بخشی از مقاله
چکیده
پیامبر اسلام - ص - در سال ششم هجری، روابط خارجی خود را با دعوت سران کشورهای ایران، بیزانس و حبشه به اسلام آغاز کرد. او با ارسال نامههای جداگانه به خسرو پرویز، هرقل و نجاشی، به اجرای این سیاست اهتمام ورزید. در پس مندرجات این نامهها، نوعی نظام گفتمانی یافت میشود که می توان از آن به »گفتمان محمدی« یاد کرد. این گفتمان که بر بنیاد »توحید« سامان یافته، بر آن است تا با فرض غیریت، گفتمان رقیب - مخاطبان - را به چالش کشد و زمینه را برای هژمونیک کردن خود فراهم سازد. این مقاله میکوشد تا با تکیه بر مفاهیم موجود در نظریه گفتمان لاکلا و موف، نامههای یاد شده را مورد بررسی قرار دهد و به ایضاح مدلول نهایی آنها بپردازد.
مقدمه
در پی افزایش فشار مشرکان مکه بر پیامبر اسلام - ص - و یاران وفادارش و نیز اخلالی که قریشیان در جریان گروش تودهها به اسلام ایجاد کردند، رسول خدا بر آن شد تا مرکز دیگری را به عنوان دارالهجره جست وجو کند تا از این رهگذر، هم مسلمانان از آزار مشرکان رهایی یابند و هم پایگاهی استوار جهت نشر دعوت اسلامی در جزیره العرب فراهم گردد . از این رو برای نیل به این هدف، در سال سیزدهم بعثت، مکه را به سوی یثرب ترک کرد و با ایجاد طرحی نو در ساختار اجتماعی و فرهنگی مدینه، این شهر را به یک نظام عقیدتی نیرومند پیوند زد و از مهاجر و انصار - که از عناصر اصلی این شهر بودند - امتی واحده ساخت و طولی نکشید که مدینه به پایگاه نیرومندی در برابر مکه بدل شد و از همین پایگاه بود که آموزه ها و تعالیم اسلامی به سراسر جزیره العرب منتشر گردید.
پیامبر اسلام - ص - بر قوم و قبیله خاصی مبعوث نشده بود تا پیامش در محدوده آنها محصور بماند؛ بلکه حسب آموزه های قرآنی1 ماموریت داشت تا پیام خود را به عموم مردم ، فارغ از تمایزات قومی، نژادی و زبانی ، ابلاغ نماید . از این رو در سال ششم هجری، در راستای رسالت جهانی خویش، با ارسال نامه هایی به سران ممالک همجوار عربستان، گام مهمی را در سیاست خارجی خود برداشت . او که در این زمان دغدغه خاطر چندانی از جانب یهودیان مدینه و شرارت های آن ها نداشت و نیز به دلیل انعقاد معاهده صلح حدیبیه، از جانب مشرکان مکه احساس خطر جدی نمی کرد، بر آن شد تا نامه هایی را به سران کشورهای هم جوار ارسال نماید و آن ها را به اسلام فراخواند.
محمد بن جریر طبری، مورخ پرآوازه مسلمان،تنها متن سه نامه از پیامبر اسلام - ص - خطاب به نجاشی حاکم حبشه ، خسرو پرویز ،شاهنشاه ایران، و هرقل،امپراتور بیزانس را ثبت و ضبط کرده و در خصوص نامه های دیگر آن حضرت به مقوقس - حاکم مصر - ، جیفر و عبد جلندی - فرمانروایان عمان - و منذر بن ساوی - کارگزار خسرو در بحرین - تنها به نقل گفته ای کوتاه از ابن اسحاق اکتفا نموده و متن نامه های مذکور را نیاورده است . از این رو، در این نوشتار،پس از مفهوم شناسی نظریه گفتمان لاکلا و موف،ابتدا به طرح نامه ها ی پیامبر به حاکمان بیزانس،حبشه و ایران و سپس به تحلیل گفتمان آن حضرت پرداخته می شود.
تحلیل گفتمان به مثابه رویکردی میان رشتهای، امروزه جای خود را به خوبی در میان تحقیقات کیفی باز کرده و مورد استقبال فراوان قرار گرفته است. شاید یکی از عمدهترین وجوه اقبال به این رویکرد در میان پژوهشگران، این باشد که به کمک آن میتوان به کشف معنای نهفته در متن نائل شد و گفتمان ماتن را به لحاظ نظری و روش شناختی از سطح توصیف به سطح تبیین ارتقا داد و به لحاظ محدوده تحقیق نیز، گستره آن را از سطح بافت موقعیت فرد به سطح کلان جامعه، تاریخ، ایدئولوژی و فرهنگ وسعت بخشید.
تحلیل گفتمان، اگرچه از حوزه زبانشناسی برخاست و برای نخستین بار در سال 1952 توسط »زلیگ هریس« زبانشناس ساختگرای امریکایی بکار رفت - سلطانی، - 154 : 1383اما محدود به این حوزه نماند و به سرعت به عرصههای دیگر هم سرایت کرد و به یک رویکرد میانرشته ای در میان زبانشناسان، جامعه شناسان،مردم شناسان، تاریخپژوهان و سیاستمداران بدل شد. تحلیل گفتمان که از آن به »سخنکاوی«، » تحلیل کلام« و » تحلیل گفتار« نیز یاد شده است - فرکلاف، - 8 :1379، میکوشد تا جریان تولید گفتمان، تاثیر بافت موقعیتی بر روی گفتمان، موقعیت و شرایط خاص تولیدکننده گفتمان و نیز رابطه میان متن و ایدئولوژی را روشن سازد - یارمحمدی،. - 4 :1383 در تحلیل گفتمان، تحلیلگر میکوشد تا از بافت متن فراتر رود و به بررسی بافت موقعیتی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی به عنوان زمینه متن بپردازد.
لذا بی جهت نیست که گفتهاند تحلیل گفتمان، چگونگی تبلور و شکلگیری معنا و پیام واحدهای زبانی را در ارتباط با عوامل درون زبانی - زمینه متن واحدهای زبانی، محیط بلافصل زبانی مربوطه و نیز کل نظام زبانی - و عوامل بیرون زبانی - زمینه اجتماعی، فرهنگی و موقعیتی - بررسی میکند - فرکلاف،. - 8 :1379 به لحاظ هستیشناسی،گفتمان ها بر این نکته تاکید می کنند که حقایق تنها از طریق گفتمان بازنمایی میشوند - مقدمی،. - 92 :1390 به دیگر سخن، تصور و فهم ما از واقعیت و جهان از طریق گفتمان شکل میگیرد - هنری و آزرمی،. - 98 :1392 از این منظر، امور اجتماعی و سیاسی و به طور کلی جهان واقعیت، تنها در درون ساختهای گفتمانی قابل فهمند و این گفتمانها هستند که به فهم ما از جهان شکل می دهند.