بخشی از مقاله

چکیده

کارآفرینان افرادی هستند که طی فرآیندی ارزشی مادی یا معنوی را از طریق تلاش متعهدانه با در نظر گرفتن ریسکهای آن خلق می کنند. واژه کارآفرینی از کلمه فرانسوی Entrepreneurs به معنای متعهد شدن نشأت گرفته است و مفهومی است که طی آن فرد کارآفرین با ایده های نو،خلاق و شناسایی فرصت های جدید با بسیج منابع به ایجاد کسب و شرکت های نو، سازمان های جدید یا نوآور رشد یابنده مبادرت می ورزد. هرچند این امر توأم با پذیرش خطراتی است اما اغلب منجر به معرفی محصول یا ارائه خدمات به جامعه می شود.

این افراد فرصت ها را از طریق ارتباط با محیط یا افراد، استفاده از تلویزیون، اینترنت یا تجربه و دانش پیشین می توانند درک کنند. با بررسی های به عمل آمده ویژگی های شناختی افراد و دانش پیشین آنان از مهمترین عوامل تشخیص فرصت کارآفرینی می باشند. در واقع کارآفرینان با خصوصیات بارزی که دارند می توانند از هر فرصت یا نیازی که در محیط وجود دارد برای خلق ارزش جدید استفاده کنند. این مطالعه سعی می کند نگاه کارآفرینانه، تفکر کارآفرینانه و دانش پیشین کارآفرین را در خلق و کشف فرصت مورد مداقه قرار دهد.

واژگان کلیدی: نگاه، تفکر، دانش پیشین، کارآفرین، کشف فرصت

مقدمه

از اوایل دهه 1980 بسیاری از پژوهشگران تشخیص فرصت را عنصری مهم در فرآیند کارآفرینی معرفی کرده اند. اغلب متخصصان کارآفرین را کسی می دانند که فرصتی را شناسایی، ارزیابی و بهره برداری می کند. در این تعریف، محققان فرصت را قلب فرآیند کارآفرینی در نظر گرفته اند. در بررسی مسیر موفقیت افراد در ایجاد کسب و کار سوالی که همواره مطرح می شود این است که چگونه فرد اقدام به عمل کارآفرینانه می نماید. یعنی در انتخاب ایده و کسب و کار چگونه فرصت ایجاد کسب و کار را کشف می نماید.

براساس شاخص های فعالیت های کارآفرینانه دیده بان جهانی کارآفرینی - - GEM میانگین سال های اخیر شاخص درک فرصت های کارآفرینانه در ایران - 35 درصد - ، 26 درصد کمتر از شاخص درک قابلیت های کارآفرینانه - 61 درصد - است. از آنجا که ترکیب این دو مقوله به قصد و شروع فعالیت کارآفرینانه منجر می شود، فاصله 26 درصد این دو شاخص می تواند کاهش فعالیت های کارآفرینی را به دنبال داشته باشد.

مروری بر مبانی نظری و پیشینه تحقیق

با بررسی تغییرات محیط بین المللی می توان علت بیشتر موفقیت های اقتصادی برخی از کشورها را در سیاست ها و استراتژی های توسعه، امنیت سرمایه، امنیت سیاسی و اقتصادی، فضای رقابتی توسعه کسب و کار و درون گرا بودن اقتصاد یا در کل وجود یک عامل تغییر که پیشبرنده توسعه و موتور توسعه می باشند دانست.

طی قرون متمادی اقتصاددانان مختلفی هرکدام از نگاه کاری خود استراتژی توسعه را بیان نموده اند اما شومپیتر نوآوری را موتور توسعه اقتصادی می داند و عنوان می کند که کشور و جامعه ای موفق است که در آن نوآوری موتور توسعه باشد. در واقع او بیان می کند که شرکت های جدید توسط کارآفرینان، شرکت های قدیمی را از صحنه رقابت کنار می گذارند. او این پدیده را تخریب خلاق می نماید که از یکی از طرق ذیل حاصل می شود:ارائه محصول یا خدمت جدید،بازار فرآیند تولید، منبع جدید،ایجاد تشکیلات جدید در شرکت موجود است.

نگاه کارآفرینانه

نکته اصلی این است که چگونه کارآفرین توان این نوآوری و خلق فرصت را پیدا می کند که از نظر شومپیتر این نوآوری عامل اصلی توسعه می باشد. خیلی از اوقات موفقیت افراد، شرکت ها و کشورها تصادفی تلقی می گردد. البته سهم شانس در تصمیم گیری ما و اثر محیط بلاشک می باشد، اما سهم اصلی موفقیت را به کارآفرین نسبت می دهند و این به علت وجود همین نگاه کارآفرینانه است که بر اثر فرآیندی از کودکی تا سن بلوغ کارآفرینانه در فرد ایجاد می گردد. نگاه کارآفرینانه به دنبال تقویت این موجودیت می باشد که شکار لحظه ها و فرصت ها نقشی اساسی در موفقیت دارد. در این مورد می توان دو سناریو را مد نظر قرار داد سناریوی اول اقدام آگاهانه و سناریوی دوم شانس یا تصادف را شامل می شود.

آنچه که فرد را به سمت انتخاب آگاهانه و فرصت گرایانه سوق می دهد، استفاده از تجربیاتی است که دیگران در شکار فرصت ها به دست آورده اند و تجربه آن ها می تواند به عنوان الگو برای کارآفرینان آتی موثر و مفید واقع شود. کارآفرین بالقوه در مسیر کارآفرینی به دنبال لحظه تاریخی شکار فرصت هاست تا پس از تشخیص فرصت که از نگاه سرچشمه می گیرد، اقدام آگاهانه خود را شروع نماید. خیلی اوقات کارآفرینان بدون پشتوانه و آگاهی از تئوری و تجربیات و ادبیات کارآفرینی اقدام کارآفرینانه انجام می دهند.

این بدین معنا می باشد که عمل گرایی و تشخیص فرصت ها در بسیاری از موارد الزاماً به داشتن آگاهی قبلی و اطلاع از مبانی تئوری، شناخت صنعت یا خدمات خاص یا ... از یک موضوع نیاز ندارد، اما فرد در اثر سوابق خود و انرژی ذخیره شده درونی که انگیزه فرد را تشکیل می دهد، بر اثر یک تصادف و برخورد، فرصت ها را شناسایی کرده و آن ها را شکار می کند و این جرقه و تصمیم منجر به اقدام کارآفرینانه می گردد و خیلی از اوقات نیز منجر به موفقیت می شود.

یعنی انسان از زمان کودکی می تواند در فضایی رشد یابد که ذهن جستجوگری نسبت به فضای اطراف خود داشته باشد یا در برخوردهای روزمره در جامعه از دیدگاه افراد مختلف اعم از بیکار، فقیر، کم درآمد، افراد با درآمد متوسط، افراد پردرآمد با مشاغل مختلف و در کنار همه دغدغه های زشت و زیبا، خوب و بد، فقیر و غنی، کوتاه و بلند می توان فعالیتی که موجود نیست را کشف و اجرا نماید یا برای فعالیت های موجود یک راه حل بهتر پیدا کند. در واقع این افراد مثل بقیه افراد عادی، تکراری فکر نمی کنند. تغییر پذیر و نواندیش هستند و از نگاه کارآفرینانه برخوردارند.

فرآیند نگاه کارآفرینانه

تفکر کارآفرینانه فرآیندی است که طی آن اندیشه کارآفرینانه متبلور می شود و قابلیت اجرایی می باید. تفکر کارآفرینانه شامل ارزیابی و برنامه ریزی برای پیاده سازی ایده های بدیع، مناسب و مرتبط با کسب و کار است، بنابراین »فرایند فکر کارآفرینانه« چگونگی تبدیل و توسعه یک یا چند فکر خلاق از مرحله شکل گیری تا تبلور و در نهایت برنامه ریزی برای انجام فیزیکی یک یا چند فعالیت را شامل میشود.

ساراسواتی برای تفکر کارآفرینانه به دو منطق اشاره کرد. منطق اثرسازی که اغلب در شرایط بی اطمینانی مطرح است و فرآیند حل مسئله در شرایطی صورت می گیرد که آینده قابل پیش بینی نیست و تصمیم گیرندگان با توجه به ابزارهای در اختیار به شکل دهی یا کنترل خروجی اقدام می کنند. در مقابل منطق علی است که اغلب برای تصمیم گیری در شرایطی استفاده می شود که بی اطمینانی وجود ندارد یا پایین است.

یشرفت

فکر و اندیشه، صورتها و فرایندهای ذهنی هستند. اندیشیدن امکان مدل کردن پدیدهها و بررسی موثر آنها را با توجه به برنامهها، اهداف و آرزوها فراهم میکند. در ضمن، کلماتی مانند ادراک، دریافت، آگاهی، ایده و تجسم به مفاهیم و فرایندهای مشابهی، دلالت میکنند. فکر کردن انجام عملیات ذهنی روی اطلاعات را شامل میشود، برای مثال هنگامی که مفاهیم در باورها شکل میگیرند، یا مغز انسان مشغول حل مسئله ای میشود و علت یابی یا تصمیم گیری اتفاق میافتد، در همه این موارد و حالتهای مشابه، امور ذهنی در حال انجام است.

ساز و کار یاخته های مغز بشر به صورت فرایند تطابق الگوها یا شناسایی نسبی امور است. در لحظه انعکاس شرایط و تجارب جدید با یادآوری و بازخوانی موارد موجود، مقایسه میشود و از این طریق، قضاوت شکل میگیرد. »فرایند فکر کارآفرینانه « یک گام فراتر از اندیشه معمولی رفته و شامل به مرحله عمل درآوردن و پیاده سازی ایده های جدید در جنبه ای از ایجاد کسب و کار متهورانه است. خلاقیت کارآفرینانه، نیاز به بدعتی دارد که در بازار واقعی، قابلیت عملیاتی شدن داشته باشد.

کارآفرینی در ادامه نوآوری است و به صورت پیاده سازی موفقیت آمیز ایده های خلاق برای ایجاد کسب و کاری جدید با ابتکاری جدید در درون کسب و کار موجود، تلقی میشود. خلاقیت میتواند به طرق مختلف در کارآفرینی وارد شود کارآفرین ممکن است ایده ای جدید برای محصول یا خدمت خاصی داشته باشد، چیزی که از آنچه قبلاً انجام شده متفاوت باشد و بنابراین از سوی مشتریان، مفید تلقی شود.

ایده های بدیع و مفید اولیه ممکن است مربوط باشد با: .1خود محصولات یا خدمات .2شناسایی بازاری برای محصولات یا خدمات3. راه های تولید یا عرضه محصولات یا خدمات4. راه های فراهم ساختن منابع برای تولید یا عرضه محصولات یا خدمات. در حالی که تعریف خلاقیت کارآفرینانه بر ایده های بدیع و مفید تاکید دارد، در کارآفرینی و پیاده سازی آن ایدهها یا نوآوریها نیاز بسیار به عمل کردن است، یعنی نباید پنداشت که فرایند فکر کارآفرینانه فقط تا مرحله پیشنهاد ایده پیش میرود، هر چند در بسیاری موارد، پرورش فکر کارآفرینانه تا همین مرحله هم قابلیت فروش و کسب درآمد را دارد. خلاقیت کارآفرینانه میتواند حتی وقتی محصول یا خدمت الزاماً بدیع نیست، یا وقتی یک محصول یا خدمت بدیع از منبعی دیگر کسب شده وجود داشته باشد.

مراحل فرایند فکر کارآفرینانه فرایند فکر کارآفرینانه با در نظر گرفتن این مطلب که افراد الزاماً فرایند را مرحله به مرحله طی نمیکنند اغلب در چهار مرحله توصیف میشود: مرحله اول - تشخیص مسئله که طی آن حل کنندگان مسئله معضل یا فرصتی را که با آن مواجه هستند تشخیص میدهند و تعریفی از آن را به دست میدهند یا تلاش میکنند آن را درک کنند. مرحله دوم - آماده سازی که در آن کارآفرینان، اطلاعات و سایر منابع لازم را برای پیگیری مسئله جمع آوری میکنند. مرحله سوم - ایجاد پاسخ که طی آن ایده های مختلف برای حل مسئله یا پیگیری فرصتها، طراحی و تدوین میشود.مرحله چهارم - بررسی ایده های ایجاد شده و انتخاب از بین آنها خواهد بود.

پرورش فکر و خلاقیت در کارآفرینی

گسترش فرایند فکر کارآفرینانه با پرورش فکر و خلاقیت عبارت است از اینکه فردی فکری نو و متفاوت مطرح کند. خلاقیت را میتوان با تولید یا خلق اثر نو و متفاوت ارزیابی کرد، اما باید به خاطر داشت که هر تفکر کارآفرینانه لزوماً منجر به تولید اثر قابل مشاهده نمیشود. به هر حال باید در مطالعه خلاقیت کارآفرینانه به دو نکته مهم توجه داشت.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید