بخشی از مقاله

چکیده
رسانههاي جمعی تأثیر بسزا و شگرفی در شکلگیري فرهنگها و ارزشهاي هر جامعهاي دارند و تأثیر و نفوذشان نیز از همان بدو پیدایش وسایل ارتباط جمعی کم و بیش مورد توجه قرار گرفته است.دین و حوزه هاي آن نیز از نفوذ آن دور نمانده است. دغدغه اصلی این پژوهش، شناخت رابطه دین و رسانه در فرهنگ غرب و پرداختن به این نکته است که آیا رسانهها با توجه به ماهیت سکولاري غربی که دارد میتوانند با دین تعامل سازنده داشته باشند یا خیر؟ با توجه به وضعیت صورت و متن برنامه هاي رسانه در غرب می توان مدعی بود که رسانه در غرب ابزاري ست براي دین گریزي و یا دین سازي در جهت خواسته هاي دست اندرکاران آن نه یک عامل بی طرف براي انتقال درست پیام به افرا د جامعه.لذا ماهیت رسانه در غرب ماهیتی سکولار است.

واژگان کلیدي: دین، رسانه،رسانه غربی

مقدمه

دین یکی از موضوعاتی است که امروزه راه خود را در وسایل ارتباط جمعی باز نموده است که البته این حضور،ارتباطی تنگاتنگی با فرهنگ جامعه داشته است.سازمان هاي بنیادگرا و اونجلیستی مسیحی نخستین جمعیت هاي دینی بودند که حدود هشتادسال پیش اقدامات خود را در این خصوص آغاز کردند و قدرت رادیو و تلویزیون را به عنوان ابزار تغییر و تحول فرهنگی مورد توجه قرار دادند. تغییر و تحولاتی که در اثر ظهور پروتستانیزم در فرهنگ و معارف اعتقادي اروپا گسترش یافته است موجب شده است که پیشرویان مسیحی براي مقابله با این شرایط و حفظ حضور رسمی دین در جامعه به وسایل ارتباط جمعی الکترونیک روي آوردند،این رویکرد با نارضایتی هاي جدي جامع سکولار غرب و دست اندرکاران رسانه ها رو به رو شد گشته است تا جاییکه آنها مخالفت خود را از موضوع امکان حضور دین در رسانه هاي مدرن را سر داده و بر این ادعا پاي فشرندن که خاستگاه رسانه ها با دین سازگاري ندارد.

به زعم این عده،مهم ترین کارکرد این تکنولوژي دنیاي مدرن،سرگرم نمودن انسان هاي خسته و تنهاي جامعه جدید است و دین آنها را از این نیاز باز می دارد.[1]اما به واقع آنچه از رسانه انتظار می رود شاید چیزي فراتر از کارکرد سرگرمی آن باشد.چرا که اهمیت و نقش رسانه در ابعاد مختلف زندگی بشر بر هیچکس پوشیده نیست. رسانههاي جمعی علاوه بر آنکه ابزاري براي سرگرمی و تفریح مردماند، وسیله اي براي تعلیم و تربیت ، فکر و اندیشه و موجب تحول و تکامل جامعه می باشد که از این جهت بسیار حائز اهمیتاند. به همین سبب میتوانند نقش مهمی در تعلیم و تربیت افراد جامعه ایفا کنند.امروزه وسایل ارتباط جمعی از مهم ترین لوازم زندگی ما گشته که بدون هیچ مانع و محدودیتی مرزهاي جغرافیایی را در می نوردند و از مهم ترین راههاي کسب آگاهی و اطلاعات و از فراگیرترین،عمومی ترین و توانمندترین منابع معرفی بشر به شمار می روند.

این ابزار هاي تبلیغی که با رشد فزاینده اي در حال تعدد و تکثیرند برآن اند که با تهیه و پخش برنامه هاي متنوع و جذاب و بهره گیري از غرائض،احساسات و حتی فطریات انسانی در رقابتی شکننده،عرصه را بر فرهنگ هاي رقیب،تنگ کنند و یا با در اختیار گرفتن افکار مخاطبان و تغییر نگرش در آنان رفتارشان را نیز کنترل نمایند.ن[2]قش و اهمیت رسانه ها به حدي است که به گفته »تامپسون« امروزه نمی توان امور را بی حضور کتاب، روزنامه، رادیو و تلویزیون و سایر رسانه ها قابل تصور دانست.ابن خلدون« در مورد هویت انسان بر این باور است که: »فضا و محیط ما، مملو از پیامهاي خوب و بد است و این فضا هویتمان را شکل می دهد.« با این تعبیر می توان رسانه ها را محیط برتر نامید. به عبارت دیگر، رسانه ابزار و واسطه اي است که پیوسته بر رفتار، کردار، احساسات و تفکر انسان نفوذ می کند. [3]

رسانه و دین، مقولههایی هستند که درصورت تعامل مناسب، میتوانند با هدایت افکار عمومی در جامعه، مفهوم زندگی را براي مردم پررنگ تر نمایند؛ ولی آنچه که بیشتر رسانههاي امروزي انجام میدهند، هدایت مردم به سوي مادي گرایی و تهی کردن از دین و معنویت است.از اینرو در چنین وضعیتی و در این مقطع زمانی، اندیشه ي رابطه دین و رسانه و هدایت افکار عمومی، باید بیش از گذشته تقویت شود.امروزه صنعت رسانه ها در غرب به گونه اي به فضاي عمومی دست اندازي می کند که هیچ موسسه اجتماعی توان خلاصی از آن را ندارد.نهاد دین در چنین شرایطی باید دو ویژگی را در خود تقویت نماید:نخست این که اعتقادات را متناسب با شرایط جدید متمدن نموده و آنها را منعطف و لطیف سازد و دوم اینکه به باز تفسیر حقایق بپردازد.در شرایط کنونی و ظهور رسانه هاي متعدد شاید چنین انتظاري را فراهم می کند که این پدیده می تواند در خدمت تبلیغات دینی قرار گیرد.

اما آنچه در غرب مشاهده می شود آن است که رسانه ها در جریان مدرنیته به ابزارهاي سکولاریسم اجتماعی و فرهنگی تبدیل شده اند. لذا امکان نگاه دینی در رسانه ها کمتر وجود خواهد داشت. چرا که رسانه اي که خود مبلغ سکولاریسم است نمی تواند مبلغ دین و دینداري باشد.در عصر سکولار بسیاري از نقش هاي سنتی دین کم رنگ شده و فاصله میان دین و حیات روزمره روز به روز در حال افزایش می باشد[4]تعامل دین و رسانه موضوعی ست که در سال هاي اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است.از دیدگاه محققان و پژوهشگران غربی این دو حوزه شاید اصلی ترین پرسش این باشد که نگاه رسانه هاي غربی به دین چیست و آیا تعهدي در برابر آن دارند؟ نگاه دین به این رسانه ها چگونه است و چه تاثیري بر عملکرد آن دارد؟ آیا بین دین و رسانه هاي غربی سازگاري و همگرایی وجود دارد یا هر یک به نوعی در تقابل و تضاد با دیگري است؟در این مقاله سعی داریم،ضمن بیان وضعیت رسانه غرب به لحاظ توجه به حوزه دینی آن به سوالات فوق توجه و نگاه جدي داشته باشیم.

تعریف رسانه

پیش از پاسخ سوالات مطرح شده باید تعریف موردنظر این مقاله از دین و رسانه را به عنوان پایه مباحث بعدي مورد بررسی قرار دهیم.Media که امروز رساترین برگردانش رسانه هاست،بر وسایل ارتباط جمعی نیز اطلاق می شود.این واژه در شکل مفردMedium و جمع Media خود بر معانی گوناگونی که تماما بر مخور اظهار و بیان استوار است،نظیر ابزار بیان،واسطه ي بیانی،وسیله بیان،قالب بیانی و میانجی بیانی قابل تطبیق است. رسانه وسیلهاي است که فرستنده به کمک آن معنا و مفهوم موردنظر خود - پیام - را به گیرنده منتقل میکند.به عبارت دیگر، رسانه، وسیله حامل پیام از فرستنده به گیرنده است. کتاب، روزنامه، مجلّه، عکس، فیلم، نوار صوتی و تصویري، رادیو، تلویزیون، ماهواره و... نمونههایی از رسانه هستنددر اهمیت رسانه همین بس که برخی از نظریه پردازان اذعان داشته اند امروز جهان در دست کسی است که رسانه ها را در اختیار دارد[5]وسایل ارتباط جمعی به طور کلی داراي کارکردهاي:

-1 خبري و اطلاع رسانی، -2 آموزشی،-3 تفریحی، -4 تبلیغی، -5راهنمایی و هدایت، -6 حراست از محیط، -7 همبستگی اجتماعی، -8 انتقال میراث اجتماعی، -9 احساس تعلق اجتماعی،
-10 مراقبت و نظارت بر محیط، -11 اعطاي پایگاه اجتماعی و -12 همگان سازي، هستند[6]در این پژوهش منظور از رسانه همان رسانه به معناي عام - رسانه جمعی - است.

دین:یک تعریف

نخستین گام در شناحت دین ،ارائه ي تعریف دقیق و منسجمی از موضوع است. واژه »دین« در لغتبه معانی گوناگونی از جمله;جزا، اطاعت، قهر و غلبه، عادت، انقیاد، خضوع، پیروى و مانند آنها آمده است.با این دقت، در خواهیم یافت که »دین عبارت است از اطاعت، گرایش، فرمانبردارى و تسلیم در برابر حقیقت« که در این صورت، با معانی لغوى نیز سازگارى بسیارى وجود خواهد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید