بخشی از مقاله

چکیده

خانواده نخستین نهاد زندگی اجتماعی کودک است که در شکل گیری عادت ها و اندیشه های اجتماعی کودک نقش بسیار مهمی دارد. در شکل گیری رفتار و دیدگاه های اجتماعی کودک، جنبه های عاطفی روابط والدین و فرزندان نقش مهمی دارد، هدف این پژوهش بررسی ارتباط فرزند پروری با پرخاشگری واضطراب دانشآموزان مقطع ابتدایی شهرستان گرگان بود. جامعه آماری کلیه دانشآموزان مقطع ابتدایی شهرستان گرگان بودند. آزمودنی ها 364 نفر که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند.

ابزارهای اندازه گیری این پژوهش عبارت از شیوه های فرزند پروری دایانا بامریند؛ پرسشنامه پرخاشگری نیلسون وهمکاران ؛ پرسشنامه اضطراب مدرسه فیلیپس؛ در نظرگرفته شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون همبستگی و رگرسیون چند متغیره با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد که بین مولفههای مختلف شیوه های فرزندپروری پدر ومادر باپرخاشگری واضطراب رابطه معناداری وجود دارد. در نتیجه به منظور بهبود ارتباط والد فرزندی، خانواده ها باید به تفاوتهای مربوط به رفتار فرزندان توجه لازم را داشته باشند.

مقدمه

ارتباط مناسب والدین و فرزندان، همدردی در مورد مشکلات، تبادل نظر در مورد مسائل تحصیلی و اجتماعی، و کنترل و نظارت بر وضعیت آنها منجر به ایجاد احساس خودکارآمدی در دانشآموزان و منجر به انگیزه بیشتر برای کسب موفقیت های بعدی در تحصیل می گردد که به طور مستقیم و غیر مستقیم یک منبع مهم پرورش دهنده سازگاری مناسب تحصیلی و اجتماعی شناخته شده است. در پژوهش های بسیاری به کیفیت ارتباط والدین با فرزندان، تاثیر حمایت آنان، وجود رابطه گرم و صمیمانه با فرزندان و نقش آن در سازگاری های موفقیت آمیز در بین دانشآموزان اشاره شده است و تاکید دارند که نوع ارتباط والد فرزند می توان پیش بینی کننده سازگاری در مدارس و کیفیت این ارتباط بخصوص در سلامت روان و سازگاری دانشآموزان تأثیرگذار است.

والدین از عوامل مهمی هستند که به فرزندان کمک می کنند تا از عهده ی آنچه که لازمه ی مستقل شدن است برآیند وتبدیل به بزرگسالی توانا،متکی به خود دارای تصویر مثبت از خود شوند، والدین برای به دست گرفتن ابتکار عمل وانجام وظیفه لزوما اطلاعات خود را هر روز غنی تر کنند تا بتوانند بر کودکان خود موثر واقع شوند. والدین،باید بدانند به کودکان در هر سنی توانایی انجام دادن چه کارهایی را دارند و متناسب با توانایی آنها،از آنها انتظار داشته باشند - احدی، محسنی . - 1376طبق تحقیقات متعدد، حدود % 85 والدین به نوعی نوجوانان خود را ناسازگار می دانند.

چنین برداشتی از نوجوانان باعث رفتار خاصی در والدین می شود. آنچه مهم است فهم این ناسازگاری و دلایل آن است که به والدین کمک می کند تا رابطه بهتری با نوجوانان خود برقرار کنند - احدی،. - 1383 نوجوانان هم به سهم خود رفتار والدین را قبول ندارند و آنان را از نظر نوع رفتار تایید نمی کنند. پژوهش ها در این زمینه نشان می دهد که اعتقاد فرزندان نسبت به تأیید رفتار والدین در پسران و دختران کمتر از میانگین 1/5 است. هیچ یک از فرزندان در طبقات مختلف اجتماعی به طور کامل رفتار والدین خود را ییدتأ نمی کنند و اصولاً درجه قبول رفتار والدین و فرزندان کم است.

در این وضعیت ناهمگون که والدین، نوجوانان را ناسازگار می پندارند و نوجوانان هم رفتار والدین را قبول ندارند، امکان وقوع بسیاری از حوادث ناگوار برای نوجوانان وجود دارد - مظاهری،. - 1387نوجوان براساس تغییرات بلوغ و بحران هویت، رفتاری ناسازگارگونه دارد. والدین افرادی هستند که با ارتباط صحیح با وی می توانند به او کمک کنند تا از این سن پرآشوب بگذرد. نوجوان به تفاهم نیاز دارد و باید به او کمک شود تا به استقلال همه جانبه برسد - احدی، . - 1383 پژوهشگران معتقدند رابطه های فرزندی بر جهت یابی های تشخیص ورشد نیاز های روانشناختی وسایر خصوصیات فردی تاثیر می گذارد وشیوه های فرزند پروری والدین در برگیرنده الگوهای گسترده ای از تربیت فرزند وارزشها ورفتارهای خاص تربیتی والدین است که در رشد وشکوفایی وهمچنین طرز رفتار فرزندان نفوذ فراوانی دارد - قربانی ،. - 1383 خلقی کودک و نگرش ها، رفتار و شخصیت والدین الگوی ویژه ای از تبادل اجتماعی بین کودک و هر یک از والدین ایجاد می کند.

تقریباً هر نظریه پردازی فرض بر این دارد که این الگوی تبادلی به طرق مهمی در رشد روانی کودک تأثیر می گذارد در قرن حاضر روان شناسان عملاً معتقدند روابط کودکان با افرادی که مراقبت آنان را بر عهده دارند، پایه های مهمی برای رشد عاطفی و شناختی آنان محسوب می شود - ماسن، . - 1384خانواده به عنوان نخستین نهاد اجتماعی نقش پایدار و تعیین کنندهای را در شکلگیری رفتار، افکار و شخصیت افراد ایفا میکند. نحوه ساختار تعامل کودک با دیگران و محیط اجتماعی در دوران بعدی تحت تاثیر تجاری است که از محیط خانواده کسب شده است، محققان نوع تعامل کودک و والدین را از مهمترین عوامل خانوادگی میدانند که سلامت روانی و رفتار اجتماعی فرد را پیش بینی میکند.

روشهایی که والدین در برخورد با فرزندان خود اعمال میکنند، در شکل گیری شخصیت و رشد کودک، ویژگیهای رفتاری و اخلاقی او تاثیر فراوان و گاه همیشگی دارد - خسروی،. - 1380 ارتباط والدین و فرزندان از جمله موارد مهمی است که سالها نظر صاحبنظران و متخصصان تعلیم و تربیت را به خود جلب کرده است. خانواده نخستین پایگاهی است که پیوند بین کودک و محیط اطراف او را به وجود میآورد. کودک در خانواده پندارهای اولیه را دربارهی جهان فرا میگیرد، از لحاظ جسمی و ذهنی رشد مییابد، شیوههای سخن گفتن را میآموزد، هنجارهای اساسی رفتار را یاد می گیرد و سرانجام نگرشها، اخلاق و روحیاتش شکل میگیرد و به عبارتی اجتماعی میشود.

شیوههای فرزندپروری به عنوان مجموعه یا منظومهای از رفتارها که تعاملات والد کودک را در طول دامنهی گستردهای از موقعیتها توصیف میکند و فرض شده است که یک جو تعاملی تأثیرگذار را به وجود میآورد. شیوههای فرزندپروری یک عامل تعیینکننده و اثرگذار است که نقش مهمی در آسیبشناسی روانی و رشد کودکان بازی میکند. بحث در مورد هریک از مشکلات فرزندان بدون در نظر گرفتن نگرشها، رفتارها و شیوههای فرزندپروری تقریباً غیرممکن است.

هرچند روانشناسان و نظریهپردازان بر نقش والدین و شیوه های فرزندپروری تأکید میکنند، تحقیقات خیلی کمی در مورد شیوههای فرزندپروری و آسیبشناسی روانی کودک به عمل آمده است - علیزاده و آندرایس؛ نقل از محرابی،. - 1383تأثیر خانواده به عنوان اولین و مؤثرترین واحد اجتماعی بر فرزندان امری بدیهی و مشخص است و تردیدی نیست که خانواده به عنوان قویترین سیستم بر پایه ریزی و شکل گیری شخصیت و فرآیندهای درونی فرزند تأثیر عمیق و به سزایی دارد و آنها را شکل می دهد بسیاری از ویژگی های شخصیتی کودک تحت تأثیر ویژگی های شخصیتی و شیوه های فرزندپروری والدین است.

خانواده جایگاه مهمی را در چارچوب نهادهای جامعه دارد و تنها نهادی است که وظیفه دگرگون کردن ارگانیزم زیستی و تبدیل آن به موجود انسانی را بر عهده دارد. خانواده از طریق پایه ریزی الگوهای تربیتی و رفتاری خود و اجرای نقشهای اجتماعی گوناگون و در یک جمله از طریق شیوههای اجتماعی کردن به درجات مختلف، شیوه تربیتی والدین پیامدهای مهمی برای سازگاری روانی اجتماعی نوجوانان به همراه دارد. یافتههای تحقیقات مختلف نشان داده است که تجارب خانوادگی تمام جنبههای زندگی نوجوانان را مانند گرایشات رفتاری یا بزهکاری تحت تاثیر قرار میدهد. آدلر معتقد است که والدینی که کودکان خود را طرد میکنند به کمبود محبت و امنیت میانجامد که احساس بی ارزشی، خشم و فقدان عزت نفس را برای شخص باقی میگذارد.

هورنای و فروم نیز درباره کمبود صمیمیت و محبت والدین و تاثیرات آن بر امنیت کودک مطالعات فراوانی نمودهاند.دایانا بامریند - - 1980 پس از بررسی نحوه ای که والدین با فرزندان پیش دبستانی خود تعامل می کنند، دو بعد مهم رفتار والدین را مشخص کرد. بعد اول صمیمیت در برابرخصومت است. والدین صمیمی عشق و محبت به فرزند خود نشان می دهند و به احساس فرزند خود با حساسیت و همدلی بیشتر پاسخ می دهند. در مقابل والدین متخاصم، طرد نشان داده و طوری رفتار می کنند که گویی به فرزند خود اهمیتی نمی دهند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید