بخشی از مقاله

خلاصه

هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه بین توانایی مدیران و کیفیت سود در شرکتهای خانوادگی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. در این تحقیق برای اندازهگیری توانایی مدیران از مدل ارائهشده دیمرجیان - 2012 - استفادهشده است. مجموع اقلام تعهدی اختیاری که نماینده کیفیت سود انتخابشده است از مدل باقیماندههای الگوی کازنیک اندازهگیری شده است. برای انتخاب شرکتهای خانوادگی نیز از قواعد قید شده در تحقیقات قبلی مهرانی و پروائی - 1393 - و نمازی و همکاران - 1389 - بهره برده شده است. سپس به کمک معادلات رگرسیونی چندگانه به بررسی فرضیات تحقیق در نرمافزارEVIEWS7 پرداختهشده است. نتایج حاصل از بررسی 128 شرکت طی سالهای 1388 الی 640 - 1392 سال- شرکت - نشان میدهد در شرکتهای خانوادگی افزایش در توانایی مدیران منجر به کاهش استفاده از اقلام تعهدی و افزایش کیفیت سود خواهد شد.

.1مقدمه

پس از تغییر رویکرد حسابداری در اواخر دهه 1920 و تأکید بیشتر بر صورت سود و زیان بهجای ترازنامه، محبوبیت سود حسابداری بین تحلیل گران و سرمایهگذاران بهشدت افزایش یافت. افزایش توجه به رقم سود از یکسو و تأثیرپذیری آن از تصمیمات و انتخاب رویههای حسابداری توسط مدیران بنگاهها از سوی دیگر، باعث مطرحشدن کیفیت سود در ادبیات حسابداری گردید. کیفیت سود بهشدت تحت تأثیر کیفیت اقلام تعهدی است و کیفیت این اقلام نیز با توجه بهحق انتخاب رویههای حسابداری توسط مدیران و قضاوتها و تخمینهای آنها؛ تحت تأثیر توانایی مدیران قرار میگیرد.

مدیران دارای توانایی ذاتی بیشتر، قدرت درک و تحلیل بیشتری از شرایط حال و آینده شرکت و صنعت دارند و درنتیجه، تخمینهای آنها در رابطه با اقلام تعهدی از کیفیت بالاتری برخوردار خواهد بود - دیمرجیان و همکاران، . - 2013 بر اساس پژوهشهای انجامشده در کشورهای مختلف - از قبیل فرانسیس و همکاران ، 2008و دیمرجیان و همکاران، - 2013، توانایی مدیریت میتواند بر کیفیت اقلام تعهدی - به عنان یکی از معیارهای کیفیت سود - ، تأثیرگذار باشد.

دیمرجیان و همکاران - 2013 - به وجود رابطه مثبت کیفیت اقلام تعهدی و توانایی مدیریت پی بردند. اما قبل از آنها و در سال 2008، فرانسیس و همکاران با استفاده از پژوهشی که انجام دادند، نتیجه گرفتند که بین کیفیت اقلام تعهدی - بهعنوان معیار اندازهگیری کیفیت سود در پژوهش آنها - و شهرت مدیریت رابطه منفی وجود دارد. این تحقیق به بررسی رابطه بین کیفیت سود و توانایی مدیران در شرکتهای خانوادگی میپردازد.

.2 مبانی نظری و پیشینه تحقیق

.1-2 تبیین مفهوم شرکتهای خانوادگی سهامداران دارای نقش اساسی در کنترل فعالیتهای حاکمیت شرکتی در یک شرکت میباشند. زمانی که مالکیت در یک شرکت پراکنده باشد، کنترل توسط سهامداران نیز بهاینعلت که کنترل جداگانه هزینه نظارت بالایی را در بردارد، ضعیف گشته و تنها منافع اندکی برای آنها ایجاد میکند - لاپرتا و همکاران ،. - 1999 شرکتهای خانوادگی دارای مسائل نمایندگی کمتری نسبت به سایر شرکتها میباشند، به این معنی که تضاد منافع میان مالک و مدیر در آنها کمتر میباشند.

علت آن نیز این است که توانایی مالکان در نظارت مستقیم بر مدیر بیشتر میباشد - دمستز و لن ، . - 1985 در اینگونه شرکتها اطلاعات جمعآوری میشود و از طریق کانالهای ارتباطی در شرکت در میان اعضاء انتقال پیدا میکند. بنابراین ، در شرکتهای خانوادگی ، عدم تقارن اطلاعاتی پایینتری وجود داشته ، به طبع هزینههای نمایندگی و مسائل خطر اخلاقی نیز کاهش مییابد. این موضوع شرکتهای خانوادگی را قادر میسازد که قرارداد حقوق و مزایای کمتری را بر اساس معیارهای مبتنی بر سود ببندند - چن ، . - 2005 ویژگیهای زیادی برای شرکتهای خانوادگی وجود دارد که باعث میگردد احتمال سوءاستفاده مدیریت کاهش یابد:

شرکتهای خانوادگی گرایش به حفظ ساختار مالکیت متمرکزی دارند. بنابراین بهاحتمالزیاد دارای انگیزه بالایی برای نظارت بر مدیریت میباشند - دمستز و لن، . - 1985 شرکتهای خانوادگی دانش خوبی در رابطه با فعالیتهای شرکتی دارند که این موضوع آنها را قادر میسازد تا نظارت ویژهای برای مدیران انجام دهند - اندرسون و ریب ،. - 2003 خانوادهها گرایش بیشتری به داشتن سرمایهگذاریهای بلندمدت نسبت به سایر سرمایهگذاران دارند. بنابراین، خانوادهها تصمیمات سرمایهگذاری کوتاه بینانه مدیریت را کاهش میدهند - جیمز، . - 1999

.2-2 تبیین مفهوم توانایی مدیران توانایی مدیران به معنای استفاده از منابع، توسط مدیران است؛ به این معنا که منابع سازمان برای رسیدن به اهداف چطور استفادهشده است. از طرفی توانایی بالای مدیران باعث برآوردهای بهتر و دقیقتر میگردد و تعهدات با دقت بیشتری تخمین زده میشود - گاهی شرایط پیچیده سازمان بر کیفیت تعهدات تأثیر میگذارد - ؛ همچنین مدیران با توانایی بالا دانش و اطلاعات بیشتری نسبت به کارکنان خود دارد که باعث تصمیمگیری بهتر میگردد. - دیمرجیان و همکاران، . - 2013

همچنین میتوان اظهار داشت که توانایی مدیران با عملکرد شرکت نیز رابطه مثبت دارد؛ به این معنا که هرچه توانایی مدیران بالاتر باشد، سرمایهگذاریهای پربازدهتر انجام میشود و میزان بدهی موجود در شرکت تحت کنترل کامل است، که درنهایت باعث عملکرد بهتر میگردد. اما توانایی مدیران رابطهای منفی با عدم تقارن اطلاعاتی دارد. یعنی هرچه توانایی مدیران در شرکتی بیشتر باشد، میزان عدم تقارن اطلاعاتی - عدم افشای اطلاعات کافی - در سازمان کمتر است.

پس توانایی بالای مدیران باعث کاهش سرمایهگذاریهای کم بازده، افزایش سودآوری، افزایش استفاده از ظرفیت سازمان و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی میگردد - پانایوتیس و همکاران، . - 2013 هدف از محاسبه کار آیی شرکت، اندازهگیری توانایی مدیریت است و ازآنجاکه در محاسبات مربوط به کار آیی، ویژگیهای ذاتی شرکت نیز دخالت دارد نمیتوان توانایی مدیریت را بهدرستی اندازهگیری کرد، زیرا متأثر از این ویژگیها، بیشتر یا کمتر از مقدار واقعی محاسبه میشودمثلاً. مدیران تواناتر بدون توجه بهاندازه شرکتی که در آن فعالیت میکنند درک بهتری از چشمانداز آینده شرکت و صنعت دارند؛ درحالیکه مدیران شرکتهای بزرگتر بهصورت بالقوه از قدرت چانهزنی بالاتری در رابطه باعرضه کنندگان برخوردارند.

.3-2 تبیین مفهوم کیفیت سود کیفیت سود یکی از واژگان حسابداری بوده که هیچگونه اتفاقنظری در خصوص تعریف آن وجود ندارد. شیپر و وینسنت - 2003 - ، کیفیت سود را بهعنوان نزدیکی سود گزارششده حسابداری به سود اقتصادی تعریف میکنند. بهعبارتدیگر، نزدیکی بیشتر سود حسابداری به سود اقتصادی، بیانگر کیفیت بیشتر سود است . اندازهگیری کیفیت سود برمبنای تعریف فوق، سبب ایجاد مشکلاتی در عمل میگردد. علت آن است که بر اساس قواعد شناخت و اندازهگیری حسابداری نمیتوان سود اقتصادی را موردسنجش قرارداد. ازآنجاییکه سود اقتصادی قابلمشاهده نیست لذا امکان کمی سازی آن وجود ندارد. با توجه بهدشواری موجود در تعریف عملیاتی کیفیت سود، از معیارهای مختلفی برای اندازهگیری این سازه استفادهشده است که در تحقیق حاضر به معرفی آنها پرداخته میشود.

ادبیات کیفیت سود مملو از معیارهای مختلف برای اندازهگیری این مفهوم است. تعدد معیارها بهگونهای است که محققین مختلف، این معیارها را در چندین طبقه جایدادهاند. بهعنوانمثال فرانسیس و همکاران - 2004 - معیارهای کیفیت سود را به دو گروه کلی معیارهای مبتنی بر دادههای بازار و معیارهای مبتنی بر دادههای حسابداری تقسیم کردهاندکُرنل. و لندسمن - 2003 - معیارهای کیفیت سود را در سه دسته معیارهای مبتنی بر ارتباط ارزشی، معیارهای مبتنی بر محتوای اطلاعاتی و معیارهای مبتنی بر قابلیت پیشبینی جایدادهاند. جوناس وبلانکِت - 2000 - این معیارها را در دو گروه معیارهای مرتبط با نیازهای استفادهکنندگان - که بر مسائل مرتبط باارزشگذاری تأکید دارند - و معیارهای مرتبط با حمایت از سرمایهگذاران - که بر مسائل مرتبط با مباشرت و حاکمیت شرکتی تأکید دارند - طبقهبندی میکنند.

.4-2 پیشینه تحقیق دیمرجیان و همکاران - 2013 - به بررسی رابطه بین توانایی مدیریت و کیفیت سود پرداختند. آنها چهار عامل تجدید ارائه صورتهای مالی، ثبات سود، پیشبینی مطالبات مشکوک الوصول و کیفیت اقلام تعهدی را بهعنوان معیار کیفیت سود در نظر گرفتند و برخلاف فرانسیس و همکاران - 2008 - ، از متغیرهای حسابداری بهعنوان معیار اندازهگیری توانایی مدیریت استفاده کردند. آنها در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که توانایی مدیریت با هرکدام از چهار معیار کیفیت سود، رابطه مستقیم دارد.

آندرو همکاران - 2013 - اقدام به بررسی توانایی مدیریت و عملکرد شرکت در طول بحران مالی سال 2008 کردند. آنها نیز همانند دمرجیان و همکاران - 2013 - ، متغیرهای حسابداری را بهعنوان معیار اندازهگیری توانایی مدیریت به کاربردند. و به این نتیجه رسیدند که توانایی مدیریت با عملکرد شرکت رابطه مستقیم دارد و در بحران مالی سال 2008 مدیران تواناتر منابع شرکت، بدهیها و مخارج سرمایهای نسبت به مدیران دارای توانایی پایینتر، بهصورت کاراتر به کار بردند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید