بخشی از مقاله
چکیده
تحقیق حاضر رابطه بین امنیت روانی ، هویت یابی و عزت نفس در دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان بروجرد را مورد بررسی قرار داده است. نمونه تحقیق شامل 367 نفر دانش آموز دوره متوسطه شهرستان بروجرد است که به روش نمونه گیري تصادفی خوشه اي انتخاب گردیده بود. نتایج تحقیق نشان داد که رابطه عزت نفس با امنیت روانی، هویت معوق و هویت پیشرفته از لحاظ آماري در جهت مستقیم معنی دار می باشد. یعنی هرچه عزت نفس در افراد بالاتر باشد، دستیابی به هویت موفق و امنیت روانی بیشتر است.
کلمات کلیدي: امنیت روانی ، عزت نفس، هویت یابی
.1 مقدمه
من کیستم؟ این سئوالاتی است که ذهن هر فردي به ویژه نوجوانان را به خود مشغول می کند و به دنبال همین سئوال است که در جستجوي خویشتن و کسب هویت تلاش می کند. البته این سئوال به یکباره به ذهن نوجوان خطور نمی کند بلکه ریشه آن در دوران طفولیت است و در جریان رشد، به تدریج خود را از دیگران متمایز می کند. هویت یابی در دوران نوجوانی به موازات رشد فیزیکی، شناختی، عاطفی و اجتماعی اهمیت خاص می یابد. بسیاري از نوجوانان با شور زیادي از خود سوال می کنند که جایگاه من کجاست؟ رشد تحصیلی من چه خواهد بود؟ انتخاب این راه ها و ارزش ها به عهده کیست؟ چه کسی مسئول شناساندن راه درست زیستن به نوجوانان است؟ جوابگویی به این سوالات بیش از پیش رسالت والدین، مربیان، مشاوران و مسئولان فرهنگی جامعه را نشان می دهد. به اعتقاد اریکسون، درك هویت خود مستلزم تقابل روانی، اجتماعی است 5]،.[1
به اعتقاد مارسیا ، هویت یک نوع سازمان درونی، خودجوش و پویاست که از سائق ها و توانایی ها و باورها و تجارب گذشته فرد نشأت می گیرد. وي بر اساس نظریه اریکسون 4 نوع وضعیت هویتی را بیان کرده که عبارتند از: دستیابی به هویت - کسب هویت - ، هویت یابی ناقص - ضبط هویت - ، تعلیق هویت یابی - وقفه هویت - ، پراکندگی هویت .[2]برزونسکی نیز سه سبک هویت اطلاعاتی، هنجاري و سردرگم/اجتنابی را بیان کرده. بدین ترتیب که نوجوانان داراي سبک هویت اطلاعاتی، درگیر فرایند خود کاوشگري فعالند و به جستجو، پردازش و ارزیابی اطلاعات مربوط به خود می پردازند.
نوجوانان داراي سبک هویت هنجاري همواره با تجارب و انتظارات افراد مهم زندگی شان هم نوایی و به شیوه جزمی و هنجاري عمل میکنند و تمایلی قوي به درون سازي ارزش هاي گروه مرجع دارند و در نهایت نوجوانان داراي سبک هویت سردرگم/اجتنابی تا جاي ممکن از مواجهه با مسائل مربوط به هویت دوري و رفتارشان را بر اساس عوامل موقعیتی و لحظه اي تنظیم و بیشتر از راهبردهاي اسنادي و شناختی ضعیف استفاده می کنند 23]،22،.[21 از جمله نیازهاي اساسی که در بیشتر نظریه هاي روانشناسی و نیز پژوهش هاي آنان درباره خصوصیات روانی انسان مشاهده می گردد نیاز به امنیت است که عبارت است از:
بهزیستی روانی ترجمان احساسات مثبت و رضایتمندي عمومی از زندگی خود و دیگران در حوزه هاي مختلف خانواده، تحصیل و شغل است که واجد دومؤلفه شناختی و هیجانی است. مؤلفه شناختی بیانگر رضایتمندي فرد از زندگی و ارزیابی فرد از جنبه هاي مختلف زندگی و مؤلفه هیجانی ترجمان حضور نسبی عواطف مثبت وعدم حضور هیجان منفی است.نیاز به امنیت یعنی آزادي نسبی از خطر. این احساس وضع خوشایندي را ایجاد می کند که فرد در آن داراي آرامش جسمی و روانی است .[16] بر خلاف احساس امنیت، ناامنی، احساس بی یار و یاور، بیچارگی و عدم محافظت و ناشایستگی در مقابل اضطراب گوناگون است که شخص به علت عدم توانایی در تصمیم گیري و شک و تردید از لحاظ هدف هاي ایده آل، استعداد هاي شخصی و روابط با افراد دیگر با آن مواجه می گردد .[18]
عزت نفس، نقش بسیار مهمی در زندگی فردي و اجتماعی شخص ایفا می کند. عزت نفس یک سازه تحولی است که پس از تولد کودك تشکیل می شود. اگر کودك مورد بی توجهی قرار گیرد ممکن است ادامه حیات او به مخاطره افتد و احساس تنهایی نماید و خود را بی ارزش تلقی کند. در این صورت همواره تسلیم شرایط محیطی و صاحبان قدرت می شود. چنین کودکی همیشه تلاشی کمتر در جهت بروز قابلیت ها و توانمندي هاي خود نشان می دهد و احساس درماندگی در کنترل بر حوادث دارد.از سوي دیگر، پذیرش کودك و محترم شمردن نیازهاي روان شناختی او محیط امنی را جهت کشف پدیدارهاي مجهول فراهم می آورد و کودك به شناخت توانمندي هاي خویش نائل می گردد و در مواجهه با موقعیت هاي پیچیده و دشوار آن ها را در کنترل خود قرار داده و قابلیت هاي خود را نشان می دهد .[2]
بنابراین رشته و تحول هویت و عزت نفس و کسب امنیت روانی در بستري از عوامل فردي، اجتماعی و فرهنگی امکانپذیر است و با توجه به مشکلات متعدد موجود در جامعه، نوجوانان در رسیدن به هویت موفق و ارزش گذاري به توانایی هاي خود و در نهایت کسب احساس ایمنی – روانی دچار مشکل هستند. همچنین به علت عدم آگاهی عمومی کافی از نیاز ها و مسائل نوجوانان، این ها از کنار آمدن با خود و اجتماع دچار مشکل اند .[14] در نتیجه پژوهش حاضر قصد دارد به پاسخگویی این سوال بپردازد که آیا بین امنیت روانی، هویت یابی و عزت نفس دانش آموزان دوره متوسطه رابطه وجود دارد؟
.2 فرضیات
فرضیه کلی تحقیق بین امنیت روانی، هویت یابی و عزت نفس در دانش آموزان دوره متوسطه رابطه وجود دارد.
فرضیه هاي فرعی تحقیق بین امنیت روانی و هویت یابی در دانش آموزان دوره متوسطه رابطه وجود دارد.
بین امنیت روانی و عزت نفس در دانش آموزان دوره متوسطه رابطه وجود دارد. بین هویت یابی و عزت نفس در دانش آموزان دوره متوسطه رابطه وجود دارد.
پیشینه پژوهش
رشوانلو - 1391 - بیان کرد که میانگین خوشبینی و عزت نفس دختران داراي سبک هاي هویت اطلاعاتی سنین مختلف، بیشتر از سایرین است. میزان خوشبینی دختران در سنین مختلف با یکدیگر تفاوت نداشت اما بر اساس سبک هویتی و اثر تعاملی آن نیز معنادار بود .[11] تحقیق مدانلو - 1391 - نشان داد که از روي عزت نفس، ارتباط با همسالان، نفوذ والدین، میزان مذهبی بودن و سلامت روان دانش آموزان می توان هر یک از سطوح هویت یابی را به خوبی پیش بینی کرد .[17]تحقیق حسین زاده - 1390 - نشان داد که بین عزت نفس با سبک هاي هویت هنجاري و اطلاعاتی رابطه مثبت و معنی دار و با سبک هاي سردرگم / اجتنابی رابطه منفی معنی دار وجود دارد .[7] بین حمایت اجتماعی با سبک هاي هویت هنجاري و اطلاعاتی رابطه مثبت معنی دار مشاهده شد، ولی بین سبک سردرگم/اجتنابی با حمایت اجتماعی رابطه معنی دار مشاهده نشد.
سبک سردرگم/اجتنابی پیش بینی کننده مناسب به صورت منفی براي عزت نفس بود ولی پیش بینی کننده حمایت اجتماعی نبود .[9] شکر کن و نیسی - 1373 - رابطه عزت نفس و عملکرد تحصیلی را نشان دادند. همچنین ترخان به این نتیجه رسیدکه عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تیز هوش از عزت نفس و پیشرفت دانش آموزان عادي بالاتر است .[12] حق طلب - 1375 - با تحقیقی که روي دانشجویان انجام داد به این نتیجه رسید که احساس ناایمنی در دانشجویان با توجه به شغل، سن، جنس، مقطع تحصیلی، رشته تحصیلی، دانشگاه محل تحصیل و وضعیت تاهل اختلاف معنی داري وجود دارد و بین هر یک از ابعاد عملکرد خانواده با امنیت روانی، رابطه مثبت معنی داري وجود دارد .[8]
زو و همکاران - 2015 - رابطه هویت نژادي و عزت نفس را در آمریکایی هاي آسیایی و اروپایی مورد بررسی قرار داده اند. این تحقیق روي سه گروه به طور جداگانه انجام شد. نتایج نشان داد که فرهنگ در این امر موثر است. براي مثال در آمریکایی هاي آسیایی بین هویت نژادي و عزت نفس رابطه وجود داشت اما این رابطه در آمریکایی هاي اروپایی بسیار پایین بود. استیت و بورك - 2014 - رابطه هویت یابی و عزت نفس را در یک تحقیق کیفی مورد بررسی قرار دادند. در کل به این نتیجه رسیدند که هویت یابی در شکل گیري عزت نفس نقش اساسی دارد. آنان بیان کردند که هویت یابی در کلیه ابعاد عزت نفس موثر است .[27]
والکر اونیل و همکاران - 2010 - بر این باور بودند که نوجوانان داراي کسب هویت اطلاعاتی، به دلیل آنکه مرحله اکتشاف هویت را در سنین مختلف طی کرده و دستیابی آن ها به تعهد دیرتر صورت می گیرد، در سنین ابتدایی نوجوانی و اواخر آن نمره هاي متفاوتی کسب می کنند و با افزایش سن، نمره هاي این سبک در آن ها سیر صعودي دارد. نوجوانان داراي هویت هنجاري نیز به دلیل این که در سنین پایین الگوهاي سطح پایینی را انتخاب می کنند و با افزایش سن الگوهایشان را تغییر می دهند نمره هاي آن ها در اوایل نوجوانی با سال هاي بعدي متفاوت است. اما نوجوانان داراي سبک هویت سردرگم/اجتنابی چون از مواجهه با مسائل فردي، تعارض ها و تصمیم ها اجتناب می کنند با افزایش سن، تغییرات چندانی در هویت آن ها ایجاد نشده و از سوي دیگر جذب الگو هاي فکري منطبق با سبک موجود باعث تحکیم سردرگمی آن ها می شود.
این نوجوانان حتی در سنین بالاتر نیز به مرحله تعهد در مورد باورهایشان نمی رسند و نسبت به هر دو سبک در مرحله پایین تري هستند .[31]پژوهش ها نشان می دهند که هویت اطلاعاتی با مقابله اثربخش با استرس رابطه مثبت [30]، با افسردگی [15]، و اثرات ناتوان کننده اضطراب [30] رابطه منفی دارد. از سوي دیگر سبک هویت سردرگم/اجتنابی با افسردگی [15] رابطه مثبت و با روابط مطلوب همسالان و پیشرفت تحصیلی [30] رابطه منفی دارد.