بخشی از مقاله
چکیده
آبشخور اساسی عرفان و تصوف اسلامی، قرآن و مأثورات نبوی است. از آنجا که در قرآن کریم و احادیث شریف، مطالب معتنابه نسبت به دنیا و موضوعات پیرامون آن ذکر شده است، طبیعی است که این گونه سخنان سخت مورد عنایت صوفیان و عارفان در ادوار بعد قرار گرفته باشد. عمده مطالب در خصوص دنیا از دیدگاه عرفا را میتوان ذیل سه عنوان ذم، مدح و مطالب متفرقه مربوط به دنیا قرار دارد. بیشترین مطالبی که از عرفا ذکر شده، در مذمت دنیا و عدم وابستگی و دلبستگی به آن است. چه، به زعم آنها تا زمانی که انسان از دوستی دنیا نبریده باشد به مقام جمع و آرامش روحی و قلبی نخواهد رسید.
البته برخی نیز هم زمان با ذم دنیا جنبه مثبت آن را فراموش نکرده و دنیا را از آن جهت که بستر و زمینهای برای فراهم آوردن توشه عقبی و کشتزار آخرت است ستوده و جایگاه عبرت آموزی آنرا گوشزد کردهاند. مطالب پراکنده دیگری نیز از عرفا در پیوند با دنیا ذکر شده است که هر یک در جایگاه خود قابل تأمل است. چنان که یکی از عرفا وصول به درجه صالحان و پاکان را منوط به چشیدن عذاب و عقوبت دنیا دانسته و دیگری از فرط بینیازی و توکل، همه دارائی خود را به یکی از مریدان خویش بذل میکند. عارفی دیگر نیز عاقل و
زیرک را فردی میداند که فریب دنیا و جاذبههای آن را نخورده و دلباخته زیباییهای ظاهری آن نشده باشد.
کلیدواژهها: دنیا، عرفان، تصوف، مدح، ذم
مقدمه
دنیا و مباحث مرتبط با آن از جمله مواردی است که در قرآن مجید از جانب خداوند متعال مورد توجه واقع شده است؛ چنان که واژه دنیا 115 بار - عبدالباقی - 232-235 :1372 در آیات متعدد ذکر شده است. در آیات الاه اشاره شده است که متاع دنیا قلیل است و آخرت برای پارسایان بهتر است. - نساء - 77 / همینطور قرآن حیات دنیوی را متاع غرور - حدید - 20/ و لهو ولعب - انعام - 32/ میداند و یادآوری میکند که حیات دنیوی برای کافران زینت داده شده است - بقره - 212/ و البته در عین حال خداوند متعال متذکر میشود که انسان نباید نصیب خود از دنیا را فراموش کند. - قصص - 77/ به تبع قرآن کریم در روایات و مأثورات اسلامی نیز از پیامبر و ائمه اطهار احادیثی در خصوص دنیا و مطالب مربوط به آن فراوان ذکر شده است؛ چنان که از حضرت رسول - ص - روایت شده است که »دنیا و هر چه در آن است ملعون است مگر آن چه به واسطه آن خوشنودی خدای طلب شود.« - محمدی ری شهری - 454:1387
و همینطور از حضرت علی - ع - روایت شده است که »دنیا از آن رو دنیا نام گرفته که پستترین چیزهاست.« - همان - و هم ایشان در صفت دنیا فرموده است: »میفریبد و زیان می رساند و می گذرد.« - امام علی - 435:1370 به نقل از امام صادق نیز آمده است که »دنیا در نظر من چونان مردار است که هرگاه ناچار شوم از آن میخورم.« - محمدی ری شهری - 454:1387 البته مطالبی که از پیامبر و اهل بیت - ع - در خصوص دنیا وارد شده است همگی در مذمت و نکوهش آن نیست بلکه روایاتی نیز وجود دارد که اهمیت دنیا را به عنوان بستری برای به دست آوردن آخرت مورد تأکید قرار میدهد؛ چنان که از پیامبر اکرم وارد شده است که میفرماید: »دنیا کشتزار آخرت است.« - همان - و نیز از امام علی نقل شده است که »آخرت با دنیا به دست می آید.« - همان - و امام باقر نیز فرموده است که »دنیا یاور خوبی برای آخرت است.«
- همان - بدیه است بحث از دنیا و پرداختن بدان از جمله موضوعاتی است که ریشه در آموزه های دینی و اخلاقی دارد؛ بر همین اساس واضح است در عرفان و تصوف نیز که اصلیترین آبشخورهای اساسی آن قرآن و روایات دینی است این موضوع مورد توجه و عنایات ویژه عرفا و متصوفین قرار گرفته باشد و از آنجا که صورت نخستین عرفان و تصوف اسلامی، خود را در قالب زهد و اعراض از دلبستگیهای دنیوی نمایان ساخته است؛ لذا توجه به دنیا و بحث از ماهیت آن در سخنان زهاد اولیه نیز حضور دارد چنانکه از حسن بصری که یکی از تابعینو زهاد عصر خویش است روایت شده است که گفت: »خدای متعال بیامرزد قومی را که دنیا به نزدیک ایشان ودیعت بود؛ ودیعت را باز دادند و سبک بار رفتند.« - عطار - 45:1370 و در فرازی دیگر مالک دینار که خود یکی از زاهدان روزگار بود از حسن بصری می-پرسد که عقوبت عالم چیست؟ و حسن بصری جواب میدهد که »مردن دل« و باز می پرسد که مردن دل چیست و حسن جواب میدهد »حب دنیا« - همان: - 37
تعریف دنیا
تعاریف متنوعی برای دنیا از سوی عرفا صورت گرفته است که هر کدام حاوی نکته و ظرافت خاص و حاکی از دقت و نوع نگرش آنهاست. فی المثل عبید االله رازی گفته است که: »دنیا آن است که محجوب کند ترا از او. « - انصاری - 469:1386 و ابوبکر کتانی نیز گفته است »دنیا بر بلوی قسمت کردند و بهشت بر تقوی.« - قشیری - 161:1374 یا اینکه شمس تبریزی معتقد است که دنیا همین تن است. لذا میگوید چرا به عمارت این تن مشغول میشوی قدر ما لابد و بس و باقی هیچ. - شمس تبریزی - 253:1369 و همو در جای دیگر دنیا را مانند گنج و مار می داند و میگوید قومی با گنج بازی میکنند و »قومی با مار، آن که با مار بازی کند بر زخم او دل می بباید داد به آدم بزند، به سر بزند، چون به دم زند، بیدار نگردی، به سر بزند.« - همان: - 313 فضیل عیاص نیز میگوید اگر همه دنیا بر من عرضه کنند بدان شرط که با من شمار نکنند نزدیک من چون مرداری بود که یکی از شما به وی بگذرد و جامه از وی نگاه دارد. - قشیری - 28:1374
درجه دنیا
عین القضات همدانی درجاتی برای دنیا قائل میشود و به نقل از حضرت رسول - ص - روایتی را ذکر میکندلَوکهکَانَتِ» لدﱡنیا تَزِنُ عِندَ االلهِ جَناحمَاسَقَیبَعوضهِ کافراً مِنَها شَرهَبماءٍ.« دنیا را کمتر از پر پشهای میخواند به نسبت با عالم الوهیت؛ و می-افزاید که معنای آیه شرقُلیفه مَتاعُ» الدّنیا قلیل« - نساء - 77 / نیز همین است و معتقد است که حیات دنیا به نسبت با عمر آخرت ذرهای نماید از این روست که میگوید ترک این قلیل واجب است. - عین القضات - 311-312 :1373 البته عین القضات بر این باور است که در اساس، دنیا از بهر اولیا خدا آفریده شده است؛ اما اولیا خدا »خود را به دنیا و با کسب ندهند.« - همان: - 89 ولی در عین حال میگوید که دنیا زندان مومنان است چنان که بهشت، زندان عارفان محسوبالجَنﱠهُمیشودسِجنُکه» العارِفین کَما اَنﱠ الدﱡنیا
سِجنُ المومنین.« - همان: - 136
قدر و منزلت دنیا
از منظر با یزید بسطامی دنیا چنان بیارزش و بی مقدار است که شایسته نیست در مورد آن حتی سخنی گفته شود: »گفت قدر دنیا چیست تا کسی درباره زهد در آن سخن بگوید.« - سهلگی - 259:1385 لذا همو ده چیز را موجب مردگی دل بر میشمارد که یکی از آنها »میل به دنیا کردن است.« - همان: - 357 و نیز ده چیز را نشانه خرابی تن تلقی میکند که یکی از آنها را باز »غم دنیا خوردن « میداند - همان - و از همین روست که میگویدسنّت: ترک دنیاست و فریضه صحبت مولا - همان: - 208 و با این دیدگاه است که توصیه میکند کسی فریب دنیا را نخورد و میافزاید: »خوش داشتم اگر خدای - تعالی - همه دنیا را لقمه ای کند و مرا دهد تا آن را در دهان سگی نهم تا خلق به دنیا فریفته نشوند.« - همان: - 172 و لذا گزینش دنیا بر آخرت را نکوهش می-کند و می گوید هر که دنیا را بر آخرت برگزیند جهل او بر عملش چیره شود و یافه او بر ذکر و معصیتش بر طاعتش. - همان: - 121 اما با تمام این تفاصیل تنها نکته مثبتی که برای دنیا در نظر میگیرد و آن را قدر مینهد آن است که دنیا را آیینهای برای آخرت تلقی میکند و میگوید: همانا که دنیا را آیینه آخرت نهادهاند، هرکه از آن به آخرت در نگرد رستگاری یابد و هر که به دنیا از آخرت مشغول شود هلاک گردد و آیینهاش تاریک شود. - همان: - 247
ذم دنیا
در بسیاری از متون و آثار عرفانی -اخلاقی، معمولاً دنیا را بسان زن جادوگری می دانند که با سحر و فسون خود پیوسته به دنبال رنگ و نیرنگ انسان است و همین طور از دنیا با تعابیری هم چون، چاه یا زندان نام می برند که انسان در آن گرفتار آمده و محبوس گشته است؛ چنان که مولانا نیز در مثنوی، دنیا را همان گونه که ذکر شد مانند جادوگر و فسو نکاری می بیند که با سحر و جادوگری خود، همگان را می فریبد و بایستی جهت محافظت از او دائم با خواندن معوذتین از رب الخلق و الناس استمداد کرد:
کابلی جادواین دنیاست کو کرد مردان را اسیر رنگ و بو
چون درافکندت درین آلوده رود دم به دم می خوان و می دم قل اعوذ
تا ره زین جادوی و زین قلق استعاذت خواه از ربّ الفلق - مثنوی، دفتر چهارم، بیت - 3191-3193
مولانا در ادامه همین بحث با استناد به حدیثی از پیامبر اکرم دنیا را جادوگری میخواند که با افسون خود خلق را گرفتار چاه و زندان خود میکند و سینهها را مالامال از وسواس خود میگرداند.زان نبی دنیات را سحاره خواند هین فسون گرم دارد گنده پیر در درون سینه نفاثات اوست ساحره دنیا قوی دانا زنی استکو به افسون خلق را در چه نشاند کرده شاهان را دم گرمش اسیر عقده های سحر را اثبات اوست حلّ سحر او به پای عامه نیست - همان، بیت - 3194-3194البته شایان توجه است که مولانا نیز مانند بسیاری از عرفا دنیا را در پرداختن به مال و ثروت و مادیات نمیداند بلکه دنیایی را که مذموم و مورد نکوهش است در غفلت از حق و حقیقت می داند.
چیست دنیا از خدا غافل شدن نی قماش و نقره و میزان و زن - همان، دفتر اول، بیت - 987
شیخ ابوسعید ابوالخیر، پراکندگی دل و تفرقه آن را ناشی از دنیا دوستی میداند و معتقد است تا دوستی دنیا باشد هرگز انسان به مقام جمع نمیرسد. - ابو سعید ابوالخیر - 197:1391 و دنیا داران و اهل دنیا را شکارشدگان شیطان با کمند شهوات می-داند - همان: - 200 و میگوید از زمانی که باری تعالی دنیا را آفریده در وی ننگریسته است. - همان: - 206خواجه عبداالله انصاری، در رساله قلندرنامه خود انسان را فرا میخواند که گرد جهان طواف کند تا مردی شود و با کسب تجربه صاحب دردی شود که از این رهگذر، و ملاحظه مقابر و مزارات پند بگیرد تا در نتیجه آن دنیا بر دل او سرد شود زیرا »دنیا بازیگاه کودکان است و عادت او آن است که پیوسته خود را بیاراید تا مردی را از جاه و گاه در رباید.« - انصاری - 96:1368 و در ادامه میافزاید که »دنیا سرای ترک است و آدمی برای مرگ است، چاه است تاریک و راه است باریک. « - همان - و همو در رساله الاه نامه خود از خداوند در خواست تقوایی میکند که او را از دنیا بگسلاند و روحی طلب می کند که وی را از عقبی برخوردار کند - همان: - 168 و در فرازی دیگر باز از خداوند توفیق میخواهد که در دین مستحکم باشد و از دنیا بیزار و روی گردان. »اله توفیق ده تا در دین استوار باشیم. عقبی ده تا از دنیا بیزار شویم و بر راه دار تا سرگردان نشویم.« - همان -