بخشی از مقاله
چکیده
هدف از این مطالعه، تعیین رابطه بین عوامل خوراکی و پارامترهای چربی شیر در سطح بهاربند در گلههای شیری هلشتاین بود. داده های تولیدی و حیوانی - روزهای شیردهی و تعداد زایش - در سطح حیوان مربوط به 3 گله بزرگ شیری و بین سالهای 1384 و - n = 47000 - 1386 از مرکز بهبود شیر ایران به دست آمد. جیرههای کاملا مخلوط شده 468 - جیره بهاربند- ماه - مربوط به رکورد شیر هر ماه مستقیما از گلهها جمعآوری شدند. مواد مغذی جیرهها با استفاده از نرم افزار CPM-Dairy تخمین زده شدند.
میانگین داده های تولیدی و حیوانی در سطح بهاربند محاسبه شد. میانگین بهاربند نسبت چربی به پروتئین شیر به 4 طبقه تقسیم شد - کمتر از 1، 1 تا 1/1، 1/1 تا 1/2 و بیشتر مساوی . - 1/2 نسبت چربی به پروتئین شیر کمتر از یک به عنوان افت چربی شیر تعریف شد. دادهها با مدلهای تابعیت خطی مختلط تجزیه شدند. تجزیهپذیری پروتئین در شکمبه و نشاسته به عنوان اجزا اصلی در بهترین مدل میانگین بهاربند درصد چربی شیر بودند، اگرچه میانگین بهاربند تولید شیر و روز شیردهی به ترتیب نقش غالب در پیش بینی میانگین بهاربند تولید چربی شیر و نسبت چربی به پروتئین شیر داشتند. بیشترین حداقل میانگین مربعات اسید لینولئیک 1/72 0/03 - درصد از ماده خشک - در سطح کمتر از یک میانگین بهاربند نسبت چربی به پروتئین شیر بود.
مقدمه
چربی شیر مهمترین تعیین کننده قیمت شیر، ارزش شیر و متغیر ترین ترکیب شیر می باشد. عوامل حیوانی و خوراکی مختلفی روی چربی شیر موثر می باشند . - 6 - تغذیه گاوهای شیرده با جیره های با غلات بالا/علوفه پایین می تواند باعث تغییر pH و جمعیت میکروبی شکمبه شده و منجر به افت چربی شیر شود . - 2 - اگرچه حضور اسیدهای چرب غیر اشباع با چند باند دوگانه در جیره نیز ضروری می باشد . - 1 - افت چربی شیر در شرایطی که نسبت چربی به پروتئین کمتر از 1 و در شرایط حاد کمتر از 0/8 می شود تعریف شده است.
7 - اکثر مطالعات روی چربی شیر تحت شرایط آزمایشی بوده و آزمایشات کمی روی آن محدود می باشد . - 8 - همچنین به دلیل تغذیه گروهی در گله های شیری لازم است که چربی شیر در سطح بهاربند بررسی شود. بنابراین هدف از انجام این مطالعه کمی، پیش بینی معادله مدل درصد و تولید چربی و نسبت چربی به پروتئین شیر با عوامل حیوانی و خوراکی و همچنین بررسی عوامل خوراکی در سطوح مختلف نسبت چربی به پروتئین شیر می باشد.
مواد و روش ها جمع آوری داده ها. داده های تولیدی و حیوانی در سطح حیوان از رکورد برداری ماهانه توسط مرکز بهبود شیر ایران در سال های بین 1384 و 1386 دست آمد. این رکوردها از 3781 گاو شیرده و برای 3 گله بزرگ گاو شیری بود . - n = 47000 - اطلاعات جابجایی گاوها در بهاربندها و تغییرات جیره ها مستقیما از گله ها جمع آوری شد. بهاربند واحد مورد نظر بود. برای هر بهاربند در هر گله و برای هر ماه، جیره کاملا مخلوط شده - مواد خوراکی و مقدار آن ها - خورده شده در روز کوردبرداری بدست آمد.
بهاربند در روز رکوردبرداری معتبر شناخته می شد اگر گاوها و جیره آن تا یک هفته قبل از روز رکوردبرداری تغییر نکرده بود. مواد خوراکی جیره هر بهاربند معتبر وارد نرم افزار CPM-Dairy شد و داده های خوراکی این مطالعه بدست آمد. غلظت های پروتئین خام و ماده خشک جیره ها به آنچه گزارش شده بود انطباق یافت. گاوها داخل هر بهاربند برای داده های تولیدی و حیوانی میانگین گرفته شدند تا با داده های خوراکی در سطح بهاربند انطباق یابند. میانگین تعداد گاوهای هر بهاربند 36/24 68/08 بود. تمام داده های تولیدی، حیوانی و خوراکی به همراه شماره گله-بهاربند و تاریخ رکوردبرداری در صفحه اکسل 2007 با هم تلیق شدند.
در مخزن داده نهایی، 468 جیره بهاربند-ماه و 468 مشاهده میانگین بهاربند مربوط به 53 تاریخ رکورد برداری و 31 بهاربند موجود بود. تجزیه آماری. مدل های تابعیت خطی مختلط با استفاده از رویه مختلط در نرم افزار SAS برای تعیین پاسخ میانگین بهاربند درصد و تولید چربی و نسبت چربی به پروتئین شیر - متغیرهای وابسته - به عوامل حیوانی - روز شیردهی و تعداد زایش - و خوراکی - ماده خشک مصرفی و ترکیبات مواد مغذی - مختلف به عنوان متغیرهای مستقل استفاده شد.
اثر بهاربند به صورت تصادفی در تمام مدل ها وارد شد. برای اجتناب از مشکل هم خطی بین متغیرهای مستقل پیوسته در مدل تابعیت چندگانه، چندین مدل از هر متغیر پاسخ دهنده کاندید شدند به طوریکه هیچ یک از متغیرهای هر مدل همبستگی بیش از 0/7 با سایر متغیرها نداشته باشند. تشخیص مدل نهایی با استفاده از حذف عقب گرد طبق الگوریتم اولدیک و همکاران - 1999 - انجام گرفت. سپس بهترین برازش هر مدل بر اساس کمترین معیار اطلاعاتی آکایکس، کمترین جذر واریانس خطا، بیشترین ضریب تعیین و پارسیمونی مدل انتخاب شد. نرمال بودن و صحت و دقت مدل نهایی نیز ارزیابی شد. مخزن داده ها بر اساس نسبت چربی به پروتئین شیر به 4 طبقه تقسیم شد: 1>، 1 تا 1/1>، 1/1 تا 1/2> و .1/2 سپس حداقل میانگین مربعات تولید شیر و عوامل خوراکی در سطوح متلف آن تعیین شد. تمام عملیات آماری با استفاده از رویه های Corr، Reg، Mixed و GPlot انجام گرفت.
نتایج و بحث
آماره های توضیح دهنده متغیرهای حیوانی و خوراکی در جدول 1 آمده است. یونجه خشک و ذرت سیلوشده به عنوان علوفه غالب - به ترتیب به طور میانگین 22/49 3/43 و 17/48 5/02 درصد ماده خشک - و دانه جو منبع اصلی انرژی - 18/75 2/84 - جیره ها بود. کنجاله تخم پنبه، کنجاله سویا و پنبه دانه کامل منابع پروتئینی اصلی بودند. بافر و مکمل چربی در 330 و 190 جیره، به ترتیب حضور داشتند. میانگین نسبت کنسانتره به علوفه 1/56 0/02 بود - داده ها آورده نشده اند - . متغیرهای خوراکی نسبت به حیوانی در پیش بینی درصد چربی شیر مهم تر بودند.
تجزیه پذیری پروتئین در شکمبه RDP - به صورت درصدی از - CP ضریب مثبت در مدل درصد چربی شیر داشت - جدول . - 2 تجزیه پذیری پروتئین در شکمبه ممکن است pH شکمبه را افزایش داده - 4 - و محیط مناسبی برای رشد باکتریای سلولتیک ایجاد کند. این باکتریای سلولتیک آمونیاک را مصرف کرده و نسبت بیشتری از استات نسبت پروپیونات تولید می کنند . - 3 - بهترین معادله مدل تولید چربی شیر مدلی با متغیرهای حیوانی - تولید شیر، روز شیردهی و تعداد زایش - بود. اسید لینولئیک اثر منفی و مثبت روی درصد و تولید چربی، به ترتیب داشت - جدول . - 2 این اسید چرب بزرگترین حداقل میانگین مربعات را در نسبت چربی به پروتئین کمتر از 1 داشت.