بخشی از مقاله

چکیده:

همزیستی مسالمتآمیز در جامعهی که مبانی و اصول اعتقادی آن دینی و اسلامی باشد،امر واجب است و مورد اعتنای فکر اصیل قرآنی و دینی است،زیرا آیات متعددی از قرآن، با صراحت کامل، بهتقریب و وحدت توجه نمودهاند.و از خصوصیات فطری هر انسان مسلمان و مؤمنی است که به آن اهتمام داشته باشد،چون ادیان و مذاهب اسلامی از سوی خداوند برای هدایت و آسایش دنیا و آخرت بشر به وجود آمدهاند و همه ی داعیان این مذاهب بر وحدت و یکتاپرستی و همزیستی بر اساس احترام متقابل تأکید دارند. از آن جای که درجامعهی اسلامی اخلاق محور، انسان بهعنوان اشرف مخلوقات در راستای احترام متقابل هر مذهب در قبال مذهبی دیگر،میتوان زندگی توأم با آرامش را فراهم کرد و از وضع موجود به پیشرفت لازم دست یافت.و اعتقاد به توحید و معاد و نبوت بین همه ادیان الهی مشترک است و در اهداف و هدایت بشر هیچگونه اختلافی ندارند.

کلید واژه:خداگرایی، قرآن، تقریب مذاهب، زندگی مسالمتآمیز، دعوت.

-1 مقدمه

برای استحکام و تداوم زندگی ایده آل در جامعه بشری بویژه در میان جامعه ی که چند مذهب اسلامی زندگی می کنند، به چند اصل نیاز است که مورد توجه ویژه قرار گیرد ؛ و آن ها را باید جزء الفبای زندگی خود دانست و آن ها عبارتند از:

_ 1اصل تسامح: - مدارا و تساهل با افرادی که در ارتباط هستیم با وجود تمام تفاوت ها - .

_ 2اصل تعامل: - همراهی با پیرامون محیط - درک درست از برخورد ها و باز خوردها - آگاه به افرادی که با آن ها در ارتباط هستند -

_ 3اصل تعاون: - داشتن روحیه ی هم یاری و هم کاری در محیط زندگی و... -

بر مبنای این اصول و تعاریف، نکاتی را بیان میکنیم که رعایت و کارکرد عملی آنها، درتعامل با دیگر مذاهب اسلامی، ما را به اهداف پیش بینی شده میرساند. اما نباید فراموش کرد که همیشه واقعیت این است،در میان مذاهب اسلامی معمولا اختلاف نظر و تعارض وجود دارد.و در جامعه انسانی امروزه با توجه به تنوع قومیت ها وگرایش های مختلف، وداشتن اختلاف در زبان ها و ملیت ها وجود تعارض و تفاوت های فردی امر طبیعی است؛اگر به این امر اذعان نداشته باشیم این برداشت واقعبینانه نیست، زیرا عدم وجود تعارض نشانه بیتفاوتی و خنثی بودن است، چون اختلاف و تفاوت های فردی مطلوب و قابل قبول است، اما تضاد با غیر خود نامطلوب و ناخوشایند است.

و آن چه که در زندگی مهم است، شناخت فضای حاکم و محیط زندگی ودرک و فهم درست روابط اجتماعی فرد در جامعه است، به فرموده ی رشید رضا هم مسیر و هم گام شدن نسبت به آن چه که بر سر آن توافق داریم،باید بعنوان یک اصل بپذیرم که:» نتعاون فیما اتفقنا علیه و یعذر بعضنابعضاً فیما اختلفنا فیه « - رشید رضا،1947 م،. - 117/2 در آنچه بر آن اتفاق داریم با هم،همکاری می کنیم و در آنچه با یکدیگر اختلاف داریم عذر هم را می پذیریم.و آن چه که خداوند امر فرموده است اطاعت کنیم و از اوامر غیر او به خاطر پیروی از امیال و آرزوها، که برای ما آمده است پیروی هُمْ بِمَا أَنْزَلَنکنیم اللﱠهُ وَلَا تَتﱠبِعْ أَهْوَاءَهُمْ - مائده - 48/ پس میان آنان بر آنچه خدا نازل کرده حکم کن و از هوا و خواست های غیرحق آنان پیروی مکن.

-2 نقاط مشترک أدیان:شخصیت ها -أماکن - أیام

از آن جای که پیامبران به عنوان راهنمای حق و حقیقت آمده اند تا با آیین و موازین الهی پیروان خود را رهنمون کنند. ودر طول تاریخ وقتی یکی پس از دیگری آمده اند، نه تنها یکدیگر را تکذیب نکرده اند بلکه یکدیگر را تکامل بخشیده اند و آموزه های الهی استفاده ی کاملی کرده اند. از این رو دستیابی به نقاط مشترک ادیان الهی بسترهای لازم برای وحدت بشریت و صلح جهانی را فراهم می کند.تمام أدیان همانند یک خانواده مشخصه های منحصر به خود را دارند که مقدس و قابل تقدیر و تقدیس است،مانند - شخصیت های کاریزما - مکان های مقدس - روزهای مهم - هر چه برای یک فرد چیزی مقدس و محترم باشد برای او نیز قابل احترام است زیرا کلمه ی»احترام« از ریشه ی - حرم - است پس بی حرمتی و اهانت و تجاوز به حریم دیگران حرام و ممنوع است.

در جامعه ی اخلاق مدار و دین محور،باید به دنبال اشتراکات خویش گشت و به آن پایبند بود.وحکومت های اسلامی ومسلمانان جهان اگرسربلندی و موفقیت و پیروزی را برای پیشبرد دین خدا می خواهند، باید با گفتمان روشمند با محوریت قرآن، اختلاف نظر های خود را حل وفصل کرده وبا بازگشت به اوامر الهی و قرآنی و پرهیز از عوامل تفرقه به وحدت و گفتمان تقریب، راه وحدت عملی را هموار سازند.وبر اساس آموز ه های قرآن که آخرین و کامل ترین کتاب آسمانی است به اصل بحث تقریب و عدم تفرقه بپردازند.چه خوب است روش گفتمان و بحث را تکیه بر اصول مشترک بنا ساخت زیرا خداوند بطور مشخص و واضح نه تنها مسلمانان را بلکه تمام انسان ها را به یکمشترک - کَلَمَهٍنقطهسَوَاءٍ - دعوت می کنندقُلْومییَافرمایندأَهْلَ: الْکِتَابِ کَلَمَهٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ - آل عمران. - 64/ترجمه بگو:ای اهل کتاب ! بیائید به سوی سخن دادگرانه ای که میان ما و شما مشترک است - و هر آن چه را که بر زبان می رانیم، بیائید بدان عمل کنیم - .

در این آیه خداوند اهل کتاب را به دو کلمهکَلَمَهٍ»سَوَاءٍ « دعوت کرده است زیرا کلمه یسَوَاء«»از نظر لغوی به معنای عدل و میانه ی دو طرف چیزی در مقیاس و اندازه است مانندلَقیتُهُ؛»سَوَاءِفیالنﱠهَارِ :«او را در نیمه ی روز دیدم، و یا مثلهُمَا» فیهَذالأَمْرِاسَوَاءٌ« در این باره آن دو نفر مانند و همسان یکدیگرند. اگر انسان آگاهی کامل وهمه جانبه از قرآن و فرامین آن نداشته باشد ممکن است ازیک جنبه خوب فهم کند، ولی ازجنبه های دیگرغافل بماند،از این لحاظ باید به جوانب مختلف قرآن و احادیث توجه کامل داشت.تا در برداشت مفاهیم دچار اشتباه نشود.قرآن کریم ودین اسلام، اصل تسامح و تقریب را به معنای واقعی و دقیق مورد توجه ویژه قرار داده است، و پیروان خود را به آن سفارش میکند،زیرا دگر پذیری و تقریب ادیان جزء عدالت و دادگری و زینت فضائل دین و دنیا است.

صرف نظر از این که کدام یک از ادیان آسمانی یعنی - یهودی، و مسیحی، و ستاره پرست ویا فرشته پرست - باشد همان طوری که خداوندالﱠذِینَمیفرآمَنُواْایدإِنﱠ: وَالﱠذِینَ هَادُواْهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْوَلاَخَوْفٌعِندَعَلرَیْهبﱢهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ - بقره. - 62/ ترجمه: - کسانی که ایمان داشتند و یهودیان، و مسیحیان، و ستاره پرستان و فرشته پرستان، هر که به خدا و روز قیامت ایمان داشته و کردار نیک انجام داده باشد، چنین افرادی پاداش شان در پیشگاه خدا محفوظ بوده و ترسی بر آنان نیست و غم و اندوهی بدیشان دست نخواهد داد. - - خرم دل، 1386ه ش، - 16با توجه به این آیه اجر و پاداش انسان ها صرف نظر از دینش نزد خداوند محفوظ است.

طبق اینفَلَهُمْآیهأَجْرُهُمْعِنْدَ رَبِّهِمْ وقتی که پیروان این ادیان چهارگانه نزد خداوند اجر و پاداش دارند یعنی امید به رضوان الهی و ورود به بهشت وجود دارد، پس باید به هم دیگر احترام گذاشت.و اختلاف ادیان و مذاهب را دست مایه ی نفرت و افتراق قرار ندهیم که مقدمه ای برای تکفیردیگران و محروم ساختن حق و حقوق مسلم شهروندی آن ها گردد.به فرموده ی حضرت علی - ع - که می فرمایید:»انهمالناسُ - صِنفانِ - إمّا:أَخٌلَک فیالدﱢینِأَونَظیرٌلَک فیالخَلقِ.« قلبت را نسبت بهملّت خود، مملو از مهربانی ومحبّت و لطف کن...زیرا آنها دوگروه بیش نیستند:یا برادران دینی تو اند، و یا در آفرینش همانند تو انسان اند. - صالح،1967م، . - 427

هم چنین بهتان زدن و ناسزا گفتن و بدگویی حتی نسبت به غیر مسلمان مورد نهی خداوند قرار گرفته است، زیرا انسان از نظر اعتقادی و ایدئولوژی و گرایش درونی و روانی دوست دارد آزادانه عمل کند همان طوری که هیچ کس حق ندارد به اعتقاد کس دیگری توهین کند و نص قرآن همین استوَلَاتَسُبﱡوا:الﱠذِینَیَدْعُونَمِنْدُونِاللﱠهِفَیَسُبﱡوااللﱠهَعَدْوًابِغَیْرِعِلْمٍ - أنعام. - 108/ترجمه:به کسانی که غیر خدا را می خوانند، ناسزا نگویید مبادا آنان نیز - درمقابله به مثل - با دشمنی و بر اثر نادانی، خداوند شما را نیز دشنام گویند. انسانی که اهل منطق باشد باید از هرگونه بد دهنی و ناسزا بپرهیزد زیرا فحش و ناسزا، نمیتوان مردم را از مسیر منحرف باز بدارد و دشنام دادن، نشانهی عدم منطق، و ادب ونزاکت و صبراست.

انسان مسلمان و پرهیزکار، باید نشان دهد که بدون فحاشی هم می توان با استدالال منطقی مهمترین مسا ئل اختلافی را بیان کرد. قرآن صریحا از این موضوع، نهی کرد و رعایت اصول ادب و عفت و نزاکت در بیان را، حتی در برابر خرافی ترین و بدترین ادیان، لازم می شمارد.دلیل این موضوع، روشن است، زیرا با دشنام و ناسزا نمی توان کسی را از مسیر غلط باز داشت، بلکه به عکس، تعصب شدید آمیخته با جهالت که در اینگونه افراد است، سبب می شود که به اصطلاح روی دنده لجاجت افتاده، در آئین باطل خود راسخ تر شوند،با بدگوئی و توهین نسبت به ساحت قدس پروردگارزبان بگشایند، زیرا هر گروه و ملتی نسبت به عقائد و اعمال خود، تعصب دارد.

باید به این نکته توجه داشت که وحدت و یک پارچگی عامل پیشرفت وترقی و سربلندی است و تنازع و تفرقه موجب شکست و خواری است. وقرآن با صیغه ی امروَاعْتَصِمُواهمهمردمرابهبِاتحَبْلِاددعوتاللﱠهِکرده میجَمِیعًافرماید. وَلَا تَفَرﱠقُوا وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللﱠهِ ْ کُنْتُمْ أَعْدَاءًلُوبِکُمْفَأَلﱠفَفَأَصْبَحْتُمْبَیْنَقُبِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا - آل عمران103/ - و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا بر خود را یاد کنید زیرا قبلا دشمنان یکدیگر بودید سپس خدا در دل های شما الفت انداخت تا به لطف او با همدیگر برادر شدید.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید