بخشی از مقاله
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین رابطه سلامت عمومی و شادکامی با امید به زندگی در بین مادران دانش آموزان کم توان ذهنی و عادی دوره ابتدایی منطقه غرب مازندران می باشد. روش پژوهش مطالعات توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه اماری این پژوهش شامل کلیه مادران دانش اموزان کم توان ذهنی و عادی دوره ابتدایی غرب مازندران در سال تحصیلی -97 96 می باشد. که از میان تعداد 280 نفر شامل 130 مادر دانش اموز کم توان ذهنی و 150 مادر دانش اموز عادی هستند. برای انتخاب مادران دانش آموزان کم توان ذهنی از روش نمونه گیری تصادفی ساده و انتخاب مادران دانش آموزان عادی از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده شده است.
داده های پژوهش به وسیله پرسشنامه سلامت عمومی - GHQ - و شادکامی اکسفورد و امید به زندگی میلر جمع آوری شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، آزمون tو رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. یافته ها نشان داد متغیرهای سلامت عمومی، شادکامی قادر به پیش بینی امید به زندگی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی و مادران دانش اموزان عادی بوده اند. همین طور بین نشانه جسمی ، علایم اضطرابی و اختلال خواب، کارکرد اجتماعی، افسردگی با امید به زندگی مادران دانش اموزان کم توان ذهنی رابطه منفی معنادار وجود دارد و بین سلامت عمومی، شادکامی با امید به زندگی مادران دانش اموز کم توان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد . و
بین نشانه جسم و علایم اضطرابی و اختلال خواب، افسردگی با شادکامی و امید به زندگی مادران دانش آموزان عادی رابطه منفی معنادار و بین کارکرد اجتماعی و سلامت عمومی و شادکامی با امید به زندگی مادران دانش آموزان عادی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین بین کارکرد اجتماعی ، افسردگی و سلامت عمومی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی و عادی تفاوت منفی معنادار و بین شادکامی و امید به زندگی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی و عادی تفاوت مثبت معنادار وجود دارد. با توجه به یافته های پژوهش میتوان نتیجه گرفت که سلامت عمومی و شادکامی در امید به زندگی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی و عادی نقش دارد.
مقدمه
خانواده1 یکی از ارکان مهم هر جامعه ای است و هر خانواده با مسایل و ناملایماتی مواجه است یکی از مسایلی که میتواند بهزیستی روانی خانواده را تحت تاثیر قرار دهد، تولد و حضور کودکانی با کمتوانی2 است که میتواند روبدادی نامطلوب و چالشزا تلقی شود. که احتمالا تنیدگی و سرخوردگی، غم و نامیدی را به دنبال خواهد داشت - زارع بوانی،. - 1392 در خانواده بخصوص مادران با توجه به اینکه مدت زمان بیشتری صرف مراقبت از کودک میکنند، همیشه همراه کودک هستند و تماس مستقیمی با او دارند، میتوانند فشار و استرس بیشتری را تجربه کنند.
مطالعات زیادی نشان دادهاند که مادران کودکان دارای ناتوانی ذهنی استرس بیشتری را نسبت به مادران با کودک دارای رشد طبیعی تجربه می کنند و سطح بهزیستی روانشناختی پایینتری دارند - ایزنهاور، بیکر و بلاکر 4 ،. - 2005 در واقع حضور کودک آسیب دیده به سلامت و تعادل خانواده آسیب میرساند و چون نقش اساسی در حفظ تعادل خانواده بیشتر بر عهده مادر است، ایجاد غمگینی و تنش در او بر سایر اعضای خانواده اثر سوء میگذارد - ریاحی و همکاران، . - 2017 پژوهش های زیادی نشان داده که مادران دارای کودک کم توان ذهنی سطح بالایی از استرس و سطح پایینی از سلامت عمومی5 و جسمانی را نشان می دهند.
در سالیان اخیر رویکرد آسیب شناختی روان به سمت مطالعه سلامتی انسان گرایش پیدا کرد - قدیری بهرام آبادی و میکاییلی منبع، . - 1394 کارهای سنگسن سلیگمن و همکاران جنبشی با عنوان روانشناسی مثبت ایجاد کرد. در این حیطه، مباحثی مانند عواطف مثبت، شادکامی7، اعتماد به نفس، سرزندگی و خوش بینی و سازگاری اجتماعی و ... بررسی شد - بارلو8 ،:2002 سلیگمن 9 ،. - 2002 امروزه دیدگاه جدیدی در علوم وابسته به سلامت به طور اعم و در روانشناسی به طور اخص در حال شکل گیری و گسترش است.
در این رویکرد علمی تمرکز بر روی سلامتی و بهزیستی از جنبه مثبت و نیز توضیح و تبین ماهیت روانشناختی بهزیستی است - ریف و سینگر10 ، - 1990 این رویکرد، هدف نهایی خود را شناسایی سازه ها و شیوه هایی می داند که بهزیستی و شادکامی انسان را به دنبال دارد. نظریه هایی مانند خودشکوفایی11 مازلو ، کارکرد کامل12 راجرز و انسان بالغ یا بالیدگی13 آلپورت در شکل بندی مفهوم سلامت و بهزیستی روانشناختی این فرض را که سازگاری، شادمانی، اعتماد به نفس و ویژگی های از این قبیل نشان دهنده سلامت است، به کارگرفته است.
سلامت عمومی هم چنان که از نام آن پیداست یک مفهوم کلی است که جنبه های جسمانی و روانی را در بر می گیرد. سلامت عمومی مفهومی است که دور بودن و عاری بودن از بیماری را در ذهن تداعی می کند و کلیه تلاش های پزشکان و روانشناسان در جهت حفظ این سلامتی و جلوگیری از بروز اختلال در جسم و روان بوده است - پیسولا، . - 2006 سلامت عمومی از جمله کلیدی ترین مفاهیم روانشناختی است که کوری و کییس ان را ترکیبی از احساسات مثبت - بهزیستی عاطفی - و عملکرد مثبت - بهزیستی اجتماعی و روانشناختی - تعریف می کند.
بنا به نظر وی سلامت عمومی با وجود کامیابی و عدم وجود سستی و ضعف رابطه دارد - کوری و کییس ، . - 2002 سلامت روانی خود یک مفهوم چند بعدی است که علاوه بر بیمار نبودن، احساس شادکامی و بهزیستی را نیز در بر می گیرد - ریف و سینگر ،1998، زارع بوانی،. - 1392 سلامت در تحقیق حاضر مولفه های جسمانی، روانی و شادکامی و امید به زندگی را شامل می شود. به این معنی که ایا مادران با توجه به داشتن کودک کم توان ذهنی ای در این مولفه ها در حد بهنجار قرار دارند و همچنین با مادران کودکان عادی مورد مقایسه قرار می گیرند تا میزان بهنجار یا نابهنجاری انها بررسی و تعیین شود. به طور کلی، سلامت عمومی و روان از مباحث مهم در رشد و بالندگی خانواده و جامعه می باشد.
بسیاری از متخصصان سلامت روانی بر این باورند که به رغم فعالیت هایی که به منظور ارتقا سلامت روانی خانواده های کودکان دارای ناتوانی صورت گرفته است، بسیاری از انها همچنان از بیماریهای مرتبط با استرس رنج می برند که از شرایط ویژه این کودکان، ویژگی های والدین و محیط ناشی میشود - اسپرات، سیلور و ماسیاس، . - 2007 در این میان سلامت مادرانی که مجبورند معمولا در خانه به کودک خود رسیدگی کنند، بیشتر در معرض آسیب است.
اعضای خانواده به ویژه مادران، طیف وسیعی از هیجانات، در پاسخ به تشخیص عقب ماندگی ذهنی کودک نشان می دهند از قبیل غم و اندوه، افسردگی و ... - پیسولا ،. - 2006 و از جمله عواملی که سلامت عمومی افراد را تحت تاثیر قرار می دهد، شادکامی است. بر اساس تئوری های معاصر، شادکامی در موقعیت های خاص مانند پذیرفته شدن فرد، تسلط داشتن بر محیط، رشد شخصی و تجربه رابطه بهینه حاصل میشود و عبارت است از مقدار ارزش مثبتی که یک فرد برای خود قائل است. - انگر، میلر، رای و ساگ1 ، . - 2010
از جمله مسایلی که روانشناسان از دو دهه اخیر به مطالعه آن روی آوردهاند شادکامی و شاد زیستی و عوامل تاثیر گذار و مرتبط با آن است بررسیها نشان داده-اند مادران دارای کودک ناتوان در مقایسه با مادران سالم سطح شادکامی کمتری دارند - ایزنهاور، باکر ، بلاچر ،. - 2005 مادران در مقایسه با پدران بیشتر تحت فشار هستند، زیرا بیشتر وظیفه رشد و تربیت فرزندان را بر عهده دارند طبیعی است که با وجود کودک اسیب دیده، احساس خشم و پرخاشگری و... میکنند. و مجموعه این مسائل و مشکلاتی از قبیل پرخاشگری، افسردگی، اضطراب و در نتیجه پایین آمدن سلامت روانی و شادکامی مادران کودکان با نیازهای ویژه میشود.
روانشناسی مثبت نگر 2 به عنوان رویکرد تازهای در روان شناسی، بر فهم و تشریح شادکامی تمرکز کرده است - جوزف و لینلی3،. - 2004 آرگیل و هیلز - 2002 - 4، در پژوهشهای خود به این نتیجه رسید که افزایش عاطفه مثبت عملکرد ذهنی افراد را بالا میبرد و تحمل شرایط دشوار را آسان تر میسازد. ایزن نیز نشان داد که افراد با خلق مثبت احتمال بیشتری دارد انعطاف پذیری در شرایط سخت داشته باشند.در سالهای اخیر ، اعتقاد بر این است که در نظر داشتن شادی و طراحی برنامه هایی برای شاد بودن، باعث افزایش شادمانی میشود و شادکامی محصول سلامت روانی است نه هدف ان. غالبا شادکامی توام با کارکرد مطلوب و سلامتی روان همراه است.