بخشی از مقاله

خلاصه:

سازمانهای معاصر به کارکنانی نیاز دارند که از نظر روانشناختی با کارشان ارتباط برقرار کنند فعال باشند و به استانداردهای بالای عملکرد دست یابند کسانی که پر انرژی هستند و خود را وقف کار می کنند چنین افرادی دلبسته به کارشان هستند.در دنیای کنونی سازمان ها به منظور رقابت موثر نه تنها به دنبال جذب و استخدام استعدادهای عالی هستند بلکه باید کارکنان را توانایی و الهام بخشند تا تمام تواناییهایشان را در انجام کار به کار بگیرند به عبارت دیگر دلبستگی شغلی داشته با شند.کارکنانی که دلبستگی شغلی دارند در کارشان توانمندی بیشتری دارند و همین توانمندی افزایش بهره وری آنها می شود. دستیابی به بهره وری پایدار ،خلاقیت در گرو مدیریت و نیروی انسانی کارا ،اثربخش و هوشمند و متعهد است .یکی از عوامل سد راه توسعه و پیشرفت خصوصا در کشورهای جهان سوم کمبود نیروی انسانی متخصص و واجد تعلیم و تربیت صحیح است - دسلرگری1381، - .

بدون تردید شرط بقا و تداوم حیات هر سازمانی در دنیای پر رقابت کنونی ارتقای بهره وری است و این امر نیز مستلزم رعایت اصول و شیوه های صحیح و علمی انجام کارها و خلاقیت کارکنان است که در سازمان ها در محیط رقابتی محکوم به تمرکز و اجرای بهره وری می باشند شاید نتوان برای رسیدن به بهره وری سقف مشخصی را در نظر گرفت ولیکن آنچه در این میان برای ما اهمیت دارد تاثیر که خلاقیت بر بهره وری درد است.

واژگان کلیدی :سازمان ،کارکنان،دلبستگی ،بهره وری

-1 مقدمه :

امروزه با پیشرفت علم و تکنولوژی جوامع به سوی پیچیده و تخصصی تر شدن پیش می روند . سازمان ها نیز به عنوان نهادهایی در جامعه از این قاعده مستثنی نیستند. پیامد این روند تخصصی و پیچیده تر شدن ایجاد یک دنیای پر رقابت می باشد. در این دنیای پر رقابت کنونی منابع انسانی متعهد،باانگیزه و ماهر جز در سایه ی توجه به نیازهای افراد و آموزش نیروی انسانی به وجود نمی اید.بنابراین کار سازمان ها در این رقابت برای بقا مشکل تر شده است. آنچه حائز اهمیت است آن است که بدانیم گرداننده اصلی سازمان ها انسان ها می باشند و این انسان ها هستند که به سازمان هاجان می بخشند و عملاً تحقق اهداف را میسر می سازند.

از این رو بررسی رفتار انسان ها در سازمان ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است.یکی از سازه های روانشناختی مربوز به رفتار کاری که توجه زیادی را در سالهای اخیر به خود جلب کرده است دلبستگی شغلی است. دلبستگی شغلی به یک حالت تعیین هویت روانشناختی با کار برمی گردد یا درجه ای که یک شغل مرکزی هویت یک فرد است.سطح بالای دلبستگی شغلی به این معنا است که فرد شغل خاص را به خود نسبت می دهد و آن را معرف خود میداند.داشتن کارکنان با دلبستگی شغلی بالا ممکن است به سازمان سود برساند زیرا وقتی که افراد در کارشان غوطه ور می شوند انگیزش آنها افزایش می یابد که این خود ممکن است تاثیر مثبتی بر افزایش بهره وری کارکنان بگذارد - ذاکرین 2:1390، - .

.2مبانی نظری و پیشینه پژوهش دلبستگی شغلی

دلبستگی شغلی عبارت است از تصوری که شخص نسبت به کارش نشان می دهد و جسم و روحش را وقف وظایفش می نمایدوفرد به شغلش به عنوان مهمترین بخش از زندگی توجه می کند و رضایت شغلی از انجام وظایفش ناشی می شود - ظریفی ویوسفی وصادقی,. - 7:1391 دلبستگی شغلی عبارت است از میزانی که یک کارمند با کارش همانند سازی می کند به صورت فعالی در شغلش فعالت می کند و به عملکرد شغلی خود به عنوان عامل مهمی جهت ارزش به خود قائل شدن توجه کند - جلیل پور واکبری وپیروزفر. - 54:1391 افراد در سازمان ها دارای نگرش های متعددی می باشند که بر رفتار آنان در سازمان تاثیر می گذارند.در میان این نگرش ها واژه دلبستگی شغلی مدت زمان زیادی نیست که وارد رفتار سازمانی شده است علاقمندی و نگرش مثبت به شغل سبب تلاش و کوشش کاری بیشتر و در نتیجه باعث کاهش هزینه ها می شود .

دیدگاه واقع بینانه تر در مورد دلبستگی شغلی تاکید دارند و معتقدند اگر چه میزان دلبستگی شغلی افراد تا حدودی متاثر از زمینه های قبلی و ویژگی های فردی آنها می باشد لیکن موقعیت های میطی و سازمانی نیز در ایجاد دلبستگی شغلی اهمیت دارند.بر طبق تحقیقات کارکنان با دلبستگی شغلی زیاد از شغل خود راضی تر و موفق ترند و میزان ترک کار و غیبت آنها در مقایسه با کارکنان با دلبستگی شغلی پایین کمتر است - حیدری نژاد ومرادی پور. - 6:1390 گرین و همکاران - 1960 - به منظور اندازه گیری سطح دلبستگی شغلی افراد ابزارهایی را طراحی کرده اند که با اجزای آن روی آزمودنی ها از آنها خواستند عوامل بیرونی و درونی موثر بر رضایت یا نارضایتی شغلشان را انتخاب و توصیف کنند عوامل بیرونی شامل شرایط فیزیکی یا ساختارهای مربوط به شغل ,محیط یا سازمان بود و عوامل درونی هم مفاهیم روانشناختی نظیر احساس,رشد,پیشرفت و عزت نفس را در برداشت.

گرین و همکاران دریافتند که کارکنان دارای دلبستگی شغلی بالا بیش تر به ماده های مرتبط به عوامل درونی پاسخ می دهند و در عین حال کارکنان که ماده های مرتبط با عوامل بیرونی را انتخاب کردند دلبستگی پایینی از شغلشان را نشان می دادند.دلبستگی شغلی موجب بهبود عملکرد شغلی و موجب رضایت مشتری و سوداوری و بهره وری می شود برای یک کارمند دلبستگی با کار قسمت لاینفکی از شخصیتش خواهد بود - ظریفی ویوسفی وصادقی,. - 7:1391 از جمله عواملی که در بقای سازمان ها بسیار مئثر است نیرئی انسانی است که در فرایند تحول و تبدیل جامعه سنتی به جوامع صنعتی تاثیر انکار ناپذیری داشته است - جلیل پورواکبری وپیروزفر - 52:1391.

-3دلبستگی شغلی و روشهای پرورش دادن آن دلبستگی شغلی یک حالت شخصی عالی برای سازمان تلقی می شود. و ممکن است بیشتر در مورد چگونگی ارتباط افراد با شغل جاریشان باشد تا در مورد روابطشان با سرپرستان داشتن کارکنانی با دلبستگی شغلی بالا ممکن است به سازمان سود برساند زیرا وقتی که افراد در کارشان غوطه ور می شوند انگیزش آنها افزایش می یابد، که این خود ممکن است تأثیر مثبتی بر عملکرد شغلی آنها بگذارد« به طور کلی دلبستگی شغلی هم بر فرد و هم بر سازمان تأثیر می گذارد . از نظر سازمانی دلبستگی شغلی به عنوان کلیدی برای گشودن انگیزش کارمندان و افزایش تولید محسوب می شود و از نظر فردی دلبستگی شغلی به عنوان کلیدی برای انگیزش ، عملکرد ، رشد فردی و رضایت در محل کار محسوب می شود. دلبستگی شغلی به اثر بخشی سازمانی ، تولید و روحیه ی کارمندی به شکل مهمی از طریق درگیر کردن کارمندان به طور عمیق در کارشان و همچنین از این طریق که کار را  یک  تجربه  ی  با  معنا  و  کامل  می  سازد  کمک  می  کند - امینی  و  احمدی  ، - 1384

-4عوامل  موثر  بر  دلبستگی  شغلی:

دلبستگی شغلی با انگیزش و خشنودی شغلی رابطه ی تنگاتنگی دارد. معمولاً دلبستگی شغلی از خشنودی شغلی مهم تر است . دلبستگی شغلی به خصوصیات شخصی و ماهیت وظایف کاری وابسته است .مهمترین ویژگی های شخصی در دلبستگی شغلی عبارت اند از : سن ، نیاز به رشد و اعتقاد به اخلاق کاری سنتی کارگران مسن شاید به دلیل دارا بودن مسئولیت و چالش بیشتر و فرصت کافی برای ارضاییازهاین رشد ، معمولاً بیشتر به شغل خود دلبسته اند . کارگران مسن تر همچنین تمایل دارند که به ارزش سخت کار کردن پای بند ترباشند.   به دلیل اینکه نیازهای رشد در دلبستگی شغلی اهمیت دارند در نتیجه آن ویژگی های شغلی که ارضای نیازهای رشد را فراهم می کنند ، رابطه زیادی با دلبستگی شغلی دارند .این ویژگی ها عبارتند از : برانگیختگی ، اختیار ، تنوع ، هویت وظیفه ، بازخورد و مشارکت عوامل اجتماعی شغل نیز می تواند دلبستگی شغلی را تحت تأثیر قرار دهد . کارکنانی که در گروه ها کار می کنند ، دلبستگی شغلی بالایی را گزارش نموده اند تا کارکنانی که به تنهایی کار می کنند .

مشارکت در تصمیم گیری ، به وسعتی که کارکنان از اهداف سازمانی حمایت می کنند با دلبستگی شغلی ارتباط دارد . احساس موفقیت و پیشرفت در شغل نیز سطح دلبستگی شغلی فرد را افزایش می دهد همچنین عوامل موقعیتی دیگری مانند : طراحی شغل ، جو روانشناختی و سازمانی و سبک مدیریت نیز تأثیرات مهمی بر دلبستگی شغلی کارمند دارند. عامل طراحی شغل به نظر می رسد تأثیر قوی تری بر دلبستگی شغلی افرادی که تمایل بیشتری به ارضای نیازهای سطح بالای روانشناختی دارند ، می گذارد . - امینی و احمدی ، - 1384 سازمان به کارکنانی نیازمند است که سازگار با ارزش ها و اهداف سازمانی دارای انگیزه قوی و متعهد و متمایل به حفظ و ادامه عضویت سازمانی باشند.کارکنانی که بخواهند و بتوانند بیش از مقدار معمول برای دستیابی به اهداف سازمانی مشغول به کار باشند.دلبستگی شغلی بالا نشان دهنده تجربه احساس معناداری-اشتیاق و افتخار و غرق شدن در کار است که با گذشت زمان فرد به شغل خود دلبستگی پیدا می کند و اثربخشی او در کارش نیز بیش تر می شود .

دلبستگی شغلی پایین بیگانگی با کار و سازمان و یا بی هدفی به جذایی بین زندگی و افراد منجر می شود .برخی محققان دلبستگی شغلی را به عنوان معیار اصلی انگیزش فردی دانسته و آن را متغیری می دانند که بر عملکرد شغلی و ترک شغل و غیبت اثر دارد .در بین دیدگاههای مختلف واقع بینانه ترین دیدگاه دلبستگی به شغل به خصوصیات شخصی و ماهیت وظایف کاری مرتبط است - حقیقی و سماواتیان وامینی و عباسی. - 23:1391 دلبستگی شغلی باعث ایجاد هیجانات مثبت - بالا رفتن میزان مهارتها و تحصیل دانش و مهارتهای جدید و گشایش راههای جدید برای رسیدن به زندگی بهتر می دانند.از جمله متغیرهایی مهمی که با دلبستگی شغلی ارتباط نزدیکی دارند می توان به رضایت و تعهد شغلی اشاره نمود .بیش تر افراد نیمی از ساعات بیداری خویش را در محیط کاری می گدرانند و اگر از شغل خود راضی باشند شغلشان را دوست خواهند داشت و احساسات و نگرش هاس مثبتی نسبت به آن نشان می دهند - کامکارومدنی. - 49:1389

-5بهره وری

بهره وری یعنی افزایش دائمی و مستمر نسبت ریاضی بین نتایج به دست آمده به منابع به کار رفته و مصرف شده .به بیان ساده تر،بهره وری یعنی :تهیه کالاها و خدمت های بیشتر و بهتر با هزینه و قیمت تمام شده سابق با صرف همان مقدار منابع تولید یا تهیه همان مقدار کالاها و خدمت ا با هزینه و قیمت تمام شده کمتر و در واقع با صرف مقدار منابع تولیدی کمتر. بهره وری مبتنی بر این عقیده است که انسان می تواند کارها و وظایفش را هر روز بهتر از روز پیش به انجام برساند علاوه بر آن بهره وری مستلزم آن است که به طور پیوسته تلاش هایی برای یادگیری نظریه ها و روش های جدید انجام گیرد.بهبود ارتقا بهره وری نیروی انسانی به تلاش برنامه ریزی شده همه جانبه نیاز دارد.و از طریق به کارگیری معیارهای گوناگون بهره وری در عمل شروع می شود. برنامه ریزی برای بهبود و افزایش بهره وری شامل تغییر در روش های انگیزشی کارکنان و بهبود شرایط کار و ... است. نیروی انسانی مهم ترین عامل در بهبود بهره وری روش های به کار گرفته شده برای انجام کار است. - میرسپاسی - 16:1376

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید