد شكل گرفته را در زير مي آوريم ، شما با معيارهاي خود كداميك را ترجيح مي دهيد :
1- قراردادي ( چند منظوره ):
-ترتيب تك استفاده اي قطعات زمين بدون مركز ، شروع وانتها
- همه چيز دور ازخانه بوده واستفاده از ماشين ضرورتي غير قابل اجتناب است .
- سفرهاي روزانه از حومه به شهر وبالعكس براي كار ، به وسيله اتومبيل در جاده هايي كه جهت ديگر مقاصد وسفرها شلوغ ومتراكم شده اند انجام مي پذيرد .
- حتي خيابانها هاي واقع در واحد هاي همسايگي نيز به اتومبيل تخصص داده شده اند .
- ساختمانهاي عمومي و كليساها در باريكه اي ميان رستورانها ، قلمروهاي اتومبيل ها پراكنده شده اند .
2- جوامع تك استفاده اي كامل :
-مراكز مجزايي از هر نوع خرده فروشي ، اداره و كاربري هاي متراكم مسكوني هسته مركزي راشكل مي دهند به طوري كه تركيب گسترده اي از انواع سكونتگاه ها فضاهاي عمومي و مغازه هاي حاشيه خيابانها اساس فرم ساختار را تشكيل مي دهند . كمربندي سبز لبه هاي جدا كننده را به وجود مي آورد .
-بيشتر نيازهاي روزانه وتعداد شغل در فاصله 5 دقيقه پياده روي از مقابل درب خانه يافت مي شوند . استفاده از ماشين اختياري وانتخابي است .
-ايستگاههاي وسايل نقليه عمومي در فاصله 5 دقيقه پياده روي براي مسافت هاي روزانه از حومه به شهر و بالعكس وجود دارد . با وجود دوچرخه سواري ويا پياده رفتن بچه ها به مدرسه سفرهاي ماشيني به حومه تنزل نمي يابد .
-تمام خيابانها هم براي افراد پياده وهم براي ماشينها طراحي شده اند ، پياده روها سر پوشيده شده ودر كنار آنها مغازه ها وخانه ها قرار دارند نه پاركينگ ماشين ها ، خيابانهاي واحد همسايگي كم طراحي شده اند .
- خيابانها وميادين موقعيت مهمي براي ساختمانهاي اجتماعي كه به صورت نمادهاي هويت يك اجتماع در مي آيند بوجود مي آورند .
- نكات بالا محله خوشايند براي زندگي كردن خواهيم داشت . در دوران جنگ دوم جهاني تفكر خلاق از بين رفته و آنچه كه اشتباهاً حادث . شد نتيجه خانه سازي بر پايه استراتژيهاي توسعه در هنگام دفاع بود برنامه ريزان به ساختن تعداد زيادي خانه در مقياس بزرگ تمركز ورزيده بودند كه نتيجه آن ساخت انبوهي از خانه هاي مدرن براي ميليونها امريكايي با درآمد متوسط شد براي
رساندن اين صرف كيفيت قرباني كيفيت گرديد . در همان هنگام دولت به اعطاي وام هايي جهت خريد مسكن اقدام كرد در حالي كه هيچ پولي به خريد يا تعمير خانه هاي موجود اختصاص نيافت .
- دواني مي گويد : اين همان روشي است كه ما شهرهايمان را به قتل رسانديم . شهرهاي سنتي اي كه دواني و پلاتر زيبرك از آن دفاع مي كنند اساس زندگي مردم در يك نقطه جمع مي كنند . اين يك حق مدني اوليه است . با اين روش نه تنها ديگر نيازي نخواهد بود كه به براي هر گونه منظوري از اتومبيل استفاده كنيم بلكه با برخورد مردم در مغازه ها ، رستورانها و ديگر مكانهاي
عمومي احساسات بيشتري درون ما بوجود خواهد آمد . گذشته از اين شهرهاي سنتي مشكل ترافيك ، گسترش بي رويه ، و آلودگي هوا را حل كرده ، خانه ها و محيط شهري قابل عرضه اي را به شهروندان تقديم مي كند . در اين حالت استفاده از اتومبيل شخصي كاهش يافته وبه جاي آن سيستم حمل ونقل عمومي ارتقاء داده مي شود .
علاوه بر آن محل مراكز خريد نيز دسترسي را حتتري را براي اتوبوس و مترو فراهم مي آورد .
با گسترش قبوليت شهر سازي سنتي ارتقاء آينده محلات داخل شهر ، جاي كه چنين امكاناتي هم اكنون فراهم است مد نظر قرار مي گيرد .
پلاتر زيبرك هدف پنهاني از تغيير روش ساخت وخراب كردن شهرها وساخت وبازسازي مكانهايي چنان خوب است به طوري كه مردم بعد از 20 سال قصد از بين بردن آنها را ندارند وهمچنين ايجاد محيطي كه اتصالات وارتباطات اجتماعي را پرورش دهد در اين راه دواني و پلاترزيبرك تنها نبودند معماران ديگري نظير پيتر – كالتروپ و دانيل سولومن در سانفرانسيسكو به نتايج مشابهي دست يافتند . چنين عقايدي تحت يك حركت پيشرونده به نام نيواربيزم شكوفا شد . پروژه نيواربيزم در حال حاضر 34 ايالت در حال اجرا است كه طيف گسترده اي را شامل مي شود . از ديزني لند در نزديكي اورلاندو كه در فعاليت 8000 خانه را در برخواهد داشت تا سلوكي از مغازه هاي زيبا ، خرده فروشي وآپارتمانهايي در بالاي آنها در محلاتي درجنوب لوس آنجلس ، پلاتر زيبرك : آنچه كه مرا ترغيب مي كند چگونگي ارتقاء محيط فيزيكي – طبيعي يا انسان ساز – در ارتباط با عموم شهروندان است . از بچه هايي در يك مدرسه كه خواستار حفظ و مرمت ساختمانهاي تاريخي هستند تا مشاركت هر شهروند در جلسات عمومي شهر .
آشنايي با كساني كه روي NV كار كرده اند وعقايد آنها :
فصل بيوگرافي و پروژه ها :
اندرس دواني واليزابت پلاترزيبرك شهر سازاني هستند كه طي 20 سال گذشته در طراحي شهرهاي جديد واحياي شهرهاي موجود كار كرده اند اين تلاشهاي شناختن بين المللي را متوجه آنهاساخت ونيز جوايز نفيسي را براي آنها به ارمغان آورده است ( مدال توماس جفرسون وجايزه ويفسنف اسكالي ) هر دوي آ”نها از دانشگاه يل فارغ التحصيل شده ودرجه معماري و برنامه ريزي خود را از دانشگاه پرينستون كسب كرده اند