بخشی از مقاله

چکیده:

به دلیل گستردگی فرهنگ، فرهنگ شناسان هم به یک تعریف واحد از فرهنگ نرسیده اند، نکته قابل توجه و نقطه اشتراک بین هر گروه، شهر، روستا، کشور و قاره انسان و نیاز های مشترک بین آنهاست، اما تا به حال یک فرهنگ خاص برای انسان ها در نظر نگرفته و معرفی نکرده اند. بالاخره با وجود این همه تعریف و نظریه یک استاندارد برای انسان ها وجود دارد؟ این مقاله در پی این بوده که بین نظریات فرهنگی که در طول 250 سال گذشته تا امروز با قرآن کریم و روایات معصومین ارتباط بر قرار کند و با روش اسنادی و کتابخانه ای به تطبیق نظریات فرهنگی با گفتار و رهنمود های اسلامی پرداخته است.

بنا بر نظریات فرهنگی اصل و غایت فرهنگ را مدنظر قرار داده که آیا دین اسلام به اصول فرهنگ شناسان توجه داشته؟ و از بررسی مطالعات و داده این مقاله به این نتیجه رسیده است که: نکات مورد توجه در نظریه های فرهنگی به سه دسته استعداد های انسان، راه رشد استعدادها، و نتیجه که باید حاصل شود تقسسیم می شود. و با پرسش های ذکر شده: آیا دین اسلام، به ابعاد مادی،معنوی و رشد و تعالی انسان توجه داشته است؟ خاص انسان و به شرایط و شیوه زندگی انسان توجه داشته؟ به رشد و شکوفایی و بالفعل شدن استعداد های انسانی از جمله فکر، عقل، روح و... توجه دارد؟ به فطرت و خصوصیات جهان شمول انسانی توجه دارد؟

روشن شد که دین اسلام به ابعاد مادی و معنوی و رشد و تعالی انسان توجه داشته است. دین اسلام خاص انسان هاست و به استعدادهای انسان ازجمله، نفس، عقل، فکر، روح، اختیار توجه داشته و همچنین به خصوصیات فطری، کمال طلبی، میل به رشد و شکوفایی و تعالی، میل به آموزش و دانش، خود شناسی و همچنین تاکید بر نتیجه: جهان شمولی، ارتقاء جامعه، انسانیت، کمال و ایده آل توجه دارد و همینطور به رشد و شکوفایی، رسیدن به مقام انسانیت و بالفعل شدن استعداد های انسانی توجه دارد.حتی تاکید بسیاری بر روابط با دیگر افراد و رعایت آداب ارتباطات دارد که به نوعی آداب زندگی اجتماعی بوده، و در جهت رشد وارتقاء جامعه موثر است.فرهنگ نا خود آگاه از بدو تولد همراه و جدا نشدنی از انسانهاست برای زندگی بهتر آن را تغییر میدهیم و یا انتخاب میکنیم.عده ای قوم پرست تنها فرهنگ و آداب خود را می پسندند، عده ای بی تفاوت و برخی اهل تامل و تفکر به دنبال بهترین روش برای زندگی هستند.

حال به دنبال یک فرهنگ کامل برای انسان ها هستیم، و یک اصول و چهارچوبی که خاص انسان باشد. هدف بعد مادی فرهنگ از قبیل آثار باستانی و یا آداب و رسوم خاص قومیت ها نیست، بلکه آنچه که مطرح است آن بعد از فرهنگ است که وابسته به فکر و شعور انسانی و دیگر خصوصیت خاص انسان است.آنچه که فرهنگ شناسان و نظریه پردازان فرهنگی بر روی آن تاکید داشته و دارند، که جرئی از اصول کلی زندگی انسان است، در جهت رشد و شکوفایی انسان ها، بنا بر نیاز های خاص انسانی که تعریف های فراگیر و جهانشمول دارد . آیا دین اسلام به این ابعاد و رشد و شکوفایی و نیاز های خاص انسانی توجه دارد. آیا به تمام ابعاد زندگی انسان در باید ها و نباید های دین اسلام توجه شده است؟

مسأله :

آیا دین اسلام یک فرهنگ کامل است؟ به دلیل گستردگی فرهنگ، فرهنگ شناسان هم به یک تعریف واحد از فرهنگ نرسیده اند، و با وجود تعاریف متعدد، نظریات فرهنگی هیچ کدام شبیه به هم نیستند، و یک فرهنگ کامل برای انسان معرفی نکرده اند. هر گروه و جامعه ای فرهنگ خاص خود را دارد و قابل احترام که شامل آداب و رسوم، غذا، پوشش و رفتار های خاص آنها است. اما نکته قابل توجه و نقطه اشتراک بین هر گروه، قبیله، شهر، روستا، کشور و قاره انسان و نیاز ها و فطرت مشترک بین آنهاست، اما تا به حال یک فرهنگ خاص برای انسان ها در نظر نگرفته و معرفی نکرده اند.

که بالاخره با وجود این همه تعریف و نظریه یک استاندارد برای انسان ها وجود دارد یا خیر؟ اگر از فرهنگ ایده آل استفاده کنیم، ایراد وارد می شود که، ایده آل هر گروه و کشور و زبانی خاص سلیقه آنهاست، اما اینجا ایده آل انسانی بدون جسارت به خوصوصیت و ارزش های آنهاست. ایده آل درشترکاتم انسانی و دقیقاً مطابق با خواست هر انسان. نظریه های فرهنگی را اصل و غایت فرهنگ قرار دادیم بررسی می کنیم که آیا دین اسلام به نکات مد نظر فرهنگ شناسان توجه داشته است. بر اساس نظریه های فرهنگی که در دویست و پنجاه سال اخیر است، خصوصیات فرهنگ را بررسی میکنیم که آیا دین اسلام حدود 1436 سال گذشته به آن شرایط توجه داشته و حرفی برای آنها دارد؟

پرسش های فرعی تحقیق عبارتند از:

یک انسان باید در تمام ابعاد وجودی مادی و معنوی رشد کند.آیا دین اسلام به ابعاد مادی و معنوی انسان توجه داشته است؟ لازمه رشد و تعالی و باالفعل شدن بالقوه های انسان یک فرهنگ کامل است.آیا دین اسلام به رشد و تعالی انسان کمک می کند؟ فرهنگ مختص انسان هاست. و باید راه و روشی آسان تر و بهتر برای زندگی انسان ها باشد.آیا دین اسلام خاص انسان هاست و به شرایط و شیوه زندگی انسان توجه داشته؟ یک فرهنگ کامل باید در جهت رشد و شکوفایی استعداد های خاص انسانی باشد.آیا دین اسلام به رشد و شکوفایی و بالفعل شدن استعداد های انسانی از جمله فکر، فطرت، قدرت یادگیری، عقل، روح او توجه دارد؟ یک فرهنگ انسانی باید جهان شمومل باشد و بر اساس فطرت - نقطه مشترک - در انسان ها. آیا دین اسلام به فطرت و خصوصیات جهان شمول انسانی توجه دارد؟

تعاریف کلمات کلیدی:

انسان :

انسان تشکیل شده از دو بعد مادی و معنوی است، بعد مادی که همانند حیوانات خلاصه شده در خور و خواب و خشم و شهوت و در واقع نیاز های مادی است و اما بعد معنوی شامل استعداد ها و توانایی هایی خاص انسان که در دوران زندگی قابل رشد، تغییر و شکوفایی است، که ابعادی از قبیل، فطرت، نیازهای معنوی، نفس، و ... دارد.

دین :

دین در اصطلاح مجموعه عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتی است که برای اداره امور جامعه انسانی و پرورش انسانها میباشد. لذا هماهنگی قوانین و مقررات آن با نیاز واقعی جامعه و مناسبت آن با تحوّلات اجتماع و مطابقت آن با سرشت و سیر جوهر انسان، میزان حق بودن آن است و چون قافله انسانیت جزئی از اجزای منسجم جهان است که به اندازه خود در آن اثر گذاشته و از آن اثر میپذیرد، از اینرو؛ تنها کسی میتواند انسان را رهبری کند که او را به خوبی بشناسد و از رابطه او با جهان آفرینش با خبر باشد و آنکس جز ذات اقدس الهی کسی نیست، از اینرو؛ دین حق دینی است که عقاید، اخلاق، قوانین و مقررات آن از طرف خداوند نازل شده باشد. از دین به معنویت استعاره می شود.

اسلام :

دین اسلام دارای عقائد - اصول دین - ، احکام - فروع دین - و اخلاق است که در اینجا تنها به بعد اخلاق، و تطبیق آن با نظریه های صاحب نظران می پردازیم.

فرهنگ: 

وجوه مشترک میان فرهنگ و دین اسلام را مورد برسی قرار می دهیم، با محوریت آنچه انسان را از حیوانات متمایز کرده و حرکت به سوی رشد و کمال و هدف خلقت انسان ، برای تعالی و حرکت به سوی کمال انسانی است.

کمال :

تمام شدن ,کامل شدن ,تمام ,آراستگی صفات، تمام شدن، آراستگی صفات ، معرفت ، ترقی و... -مسلم است که کمال انسان با رشد و قوت روح انسان پیدا میشود، و اما کمال تن از جهت تنومندی و پرخوری و شهوترانی و تأمین غرایز جسمانی و به دست آوردن وسائل عیش و آسایش و خوشیهای مادی :هرگز آدمی را به قدرت و نیروی انسانی و قوت و کمال حقیقی نخواهد رسانید. - - 1 تی اس الیوت تی اس الیوت شاعر مشهور انگلیسی می کوشد تا رابطه ذاتی بین فرهنگ و مذهب را عیان سازد. به طوری که اولین فرض مهم او این است که هیچ فرهنگی نتوانسته به صورت مستقل از یک مذهب پدیدار شود و گسترش یابد. با این فرض ، چنین می نماید که فرهنگ محصول مذهب، یا مذهب محصول فرهنگ است. - 2 -

نگاهی به مفهوم فرهنگ از منظر یونسکو یکی از مهم ترین گردهمایی های بین المللی در حیطه ی مباحث فرهنگی » کنفرانس جهانی در باره ی سیاست های فرهنگی « است. کنفرانس» معتقد است که در وسیع ترین برداشت، می توان گفت که فرهنگ، کلّیتی است ترکیب یافته از خصوصیات متفاوت روحی ، مادی ، فکری و احساسی که شاخصه ی یک جامعه یا یک گروه است. فرهنگ نه فقط هنرها و نوشتارها بلکه حالات زندگی، حقوق بنیادی انسان، نظام های ارزشی ، سنت ها و باورها را در بر می گیرد.

این فرهنگ است که به انسان امکان عکس العمل نشان دادن در مقابل خود را می دهد . این فرهنگ است که ما را به طور مشخص انسان می کند و حیات عقلایی ، قضاوت نقادانه و احساس تعهد اخلاقی به ما می بخشد . از طریق فرهنگ است که ما ارزش ها را تشخیص می دهیم و انتخاب می کنیم . از طریق فرهنگ است که انسان خود را بیان می کند و از خود آگاه می شود ، ضعف های خود را می پذیرید ، از موفقیت های خود می پرسد، به ابزارهای جدید دست می یابد و کارهای جدیدی خلق می کند که از طریق آنها محدودیت های خود را مرتفع سازد - 3 - .«  اما بنا بر تعریف کنفرانس 1982 یونسکو، بعد مورد بررسی، ابعاد خاص انسان است و مشترکات بین تمام انسان ها والا هنر، آداب و رسوم خاص هر جامعه، بنا بر تاریخ، تمدن و افکار خاص و محیط زندگی آنهاست.

بنا بر نظریه های فرهنگ شناسان جهان شمول بودن و با تکیه بر کمال طلبی و کمال جویی که از خصوصیات فطری انسان هاست و رسیدن به درجه ایده آل انسانیت، رشد و بهسازی، تربیت روح، پیشرفت فکر و ذهن در جهت رسیدن به تعالی روح و ارزش های خاص انسانی است و در نهایت جامعه ای در رشد و تعالی می رسد که دارای فرهنگی کامل باشد.  اما نظریه های فرهنگی را با آیات و روایات معتبر دین اسلام در جدول زیر تطبیق داده شده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید